eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
پر شور و شکوه، بهمنی تازه رسید در جان وطن بهار امید دمید این نهضت فاطمی چهل ساله شده‌ست «تا کور شود هر آنکه نتواند دید» این صبر و صلابت و صفا، زهرایی‌ست دل‌های تمام شهدا زهرایی ست یا فاطمه گفتیم و به میدان رفتیم جمهوری اسلامی ما زهرایی‌ست در اوج صلابت است این پرچم پاک دور است نگاه اجنبی از این خاک هیهات که تن به ترس و ذلت بدهیم یاران حسین را ز تحریم چه باک؟ در لشکر نور، انقلابی هستیم پر شور و شعور، انقلابی هستیم ثابت قدم و غیور، ان‌شاءالله تا صبح ظهور انقلابی هستیم . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قلبی که با حضور شما پا نمی‌شود محبوب خانواده زهرا نمی‌شود انسان بی‌حسین چو بیمار لاعلاج دردش به هیچ‌وجه مداوا نمی‌شود عین هزار سال رکوعش قبول نیست قدی که سمت کرب و بلا تا نمی‌شود تنها نه‌این‌که زنده کند مرده را حسین بی‌مهر او مسیح مسیحا نمی‌شود همچون رسالتی که روی دوش مصطفاست جز او کسی به دوش نبی جا نمی‌شود روزی به روی سینه احمد نشسته بود امروز شمر از بدنش پا نمی‌شود می خواست از گلو سر او را جدا کند خیلی تلاش می‌کند اما نمی‌شود جز آن که از قفا ببرد از حسین سر از کار قاتلش گرهی وا نمی‌شود . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زینب اگر نبود حدیث وفا نبود با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود زینب اگر نهیب نمیزد علیه کفر نطق مدافعان ولایت رسا نبود زینب اگر اسیر نمی شد به راه دوست دین خدا ز قید اسارت رها نبود زینب اگر طلسم ستم را نمی شکست امروز صحبت از شرف اولیا نبود زینب اگر نبود نگهبان انقلاب اینگون سربلند علم کربلا نبود در شام و کوفه باز نمیکرد اگر زبان نام رسول بر سر گلدسته ها نبود ام الکتاب اوست «کلامی» به یک کلام زینب اگر نبود کتاب خدا نبود . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نظر جلیلی در خصوص فیلترینگ: با برخورد امنیتی و بستن فضای مجازی مخالفم باید برخورد فرهنگی کرد/ایجاد محدودیت جوابگو نیست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بد جور دل‌شکسته‌ای و گریه می‌کنی از اشک چهره شسته‌ای و گریه می‌کنی بگذار تا عبای تو را ما تکان دهیم بر خاک‌ها نشسته‌ای و گریه می‌کنی امشب به صبح امر به فرما طلوع مکن امشب عجیب خسته‌ای و گریه می‌کنی خون جگر برای شما قوت شب شده با ناله عهد بسته‌ای و گریه می‌کنی زنجیرها که پشت تو را زخم کرده‌اند هر روز بین دسته‌ای و گریه می‌کنی هیات تمام شد همه رفتند و تو هنوز یک گوشه‌ای نشسته‌ای و گریه می‌کنی آبی بزن به صورت مادر ز دست رفت چون مادرت شکسته‌ای و گریه می‌کنی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
علیهاالسلام قصدی به جز فدا شدن و سوختن نداشت جز این اگر که بود، نشانی ز من نداشت آن‌قدر مرد ساختمش تا در امتحان یک نهر تشنه بود و غم خویشتن نداشت نزدم چه افتخاری از این بیشتر که او مثل عموش جعفر، دستی به تن نداشت مانند پاره‌های دل دختر رسول بر خاک‌های سوخته ماند و کفن نداشت دارم چهار یوسف، در مصر کربلا امّا مدینه‌ام سرِ کنعان شدن نداشت هر کاروان که آمد و رفتم به شوقشان همراه خویش بویی از آن پیرهن نداشت . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علی پاره های بدنت را جگرم سوخت علی ناگهان زانویم افتاد زمین چون دیدم طرز چانه زدنت را جگرم سوخت علی چه کنم عمه نبیند بدن حمزه ای اَت مُثله دیدم بدنت را جگرم سوخت علی لخته خونی که برون از گلویت آوردم ریخت خون دهنت را جگرم سوخت علی باورم نیست که جسمت ز نظر پنهان است نیزه بینم کفنت را جگرم سوخت علی یوسفم ،کاش که می شد به میان حرمت ببرم پیرهنت را جگرم سوخت علی آن لبانی که اذان گفت، بهم ریخته است خُرد بینم دهنت را جگرم سوخت علی داغ پرپر شدنت جای خود، امّا بینم داغ بی سر شدنت را جگرم سوخت علی این همه نیزه میان بدنت گم شده است با که گویم محنت را جگرم سوخت علی از همان دور شنیدم رجزت را پسرم این حسین و حسنت را جگرم سوخت علی نعرة حیدری و نالة یا زهرایت می شنیدم سخنت را جگرم سوخت علی نشد آخر لب عطشان تو را آب دهم چه کنم سوختنت را جگرم سوخت علی گر نیایند جوانان حرم یاری من که بَرَد خیمه تنت را جگرم سوخت علی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
گفت رسد ظهور او گفت دلم خدا کند گفت رسد حضور او گفت دلم چه ها کند گفت رسد نجات‌ ما زندگی و حیات ما گفت دلم که زندگی روی خوشش به ما کند گفت رسد بهار ما فصل خوش قرار ما گفت دلم که مرحمت بر تو دگر خدا کند گفت دگر ندا رسد کار به انتها رسد گفت دلم که یار ما رفع غم و بلا کند گفت رسد از آسمان بانگ و ندا به ناگهان گفت دلم که آن ندا جان مرا صدا کند گفت‌رسد امام ما یوسف خوش کلام ما گفت‌ دلم ز چاه شب جانب غم رها کند گفت نمانده آنچنان تا دم صبح او زمان گفت‌دلم که عاقبت رویت خود عطا کند . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹یا منتهی الرّجا🔹 از ابتدای کار جهان تا به انتها دیباچه‌ای نبود و نباشد بِه از دعا... وقت است اگر به دعوت «أدعونی أستجب» دستی برآوریم به درگاه کبریا یارب به حق نقطۀ «أَنّی أنا الغفور» کاندر بسیط مرکز عالم نیافت جا یارب به حق آیت «لاتقنطوا» که هست سرمایۀ سعادت و پیرایۀ رجا... یارب به حق لوح که بر وی کشیده‌ای نقش وجود «ما هُو کائن کَما تَشا»... یارب به حق وسعت کرسی که بر فلک «تعظیم وُسعِه وَسعَ الأرض و السما»... یارب به حق قوّت «ذوالقوَّةِ المَتین» روح‌الامین که سدره بدو داد منتها... یارب به حق کوثر و تسنیم و سلسبیل کآن بر حبیب حضرت خود کرده‌ای عطا... یارب به حق ابر بهاران که می‌رسد هر شب ز فیض شبنم او خاک را نما یارب به بوی رنگ گل و لاله بر چمن کز رنگ و بویشان تو دهی خاک را صفا... یارب بدان قیام که آزاده سرو راست چون عابدی که شرط قیام آورد به جا... یارب به حق خاک که اصل طهارت است «مِن إبتداءِ خِلقَتِه کان طیِّبا»... یارب به حق طینت آدم ابوالبشر مسجود سجدۀ مَلأ قدس برملا... یارب بدان سفینه که خوف هلاک او «حقٌّ لّمَن تخلَّفَ عنها و قَد أبی»... یارب بدان رسول که مِن بعد بعث او «أُنظُر إلی طَعامِکَ» کردی بدو ندا... یارب بدان ذبیح که قربان کیش توست آنجا که کرد در ره تسلیم جان فدا... یارب بدان مشام که از بوی پیرهن کرد از فراق دوست چو گل پیرهن قبا... یارب به حق موسی و آن بقعۀ شریف «وادٍ مُقدّسٍ بمناجاتِه طُوی» یارب به حق و حرمت هارون وزیر او در امر او شریک «بما جاءَ بالهدی» یارب به حق خضر که چندین هزار سال در جان او فزودی از آن آب جانفزا... یارب بدان مبشّر «مِن بعدی إسمُه» کاو کرد اشارتی به بشارت به مصطفی یارب به حق سنبل مشکین احمدی بر گل عبیربیز چو بر لاله مُشک‌سا... یارب بدان امام مطهر که ذات او مخصوص «لافتی» بُد و منصوص «هل أتی» یارب به زهرخوردۀ زهرا که می‌دهد دل‌های خسته را لب مسموم او شفا یارب به حق آن گل ریّان که سرخ گشت از خون حلق تشنۀ او خاک کربلا... یارب به حقّ حرمت ذریۀ رسول «هادینَ مُهتَدینَ إلیَ الساعةِ القَضا» یارب به زاهدان که بهشت است وعده‌شان آنجا که گفته‌ای «وَ نَهَی النَّفسَ عَن هَوا» یارب به حق مهد خواتین روز حشر «الشّافعاتُ هُنَّ تَشَفَّعنَ لِلنِّسا»... یارب به نُه کواکب رخشان که بوده‌اند در تحت آفتاب جهان‌تاب «والضحی»... یارب به دعوتی که اجابت قرین اوست یارب به حاجتی که کند لطف تو روا... یارب در آن زمان که تو مانی و ما و بس رحمت کنی و بازنگیری ز ما عطا... مستوجب عذاب الیم و عقوبتیم ما را اگر به شرط عمل می‌دهی جزا... ما را به خوان جود تو «قُل یا عباد» خواند چون «یغفرالذنوب» تو درداده‌ای صلا... ای وای ما که سعی عبادت نکرده‌ایم «و العَبدُ فی القیامةِ یُجزی بما سَعی» «ابن حسام» را عملی موجب ثواب گر نیست هست رحمت عام تو ملتجا امّید من به رحمت بی‌منتهای توست یا منتهی الرّجا مکن امّید من هَبا سهوی که بر زبان من آمد تو عفو کن گر گفته‌ام به عمد و اگر کرده‌ام خطا دعوت چو بی‌درود محمد تمام نیست «صلّوا علیه سیدنا أکرَمُ الوَری» . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مهدی که عالمی همه مست خدا کند عیسی به صد نیاز به او اقتدا کند تکبیری ز دل کعبه بر ارد ز خویش سیصدوسیزده یار دور خود مصفّا کند شیعه کز جفا ننموده است عاشقی یک گلستان مهر به هر جا بنا کند فتنه ای به جهان خیزد در غیاب وی با عدل خود شب شوری بپا کند خورشید ز کعبه بتابد به هر طریق شوری به جان گوهر اهل ولا کند قبری که گم شده در ازدحام خاک از بهر شیعه حرمی با صفا کند نادم به نیمه شبی به دلی حزین با اشکِ چشم خود که خدا را صدا کند محمود حاجی محمدی (نادم) . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زینت آغوش زهرا دخت حیدر زینب است گوشواره عرش را فرخنده خواهر زینب است  عصمت و شرم و حیا و صبر و تسکین و وقار این همه اوصاف الحق جلوه گر در زینب است هر زنی را در جهان فخر است از شوهر بلی لیک این‏جا فخر عبداللّه‏ جعفر زینب است  آن‏که گفت از جان بلی بهر بلای کربلا از پی ترویج دین تا شام محشر زینب است  آن‏که از روز ازل کردی اسیری را قبول از پی اثبات دین آن نیک‏ اختر زینت است  آن‏که از جور و جفای مشرکین یک‏ روز دید داغ نو داماد و عباس دلاور زینب است  آن‏که چون در قتلگه بالین شاه دین نشست خواست تا جانش رود بیرون ز پیکر زینب است  صغیر اصفهانی رحمه الله علیه . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا فکر و ذکر من همه دیدار دلبر است من در میان جمع و دلم جای دیگر است من در میان جمع و دلم سمت سامراست آنجا که اشک زائرش از آب کوثر است دیری است رفته است و دگر و برنگشته است دیری است آسمان دلم بی‌کبوتر است او پیش رو نشسته و من کورم از گناه او می‌زند صدایم و ما گوش‌مان کر است آواره‌ایم در هیئات و شنیده‌ایم در روضه احتمال حضورش قوی‌تر است شاید صدای گریه‌ی آقا بلند شد چون روضه‌های مادر او گریه‌آور است در فاطمیه پهلوی او تیر می‌کشد او نیز زخمی غم دیوار و آن در است آقا سری بزن به مدینه نگاه کن کوچه بدون تو صحرای محشر است آقا بگو چگونه تحمل بیاورم؟ یک زن که در مقابل یک فوج لشکر است انگار در گلوی شما بغض می‌شود آن ریسمان که بسته به دستان حیدر است اینجا برادران همه در فکر خنجرند شکر خدا که یوسف ما بی‌برادر است گرچه پر از گناه ولی در رکاب‌تان آخر شهید می‌شوم، این حرف آخر است عباس احمدی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7