#پیامبر_اکرم_مبعث
#مبعث
جلوه ای از رخ معشوق به ما تابیده
نوری از جنس خدا در همه جا تابیده
مکه روشن شده، خورشید حرا تابیده
ای خدیجه پدر فاطمه آمد، صلوات
دست پر آمده امروز محمد صلوات
آمد از سمت حرا، نور نبوت به جبین
آمد از سمت حرا، قاری قرآن مبین
آمد از سمت حرا، مرد پیام آور دین
او که مسرور می آید، شده پیغمبرمان
أشهَدُ أَنَّ محمد شده پیغمبرمان
او که از روز نخستین و ازل احمد شد
او که در غار حرا، منتخب ایزد شد
شد حرا میکده اش، مست می سرمد شد
جبرییل آمده و جام نبوت در دست
تا که با خواندن قرآن نبی گردد مست
نزد او چهره ی ابلیس حضیض است چقدر
وحی از غنچه ی لبهاش لذیذ است چقدر
این نبی نزد خداوند عزیز است چقدر
خاص بوده که به او سوره ی کوثر دادند
خوش بحالش، که به او حیدر صفدر دادند
او رسول است و شده حرف حسابش قرآن
هدیه اش بر همه توحید پرستان، ایمان
آمده تا که بسازد ز گِل ما انسان
ما اگر ماه خدا، ماه محرم داریم
از سر سفره ی پیغمبر خاتم داریم
مصطفایی که به جز زجر ز کفار ندید
از یَد بولهب مکه کم آزار ندید
دور خود یار، به جز حیدر کرار ندید
روی غمهاش به جز فاطمه مرهم نگذاشت
سنگ دشمن به لبش خورد، ولی کم نگذاشت
آمده تا که بتی قبله ی مردم نشود
کعبه از لات و هبل، غرق تألم نشود
کعبه خود سنگ نشانیست که ره گم نشود
به خداوند، به قرآن و به جان ثقلین
قبله ی اصلی عشاق جهان است حسین
زینت دوش نبی کیست، أباعبدالله
دین ناب نبوی چیست، أباعبدالله
غیر حق فانی و باقیست، أباعبدالله
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانه ی اوست
#امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_اباالفضل_ولادت
امشب از بخت خوشم شانه ز سر می افتد
بس که در آینه ام عکس قمر می افتد
چرخه ی عشق علی چرخ زد و فهمیدیم
قرعه ی ام بنین است،پسر می افتد
این پسر کیست که دل می برد از اهل ولا
با خم ابرویش از خصم جگر می افتد
ذکر تکبیر علی و حسنین است بلند
به قد و قامت او تا که نظر می افتد
مدعی دور شو این معرکه جای پشه نیست
چون ز سیمرغ در این معرکه پر می افتد
آتش خشم اباالفضل بسی سوزان است
هر که با شعله در افتد به سقر می افتد
پرچم زینب کبراست به دست عباس
علم از دست علمدار مگر می افتد
#امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
نفس امّاره مرا اهل خطا کرد خدا
غفلت از تو، چه بگویم که چه ها کرد خدا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
پرده انداخت میان من و تو، این "دنیا"
این "عجوزه" است مرا از تو جدا کرد خدا
من و این حال مناجات؟!... خودم می دانم
رحمتت بود مرا اهل دعا کرد خدا
اشک وقت سحر و دیده ی آلوده ی من؟!
چشم من را چه غمی اهل بکا کرد خدا
این که بخشیده شدم کار حسین است، حسین
باز هم روضه ی ارباب چه ها کرد خدا
**
پیش زینب، سر او را که روی نیزه نشاند
بدنش را وسط دشت رها کرد خدا
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دور یک مشت حرامی چه کسی زینب را
وسط هلهله انگشت نما کرد خدا
شاعر: #امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_ولادت
ای که از جانب معشوق نظر می طلبی
تو که از عشق علی، شاه نجف، جان به لبی
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
با «حسن» گفتنم از نار نجاتم دادند
با حسن، ماه خدا عطر کرامات گرفت
رمضانم به خودش رنگ مناجات گرفت
مادرش هم لقب مادر سادات گرفت
پسر فاطمه و باب نجات است حسن
هم دعا هست حسن، هم صلوات است حسن
اولین ماحصل وصل دو دریا حسن است
نوه ی ارشد پیغمبر طاها حسن است
پسر شیر خدا، زاده ی زهرا حسن
نسب اندر نسبش وصل به نور ثقلین
عشق زهرا و علی، زینب کبری و حسین
این حسن کیست که کرسی فلک منبر اوست
روزی خلق خداوند به زیر پر اوست
دست رزاق، همان دست کرم پرور اوست
او برای کرم عبدالَله و قاسم دارد
ابر جود است و سرِ شیعه ی خود می بارد
او که از لقمه ی خود بر فقرا بخشیده
بارها ثروت خود را به گدا بخشیده
ناسزا گفت به او خصم خدا، بخشیده
پس خدایش چقدر جرم و خطا می بخشد
شیعیان را - به حسن – روز جزا می بخشد
ما گداییم، دخیلان درِ خانه ی شاه
صاحب خانه – حسن- یوسف و ما چشم براه
کوچه بند آمده از حُسن جمالش والله
کور بادا ز رخش چشم همه شیطان ها
لَعَنَ اللهُ علی آل أبی سفیان ها
اسم مولام همانند عسل شیرین است
ذکر او حیّ علی خیرالعمل، شیرین است
یاد جنگ آوری اش روز جمل، شیرین است
در جمل تا پسر شیر خدا «یاهو» زد
فتنه تسلیم شد روبروی اش زانو زد
کوثر جان من اینست "حسن هرچه که گفت"
حرف قرآن من اینست"حسن هرچه که گفت"
دین و ایمان من اینست"حسن هرچه که گفت"
بنویسید حسن مکتب و آیین من است
حسنی مذهبم و حبّ حسن دین من است
او نیازی نه به یار و نه به لشگر دارد
تا که سردار چو عباس دلاور دارد
یک حسین بن علی، ماه برادر دارد
غربت او، به خدا اندکیِ یاور نیست
نه؛ غریبی حسن از طرف همسر نیست
غربت اینست: که با ضرب لگد در افتاد
کوچه ای ... نقشه ی صیاد... کبوتر افتاد
مادری بود حسن، دید که مادر افتاد
آه ... ای مرد ستگر برو از کوچه ی ما
مادرم را نزن آخر... برو از کوچه ی ما
#امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خدایا دامنی آلوده دارم
به درگاه تو باز افتاده کارم
شنیدم مونسی با دلشکسته
نظر کن از کرم بر حال زارم
کریما، منعما، پروردگارا
ببین خوبیتو بد کرده ما را
گنه کردیم اگر پرده دریدیم
تو اما پردهپوشی کن خطا را
خدایا من کیام عبدی که دانی
ز تو غافل، پی لذات آنی
نمیآید ز من غیر از خطا، لیک
نمیآید ز تو جز مهربانی
نسیم عفو تو امشب وزیده
دو قطره اشک از چشمم چکیده
ملک در نامهی اعمالم امشب
به جز لطفت ندیده که ندیده
الهی محضرت را دوست دارم
تضرع بر درت را دوست دارم
مقرم در بساطم جز گنه نیست
ولیکن حیدرت را دوست دارم
دو دست سائل و دامان حیدر
من و احسان بیپایان حیدر
الهی بعلی بعلی
ز من بگدر خدایا، جان حیدر
فقیرم، زیر دین العفو گفتم
به رب عالمین العفو گفتم
شب قرآنبهسر آمد، دوباره
الهی بالحسین العفو گفتم
امام مهربان العفو میگفت
لبتشنه چنان میگفت
به زیر دشنه آقا فکر ما بود
برای شیعیان العفو میگفت
🔸شاعر:
#امیر_عظیمی
________________________
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
خدایا دامنی آلوده دارم
به درگاه تو باز افتاده کارم
شنیدم مونسی با دلشکسته
نظر کن از کرم بر حال زارم
کریما، منعما، پروردگارا
ببین خوبیتو بد کرده ما را
گنه کردیم اگر پرده دریدیم
تو اما پردهپوشی کن خطا را
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خدایا من کیام عبدی که دانی
ز تو غافل، پی لذات آنی
نمیآید ز من غیر از خطا، لیک
نمیآید ز تو جز مهربانی
نسیم عفو تو امشب وزیده
دو قطره اشک از چشمم چکیده
ملک در نامهی اعمالم امشب
به جز لطفت ندیده که ندیده
الهی محضرت را دوست دارم
تضرع بر درت را دوست دارم
مقرم در بساطم جز گنه نیست
ولیکن حیدرت را دوست دارم
دو دست سائل و دامان حیدر
من و احسان بیپایان حیدر
الهی بعلیٍ بعلیٍ
ز من بگدر خدایا، جان حیدر
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فقیرم، زیر دِین العفو گفتم
به رب عالمین العفو گفتم
شب قرآنبهسر آمد، دوباره
الهی بالحسین العفو گفتم
امام مهربان العفو میگفت
لبتشنه چنان العفو میگفت
به زیر دشنه آقا فکر ما بود
برای شیعیان العفو میگفت
شاعر: #امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_معصومه
هم آفتابی و هم سایه بر سرم داری
یک آسمان کرم و لطف دم به دم داری
تو آیتی ز بهشتی که آمدی ایران
به روی دوش خودت بیرق کرم داری
امامزاده ی موسی بن جعفری اما
برای فاطمه در شهر قم حرم داری
برای بخشش هر چه گناه، ای بانو
به روی نامه ی اعمال ما قلم داری
تو مثل عمه ی سادات بر فراز حرم
به عشق گنبد سلطان خود علم داری
به زیر پای تو گل ریخت قم ولی پیداست
برای روضه ی زینب همیشه غم داری
نه ازدحام حرامی، نه بزم نامحرم
چه قدر دور و برت چشم محترم داری
شراب بود و کباب و رباب هم بود
یزید گفت به مطرب بزن، چه کم داری؟!
#امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_باقر_شهادت
هر جا کلاس درس شما برگزار شد
با شور و شوق روح الامین رهسپار شد
هر حرف غیر حرف شما فانی است، شکر
حرف شماست بین کتب ماندگار شد
یا باقرالعلوم، فقط با کلام توست
افکار پوچ مرجئه* بی اعتبار شد
ای قیمتی ترین گهر دین بگو چرا
سهمت مزار خاکی از این روزگار شد؟
آن زین زهر خورده چه ها کرده با شما
آثار مرگ در بدنت آشکار شد
آقا شنیده ایم که ازدست زهر زود
جسمت ورم کرده دلت داغدار شد
جسمت ورم که کرد دلت رفت کربلا
آن خاطرات له شده رویت هوار شد
بر تن سری نبود ولی جدتان حسین
ده اسب تازه نعل به سمتش قطار شد
از دستباف فاطمه بر پیکر حسین
پودی نماند و پیرهنش تار تار شد
تقصیر شمر بود که سر روی نیزه رفت
زینب به روی ناقه ی عریان سوار شد
#امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسمالله الرحمن الرحیم
#صلوات؛ #هفته_وحدت
#امیر_عظیمی
عید است و خداوند فرستاده برات
نوری چو نماز و روز ه و حج و زکات
ذکری که شبیه قبله وحدت ساز است
بر خاتم انبیاء محمد صلوات
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_معصومه_س_شهادت
#امیر_عظیمی
هم آفتابی و هم سایه بر سرم داری
یک آسمان کرم و لطف دم به دم داری
تو آیتی ز بهشتی که آمدی ایران
به روی دوش خودت بیرق کرم داری
امامزاده ی موسی بن جعفری اما
برای فاطمه در شهر قم حرم داری
برای بخشش هر چه گناه، ای بانو
به روی نامه ی اعمال ما قلم داری
تو مثل عمه ی سادات بر فراز حرم
به عشق گنبد سلطان خود علم داری
به زیر پای تو گل ریخت قم ولی پیداست
برای روضه ی زینب همیشه غم داری
نه ازدحام حرامی، نه بزم نامحرم
چه قدر دور و برت چشم محترم داری
شراب بود و کباب و رباب هم بود
یزید گفت به مطرب بزن، چه کم داری؟!
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به مناسبت سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
#امیر_عظیمی
سائلی که حلقه ی در را به وقتش می زند
دست صاحبخانه روزی سر به بختش می زند
ای گدا، بر حاتم این در سلیمان رو زده
نوح هم این آستان را بارها جارو زده
ای که محتاجی، بیا خوان طلب را پهن کن
خاک پای شاه شو، بال ادب را پهن کن
تا رسیدی پای در، لاترفعوا أصواتکم
در بزن، آرامتر، لاترفعوا أصواتکم
صبر کن آقا خودش در را به رویت وا کند
ابر رحمت، قطره ات را از کرم دریا کند
صاحب این خانه فضل الله یوءتی من یشاست
او کریم آل طاها، او حسن، او مجتباست
کیست این ماهی که بر او آسمان تعظیم کرد
ثروتش را با فقیران بارها تقسیم کرد
کیست این، فرزند وصل عادیات و کوثر است
در دلیری و شجاعت، حیدر ابن حیدر است
او که در جنگ جمل با تیغ ابرو آمده
روبرویش ناقه ی فتنه به زانو آمده
در مقام صبر او اندیشه حیران مانده است
از نظر بر حلم او احساس نالان مانده است
قامت ایوب از صبر حسن خم می شود
صلح او با غربت و تدبیر توأم می شود
روز محشر خود گواه محکم این مدعاست
مذهب شیعه، همانا درک صلح مجتباست
این امام مهربان از جنس نور و روشنی است
سینه اش، مثل حسین بن علی بوسیدنی است
سینه ای که مخزن اسرار مادر بوده و
شاهد آن کوچه و آزار مادر بوده و
کوچه ها، احساس او را هی به آتش می کشند
این مدینه، کوچه هایش آخر او را می کشند
کوچه ای تنگ و دلی سنگ و نگاه فاطمه
کشته او را خاطرات قتلگاه فاطمه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
باز هم بوی دود میآید
فتنهها باز شعلهور شدهاند
مصطفی رفت و امتش دور
خانهی فاطمه چه شر شدهاند
باز کردند دست شیطان را
بند بر دست پنجتن بستند
جانشین پیمبر است علی
دست او را چرا رسن بستند
آه این خانه؛ خانهی وحی است
گرد این خانه حرف بد نزنید
باردار است مادر سادات
بر در خانهاش لگد نزنید
نالهی گل ز پشت در آمد
ایپدر، ای محوللاحوال
ساقهام را شکست امتتو
غنچهام شد به زیر پا پامال
مرتضی را کشانکشان بردند
چشم زینب ز بهت وا مانده
فاطمه رفت در پی حیدر
رد خونی از او بجا مانده
ردخون دید زینب مضطر
ردخون از زنی پسرمرده
لحظهای میرسد که طفلرباب
شیر از تیر حرمله خورده
ردخونی که در هوا پخش است
ردخونی که از عبا میریخت
باورش سخت، سختتر آنکه
خون اصغر ز نیزهها میریخت
شاعر: #امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_مدح
زهرا محلّ جلوه ی الله اکبر است
آیینه ی تمام نمای پیمبر است
کوثر عطیّه ایست خدا داده بر رسول
زهرا عطیّه، اُمّ اَبیها و کوثر است
هرگز کسی به مرتبه اش پی نمی برد
از ظرف عقل قدر مقامش فراتر است
با وحی و با حدیث و روایات یا به شعر
مدحش به هر زبان بشود نامکرر است
توحید بی ولایت او غیر شرک نیست
اصلاً ولای فاطمه توحید آور است
سِّرُالصّلات، حضرت صدّیقه هست و پس
ذات نماز مشتقِ انوار حیدر است
زهرا که انبیاء متوسّل به او شوند
حتماً مقامش از همه ی انبیا سر است
احمد برای دیدن او اذن می گرفت
جبرییل وحی بر در او حلقه بر در است
مثل قیامت است قیامش کنار در
این ابتدای قائله ی روز محشر است
از آتشی که بر در او شعله ور شده
در خون و اشک مردم دیده شناور است
در را شکست دشمن و رویش خراب کرد
از ضرب درب، تیزی مسمار بدتر است
تقصیر میخ بود که جان از تنش گرفت
از بس که ردّ ضربه ی آن، زخم پرور است
از داغ فاطمه دل سنگ آب می شود
اما حسین جنس غمش جور دیگر است
در قتلگاه تیزی مسمار دشنه شد
آن دشنه ای که روی سپیدی حنجر است
صورت به خاک خورده و در پنجه های شمر
موی حسین روبروی چشم خواهر است
زینب بیا و مادر ما را کمک بده
در قتلگاه این که فتاده است مادر است
#امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_باخدا
#ماه_رمضان
خدایا من گنهکارم، خودت گفتی که می بخشی
خودت گفتی که غفارم، خودت گفتی که می بخشی
خدا، بازار خوبانت از آن سمت است من اینجا
بساط معصیت دارم، خودت گفتی که می بخشی
مرا از مسجدت زاهد، مرا از میکده ساقی
برون کردند آواره ام، خودت گفتی که می بخشی
در این عالم که دزد دین لباس دوست پوشیده
کسی را جز خودت دارم؟! خودت گفتی که می بخشی
گنه کردم، غلط کردم! خطا کردم، نفهمیدم!
نده این قدر آزارم، خودت گفتی که می بخشی
دو راهی بهشت و دوزخ سمت صراط و قبر
به دست توست افسارم، خودت گفتی که می بخشی
خدا در ترکشم یک تیر ماند، آن هم حسین توست
حسین را دوست می دارم، خودت گفتی که می بخشی
دعای فاطمه روز جزا با دست عباس است
به دستان علمدارم، خودت گفتی که می بخشی
🔸شاعر:
#امیر_عظیمی
____________________________
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات؛ #شب_جمعه
مُلک دلم همینکه به نام حسین شد
عبدی گناهکار غلام حسین شد
آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه
تا که به اذن فاطمه رام حسین شد
قند مکرر اسم "حسین" است، والسلام
شیرینترین کلام، کلام حسین شد
«با یک سلام صبح به ارباب بی کفن»
روزم پُر از جوابِ سلام حسین شد
یادم نمیرود که خدا هر زمان ز من
قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد
یک شب دوباره نوکری آمد به خواب من
حرفش دوباره حرف مرام حسین شد
**
نوکر از آب خوردن خود آب میشود
بین دو نهر، آب، حرامِ حسین شد
✍ #امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_جواد_ع_شهادت
در دلت آقای من این زهر کار دشنه کرد
مثل جدّت، لحظهی آخر تو را لب تشنه کرد
✍ #امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
#شب_اول
سفرهی ماه عزا، خوان اباعبدالله
باز عالم شده مهمان اباعبدالله
لک لبیک حسین از همهسو میشنوم
فاطمه داده فراخوانِ اباعبدالله
آمده بزم پسر را سر و سامان بدهد
مادری بی سروسامانِ اباعبدالله
خیمه برپاست، عزادار چقدر آمدهاست
ای بنازم به محبانِ اباعبدالله
همگی سر به گریبانِ غم غربت او
همگی سائل احسانِ اباعبدالله
این جوانان که همه گریهکن و سینهزنند
همه قربان جوانانِ اباعبدالله
<بوی پیراهن خونین کسی میآید>
عرش را کرده پریشانِ اباعبدالله
**
با لبِ تشنه، لبِ بام سفیرش میگفت
به فدای لب عطشانِ اباعبدالله
تنمسلم که زمین خورد، صدا کرد: «حسین»
سرش افتاد به دامانِ اباعبدالله
✍ #امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
ای سر که در مقابل چشمان زینبی
داغِ نشَسته بر دل سوزان زینبی
ای سر بریدهای که تنت روی خاکهاست
تو کشتهی غریب بیابان زینبی
ای سربریده! بیسروسامانیام ببین
میبینمت که بیسر وسامان زینبی
از چشم نیمهباز تو ای غیرتخدا
معلوم شد هنوز نگهبان زینبی
با اینکه نیزهای به گلویت نشسته است
اما هنوز قاری قرآن زینبی
گیسوی درهمت سر نی فاش میکند
آشفتهی رباب و پریشان زینبی
پایین نی، مراقب طفلان تو منم
بالای نی، مراقب طفلان زینبی
✍ #امیر_عظیمی
و #مرتضی_امیر_سلیمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صحبت از عاشقی و عشق جگر میخواهد
دم زدن از لب معشوق شِکر میخواهد
بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن
نظر حضرت حق، همّت پَر میخواهد
به هواخواهی از یار، علمدار شدن
سینهای همچو ابالفضل سپر میخواهد
آسمان موهبتی باز فرستاد زمین
صید این موهبت ای دوست هنر میخواهد
نیست معلوم حسن باز نوه خواسته است
یا دل حضرت سجاد پسر میخواهد
دامن فاطمهای باز قمربار شده
علی دوم زهراست، پسردار شده
پسری آمده همنام رسول دو سرا
احمد دوّمی از نسل علی و زهرا
آمده تا که به اسلام اصالت بدهد
آمده تا که بود پرچم دین پابرجا
خاک میخورد علوم نبوی روی زمین
آمده تا که تکانی بدهد دنیا را
کیست او، آنکه بفرمود نبی در وصفش
باقرالعلم نبییّن و به «اَیٍّ بقرا»
شیعه شد زنده به هر جمله قال الباقر
شیعه باقی است به ابقای کلام آقا
آمده روشنی چشم رسول ثقلین
نوه مشترک و وارث خون
#امیر_عظیمی
#اشعار_ولادت_امام_محمد_باقر_علیه_السلام
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
کوشید طلایهدار عزت بشود
سرباز امام و دین و نهضت بشود
پروانهی بیقرار جانش یکعمر
میسوخت؛ مگر شهید خدمت بشود
✍ #امیر_عظیمی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح
#امیر_عظیمی
عاشقان دور حرم عشق و صفا را دیدند
عارفان چله گرفتند و خدا را دیدند
ای فقیری که به طوس آمده ای دقت کن
اغنیاء مکه که رفتند رضا را دیدند
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#امیر_عظیمی
همین که جذبهی چشم حسین دام گذاشت
مرا کشید به سمتش "غلام" نام گذاشت
همین که شبنم مرثیّه روی گونه نشست
به چشمهای ترم دستی احترام گذاشت
مقام گریهکنانش مقام پاکان است
که بود آنکه مرا هم در این مقام گذاشت؟
که بود آنکه پس از مستی حسین حسین
حساب مستی من را کنار جام گذاشت
که بود، مادر سادات بوده واللهِ
برای مثل منی باز هم مرام گذاشت
چه لقمههای حلالی که فاطمه هر شب
به روی سفرهی خالی این غلام گذاشت
و گفت روضه بخوانم؛ «که بود پایش را
به روی سینهی غمدیدهی امام گذاشت؟»
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قلبی که با حضور شما پا نمیشود
محبوب خانواده زهرا نمیشود
انسان بیحسین چو بیمار لاعلاج
دردش به هیچوجه مداوا نمیشود
عین هزار سال رکوعش قبول نیست
قدی که سمت کرب و بلا تا نمیشود
تنها نهاینکه زنده کند مرده را حسین
بیمهر او مسیح مسیحا نمیشود
همچون رسالتی که روی دوش مصطفاست
جز او کسی به دوش نبی جا نمیشود
روزی به روی سینه احمد نشسته بود
امروز شمر از بدنش پا نمیشود
می خواست از گلو سر او را جدا کند
خیلی تلاش میکند اما نمیشود
جز آن که از قفا ببرد از حسین سر
از کار قاتلش گرهی وا نمیشود
#امیر_عظیمی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم
#شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع
#زبانحال_حضرت_زهرا_با_روضه_خوان
روضه خوان خسته نباشی مادر
روضه خواندی ز شه بی کفنم
شصت روز است حسین می گویی
امشبی روضه بخوان از حسنم
روضه خوان روضه غربت سخت است
هیچکس با حسنم یار نبود
خانه هم امن نبوده بر او
همسرش یار وفادار نبود
جعده زهری به حسن خورانده
که از آن فتنه و شر می ریزد
روی تشتی که برایش بردند
لخته خون، پاره جگر می ریزد
روضه خوان روضه بخوان از حسنم
جگرش گرچه به زهر آغشته
پسرم غیرتی و مادری است
داغ کوچه حسنم را کشته
صورت من که از آن کوچه تنگ
تا دم مرگ فقط نیلی ماند
توی ذهن حسن مظلومم
تا ابد خاطرۀ سیلی ماند
حسنم هیچ نرفت از یادش
آتش و دود چه غوغا می کرد
در که افتاد روی پهلوی ام
محسنم داشت تقلّا می کرد
✍#امیر_عظیمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
.
#حضرت_زهرا
#سقیفه بنی_ساعده
باز هم بوی دود میآید
فتنهها باز شعلهور شدهاند
مصطفی رفت و امتش دور
خانهی فاطمه چه شر شدهاند
باز کردند دست شیطان را
بند بر دست پنجتن بستند
جانشین پیمبر است علی
دست او را چرا رسن بستند
آه این خانه؛ خانهی وحی است
گرد این خانه حرف بد نزنید
باردار است مادر سادات
بر در خانهاش لگد نزنید
نالهی گل ز پشت در آمد
ایپدر، ای محوللاحوال
ساقهام را شکست امتتو
غنچهام شد به زیر پا پامال
مرتضی را کشانکشان بردند
چشم زینب ز بهت وا مانده
فاطمه رفت در پی حیدر
رد خونی از او بجا مانده
ردخون دید زینب مضطر
ردخون از زنی پسرمرده
لحظهای میرسد که طفلرباب
شیر از تیر حرمله خورده
ردخونی که در هوا پخش است
ردخونی که از عبا میریخت
باورش سخت، سختتر آنکه
خون اصغر ز نیزهها میریخت
شاعر: #امیر_عظیمی ✍
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7