eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
976 ویدیو
43 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی که فراتر ز زمان است رقیه از منظر من جان جهان است رقیه مفهوم عزیزی و غریبی و شجاعت در جزء نه در سطح کلان است رقیه مانند علی اکبر و مانند اباالفضل در کرببلا یک جریان است رقیه زینب به حسینش همه ی عمر چگونه ست نسبت به اباالفضل همان است رقیه وقتی شده مهمان خرابه به قدم هاش من معتقدم گنج نهان است رقیه مانند حسین بن علی بر تن آدم جسم است اگر سوریه جان است رقیه آنجا که عمو آمده با مشک لب رود عکس وسط آب روان است رقیه من باورم این است که از خلقت عالم مقصود حسین است و بهانه ست رقیه رفته ست علی اکبر و تا لحظه ی آخر ای وای که گوشش به اذان است رقیه در مجلس تنهایی جسم علی اکبر با روضه ی سر مرثیه خوان است رقیه http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دختری درد سرای بدنش را پر کرد لاله ی خون همه ی پیرهنش را پر کرد مصحفش از قلم کعب نی آزرده شده خط کوفی همه ی لوح تنش را پر کرد گل لبخند به باغ رخ او پژمرده است ترک سرخ عقیق یمنش را پر کرد آنقدر گفت پدر با سر بی تن آمد نفحه ی سیب فضای چمنش را پر کرد چون خدا خواست که گنجینه ی پنهان باشد خاک روی بدن بی کفنش را پر کرد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پیچیده در حرم خبر گوشواره ات دستی شده ست در به در گوشواره ات می کاشت با ملاحظه دیروزها پدر گل های بوسه دور و بر گوشواره ات گوشت کبود گشت اگر که نسیم صبح گاهی گذاشت سر به سر گوشواره ات از داغ گوش های تو در آن غروب سرخ دیدم که خم شده کمر گوشواره ات دنبال گوش، زیور و خلخال هم پرید خیلی زیاد شد ضرر گوشواره ات گوشی کشید تیر و رخی هم کبود شد افتاد هر کجا گذر گوشواره ات از بس رباب خورده غم اصغر و تو را گهواره گشته همسفر گوشواره ات از بس به سرعت آمد و از بس شدید بود در گوش رفته بیشتر گوشواره ات یک دست بر دهان تو یک دست روی گوش دعوا شده ست باز سر گوشواره ات http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نبودی تا ببینی غصه هامو دلم میگه شدم سرباره عمه نمیشه گفت یه حرفایی رو بابا فقط باید بگم بیچاره عمه نبودی تا ببینی ریخته موهام مثه موی سرت آتیش گرفته دیگه چیزی ازم باقی نمونده با این وضعی که دشمن پیش گرفته نبودی تا ببینی گونه هامو ورم کرده شبیه زیرِ چشمت بابا اونو میبینی هی لگد زد یه وقتایی اگه میبردم اسمت نبودی تا ببینی این لبامو مثه لبهای تو خونیه بابا انگار رو صورتت رد یه مشته همش تقصیر این خولیه بابا ببین بابا ببین زخمی پاهام نبودی روی خاکها میدویدم یه بار افتادم از بالای ناقه فقط آروم خودم رو میکشیدم ببین بابا ببین دلشوره دارم همش حس میکنم شمر رو برومه بابایی معجرم خیلی قشنگ بود دیگه از من نپرس کار کدومه ببین بابا النگو هام قشنگه یه وقتی فکر نکن جای طنابه غریبی رباب ،گهواره خالی نگاه حرمله خیلی عذابه حالا که اومدی پیشم عزیزم بذار پیشونیت و آروم ببوسم باهام حرفی بزن دق کردم اخه دیگه دارم تو این غربت میپوسم لالالا گلم ای نازنیم بذار دستاتو رو لبهای بابا دیدم از روی نیزه غصه هاتو فدای زخم تو زخمهای بابا لالالا نفس های تو سینه ام غرورم با نگاهِ تو ترک خورد شدی خیلی مثه مادربزرگت شبیه اون روزایی که کتک خورد لالالا بخواب شیرین زبونم بابا شرمندته سختی کشیدی سه سال و این همه رنج و مصیبت تو از این زندگی خیری ندیدی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من دسته گل پرپر گلزار حسینم من شمع فروزان شب تار حسینم من کنج قفس مرغ گرفتار حسینم من عاشق دل باخته و یار حسینم من کعبۀ دل قبله جان همه هستم سر تا به قدم آینۀ فاطمه (س) هستم هر چند ستم دیده و مظلوم و صغیرم در گوشۀ ویرانه گرفتار و اسیرم ای مردم عالم مشمارید حقیرم کز جانب سر سلسلۀ عشق، سفیرم با گریۀ پیوسته و غم های نهانم حاکم به دل و جان همه خلق جهانم در بحر شرف گوهر یکدانه منم من بر شمع ولا سوخته پروانه منم من بر اهل عزا ماه عزاخانه منم من امیّد دل عاقل و دیوانه منم من من فاطمۀ کوچک و ناموس خدایم پیغامبر خون تمام شهدایم ای خلق گرفتار بیائید بیائید در خانه من دست گدائی بگشائید بر دامن ویرانۀ من چهره بسائید و زخاک درم رنگ غم از دل بزدائید من کودکم اما به خدا کودک وحیم در آل علی فاطمۀ کوچک وحیم اسلام، شفا یافت زخون جگر من توحید، چراغی است زآه سحر من بگذار بخندند به اشک بصر من وز چار طرف سنگ ببارد به سر من جان دو جهان در بغلم باز کشیده با دست خدائیش زمن ناز کشیده امروز اگر گوشۀ ویرانه غریبم رفته است زکف سلسلۀ صبر و شکیبم بیمارم و بر درد همه خلق طبیبم جان بر کف و خود منتظر وصل حبیبم زود است که لب بر لب بابا بگذارم تا سر به سر شانۀ زهرا (س) بگذارم امشب شب وصل است دلم داده گواهی نوری به سویم پر کشد از قلب سیاهی خورشید به ویرانه سرایم شده راهی ویرانۀ من پُر شده از نور الهی آوای منادی به من زار رسیده جان پیشکش آرید که دلدار رسیده یار آمده با طلعت همچون قمرش باز گردد زطبق باز به من چشم ترش باز روشن شده این خسته، چراغ سحرش باز ای دست، کمک کن که بگیرم به برش باز تا روی ورا بر روی قلبم بگذارد افسوس که دستم به بدن تاب ندارد ای سر چه شد امشب به من زار زدی سر از لطف، بر این مرغ گرفتار زدی سر صد بار مرا کشتی و یک بار زدی سر چون بود که در خانۀ اغیاز زدی سر در گوشۀ ویران، قمر من شدی امشب از لطف، چراغ سحر من شدی امشب مهمان منی سفرۀ رنگین مرابین دست تهی و سینۀ سنگین مرا بین رخسار کبود و سرخونین مرا بین در تلخی غم لحظۀ شیرین مرا بین گر دست دهد پای دویدن زتو گیرم آن قدر به دور تو بگردم که بمیرم بین عاشق صد بار زغم مردۀ خود را بر شانۀ جان، کوه ستم بردۀ خود را برگیر به بر طوطی افسردۀ خود را در گوشۀ ویران، گل پژمردۀ خود را صد کوه غم از کودک تو خم نکند پشت ای مونس جان درد فراق تو مرا کشت بگذار رها گردد، جان از بدن من بگذار بود نام تو آخر سخن من بگذار شود پیرهن من کفن من بگذار به ویرانه شود دفن، تن من دردا که عدو دوخت زخواندن دهنم را (میثم) برسان بر همه عالم سخنم را http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این بیابان چه غم افزاست بیا برگردیم این چه منزل گه ومأواست بیا برگردیم عمه جان خیمه مزن دردل این وادی غم چشمم ازاشک چودریاست بیا برگردیم دربیابان عطش بیش ازاین پیش مرو پیش رویم صف اعداست بیا برگردیم ترسم این است بمانیم غریب وتنها مقصدت گرچه همین جاست بیا برگردیم توگل یاس علی هستی ومن یاس حسین جای ما گلشن اعداست بیا برگردیم تشنه ی عشقم وغم نیسشت زبی آبی لیک طفل ششماهه دراین جاست بیا برگردیم کی توان دید دراین گلشن عطشان، برخاک پاره پاره تن سقاست بیا برگردیم تا ندیدم پدرم بین هزاران دشمن غرقه خون بی وتنهاست بیا برگردیم پیش ازآنی که بسوزد حرم ال علی گررهی جانب دریاست بیا برگردیم ای «وفایی» توزسوز دل ما باز بگو این بیابان چه غم افزاست بیا برگردیم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من ذبیح اعظمم رومنا آورده ام هستم را درمنای کربلا آورده ام یک ذبیح آورد ابراهیم باخود درمنا من که هفتادو دوقربان درمنا آورده ام بارالها درره توبسته ام احرام عشق سعی کردم در ره تو تا صفا آورده ام گل فروشی عاشقم دربوستان کربلا یک گلستان گل برایت رونما آورده ام تشنه ی وصل توام نی تشنه ی آب فرات روی برسرچشمه ی آب بقا آورده ام پرچم الله واکبرتا بماند سرفراز روی دوش اکبرخود این لوا آورده ام تا که جای مجتبی خالی نباشد درمنا قاسم اورا به جای مجتبی آورده ام تا علمداری کند درعرصه ی ایثار وعشق من علمداری رشید وبا وفا آورده ام تا که این قربانیان گردد قبول حضرتت درطواف کعبه ی تو حج به جا آورده ام این «وفایی» بود برمیثاق وبرپیمان من گرهرآن چه داشتم بهر خدا آورده ام http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تسبیحِ دل ذکر و دعا را دوست دارد «أَمَّن یُجیبِ» روضه ها را دوست دارد دستِ گدایی همه سویش دراز است بنده نواز است و گدا را دوست دارد شکی ندارم با همین دستان خالی اربابمان پیوسته ما را دوست دارد حبِّ حُسِینِ بنِ عَلی در سینه دارد هرآنکه با ایمان، خدا را دوست دارد فرقی ندارد ارمنی یا شیعه باشد هرکس که من دیدم، شما را دوست دارد این نوکر بیچاره را دریاب آقا از کودکی کرب و بلا را دوست دارد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در صحن دل وزیده هوای مُحَرَمَت بر گوش جان رسیده صدای مُحَرَمَت ما بیقرار منتظر روضه مانده ایم اصلا تمام سال، فدای مُحَرَمَت همپای نوکران تو راهی هیئتیم پوشیده ایم رخت عزای مُحَرَمَت قطعا کسی به سفره حاتم نمی دهد یک لقمه از طعام و غذای مُحَرَمَت هرگز نصیب آتش دورخ نمی شود چشمی که گریه کرده برای مُحَرَمَت http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#استقبال_محرم طوقی دلم به گنبدت زائر شد پرچم که سیاه شد قلم شاعر شد پیک از طرف فاطمه آورده خبر پیراهن مشکی شما حاضر شد #میلاد_حسنی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹جرمش چه بود؟🔹 کارش میان معرکه بالا گرفته بود شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود تنها میان مردم بیعت‌فروش شهر انبوه کینه دور و برش را گرفته بود دلواپس غریبیِ امروز خود نبود اما دلش به خاطر فردا گرفته بود دیدی که از ارادت دیرینهٔ حسین یک کوفه زخم در بدنش جا گرفته بود با سنگ، پای بیعت او مهر می‌زدند باور نكرد... از همه امضا گرفته بود این شهر خواب بود و ندانست قدر او هر شب برای مردمش اِحیا گرفته بود جرمش چه بود؟ نسبت نزدیک با علی آن شعله‌ها برای همین پا گرفته بود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹طلایه‌دار عاشورا🔹 سلام ما به حسین و سفیر عطشانش که در اطاعت جانان، گذشت از جانش به آن غریب‌ترین سربه‌دار وادی عشق به «مسلم بن عقیل» و دو نور چشمانش به عزم شب شکن و همّت علی‌وارش به صبر و قوّت قلب و شکوهِ ایمانش... میان معرکه، چون کوه محکم و نستوه ستاده در بَرِ اهریمنان به کف جانش تمام شهر پر از دشمن است و می‌بارد نفاق و فتنه ز بارو و بام و ایوانش در آستان مُحرّم، به خاک و خون غلتید منای کوفه ببینید و عید قربانش طلایه‌دار بزرگ قیام عاشورا فدای نهضت سرخِ حسین شد، جانش http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیه‌السلام 🔹 آغاز حیات🔹 روز و شب در دل دریایى خود غم داریم اشک، ارثى‌ست که از حضرت آدم داریم شادى هر دو جهان در دل ما پنهان است تا غمت در دل ما هست، مگر غم داریم؟ گاه در هیأت رعدیم و پر از طوفانیم گاه در خلوت خود بارش نم‌نم داریم تازه آغاز حیات است شهید تو شدن ما فقط غمزهٔ چشمان تو را کم داریم عقل در دایرهٔ عشق تو سرگردان است عقل و عشق است که در ذکر تو با هم داریم در قیامت دل ما در پى قَد قامتِ توست ما چه کارى به بهشت و به جهنم داریم.... از ازل شور حسین بن على در سر ماست تا ابد در دل خود داغ محرم داریم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا گریه بر حسین تمنای خلقت است بین من و تمام ملائک رقابت است نزدیك می‌كند دل ما را به هم حسین این اشک روضه نیست، كه عقد اخوت است مقبول اگر شده‌ست نمازی كه خوانده‌ایم مُهر قبولی‌اش به خدا مهر تربت است ما از غدیر، سینه‌زن كربلا شدیم این دست‌های رو به خدا دست بیعت است پیدا شدیم هرچه در این راه گم شدیم یعنی فقط حسین چراغ هدایت است... قرآن و منبر و دو سه خط روضهٔ عطش ساعات خوب هفته همین چند ساعت است حالا كه بغض، بسته به من راه حرف را مقتل بخوان كه موقع ذكر مصیبت است... http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برپا شده‌ست در دل من خیمهٔ غمی جانم! چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی! عمری‌ست دلخوشم به همین غم که در جهان غیر از غمت نداشته‌ام یار و همدمی بر سیل اشک، خانه بنا کرده‌ام ولی این بیتِ سُست را نفروشم به عالمی! گفتی شکار آتش دوزخ نمی‌شود چشمی که در عزای تو لب تر کند نمی دستی به زلف دستهٔ زنجیرزن بکش آشفته‌ام میان صفوف منظّمی می‌خوانی‌ام به حکم روایات روشنی می‌خواهمت مطابق آیات محکمی ذی‌الحجّه‌اش درست به پایان نمی‌رسد تقویم اگر نداشته باشد مُحرّمی http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حال و هوای کوچه، غم‌آلود و درهم است پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است می‌گرید آسمان و زمین، در محرّمت طوفانی از حماسه به پا می‌کند غمت ابلاغ می‌کنند به یاران، سلام تو قد می‌کشند باز علم‌ها، به نام تو هر جا که نام توست، مکان فرشته است بر هر کتیبه‌ای که ببینی، نوشته است «باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است» باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم باید در این مقام، شبی را سحر کنیم با کاروان گریه، مسافر شدم تو را امشب در این حسینیه زائر شدم تو را تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست دیدم که ابرهای جهان، گریه می‌کنند در ماتمت زمین و زمان، گریه می‌کنند دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است» دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است» رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود ای تشنه‌کام! بود و نبود تو را چه شد؟ سقّایِ یاس‌های کبودِ تو را چه شد؟ بر اوج نیزه‌ها، کلمات تو جاری است این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام آیین من تویی، که تویی دین راستین بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین آن بحر پر خروش، دگر بی‌خروش بود خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
 از عرش، از میان حسینیه ی خدا  آمد صدای ناله ی حی علی العزاء  جمع ملائکه همه گریان شدند و بعد  گفـتند تسلیـت همه بر ساحت خدا  جبریل بال خدمت خود را گشود و گفت:  یا رب اجازه هست شوم فرش این عزا؟  آدم زجنت آمد و ناله کنان نشست  در بزم استجابت بی قید هر دعا  او که هزار بار به گریه نشسته بود  یک یا حسین گفت و همان لحظه شد به پا  آری تمام رحمت خود را خدا گرفت  گُسترد بر محرّم این اشک و گریه ها  آنگاه گفت: روضه بخوان ایها الرسول  جانم فدای تشنه لب دشت کربلا  روضه تمام گشت، ولی مادری هنوز  آید صدای گریه اش از بین روضه ها  http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#یا_اباعبدالله دلم شد روضه آموز ِ دوشنبه به جانم شعله زد سوز دوشنبه دلم پر می کشد از صبح تا شب؛ حوالی حرم روز دوشنبه! #مرضیه_عاطفی_سمنان 🌴 ألسلام علیکَ یا سیدنا ٱلمظلوم یا أباعبدٱلله 🌴 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم کربلا منتظر ماست بیا تا برویم ایستاده‌ست به تفسیر قیامت زینب آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم خاک در خونِ خدا می‌شکفد، می‌بالد آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم تیغ در معرکه می‌افتد و برمی‌خیزد رقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم از سراشیبی تردید اگر برگردیم عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم دست عباس به خون خواهی آب آمده‌ است آتش معرکه پیداست بیا تا برویم زره از موج بپوشیم و ردا از طوفان راه ما از دل دریاست بیا تا برویم کاش ای کاش که دنیای عطش می‌فهمید آب، مهریهٔ زهراست بیا تا برویم چیزی از راه نمانده‌ست چرا برگردیم آخر راه همین‌جاست بیا تا برویم فرصتی باشد اگر باز در این آمد و رفت تا همین امشب و فرداست بیا تا برویم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟ این سرزمین غم‌زده در چشمم آشناست... این خاک بوی تشنگی و گریه می‌دهد گفتند: غاضریه و گفتند نینواست دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح آهسته زیر لب به خودش گفت: کربلاست طوفان وزید از وسط دشت، ناگهان افتاد پرده، دید سرش روی نیزه‌هاست یحیای اهل‌بیت در آن روشنای خون بر روی نیزه دید سر از پیکرش جداست طوفان وزید، قافله را بُرد با خودش شمشیر بود و حنجره و دید در مناست باران تیر بود که می‌آمد از کمان بر دوش باد دید که پیراهنش رهاست افتاد پرده، دید به تاراج آمده‌ست مردی كه فكر غارت انگشتر و عباست برگشت اسب، از لب گودال قتلگاه افتاد پرده، دید که در آسمان عزاست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دلا! بسوز که هنگام اشک و آه شده‌ست دو ماه، جامهٔ احرام ما، سیاه شده‌ست نگاه مضطرب دختری، به روی پدر طلوع عاطفه از اوّلِ پگاه شده‌ست برای آن‌که بگیرند کودکان آرام حسین، سایهٔ پر مهر خیمه‌گاه شده‌ست «حبیب» می‌رسد از راه تشنه‌لب، هر چند حجابِ آینه، گرد و غبار راه شده‌ست قیامت از عطشِ دیدنِ حسین به پاست به هر که می‌نگری، تشنهٔ نگاه شده‌ست... عجب ز کودک و گهواره نیست در این دشت ستاره، همسفر آفتاب و ماه شده‌ست از آن‌که ساغر «اَحلی مِنَ العسل» دارد بپرس، از چه زمان، عاشقی گناه شده‌ست؟ جمال ساقی لب‌تشنگان، در این عرفات هزار مرتبه با ماه، اشتباه شده‌ست گرفته راه نفس را به دشمن از چپ و راست دلاوری که علمدار این سپاه شده‌ست میان معرکه پیچیده، بوی پیرهنش مگر که یوسف زهرا اسیر چاه شده‌ست؟ زمین به لرزه درآمد، زمان گریست، مگر حسین وارد گودال قتلگاه شده‌ست؟ صدای بال زدن‌های خسته می‌آید کبوتر حرم ای وای بی‌پناه شده‌ست چه جای حیرت از این رنگِ ارغوان غروب «شفق» به خون گلوی علی گواه شده‌ست http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیروز گفته بودند، تنش کفن ندارد بابا رسیده با سر، ولی بدن ندارد این کودک سه ساله،با اشک وآه وناله جز گوشه ی خرابه، بیت الحزن ندارد بگذار تا بسوزم، پای سر بُریده شمع دلم علاجی ، جز سوختن ندارد برخارها دویدم، آه از جگر کشیدم سه ساله دختر تو، جانی به تن ندارد دربین هجمه ی غم، یک تن نگفت باخود طفلی که داغ دیده، سیلی زدن ندارد خوردم زبس که سیلی، لکنت زبان گرفتم طفلت توان آن که ،گوید سخن ندارد یک بوسه از لبانت ،برمن ببخش ای گُل این غنچه فرصتی تا، پرپرشدن ندارد بگذار تا کنارت، این نیمه جان دهدجان میلی به بازگشتِ، سوی وطن ندارد با اشک غم«وفایی»، برلوح خاک بنویس بابا کفن ندارد، دختر کفن ندارد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن شب که نگاهش به سربی بدن افتاد ناله زد ویادش زتن بی کفن افتاد فریاد زدای عمه ببین باب نکویم یکبار دگرگوشۀ چشمش به من افتاد ازنالۀ اوشد همه آفاق پرازغم آتش به سراپردۀ بیت الحزن افتاد وقتی که نگاهش به سر غرقه بخون بود چون مرغک بی بال به پرپر زدن افتاد چون شمع شب افروز شرر داشت دل او پروانه صفت سوخت وازسوختن افتاد دیدند که دُردانۀ سالار شهیدان جان دادزداغ پدر و ازسخن افتاد با داغ رقیه دل شب امّ مصائب یک بار دگر درغم ورنج ومحن افتاد دیگر مگو ازاین غم جان سوز «وفایی» بس کن که شرر بر دل هر مرد وزن افتاد http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ازهمان روز که مسکین سرای تو شدم به تو سوگند نمک گیر عطای تو شدم گرکسی سلطنتی یافت به خود می نازد من کنم فخر به عالم که گدای تو شدم گره ازکار فروبسته ی من کردی باز هرکجا تا متمسّک به ولای تو شدم گرکه چون اشک به خاک قدمت افتادم به خدا تشنه ی یک بوسه به پای تو شدم هر زمان نام تو آمد به زبان دل من زائر خسته دل کرب وبلای تو شدم نفس سوخته ای دارم وبا زمزم اشک هرکجا سرزده ام پیک عزای تو شدم ای که آفاق پُراز زمزمه ی غربت توست همه ی عمر عزادار صدای تو شدم شیعیان را دم آخر تو دعای می کردی لله الحمد که مشمول دعای تو شدم گرکه سوز دگری شعر «وفایی» دارد همچو نی ناله کنان غرق نوای تو شدم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای حسین ای به فدایت همه ی زندگیم پُر شد از گرد عزایت همه ی زندگیم گرچه قابل به نثار قدمت نیست ولی همچوگل ریخت به پایت همه ی زندگیم کعبه ی دل تویی وسعی من وزمزم من با صفا شدزصفایت همه ی زندگیم همه ی دل خوشیم ازهمه عالم این است که شده طی به عزایت همه ی زندگیم ای حیات دوجهان بسته به جودو کرمت شده مرهون عطایت همه ی زندگیم مهر تو گرچه چراغ شب تاریک من است شده روشن زولایت همه ی زندگیم هستیم خورده گره برتو وصحن وحرمت برخی کرب وبلایت همه ی زندگیم ازهمان روز که گفتی جگرم می سوزد سوخت از هُرم صدایت همه ی زندگیم همره اشک «وفایی» به عزاخانه ی تو گفت مولا به فدایت همه ی زندگیم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7