1_14275479695.mp3
11.95M
🍀🍀
#نوحه_حضرت_زینب_س
اَلا وَ صَلّی الله علیکِ یا زینب
قلوبنا بینَ یدیکِ یازینب
اَلا و صلّی الله علیکِ یا زینب
قلوبنا بینَ یدیکِ یازینب
ای زهرای کربلا، توصحرای کربلا
هرچی داشتی هدیه کردی به پای آقای کربلا
👌ای مظهر حیا زینب
👌اسطوره ی وفا زینب
👌آماده ی بلا زینب
♥️#یاسیدتی_یازینب
♥️#یاسیدتی_یازینب
تا آخر خط با، برادرت هستی
ثابت قدم بودی، به مادرت رفتی
روح استقامتی به به چه شهامتی
لب وا می کنی به خطبه به راه میفته قیامتی
از شامیا کتک خوردی باز اسم علی رو بری
چشماشونو درآوردی
👌ای مظهر حیا زینب
👌اسطوره ی وفا زینب
👌آماده ی بلا زینب
♥️#یاسیدتی_یازینب
♥️#یاسیدتی_یازینب
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
دیگه نفس های آخر زینبِ
موقع دیدار دلبر زینبِ
با لبای تشنه، جون میدم مثل تو
می بینی تو آفتاب، بستر زینبِ
خوشحاله زینب، میمیره زینب
خوشحاله زینب، میمیره زینب
یه سال و نیمه خواهرت سینه زنه
یه سال و نیمه اشک و آه کار منه
یادگاریتو روی قلبم میزارم
یه سال و نیمه، دلخوشیم این پیرهنه
😭بی کفن ای حسین من
😭بی کفن ای حسین من
😭بی کفن ای حسین من
😭بی کفن ای حسین من
برای تشییعم کاش بیاد اکبرت
موقع غسلم شد پس کو آب آورت
بگو همین جا تو شام منو خاکم کنن
که شاید از غربت، در بیاد دخترت
خیلی شرمنده ام، یکساله زنده ام
بابت گریه هاش، خجالت میکشم
بابت تاوَلاش، خجالت میکشم
روزی که دست من دادیش زخمی نبود
واسه کبودی هاش خجالت میکشم
😭بی کفن ای حسین من
😭بی کفن ای حسین من
😭بی کفن ای حسین من
😭بی کفن ای حسین من
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
۰
#واحد_سنگین
#نوحه_حضرت_زهرا_س
زبان حالی که مایه ی تاثره
زبان حالی که خیلی هم دلش پره
زبان حالی از زبون یه چادره
چادر زهرا چادر زهرا
از تار و پود شرم و حیا و عفتم
فخرم همینه صدف به دور عصمتم
شکرخدارو که کرده است سعادتم
دم خور زهرا دم خور زهرا
خدا میدونه چند دفعه سجاده دیدم
خدا میدونه که چقد ذکر شنیدم
خدا میدونه عشق را بو میکشیدم
خدا میدونه
همسایه گشتم با نگاه روی زهرا
کم کم گرفت این تار و پودم بوی زهرا
منی که نورم دیده یهودی
رنگ جفا شد رخم به زودی
سیاه خونی سیاه خاکی
سیاه سوخته سیاه دودی
اندازه بودم بر آن رشیده
دیدم روی خاک میکشم کشیده
گفتم بلندتر شدم خدایا
اما دیدم نه زهرا خمیده
ذکر لبم وای تاب و تبم وای
روز و شبم وای از غم زهرا
چه روزایی شد کوه احد مسیر من
از سوز آفتاب بچه ها بودن زیر من
چادر داره میگه
😭😭
اما بمیرم اونی که شد نه زیر من
بود رخ نیلی بود رخ نیلی
نمیره هرگز از یاد من اون روز در
جدال زهرا یک تنه با چهل نامرد
کشید به جایی با من اونا رو دور میکرد
وای از غریبی وای از غریبی
روزای آخر نخ نما شدم به کرار
از بس که زهرا میگرفت در رو به دیوار
یاکه خودش رو میکشوند برای هر بار
وای از غم در
هم قدم اون کاش نبودم نکنی
چند دفعه دور پاش پیچیدم داشت میفتاد
روزی که گردید در کوچه بیهوش
روزی که کندن نقاب و از روش
دیگه برای زهرا میکردم
هم کار چادر هم کار روپوش
اون کوچه ای که حرمت شکوندن
اون کوچه ای که یاس و کشوندن
اون کوچه ای که خاکم به سر شد
منو تا خونه هی تکوندن
ذکرلبم وای تاب و تبم وای
روز و شبم وای از غم زهرا
پیش علی هم من و از رو سر بر نداشت
شاید برا این که حجمی به پیکر نداشت
اما قدش چی که بامن هم اثر نداشت
خیلی عذابه خیلی عذابه
منی که اشک حسن رو با من میگرفت
تو اوج دردش دهن رو با من میگرفت
خیلی حساس و ظریف گفته این مصرع رو
😭😭
منی که اشک حسن رو با من میگرفت
تو اوج دردش دهن رو با من میگرفت
کاشکی میشد که کفن رو با من میگرفت
وای ازخونابه خیلی عذابه
کفن سفیده،،، همه میفهمن
هی کفن و عوض میکرد.باز خون تازه می اومد..
😭😭
تا که شکستن قاب آیینه ی زهرا
توقلب یک میخ گُر گرفت کینه ی زهرا
رفو شدم من اما حیف سینه ی زهرا
کاش بعد او من هم به پایان میرسیدم
اما بگم که کجا نرفتم چی ندیدم
چی ندیدم چی ندیدم
یه شب با زینب اون طفل بیتاب
پشت تابوت مادر مهتاب
یه روز سر زهرای سه ساله
جلوی چشم زینب و ارباب
فریاد عشقم تو بی زبونی
من از تو نهضت دارم نشونی
یه روز تو کوچه خاکیه خاکی
یه روز تو مقتل خونیه خونی
میدونی کیو میگم.؟؟
اون لحظه ای که شمر اومد رو سینه ی حسین
خانوم اومد تو گودال
😭😭
یه روز تو کوچه خاکیه خاکی
یه روز تو مقتل خونیه خونی
ذکر لبم وای تاب و تبم وای
روزوشبم وای از غم زهرا
🍀
✍️#خادمه_شهیده
التماس دعای فرج🤲🏻
🔺#حاج_عباس_طهماسب_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7