eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
95 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹عبد عاصی .... در باز کن که خسته ترین بنده آمده تنها و سر به زیر و سر افکنده آمده همراه با امید به آینده آمده با این که دیر آمده شرمنده آمده   شرمنده اش نکن که گرفتار میشود خط و نشان نکش که دلش زارمیشود   غرق گناه آمده ام می کنی قبول؟ با اشک و آه آمده ام میکنی قبول؟ مابین ماه آمده ام می کنی قبول؟ رویم سیاه آمده ام میکنی قبول؟   مثل همیشه مطمئنم رد نمی کنی با اینکه من بدم تو به من بد نمیکنی   رویم نمی شود که صدایت کنم خدا در کوله بار بندگی ام نیست جز خطا با این دلی که نیست درونش به جز ریا یک عمر کار و بار دلم بوده ادعا   من از خودم به خاطر معصیت عاصی ام شرمنده ام برای همین آس و پاسی ام   در بی نوایی ام تو نوا میدهی مرا بغض شکسته ؛حال بکا میدهی مرا بی قیمتم اگر چه ؛ بها میدهی مرا با یاد خود به سینه صفا میدهی مرا   میخوانمت ؛ اجابت سبز دعا تویی روشن ترین ضمیر دل بنده ها تویی   غفلت حصار بسته به دور و بر دلم رحمی نما به گریه و چشم تر دلم مرهون رحمتت شده پا تا سر دلم نامت نوشته ام به روی سر در دلم   راضی نشو دلم به کسی جز تو رو کند با یک نفر به غیر خودت گفتگو کند   حالا تو هستی و دل بی عار بنده ات شرمندگی و خجلت غم بار بنده ات آشفته حالی و دل بیمار بنده ات تنها تو هستی با خبر از کار بنده ات   پس لطف کن بیا و مرا بی خبر ببخش در خلوت شبانه و وقت سحر ببخش 🔸شاعر: ____________________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بارالها کوله باری از گناه آورده ام بر حریم امن یزدانت پناه آورده ام از تمام جرم و عصیان و خطایم در گذر بنده ای آلوده ام آه ای خدایم در گذر آمده وقتش که اظهار پشیمانی کنم نفس را در لحظه ی افطار قربانی کنم هر چه دارم خوب میدانم تمامش مال توست خوب میدانی اگر دورم دلم دنبال توست آمدم تنها برای بندگی رخصت دهی توبه کردم که مرا قدری دگر فرصت دهی با نگاه خود کمی حال مناجاتم بده تو کریمی و بیا اذن ملاقاتم بده از خودم شرمنده ام روی سیاهم را ببخش یا حسین میگویم و کوه گناهم را ببخش 🔸شاعر: ____________________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روزگاری پر از صفا بودیم مرد میدان هر بلا بودیم دورمان هرچه بود خوبی بود از دروغ و ریا جدا بودیم بال پروازمان که وا می شد از کران تا کران رها بودیم دلمان صاف بود و بی کینه مؤمن و پاک و با خدا بودیم دلمان دل نبود دریا بود بنده ی خوب و سر به را بودیم بندگیمان به شرط مزد نبود به قضا و قدر رضا بودیم در پی کبر نه- ریا هم - نه ولی دنبال کبریا بودیم نیمه شب جانمازمان پهن و… همه مشغول ربنا بودیم اهل العفو گفتن و توبه اهل پرهیز از خطا بودیم دستمان میل مهربانی داشت بهر هر کار خیر پا بودیم آن قدر بین مان محبت بود جای "من ها" همیشه "ما "بودیم صبح هرجمعه عهد میخواندیم با مفاتیح آشنا بودیم کربلا هم اگر نمی رفتیم زائر مشهد الرضا بودیم جایمان ازدحام هییت بود عاشق این برو بیا بودیم هر شب جمعه بین سجاده همه گریان روضه ها بودیم هرچه بودیم هرچه که هستیم ما بدون “حسین” نابودیم 🔸شاعر: ____________________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خدایا من گنهکارم، خودت گفتی که می بخشی خودت گفتی که غفارم، خودت گفتی که می بخشی خدا، بازار خوبانت از آن سمت است من اینجا بساط معصیت دارم، خودت گفتی که می بخشی مرا از مسجدت زاهد، مرا از میکده ساقی برون کردند آواره ام، خودت گفتی که می بخشی در این عالم که دزد دین لباس دوست پوشیده کسی را جز خودت دارم؟! خودت گفتی که می بخشی گنه کردم، غلط کردم! خطا کردم، نفهمیدم! نده این قدر آزارم، خودت گفتی که می بخشی دو راهی بهشت و دوزخ سمت صراط و قبر به دست توست افسارم، خودت گفتی که می بخشی خدا در ترکشم یک تیر ماند، آن هم حسین توست حسین را دوست می دارم، خودت گفتی که می بخشی دعای فاطمه روز جزا با دست عباس است به دستان علمدارم، خودت گفتی که می بخشی 🔸شاعر: ____________________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بچه گي كرده ام، پشيمانم من ندانسته شيطنت كردم بغلم كن دوباره مثل قديم رو نگردان زمن، غلط كردم  ساده گي كار دست من داده همنشين ِ بد از تو، دورم كرد لطف بيش از حد شما؛ امروز بنده اي سركش و جسورم كرد سيب سرخ هوس فريبم داد دلم از كرده اش پشيمان است عذر تقصير پيشت آوردم مهربان، بخشش از بزرگان است به كجا مي شود فرار كنم !؟ بدتر از متهم زمين خوردم حيف آن دست، كه مرا بزني نزده ؛ من خودم زمين خوردم آبرو،اشك، ندبه و توبه باز هم واژه هاي تكراري دست هاي مرا دوباره بگير تا بفهمم كه دوستم داري شده ام جنس كهنه ي بازار رهگذر، دوست، آشنا نخرد كاش از اول ضرر نمي ديدم هيچ كس غير تو، مرا نخرد نه ! من از چشم تو نمي افتم تا حسيني و كربلايي هست آبروي مرا نخواهي برد تا كه عشق امام رضايي هست روسیاهم صدا نخواهي زد پاي من را قلم نخواهي كرد به دلم دست رد نخواهي زد سنگ روي يخم نخواهي كرد بازهم روي خوش نشان دادي چقدر خوب شد كه زهرا هست غسل گريه كن اي دل غافل روضه دست ومشك سقا هست 🔸شاعر: ____________________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای خطاپوش خطا کار تو باز آمده است واکن آغوش ! گنهکار تو باز آمده است هرکجا رفت جز این در ، به در بسته رسید پشت در مانده به دربار تو باز آمده است رفت سربار کسی غیر تو باشد که نشد پهن کن سفره که سربار تو باز آمده است به خریداری یوسف همه جا رفت و نبود با کلافی سر بازار تو باز آمده است روزه داری که شده تشنه ی من لی غیرک بر سر سفره ی افطار تو باز آمده است گرم سبحانکَ یا مومن و یا وهاب است با اجرنایِ من النارِ تو باز آمده است راهباً راغباً و راجیاً و خائفاً است گر ابوحمزه به دیدار تو باز آمده است لا تؤآخذنی أَلا عشق! که با سوء عمل سر این کوچه بدهکار تو باز آمده است هاربٌ منکَ إلیک است و گرفتار گناه گر به سوی تو گرفتار تو باز آمده است قدر را قدر ندانست و پشیمان برگشت واکن آغوش! گنهکار تو باز آمده است 🔸شاعر: ____________________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خداوندا کرم کردی مرا بسیار بخشیدی خطا کردم ولی با لطف خود هربار بخشیدی گنهکاران عالم حال من را خوب می فهمند گدای خسته را با روی خوش ای یار بخشیدی هزاران مرتبه توبه شکستم باز برگشتم تو اما بنده ات را بعد هر تکرار بخشیدی همین که نور بسم الله دیدی روی لبهایم شب اول کنار سفره ی افطار بخشیدی تو گویا بیشتر از من به من مشتاق بودی که به شوق اولین تسبیح استغفار بخشیدی فراموشم نخواهد شد که با رحمت نه تنها من جهانی را به عشق حیدر کرار بخشیدی 🔸شاعر: ____________________________ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو آگاهی که قلبی زار دارم پناهم ده که با تو کار دارم چگونه از تو من شاکر نباشم همین بس فرصتِ دیدار دارم دلم قرص است روزِ بی کسی ها کنارم لااقل یک یار دارم تمامِ اشتباه و غفلتم را خودم بر درگهت اقرار دارم الهی بارم از ره توشه خالیست تو میدانی گنه بسیار دارم من اکنون آمدم با روسیاهی عرق از شرم بر رخسار دارم نه اشکِ بوثمالی و نه از خود نمازِ جعفرِ طیار دارم نه آن حالِ دعای با خلوص و نه آن شورِ کمیلی وار دارم وجودم شد اسیرِ دستِ شیطان که قلبی خسته و بیمار دارم خدایا شرمسارم از خطایم ز بس که زشتیِ کردار دارم ندانستم که با کوهِ گناهم که از خود بین تو دیوار دارم مرا از درگهت مولا مرانی مگر غیرِ تو من غمخوار دارم الهی با چه رویی من بگویم که من با تو همیشه کار دارم به هستی گوشه ی چشمی بیفکن که در دل مِهر هشت و چار دارم! هستی محرابی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو آگاهی که قلبی زار دارم پناهم ده که با تو کار دارم چگونه از تو من شاکر نباشم همین بس فرصتِ دیدار دارم دلم قرص است روزِ بی کسی ها کنارم لااقل یک یار دارم تمامِ اشتباه و غفلتم را خودم بر درگهت اقرار دارم الهی بارم از ره توشه خالیست تو میدانی گنه بسیار دارم من اکنون آمدم با روسیاهی عرق از شرم بر رخسار دارم نه اشکِ بوثمالی و نه از خود نمازِ جعفرِ طیار دارم نه آن حالِ دعای با خلوص و نه آن شورِ کمیلی وار دارم وجودم شد اسیرِ دستِ شیطان که قلبی خسته و بیمار دارم خدایا شرمسارم از خطایم ز بس که زشتیِ کردار دارم ندانستم که با کوهِ گناهم که از خود بین تو دیوار دارم مرا از درگهت مولا مرانی مگر غیرِ تو من غمخوار دارم الهی با چه رویی من بگویم که من با تو همیشه کار دارم به هستی گوشه ی چشمی بیفکن که در دل مِهر هشت و چار دارم! هستی محرابی . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
  برای دردهایم روز و شب فکر دوا کردم برای جرعه ای از جام فیض تو دعا کردم تو گفتی رَتِّلِ اَلْقُرْآنَ تَرْتِيلاً  ، به روی چشم رسیدم تا به اُدْعُونِي تورا از جان صدا کردم مرا قُلْ يٰا عِبٰادِي ، اَلَّذِينَ أَسْرَفُوا امید چرا که از ولادت تا کنون خبط و خطا کردم تو با لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللّٰهِ ات مرا خواندی من این دل را به مهر و رحمت تو آشنا کردم فَمِنْهُمْ مَنْ قَضىٰ نَحْبَهُ سخن از عهدبستن شد و با خود گفتم آیا بر عقود خود وفا کردم؟ تو پرسیدی أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يٰا بَنِي آدَمَ ؟ نه واللهِ  ... رَهَم را از صراط تو جدا کردم أَ لَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّٰهَ  را خواندم نفهمیدم کجا محض رضای تو کمی شرم و حیا کردم؟ من نادان به فکر خود نمایی و ریا بودم تمام کارهایم را من از روی ریا کردم خوش آنان که رَضِيَ اَللّٰهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه  اند بدا بر حال همچون من که بر خود بد روا کردم تو گفتی این جهان لهو و لعب ، باشد متاعش کم ولی دل را به دنیا و متاعش مبتلا کردم إِذِ اَلْأَغْلاٰلُ فِي أَعْنٰاقِهِمْ میترسم از آن روز مرا رحمی نما یارب اگر چه ظلم ها کردم به إِنَّ اَللّٰهَ تَوّٰابٌ رَحِيم ات میدهم سوگند ببخش آن جمله اعمالم که تنها در خفا کردم خودت گفتی برای قُربِ من با واسطه آیید دلم را خوش به اولاد کریم مرتضی(ع) کردم برای این که گردد شاملِ حالِ دلم لطفت نشستم دست بر سینه و رو بر کربلا کردم برای آن که گردد ضامنم شاهِ غریبِ طوس دو خط روضه ، دو قطره اشک هم نذرِ رضا(ع) کردم سخن از روضه شد یاد لب خشک علی اصغر (ع) به روی دست بابا در میان گرگ ها کردم میان کوفیان يا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني گفت فدای غربتش باشد اگر بُغض و بُکا کردم رمضان المبارک ۱۴۴۳ التماس دعا سروده از شاعر و مداح اهلبیت علیهم السلام : (یونس) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وای! بر آنکه سحر، دست به دامان تو نیست در دلم هیچ غمی جز غم هجران تو نیست هرکسی بر سر این سفره ی تو با ادب است گرچه همچون من قحطی زده مهمان تو نیست بدترین بنده منم، بنده ی شرمنده منم صحبتی خوب تر از صحبت غفران تو نیست دل وامانده ی من را بِشِکن، سنگ شده هیچکس همسخنِ عبد پشیمان تو نیست هرکسی جای تو بود آبرویم را می ریخت از چه گفتی برو این برگه ی عصیان تو نیست!؟ دل ناپاک، کجا پاک شود مثل قدیم هیچ جا پاک تر از درگه سلطان تو نیست رشته ی عمر را بین حرم بافته اند جان من، بند بجز ذکر علی جان تو نیست قبل از آنکه رمضانت برسد اهلم کن بهر من جا وسط حلقه ی خوبان تو نیست عمل صالح من عشق حسین و حسن است طعم این عشق، در آن روضه ی رضوان تو نیست نذر کردم بروم کرببلا خوب شوم وقت آن، خوب تر از باقی شعبان تو نیست مادری دست به زانو و کمر گفت حسین ... از چه پیراهنِ کهنه، تن عریان تو نیست؟ هست جسمت وسط اینهمه سرنیزه ولی جای نیزه وسط حنجر عطشان تو نیست رضا دین پرور 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
┄┅✵ا﷽ا✵┅┄ ─‌┅═‎༅࿇༅❖༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─ خداوندا در این شبهابگیر از من ، رذایل را بپوشان بر دل و جانم لباسی از فضایل را ببخشا بر منِ سـائل دوباره فرصتی دیگر که با اشک پشیـمانی ، بشویَم خانهٔ دل را تمام عمر من طی شد به غفلتهای دنیایی مرا بیدار کن، دریاب! این انسان غافل را مدد کن تا بیـــاموزم به وقت امتـحاناتم کلیـــد رمز قرآن و خودِ حلّ المسـائل را بده اشکی و چشـمان مرا مانند دریا کن که آتـش می زند آه دلم دامان ساحل را رساندی آسمان را تا زمین وقت سحرگاهان خودت چشم مرا واکن ببینم ماه کامل را عجب ماهی که اَحلیٰ مِن عسل باشد مناجاتش چه شیرین تر شود وقتی بگیری دست سائل را رقیه سعیدی(ڪیمیا) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7