#علی_اصغر_علیه_السلام
#ولادت
#ترکیب_بند
چشمت که باز شد به جهان ناله داشتی
زیر گلوی نازکت آلاله داشتی
چون ماهی از برای خودت باله داشتی
از نور گرد صورت خود هاله داشتی
عمر رباب بودی و لبخند خواهرت
حک شد چو اسم تو به گلوبند خواهرت
این چند ماه خوب که قلبت حیات داشت
لبهای تو نه میل عطش نه فرات داشت
بابای تو برای تو راه نجات داشت
مادر هزار واژه ی جانم فدات داشت
شیرت به راه بود و لبت هم ترک نداشت
یک ذره هم رباب به آینده شک نداشت
آن روزها که چشم تو دریای نور بود
حلق ظریف تو که شبیه بلور بود
هنگام تشنگی دل نازت صبور بود
خشکی دگر ز مشک عمویت به دور بود
مادر تحمل عطش را دگر نداشت
هرگز ز غصه های گلویت خبر نداشت
داری چه زود میوه ی مرغوب میشوی
در بین کودکان تو چه محبوب میشوی
کم کم تو جزو قافله محسوب میشوی
یک روز روی نیزه تو مصلوب میشوی
آماده کرده ای تو خودت را برای عشق
تا سر جدا شوی تو به تیر بلای عشق
✍#حسین_جعفری
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#علی_اصغر_علیه_السلام
دو چشم فاطمه روشن شد امشب
دوباره یا علی آمد به هر لب
رباب آید به دستش غنچه ای ناز
پرستویی که دارد شوق پرواز
#پروانه_غریبی
#صلوات 👉
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7