eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
95 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتند از حوالی اینجا گذشته است زیبایی‌اش ز حد تماشا گذشته است از من مخواه خشم خودم را فرو خورم دیگر مجال صبر و مدارا گذشته است وقتی که از خطای تو جای گذشت نیست باید قبول کرد که فردا گذشته است ای جام می که وسوسه‌ام می‌کنی مدام ما را معاف دار که از ما گذشته است میراث‌دار سلسله‌ای پادشاهی‌ام دوران باشکوه من اما گذشته است ای عشق نوح باش و به فریاد ما برس حالا که آب از سر دنیا گذشته است 📕طراح صحنه/ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگر پایان بگیرد زندگی با بوسه‌های مرگ چه چیزی بهتر از آغوش واکردن برای مرگ چه زندان غم‌انگیزی که زندانبان خود باشی بیاید از در و دیوار دنیایت صدای مرگ خداوندا مرا راحت کن از تبعیدگاه تن چرا یک جای خالی نیست در مهمان‌سرای مرگ به هرجایی که می‌رفتم میان خلق می‌دیدم نگاهی تازه از لبخندها و های‌های مرگ دل من! عشق هم دیگر مرا از خود نمی‌داند ندارم آرزویی در جهان غیر از هوای مرگ 📕طراح صحنه/ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چگونه از نگاهِ تو ، بدونِ آه بگذرم؟ مرا چگونه یافتی؟ من از تو مبتلاترم! به هیچ‌کس نمی‌دهم حالِ خرابِ خویش را ولی غمِ فراق را به جانِ خویش می‌خرم قبول کن کنارِ تو ، به آسمان رسیده‌ام که‌ هرچه سنگ می‌زنی زِ بامِ تو نمی‌پرم اگرچه بی‌وفایی و جنون به انتخاب نیست دلِ خرابِ خویش را، جای دگر نمی‌برم به آب طعنه می‌زند زلالیِ نگاهِ تو به دل مگیر گریه را، من از خودم مکدرم چقدر واژه ساختم که‌ موجِ زلفِ دوست را مگر به جبرِ قافیه به نظم دربیاورم... 📕طراح صحنه/ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اینکه از دور مرا زیر نظر داشته‌ای یعنی از حال من زار خبر داشته‌ای چون نسیمی که به تنهایی خود خو کرده است تو هم از خانه خود قصد سفر داشته‌ای فکر تردید به خود راه مده شرم مکن تو به قدر نفسی بوسه جگر داشته‌ای شاید از عشق به من نیز بگویی اما در نهایت هوسی زودگذر داشته‌ای از وفاداری من دم زدنت علت داشت که فراموش کنم یار دگر داشته‌ای مرگ را در نظرم خوار شمردی اما شادم‌ای عشق همین‌قدر هنر داشته‌ای 📕طراح صحنه/ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگر به آخر دنیا رسیده‌ای برگرد به هر بهانه دل از من بریده‌ای برگرد از این جهان پر از غم! از این دل تنها هنوز چیز زیادی ندیده‌ای برگرد چرا خیال فراموشی مرا داری؟ مگر چه پشت سر من شنیده‌ای برگرد به آسمان رهایی نمی‌رسی بی عشق چرا ز بام دلم پر کشیده‌ای برگرد مرا میان جهنم رها مکن ای دوست به برزخی که خودت آفریده‌ای برگرد 📕طراح صحنه . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یادش که چنان روح، مرا وصله تن بود گاهی همه دلخوشی کوچک من بود هرگز به وفاداری او خرده مگیرید هرچند خودم باخبرم عهدشکن بود چون قاصدک خسته‌ای از خویش فراری از عشق فقط سهم من آواره شدن بود گر اشک الفبای سکوت است، چه گویم؟! چشم تو در این مدرسه استادِ سخن بود آفت زده این باغ کجایی که ببینی پاییز فقط گوشه‌ای از قصه من بود 📕طراح صحنه / . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگر پایان بگیرد زندگی با بوسه‌های مرگ چه چیزی بهتر از آغوش واکردن برای مرگ چه زندان غم‌انگیزی که زندانبان خود باشی بیاید از در و دیوار دنیایت صدای مرگ خداوندا مرا راحت کن از تبعیدگاه تن چرا یک جای خالی نیست در مهمان‌سرای مرگ به هرجایی که می‌رفتم میان خلق می‌دیدم نگاهی تازه از لبخندها و های‌های مرگ دل من! عشق هم دیگر مرا از خود نمی‌داند ندارم آرزویی در جهان غیر از هوای مرگ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صبوری نیز راه گریه را بر من نمی‌گیرد کسی‌ راه مسافر را دم رفتن نمی‌گیرد مرا آنگونه می‌خواهی که می‌خواهی،چه می‌خواهی ؟ غباری را که توفان نیز دامن نمی‌گیرد؟ تو در هر جامه‌ای باشی به هر تقدیر زیبایی کسی که اهل دل باشد سراغ از تن نمی‌گیرد من از ترس جدایی حرف‌هایم را نخواهم خورد صدای کوه زیر ریز‌ش بهمن نمی‌گیرد امان از دل که می‌گوید بزن بر طبل رسوایی! ولی دیوانگی‌های مرا گردن نمی‌گیرد مرا چون دیگران دلخوش به تنهایی مکن ای عشق که تنهایی در این دنیا تو را از من نمی‌گیرد 📕دستخط . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ناسزا از آشنایانم شنیدم از تو هم از تمام دوستانم دل بریدم از تو هم ناامید از دوستی با خلق رو کردم به تو جز پریشانی ولی خیری ندیدم از تو هم کوه را هم می‌تراشیدم اگر می‌خواستی دست کم اسطوره‌ای می‌آفریدم از تو هم پایمال حرف مردم بودم و زخم‌زبان بار دیگر با دل و جان می‌خریدم از تو هم بعد از این ای مرگ! حرف صبر را کمتر بزن رنج دوری را مگر من کم کشیدم؟ از تو هم 📕طراح صحنه/ . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بگذار پای عشق بمانم از این به بعد دل را به صاحبش برسانم از این به بعد یک عمر پای عقل نشستم ولی مخواه خود را به نیستی بکشانم از این به بعد هر بار رازی از تو شنیدم دلم شکست بهتر که چیزی از تو ندانم از این به بعد وقتی که مثل قبل به من خیره نیستی حرف تو را چگونه بخوانم از این به بعد در جاده‌ای که مرگ در آن راهزن شده است بیهوده خویش را ندوانم از این به بعد ای غم به فکر غربت امروز من مباش لبریز عشق اوست جهانم از این به بعد 📕دستخط . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اگر پایان بگیرد زندگی با بوسه‌های مرگ چه چیزی بهتر از آغوش واکردن برای مرگ چه زندان غم‌انگیزی که زندانبان خود باشی بیاید از در و دیوار دنیایت صدای مرگ خداوندا مرا راحت کن از تبعیدگاه تن چرا یک جای خالی نیست در مهمان‌سرای مرگ به هرجایی که می‌رفتم میان خلق می‌دیدم نگاهی تازه از لبخندها و های‌های مرگ دل من! عشق هم دیگر مرا از خود نمی‌داند ندارم آرزویی در جهان غیر از هوای مرگ 📕طراح صحنه . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
چگونه از نگاهِ تو ، بدونِ آه بگذرم؟ مرا چگونه یافتی؟ من از تو مبتلاترم! به هیچ‌کس نمی‌دهم حالِ خرابِ خویش را ولی غمِ فراق را به جانِ خویش می‌خرم قبول کن کنارِ تو ، به آسمان رسیده‌ام که‌ هرچه سنگ می‌زنی زِ بامِ تو نمی‌پرم اگرچه بی‌وفایی و جنون به انتخاب نیست دلِ خرابِ خویش را، جای دگر نمی‌برم به آب طعنه می‌زند زلالیِ نگاهِ تو به دل مگیر گریه را، من از خودم مکدرم چقدر واژه ساختم که‌ موجِ زلفِ دوست را مگر به جبرِ قافیه به نظم دربیاورم 📕طراح صحنه . 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7