eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
در رثا و مدحِ تو باید تو را زیبا نوشت با وضو نامِ تو را بوسید و بر دلها نوشت واژه ها را سطر سطر از دل ستایش کرد و تا ساغرِ جانِ تو را تشنه تر از دریا نوشت بس ز چشمت می تراود یاس، پس باید تو را بر نگین فاخر انگشترِ زهرا (س) نوشت باز از یمنِ طلوعِ نجمِ ثاقب نذرِ هر برگ برگِ سوره ی نورانیِ طاها نوشت تو عقیقِ سرخ هستی از تبارِ آفتاب عشق را باید به نامِ مادرت لیلا نوشت روزِ عاشورا تمامِ شرحِ احوالِ تو را در کتابِ مقتلِ اسرارِ عاشورا نوشت خلق و خوی و صورت و سیرت تو چون پیغمبری با خطی از نور طاقِ جنّتُ الاعلی نوشت چون جوانی را جوانه می زنی در کربلا باید از آبِ طلا بر مرقدِ بابا نوشت 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امشب دل نسل جوان دارد سرور دیگری امشب خدا در هر سری افکنده شور دیگری امشب به جان اهل دل تابیده نور دیگری دل پیش دلبر یافته فیض حضور دیگری ماه محمد طلعتی از برج زهرا آمده یا بار دیگر در حجاز احمد به دنیا آمده لیلا در آغوش سحر شمس الضحی آورده ای قرآن گرفتی در بغل یا مصطفی آورده ای!؟ زادی علیّ دیگری یا مرتضی آورده ای!؟ حُسن خداوند است این یا مجتبی آورده ای!؟ لیلا عجب شوری تو در نسل بتول انداختی الحق که آل الله را یاد رسول انداختی تکرار کن والشّمس را حسن و جمالش را ببین بگشای قرآن را سپس خلق و خصالش را ببین با بال جان پرواز کن اوج کمالش را ببین در بین آل فاطمه قدر و جلالش را ببین آری تو ثارالله را مرآت سرمد زاده ای گوئی که همچون آمنه امشب محمد زاده ای او اکبر و از کودکی روح عبادت یافته پا در جهان نگذاشته راز سعادت یافته ناکرده تر از شیر، لب رمز شهادت یافته رشد و نموّ نایافته درس رشادت یافته هم اشرف الخلق آمده هم اشجع الناس آمده هم در ره عشق و وفا همگام عباس آمده در ماه شعبان کآمده آئینهء دل منجلی بر زادهء خیرالبشر، زاده دو مادر دو علی آن شمع بزم عارفان، این شیر میدان یلی آن در ولا حق را ولی این بر بلا گفته بلی آن ماه تابانی بود، در دست لیلای عرب این مهر رخشانی بود زآن مام ایرانی نسب ماهی که می بخشد به جان فیض لقاء الله را ماهی که برق خنده اش سوزانده مهر و ماه را ماهی که مجنون ساخته یادش دل آگاه را ماهی که بر نسل جوان روشنگر آمد راه را آری مه لیلاست این کز پرده بیرون آمده وز شوق دیدارش جهان یکباره مجنون آمده 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زیباتر از این ماه در عالم قمری نیست خورشید شده پا به فرار و خبری نیست با تیغ نگاهش به ملک بال و پری نیست زیباتر از او روی زمین گُل پسری نیست مشتاق ترین شب به ره عشق سحر شد چشم همه روشن شده..ارباب پدر شد تب کرده از این جلوه گری حضرت مولا هر کس که تو را دیده شده محوِ تماشا این کیست که امشب شده مجنونیِ لیلا؟ حق باشد اگر گفته خدا تبارک الله آئینه ترین کَس به پیمبر علی اکبر غوغا نه قیامت نه که محشر علی اکبر در پیچ و خم زلف شما باد اسیر است هر کس که خودش را به جنون داد...اسیر است هر کس که به امضای تو آزاد...اسیر است شیعه به تو از لحظه ی میلاد اسیر است هنگام اذانت شده ای عشق سحر کن بر ما و دل مضطر ما نیز نظر کن در معرکه ها کارِ تو چون حیدر کرار دشمن شده با خشم نگاه تو گرفتار ای وای اگر تیغ کشی همچو علمدار آنوقت شود معرکه از تیغ تو تب دار صد ناز بنازیم بر این ضربتِ شصتت میدان همه چون موم گرفتارِ دو دستت عالم همه چون نقطه ی پرگارِ تو باشد ارباب به والله گرفتار تو باشد آقاست هر آنکس که بدهکار تو باشد جبریل در افلاک علمدار تو باشد یک بار دگر معجزه ای کن که ببینیم در کرببلا پائین شش گوشه نشینیم جز دست تو و دست علمدار علم نيست جز جان تو روى لب ارباب قسم نيست فرقى به ميان عرب و نسل عجم نيست جز عشق تو در فكر مدافع حرم نيست نقش است به پيشانىِ من عمه ى سادات جانم به فداى حرمت قبله ى حاجات 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ آب از سرم گذشتہ صدا میکنی مرا⁉️ در یک قنوٺِ سبز🤲دعا میکنی مرا؟ این شوقِ پر زدن کہ بہ جایے نمیرسد بال وپرم شڪستہ🥀هوا میکنی مرا؟ 🌸🍃 ‎‎‌‌‎‎
به صبحِ طلوعِ شکرقندِ تو چمن می تراود ز لبخندِ تو نسیمِ دَمت محضِ شادابی است به عشقِ تو رنگِ جهان آبی است چه شوری به جانِ تو آکنده است قلم هم ز وصفِ تو شرمنده است گلِ باغِ لیلا جمالت بهار اذان گوی بابا دَمت ذوالفقار نشسته قمر محوِ سیمای تو غزلخوانِ تو گشته بابای تو علی چشمه ی مِهر و جوشان تویی که یاسین و طاهای قرآن تویی نوازشگرت عمّه جان زینب است ز عشقت ثناگوی تو هر شب است فدایت که سبز است پیمانِ تو فقط نامِ عشق است عنوانِ تو شمیمِ نفس های تو طعمِ آب به دامانِ لیلا عزیزم بخواب علی هستیّ و مثلِ پیغمبری تو از هر جوانی علی سرتری بهشتم بوَد روی زیبای تو بوَد قدرِ من قدِ رعنای تو تو شش‌ گوشه‌ کردی‌ حرم‌ را علی که ذکرِ مجسّم، تویی یا علی تو اوّل علی، بعدِ حیدر شدی که در کربلا زود پرپر شدی به شاهِ شهیدان پسر گشته‌ای تو اوّل به بابا سِپر گشته‌ای فدای لبِ تشنه و حنجرت فدای دو چشمانِ از خون ترت الا نورِ چشمانِ اهلِ حرم تو تاجِ همایی به روی سرم به گلزارِ حیدر گلِ لاله‌ای به رخسارِ ماهِ ولا ژاله‌ای تو لیلا و لیلاست مجنونِ تو بقای شریعت هم از خونِ توست تو در کربلا شمعِ سوزان شدی وَ شاگرد رزمِ عموجان شدی ادب را هم از ساقی آموختی که سقا شدی و خودت سوختی تو قبل از علمدار سقا شدی که با کامِ تشنه چو دریا شدی تو با اذنِ سقای دشتِ بلا سقایت نمودی همه خیمه ها منم زائرِ صحنِ چشمانِ تو حقیرم به درگاهِ احسانِ تو نظر کن گدا را ز لطف و کرم همه دردِ من شد فراقِ حرم نظر کن به چشمانِ بارانی ام جوازِ زیارت کن ارزانی ام! 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فلک یک آسمان خورشید و ماه و اختر آورده ملک ساغر به بزم عاشقان از کوثر آورده به مکّه آمنه بار دگر پیغمبر آورده و یا بنت اسد از جوف کعبه حیدر آورده و یا امّ البنین ماه محمّد منظر آورده عروس فاطمه لیلا علیّ اکبر آورده جمال بی مثال حیّ سرمد زاده ای لیلا خدا را بهترین عبد مؤیّد زاده ای لیلا پسر زادی و یا روح مجرّد زاده ای لیلا به خُلق و خوی و منطق هر سه احمد زاده ای لیلا محمّد را محمّد را محمّد زاده ای لیلا قیامت قامتی زادی که با خود محشر آورده الا ای رهروان حقّ چراغ راه پیدا شد جوانان جهان را رهبری آگاه پیدا شد بشارت اهل دل را ملک دل را شاه پیدا شد به روی شانۀ شمس ولایت ماه پیدا شد ولیّ الله، فرزند ولیّ الله پیدا شد زهی مامی که فرزند ولایت گستر آورده جمال بی مثال حضرت ربّ جلیل است این حسین و حیدر و زهرا و احمد را سلیل است این رخش جّنت، لبش کوثر، دهانش سلسبیل است این کلیم است این، مسیح است این، ذبیح است این، خلیل است این ز آل الله در دشت بلا اوّل قتیل است این برای هدیه در راه خدا دست و سر آورده سزد جبریل از کوثر وضو گیرد زبان شوید مگر از غنچه ی لبهاش گل در وصف او روید ملک در مصحف رخسار او روی خدا جوید بشر عطر محمّد را ز باغ خُلق او بوید نه تنها یوسف زهرا، که دشمن مدح او گوید به حیرت خصم را هم این خدایی منظر آورده سلام انبیا بر غیرت و اخلاص و ایمانش درود جان و تن تا صبح محشر بر تن و جانش چه قابل جان من همه عالم به قربانش حسین ابن علی بگرفته و بوسد چو قرآنش سزد تفسیر گردد سوره ی والشّمس در شانش مگو، کز مهر گردون هم رخی زیباتر آورده رخش جنّت، قدش طوبی، دلش کعبه، لبش زمزم پیامش روح قرآن و کلامش آیت محکم به تار طرّه اش بسته حیات عالم و آدم نه تنها بیت ثارالله جهان از او شده خرّم ملایک در سما بگرفته اند این ذکر را با هم که لیلا بر حسین ابن علی پیغمبر آورده سلام الله بر لیلا و این پاکیزه فرزندش به بازوی ولی الّلهی وجه خداوندش ملایک دستبوس و انس و جان تا حشر پابندش شرافت آستانبوس و شهادت آبرومندش حسین و مجتبی و زینب و عبّاس بوسندش سپهر حسن را این پاک مادر محور آورده نبّوت بر جمال کبریایی منظرش نازد امامت بر دم گرم شهادت پرورش نازد بزرگی سر فرود آورده بر خاک درش نازد شفاعت بر کرامت های روز محشرش نازد شهادت بر همه گلزخمهای پیکرش نازد شجاعت بر دو بازویش سلام از حیدر آورده جوانان جهان آیینه دار خطّ و آیینش ندیده تا شهادت جز خدا چشم خدا بینش به وقت حمله دشمن هم گشاید لب به تحسینش عجب نبود اگر خون بگذرد از عرشه ی زینش عطش گلبوسه ها بگرفته از لبهای شیرینش اگر چه بر پدر دریایی از چشم تر آورده زمین رزمگاه معرکه بدر و پیمبر او قتال پهندشت کربلا صفّین و حیدر او به رزم صحنه ی عاشور ثارالله دیگر او زعیم و اسوه ی رزمندگان تا صبح محشر او ز آل الله روز جان فشانی پیشروتر او به حق ایمانی از کوه گران محکمتر آورده سلام ای آفتاب سرخ عاشورا علی اکبر درود ای آرزوی یوسف زهرا علی اکبر گل باغ جنان در دامن صحرا علی اکبر تویی در بزم جان ماه جهان آرا علی اکبر کرامت کن برات کربلا ما را علی اکبر که داغ کربلایت ناله از دلها برآورده تو قرآنی تو فرقانی تو یاسینی تو طاهایی تو در کوی ذبیح الله اعظم ذبح عظمایی تو اوّل کشته در دشت بلا از آل زهرایی تو از صبح ولادت تا شهادت عشق بابایی تو در دشت بلا همچون شجر در طور سینایی که نخل «میثم» از باغ کمالاتت بر آورده 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چه قیامتی و چه محشری، چه صنوبری و چه سروری چه محمدی و چه حیدری، شه ماسِواء، علی اکبری به مقامِ تو همه دم سلام،همه انبیا به درت غلام، نفست صفای علی الدوام ،که تویی شفاء علی اکبری به فدای خنده‌ی قند تو ، به فدای سرو بلند تو به فدای زلف کمند تو ، قمرُ السماء علی اکبری منم آن خمارِ سبوی تو ، وَ اسیر طره‌ی موی تو به فدای گلشن روی تو ، که تو دلربا علی اکبری تویی آن دلیل حیات من ، تویی آن صراط نجات من وَ تو اصل صوم و صلات من ، علم الهداء، علی اکبری همه مضطرب ز شجاعتت ، متحیر از تو و هیبتت به فدای شور و صلابتت ، اسدُ الولاء ، علی اکبری مه کهکشان یل قهرمان ، شه لا مکان شرف الزمان وجناتِ تو، شعف البیان، جبلُ الوفاء علی اکبری 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
باید شنید از دو لبت یا حسین را باید که دید رویِ تو را با حسین را از آن شبی که خنده زدی در میانِ مَهد هرشب علی علی شده لالا ، حسین را با هیچ چیزِ عالم عوض ، نه نمیکند اربابِ ما شنیدنِ بابا حسین را هر پنج وعده تا که اذانِ تو میرسد مبهوت میکند همه حتیٰ حسین را اینسان که خیره خیره تو را میکند نگاه باید که دید وقتِ تماشا حسین را طوری به رویِ دامن زینب نشسته‌ای گویا گرفته حضرت زهرا حسین را - باغِ بهشت را گِروِ باده داده‌ایم دیوانگانِ حضرتِ ارباب زاده‌ایم روزی که بال میزدم اما پری نبود روزی که حلقه میزدم اما دری نبود روزی که باده عربده میزد حریف کو؟ حل میشدم درونِ مِی و ساغری نبود روزی که در میانِ تمامیِ عقل‌ها مستانه نعره میزدم و حنجری نبود روزی که عشق بود و خداوندِ عشق را غیر از حسین آینه‌ی دیگری نبود دیدم حسین بود و حسین و حسین هم وقتی که بود جلوه‌ی بالاتری نبود میخواستم که دل بسپارم نیافتم میخواستم که سر بدوانم سری نبود - آنروز لطفِ حضرتِ حق حیدری شدیم ما را صدا زدند و علی اکبری شدیم وقتی که باز میکنی از رُخ نقاب را بیچاره میکنی زِ پِی ات آفتاب را انگشت بر لب اند تمامیِ قاب‌ها داری زِ بس که چهره‌ی ختمی مآب را جبریل هم گمان کنم اینجا مُردَد است آورده در حضورِ تو اُمُّ الکتاب را شُکرِ خدا برای گره‌های کورِ ما آورده‌ای هزار دَمِ مستجاب را چشم پدر زِ شوق و شعف برق میزند وقتی سلام میکنی عالیجناب را میدان برایِ عرضِ ادب سجده میکند تا دست میکشی سر و یالِ عقاب را - تو حیدری که آمده تکرار میشوی وقت نبرد تیغ علمدار میشوی در خاک میروند تمامِ سوارها با دیدنِ تو ای نفسِ ذوالفقارها حتیٰ هنوز بین دلیران زبانزد است یک صحنه از حضور تو در تار و مارها تو میزدی به سینه‌ی لشکر ولی چه سود یک تن نبود دور و بَرَت از فرارها تیغِ تو چرخ میزند و چرخ میزند صدها هزار دست و سرِ نابکارها از نازِ ضربِ شصتِ تو بد مست میشود شمشیر تو که زَهره دَرَد از شکارها از نازِ ضربِ شصتِ تو تکبیر میکشد عباس ، وقتِ دیدنِ این کار زارها - نامت حماسه‌ای ست که پیدا نمیشود هر یوسفی که یوسفِ لیلا نمیشود 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قاری والشمس و والضحی علی اکبر حضرت داود کربلا علی اکبر بود مسیحا حسین ، دم پسرش بود حضرت موسی حسین ، عصا علی اکبر قامت حُسنش ضریح اهل حرم بود یوسف مصری کجا کجا علی اکبر کربوبلا را جناب کعبه حسین است مروه ابالفضل شد صفا علی اکبر جبهه‌ی پیشانی‌اش چراغ هدایت زلف سیه ، رایة الهدی علی اکبر حی علی الکربلا نشسته به لبهاش ماذنه ها را زده صدا علی اکبر ماه در آیینه از ستاره خبر خواست آینه فرمود انّما علی اکبر گفت که افتادگی نشان کمال است دید که رفته‌ست زیر پا علی اکبر گر بدهد صد پسر خدا به حسینش اصغر است ، اوسط است ، یا علی اکبر پیرها حبیب ، طفل‌ها علی اصغر هرکه جوان بود گفت یاعلی اکبر جلوه‌ی  تمثیل ، کربلای معلاست اکبر اگر احمد است آمنه لیلاست 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
- دل گره خورده ست بر طاق دو ابروی علی هرچه باداباد با سر میروم سوی علی بر مشامم میرسد امشب فقط بوی علی آمدم دنیا برای دیدن روی علی - بازهم نام علی در شعر من اعجاز کرد یا علی اکبر نوشتم روح من پرواز کرد - محو روی ماه او هرشب گل مهتاب بود بس که گیسویش کمند و صورتش جذاب بود در قنوتش گریه هایش برکه ی سیلاب بود او فقط ارباب زاده نه!خودش ارباب بود - چشمه سارش در عبادت چشمه های سلسبیل میکشیده منتش را در نمازش جبرئیل - هر که او را دیده با خود گفته که پیغمبر است جمع خوبی هاست..آری..او علیِ اکبر است این علی اکبر خودش آیینه دار حیدر است در مسیر عاشقی او از همه عاشق تر است - بر جبینش ردّ لب های امیرالمومنین مادری کرده برایش حضرت ام البنین - ای خوش الحان حرم...ماه دل آرای حسین چشم بد دور ز تو خوش قد و بالای حسین نفست حق و دمت گرم مسیحای حسین آمدی تا که کنی پر همه جا،جای حسین - جلوه ای کن که خدا تشنه ی دیدار تو است اهل افلاک!زمین نقطه ی پرگار تو است - خواهش چشمان من وابسته بر دستان تو دست مارا رد مکن وصل است بر دامان تو هم من و ایل و تبار من همه قربان تو جان بابا را گرفته آن لب عطشان تو - در مدار چشم هایت ماه کامل می شود هرکسی دیوانه ات شد تازه عاقل می شود - سفره ای که پهن کردی سفره ای از مرتضاست مثل بابای شهیدت رافتت بی انتهاست خانه ات معروف بر بیت الکرم..دارالشفاست یعنی این خانه همان بیت امام مجتباست - مدح تو با نام نامی حسن زیباتر است چون که دستش در کرامت از همه بالاتر است - وقت میدان رفتن و هنگامه ی پیکار شد وای بر لشکر که حیدر بازهم تکرار شد با شکوه نعره ات کار همه دشوار شد لشکر از ترس تو دنیا بر سرش آوار شد - تیغ لازم نیست..چشم تو کفایت می کند دشمنت را سوی قبر خود هدایت می کند - رفتی و پشت سرت اشک پدر دنبال تو ای عقاب خیمه ها،چیده ست دشمن بال تو وای از گودال تو..ای وای از گودال تو آه از حال حسین و...وای من از حال تو - بعد تو حال عموی تو تماشایی شده قافیه نه..شعر نه..ساقی تماشایی شده - 🔸شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7