eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
95 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
شور شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها بند اول: اُمُّ النُّجَبا ، کیه جز تو امِّ ابیها غیر از تو زنی ‌، به خدا نیست هم کفوِ مولا اهلِ آسمون ، به تو میگن منصوره امّا در روی زمین ، می شناسیمِت با نامِ زهرا انبیا محتاجَن به چادرت اون روزی که محشر به پا میشه تازه اون وقته که مقام تو برای مردم بر ملا میشه روز محشر هر چی که تو بخوای خدا میگه باشه اجرا میشه شان تو کوثر پاک و مطّهر هر کس که علویه به تو میگه مادر نام تو حرزِ بازوی حیدر با ذکر تو علی می کنه فتحِ خیبر سیدتی یازهرا (۴) بند دوم: تو مادرمی ، دیگه میخوام چی بهتر از این ذکرت به خدا ، درد عالم رو میده تسکین وقتی که بیای ، با علی وقتِ احتضارم راحت می میرم ، با شما مرگم میشه شیرین مگه میزاری تنها جون بدم منی که می میرم برا علی همیشه بعدِ هر یا فاطمه رو لبم بوده ذکرِ یا علی خونه دارِ حیدر تو بودی که شده تفسیرِ هل اَتی علی دنیامه حیدر عقبامه حیدر وقتی مادرم تو باشی بابامه حیدر مثل تو دائم همرامه حیدر هستم حلال زاده و مولامه حیدر سیدتی یا زهرا (۴) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
(ایام فاطمیه سلام الله علیها) بند اول: نمیشه بمونی برا پر کشیدن تو خیلی جوونی نمیشه بمونی کجا میری با این پر و بالِ خونی مرو ای امیدم سه ماه میشه که صورتت رو ندیدم مرو ای امیدم منم مثل تو از همه دل بریدم بمون فاطمه ، کنارِ علی به جز تو کسی رو نداره علی تو هستی فقط، قرارِ علی خزون میشه بی تو بهارِ علی مرو مرو خانومم (۴) بند دوم: منو می سوزونه همین که می بینم قدِ تو کمونه منو می سوزونه که نامحرما اومدن توی خونه خجالت کشیدم همین که یه کم پشت در دیر رسیدم خجالت کشیدم که باید عبا روی تو می کشیدم نگفتی چرا ، چی شد پشتِ در از این ماجرا فضهّ داره خبر کنار تو من ، نبودم اگر به جا من برات محسِنَم شد سپر مرو مرو خانومم (۴) بند سوم: غریبی همینه که بی تو بمونه علی تو مدینه غریبی همینه که هر جا بره قاتلاتو ببینه دلم خونه خانوم یه بارم نگفتی که می سوزه پهلوم دلم خونه خانوم که حتی نگفتی ورم کرده بازوم عزیزم ببین ، بده حالِ من نمیگه به من که چی دیده حسن به قلب علی ، تو آتیش نزن برای حسینت نمونده کفن مرو مرو خانومم ( ۴) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تقدیم به حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها 🎊🎉🌹🎉🎊 من کیستم؟ بِنتُ الحسینم فاطمی خویم ریحانه ام ریحانه ام زهراست الگویم حوریّه ای با جلوه ی انسیه الحوراء انسیه ای از نسلِ انسانی خدا جویم گهواره ام آغوشِ "مصباحُ الهدی" باشد آری هدایت میشود هر بنده در کویم نورُ علی نورِ حسینم گرچه مستورم یک دخترِ کوچک ولی یک شاه بانویم چون دُر درونِ یک صدف پاک و درخشانم چادر اگر باشد صدف، من " دُرِّ " دَر اویم در آرزوی دیدنِ موی سرم باد است حتّی زِ چشمِ باد مخفی مانده گیسویم حُجب و حیا را عمه ام زینب به من آموخت چون زد به جای مادرم او شانه بر مویم هرگز اسیرِ چشم های بد نمی گردم آزادی ام را در حجابِ خویش می جویم رفتم اسارت، رنج دیدم، بسته شد دستم قدّم خمید امّا نیامد خم به ابرویم با گریه هایم پس گرفتم راسِ بابا را حقِّ یتیمان را گرفتم با هیاهویم الگوی من زهراست از این رو به ویرانه حرفی نگفتم با پدر از دردِ پهلویم تنها سه سال از این جهان شد سهمِ من امّا باقیست در آن تا قیامت نامِ نیکویم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین مدیحه خوانِ جلالت، جلیل خواهد شد هر آن که سوخت برایت خلیل خواهد شد ملازم تو عزیزِ خدای توست حسین جدا شود زِ تو هر کس ذلیل خواهد شد سری که طالب عقل است گشته مجنونت جنون گرفته ی عشقت عقیل خواهد شد اسیرِ عشقِ تو اصلا اسیرِ دنیا نیست به چشمِ او غمِ دنیا قلیل خواهد شد وجودِ هر که خدایی شود چو زینبِ تو بلای دوست به چشمش جمیل خواهد شد کسی که چشمه ی اشکش برای تو جاری است به حشر، قسمتِ او سلسبیل خواهد شد به شاعرِ تو اگر مادرت کند نظری شبیهِ محتشمت بی بدیل خواهد شد به عاشقی که خودت می دهی شهادت را به عزّتِ "حججی ها" قتیل خواهد شد من از حکایتِ شیرینِ "جون" فهمیدم که با تو ایل و تبارم اصیل خواهد شد در آن کشاکش محشر که روزِ وانفساست به نوکرانِ تو، زهرا کفیل خواهد شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین آن خداوندی که عالم را منظم ساخته نوکرِ کویِ تو را آقای عالم ساخته بنده ای را که خدایش دوستش دارد حسین در دلش والله از جنسِ غمت ، غم ساخته کشته ی اشکی و خالق هم میانِ خیرها گریه کردن در عزایت را مقدّم ساخته بس که آرامش دهد ذکر تو بر افلاکیان دستِ حق در عرش با نامِ تو پرچم ساخته نیستم دنبالِ جنت ، با تو من در جنّتم روضه های تو بهشتم را فراهم ساخته فخرِ من این است محتاجِ غذای روضه ام سفره ام را نذریِ ماهِ محرّم ساخته هر که اهلِ روضه رفتن نیست ای آقای من روزگارش را به دستِ خود جهنّم ساخته هر چه می خواهد بشر ، در دستِ تو باشد حسین پس خسارت دیده آن نوکر که با کم ساخته پر شده دور و بر تو از رسول ترک ها سفره ی عشقِ شما بسیار آدم ساخته تا که دستم را بگیری با بلاها ساختی دستِ تو با ساربان و زخمِ خاتم ساخته روی نی هم خلقِ عالم را هدایت کرده ای نایِ حلقومِ تو از آیاتِ حق ، دم ساخته هر که گریانِ تو باشد مَحرَمِ اسرارِ توست شکرِ حق ما را خدا بهرِ تو مَحرم ساخته 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها (ایام اسارت آل الله) قالب چهارپاره کرده ای سرفرازمان ای سر مرحبا ای سرِ برادرِ من ای سرِ سربلندِ بر نیزه سایه ات مستدام بر سرِ من تا شود پای راه رفتنِ تو نیزه از محضرت اجازه گرفت تا شکوفا شدی چو گل بر نی آسمان رنگ و بوی تازه گرفت شانه زد باد، گیسوانت را بوسه ها چید از رخت خورشید ماهِ شَیبُ الخضیبِ غرقِ به خون ماه با دیدن تو آه کشید نی به نایِ گلوت بسته دخیل چون گدایی که حاجتی دارد شاهِ من روی نیزه هم شاه است همه جا، جاه و عزّتی دارد آمدی همرهم که از بالا شاهدِ انقلابِ من باشی از بدن گشته ای جدا که چنین پاسدارِ حجابِ من باشی غیرتُ اللهی و چهل منزل بوده ای پاسبانِ محملِ من بارِ غم را کشیده ام امّا کم نشد از حجابِ کاملِ من خونت افتاد قطره قطره به خاک تا نیفتد به خاک معجر من مرد میدان شدم اگرچه زنم وَ همین چادر است سنگرِ من سپرم عفّت است و حجب و حیا سنگرم را کسی نمی گیرد به سیاهیِ چادرم سوگند زن بدونِ حجاب می میرد به تو سوگند ای سر زخمی و به خونت که روی خاک چکید گله دارد دلم از آن زن که پا گذارد به روی خونِ شهید 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین به ذلّت پشت کردی و زدی فریاد، عزّت را تو سر دادی، که دینِ حق نبیند رنگِ ذلّت را تو مصباحُ الهدی هستی و باید گِردِ تو گردد کسی که از خدا کرده طلب نورِ هدایت را یقین دارم هر آن کس در دلش حبّ تو را دارد خودت هدیه به قلبش داده ای این مهر والفت را همین که نام تو گُل می کند روی لبم قطعاً نهاده بر سرم پروردگارم اوجِ منّت را زدی بوسه به پای مادرت زهرا و خالق هم به لطفِ بوسه ات بگذاشت آنجا باغِ جنت را میانِ خاک ها، خاکِ مزار توست استثنا تو بخشیدی به این تربت شفا و فضل وبرکت را تو را آن گونه که باید نفهمیده بشر آری چگونه میتوان فهمید قدرِ بی نهایت را؟ میانِ آن همه !، بهر تو هفتاد و دو تن مانده و این یعنی ندارد هر کسی در دل بصیرت را زمین مانندِ اصحابِ تو را دیگر نخواهد دید غیورانی که سر دادند و نشکستند بیعت را همان یاران که رسواییِ عشقت را پسندیدند همان ها که نمی گیرند رنگِ هر جماعت را هر آن کس با امامش ماند و یارش بود، می ماند به دنیا کربلایت میدهد این درسِ عبرت را سر و جان دو عالم باد قربانِ ابالفضلت علمداری که باید در وجودش دید غیرت را فدای کودکِ شش ماهه ات که خواست باخونش تو را یاری رساند، تا کنی اتمامِ حجّت را چه کرده خواهرِ مظلومه ات زینب که تا محشر همه باید از او گیرند درسِ استقامت را شهادت می دهم والله ، آقای شهیدانی که در گودالِ خون کردی ادا حقّ شهادت را مکانت آسمان ها بود و در گودال افتادی به زیر دست و پا رفتی، که گیری دستِ امت را یکی عمامه ات را ، آن یکی انگشترت را برد چه زیبا وقتِ جان دادن نشان دادی کرامت را دلم تنگ است میدانی چه میخواهم من از دستت فقط می خواهم از تو اربعین اذنِ زیارت را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین دوباره زنده شدم با دمِ امام حسین برای آن که شوم آدمِ امام حسین رها کنم غم او را برای چه؟ وقتی... قلیل کرده غمم را غمِ امام حسین چه غم از اینکه پرم را شکسته این دنیا مرا بس است پرِ پرچمِ امام حسین جدا کند دل خود را از عالم و آدم کسی که آمده در عالمِ امام حسین حدیث تشنگی اش را فرات زمزمه کرد که چشم ما بشود زمزمِ امام حسین همیشه دیده ی پر اشک از خدا خواهم که قطره قطره شود مرهمِ امام حسین سزاست گریه کنم لحظه لحظه هر ساعت به یاد آن بدنِ دَرهَمِ امام حسین کفن نداشت به جز خاک و خون ته گودال کسی نبود شود همدمِ امام حسین که ناگهان ته گودال ساربان آمد خدا به خیر کند ، خاتمِ امام حسین ... هدر نمی رود این خون که ریخت روی زمین اگر خداست ولیّ دمِ امام حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین مدیحه خوانِ جلالت، جلیل خواهد شد هر آن که سوخت برایت خلیل خواهد شد ملازم تو عزیزِ خدای توست حسین جدا شود زِ تو هر کس ذلیل خواهد شد سری که طالب عقل است گشته مجنونت جنون گرفته ی عشقت عقیل خواهد شد اسیرِ عشقِ تو اصلا اسیرِ دنیا نیست به چشمِ او غمِ دنیا قلیل خواهد شد وجودِ هر که خدایی شود چو زینبِ تو بلای دوست به چشمش جمیل خواهد شد کسی که چشمه ی اشکش برای تو جاری است به حشر، قسمتِ او سلسبیل خواهد شد به شاعرِ تو اگر مادرت کند نظری شبیهِ محتشمت بی بدیل خواهد شد به عاشقی که خودت می دهی شهادت را به عزّتِ "حججی ها" قتیل خواهد شد من از حکایتِ شیرینِ "جون" فهمیدم که با تو ایل و تبارم اصیل خواهد شد در آن کشاکش محشر که روزِ وانفساست به نوکرانِ تو، زهرا کفیل خواهد شد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
غزل مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها ای سربلندِ من که چنین با سر آمدی با سر برای دیدنِ این دختر آمدی قدری شکسته ای تو ولی سرشکسته نه! ای سر ، تو بر سران دو عالم سرآمدی با نورِ تو قدم به قدم راه رفته ام خورشیدِ من ، کِی از نوکِ نیزه در آمدی؟ ای نازنین کبوترِ من ناز کرده ای در آشیانه از چه بدونِ پر آمدی ای غرقِ نور ، از چه تنوری است صورتت؟ وای از دلم که از دلِ خاکستر آمدی لبریز از غمم ، که لبت خیزرانی است از طشت زر ، زیارتِ این گوهر آمدی راحت بخواب خسته ی راهی عزیز من امشب خیال کن بغلِ مادر آمدی با اشکِ دانه دانه به تو آب می دهم ای تشنه لب به چشمه ای از کوثر آمدی حتی به روی نیزه دم از حق زدی پدر بابا چه خوب از پسِ دشمن بر آمدی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه (به مناسبت ایام محسنیه) قومِ شرور خیرِ جهان را نخواستند ابلیس ها امامِ زمان را نخواستند اهلِ جهنمی که جنان را نخواستند بر عترتِ رسول ، امان را نخواستند این قوم پست نظمِ جهان را به هم زدند با یک لگد زمین و زمان را به هم زدند جهل و نفاق در دلشان چون فشرده شد قول و قرارشان همه از یاد برده شد حق علی وصیِ پیمبر که خورده شد دین خدا به دست شیاطین سپرده شد فتنه رسید و گرمِ فریبِ عوام شد احیای دین دلیلِ سکوتِ امام شد گم گشت قبله ، قبله نما را فروختند چل ابر تیره شمسِ هدی را فروختند کعبه ، منا و مروه ، صفا را فروختند ارزان تر از همیشه خدا را فروختند حال و هوای شهر پیمبر عجیب شد زهرا گریست چون که امامش غریب شد وقتِ عمل مهاجر و انصار جا زدند گویا دوباره لات و هبل را صدا زدند در یک سقیفه دست به صدها خطا زدند این قوم بر سعادتشان پشتِ پا زدند دل هایشان همین که ز حیدر بریده شد آتش شد و جهنم شان آفریده شد ظلم و جفا به آلِ علی بی حساب شد بیراهه جای راهِ خدا انتخاب شد این شد که سرنوشتِ خلایق خراب شد دنیا پس از غریبیِ حیدر عذاب شد آن امتی که دست ز دامانِ حق کشید والله ، رنگِ صلح و صفا را به خود ندید بردند حق شیر خدا را به محکمه دنیا دلش گرفت و غضب کرد بر همه اما در آن کشاکش و آن موجِ همهمه مردانه پای عشق علی ماند فاطمه دیگر مدینه بهرِ علی سنگری نداشت مولا به غیر فاطمه اش یاوری نداشت یک شهر مانده بود ولیکن بدون مرد در این میانه فاطمه شد مردِ این نبرد با سینه ی شکسته و زخمی و پر زِ درد دامانِ مقتدای خودش را رها نکرد خالی نکرد پشتِ علی را و ایستاد جان داد و دشمنانِ علی را امان نداد آمد میان کوچه و خود یک سپاه شد با قد خم برای علی تکیه گاه شد با دستِ خود دخیل به دامان شاه شد قنفذ رسید و بازوی زهرا سیاه شد از بس که کرد دور سرِ حیدرش طواف بوسید دست حیدری اش را لبِ غلاف ریحانه ی نبی و ولی را زمین زدند ظلمت شدند و نور جلی را زمین زدند در کوچه آسمانِ علی را زمین زدند با زجرِ فاطمه چه یلی را زمین زدند در لحظه ای که فاطمه اینگونه مضطر است صبرِ علی خودش به خدا فتح خیبراست شکر خدا ز ماتم زهراست آهِ ما در روضه های فاطمه پیداست راهِ ما شد سایه سار چادرِ مادر پناهِ ما محشر به دست فاطمه باشد نگاهِ ما در روضه های فاطمه درس بصیرت است کآرامش بشر به وجودِ ولایت است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آن دختری که نزد خدا اعتبار داشت نامش سکینه بود، شکوه و وقار داشت بنت الحسین، دخترِ دردانه ی رباب این کیمیای عشق هزاران عیار داشت مشتاقِ دیدنِ پدرش بود صبح و شام مانندِ گل همیشه هوای بهار داشت آن خانه ای که جای رباب و سکینه بود آن جا دلِ حسین همیشه قرار داشت مانندِ عمه زینبِ خود بود زینِ اَب از بس که مثلِ عمه ی خود اقتدار داشت از مادرش وفا و حیا ارث برده بود این دختر از عفاف به دل چشمه سار داشت از راویانِ مقتَلِ کرب و بلاست او از این سفر به سینه غمِ بی شمار داشت یادش نمی رود عطش و خیمه ی رباب آن خیمه ای که در دلِ خود شیرخوار داشت برداشت مشک و سمتِ عمویش دوید، آه در آن میان فقط زِ عمو انتظار داشت وقتی که دید داغِ یتیمی به کربلا از آن به بعد گریه ی بی اختیار داشت در خیمه های سوخته، در بینِ شعله ها با سوزِ سینه، روی لبش الفرار داشت تا زنده بود روضه برای پدر گرفت با یادِ کربلا گله از روزگار داشت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7