eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
95 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
در هر نفس، دلگرمی طه، علی بود حتی میان عرش، آن بالا علی بود اصلی‌ترین اعجاز احمد در رسالت قرآن نبوده بلکه بودن با علی بود قرآن مگر بی مدح حیدر سوره دارد هر جای قرآن گشته‌ام، پیدا علی بود "ألیَوم أکمَلتُ لَکُم" یعنی محمد شرط کمال بعثتش، تنها علی بود در جنگ‌های سخت آن دوران، همیشه ذکر پیمبر، لافتی إلا علی بود از ماجرای فتح خیبر شد نمایان تنها یل بی باک و بی همتا علی بود در سختی جنگ احد، از گِرد احمد رفتند اصحاب نبی اما علی بود آن کس که نفس مصطفی بود و به جایش در بسترش خوابید بی پروا، علی بود با او کسی احساس تنهایی نمی‌کرد بر بی پناهان، ملجأ و مأوا علی بود حیرت زده هستند سلمان و اباذر هر منزلی رفتند در آن جا علی بود با یا علی، موسی کلیم الله گشت و... ذکر لب عیسی بن مریم یا علی بود آن کس که مست سجده‌هایش بود جبریل آن عاشق دلداده، مولانا علی بود بالاتر از هر رتبه‌ای را مرتضی داشت آرامش انسیة الحورا علی بود ممسوس حق بودند در یک نور واحد حیدر، بتول و حضرت زهرا علی بود 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
راه گم کرده ام و زار شدم، برگشتم دور ازین خانه گرفتار شدم، برگشتم آن قدر دور گناهان کبیره گشتم عاقبت عاصی و بیمار شدم، برگشتم گفته بودی که نرو، عزت عالم اینجاست رفتم و پیش همه خوار شدم، برگشتم روحِ پاکی که دمیدی به دلم، تار شده عفو کن مثل لجن زار شدم، برگشتم بارها داشت می آمد گل زهرا سویم بارها مانع دیدار شدم، برگشتم نیتِ ترک خطا کردم و نفسم نگذاشت خسته از نفسِ طمعکار شدم، برگشتم تا منادی به ندا گفت: گنهکار کجاست؟! زودتر از همه بیدار شدم، برگشتم دیشب از هجر نجف نادعلی می خواندم زائرِ حیدر کرار شدم، برگشتم بار، سنگین شد و با عرض سلامی به حسین دم افطار، سبک بار شدم، برگشتم جان فدای دل زینب که چهل روز فقط به همه گفت عزادار شدم، برگشتم ای برادر تو نبودی و به شام و کوفه خسته از ظلمت انظار شدم، برگشتم دیده ای؟! سوخته ام، آب شدم، گریه شدم موجب خنده ی اغیار شدم برگشتم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
معصیت بین دلم آمد و تسخیرم کرد بال پرواز مرا بست، زمینگیرم کرد روزگاری، دل بامعرفتی بود مرا چه شد آخر که خطا اینهمه دلگیرم کرد عملم رنگ قبولی نگرفت از بس که نفس، سرگرم ریا کردن و تزویرم کرد حب دنیا عقب انداخت مرا در طلبت حب اغیار مرا در غل و زنجیرم کرد خواب دیدم که نجف رفتم و صحن علی ام ریخت اشکم به روی گونه و تعبیرم کرد مرتضی وضع مرا تاب نیاورد و خودش پدرانه به سویم آمد و تطهیرم کرد سال ها ریزه خور خوان خدیجه شده ام کرمش بر سر این سفره نمک گیرم کرد تشنه ام شد، جگرم سوخت و گفت آه حسین اقتدا بر جگرم، ناله ی شبگیرم کرد اولین بار، حرم، بر در باب القبله نظر فاطمه در خیر، سرازیرم کرد هیچ جایی، دلم آرام نشد جز حرمش دیدن کرب و بلا از همه جا سیرم کرد چه کنم دست خودم نیست نسوزم ز غمش روضه ی تشنگی اش زود مرا پیرم کرد فکر آن پیکر و ده مرکب و نعل تازه روز و شب در نظرم آمد و درگیرم کرد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حال خوش ما برکتی از حال خدیجه است امشب شب خیراتِ سر سالِ خدیجه است تنها نه پیمبر که خداوند تعالی در هر دو سرا در پی اجلال خدیجه است احمد برسد در صف محشر به نجاتش در بندگی اش هر که به دنبال خدیجه است ای اهل سحر، اهل مناجات بدانید حتی نمک سفره ی ما مال خدیجه است او مادری اش منحصرا مختص شیعه است حب علی انگیزه ی غربال خدیجه است زهرا چه یتیمانه کنار تن مادر گریه کن آشفتگیِ حال خدیجه است در وقت سفر چشم نبی ملتمسانه خیره سوی بستر، به پر و بال خدیجه است والله قسم راز حسینی شدن ما یک گوشه ای از برکت اموال خدیجه است شاه دو سرا گفت: أنا إبنُ خدیجه تا خلق بدانند که از آل خدیجه است هر جا کفنی بود بگریید بر ارباب این سیره تأسیِ بر اعمال خدیجه است هر مرثیه خوانِ نوه اش خوب بداند بر روی لبش روضه ی گودال خدیجه است 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
😢🤲 آمدم ای خدای بخشنده با دلی از گناه، آکنده کرده غفلت مرا سرافکنده شده ام بر درت پناهنده ای که خیرت همیشه شد نازل رحم کن ای خدا بر این جاهل گرچه آلوده است دامانم از گناهان خود پشیمانم حق من، آتش است می دانم یا سریعَ الرضا نسوزانم گرچه یک عمر بوده ام غافل رحم کن ای خدا بر این جاهل خواب بودم، مرا صدا کردی به رویم باب توبه وا کردی از بدی ها مرا جدا کردی با مناجاتت آشنا کردی ملجأ آخرینِ هر سائل رحم کن ای خدا بر این جاهل همه ی عمر، تا دم مردن دلبرم حیدر است منحصراً ای خدا قدرِ یک سر سوزن حب او را مگیر از دل من عمر، بی حب اوست بی حاصل رحم کن ای خدا بر این جاهل قلبِ بی حبِ مرتضی، سنگ است صَدَقَ اللهِ بی علی، ننگ است بی ولایش کمیت ها، لنگ است من نجف لازمم، دلم تنگ است برسانم دگر بر آن منزل رحم کن ای خدا بر این جاهل خیر و الطافِ بی حدش عشق است آستانِ زبانزدش عشق است تابش نور گنبدش عشق است طرح انگور مرقدش عشق است به علی، چاره سازِ هر مشکل رحم کن ای خدا بر این جاهل من خرابم ولی خرابِ حسین ذره ام ذیل آفتاب حسین مستم از لطف بی حساب حسین پس مرانم ز پشت باب حسین نیستم گرچه بر غمش قابل رحم کن ای خدا بر این جاهل شاهراه وصالِ من، عباس ماه نیکو جمالِ من، عباس أحسن الحالِ حالِ من، عباس ذکر تحویل سالِ من، عباس به لب تشنه ی ابوفاضل رحم کن ای خدا بر این جاهل آه از آن لحظه که پریشان شد ماند بی دست و سخت حیران شد مشک او را زدند، گریان شد شرمسار از حسین و طفلان شد حقِ آهی که او کشید از دل رحم کن ای خدا بر این جاهل 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
طوری حجاب روی جرمم خدا کشیده گویی که اصلا از من معصیتی ندیده رویی برای برگشت، بر درگهش ندارم از این همه خجالت، رنگ از رخم پریده نه یاد مرگ بودم، نه فکر تنگی قبر پس کِی به خود می آیم عمرم که سر رسیده وقت گناه اصلا از او حیا نکردم وای از فریب نفس و از سستیِ عقیده خواهم امان ز روزی که دیده ها ببینند ظالم به آه حسرت، دستان خود گزیده بار خرابم اما در کیسه ی کریمم ما را سوا نکرده، زهرا خودش خریده از کودکی به لطف دامان پاک مادر قلبم به حب حیدر، در سینه ام تپیده پایان ندارد اصلا بی تابی از فراقش هر کس که از شراب صحن علی چشیده باید بمیرم از غم، بودند بین یثرب هم مرتضی وحید و هم فاطمه وحیده گویای لطف زهرا، آن محور وجود است اشکی که در عزایش بر گونه ام چکیده می رفت سوی مسجد حق را اقامه دارد می رفت محکم اما با قامت خمیده گفتند با تمسخر، صدیقه شاهدت کو؟! آزرده شد ازین حرف صدیقه ی شهیده ناگاه بین صحبت، شد منقطع کلامش انداختش به زحمت، پهلوی ضرب دیده یک روز هم می آید پیش تن حسینش بر روی نی ببیند زهرا سرِ بریده پایان ظلم دنیا روز ظهور مهدی است این شب ادامه دارد تا سر زند سپیده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بر لب اهل مناجات و سحر جان می رسد رفته رفته وقت مهمانی به پایان می رسد عبد رسوا و گریزانی که هر جا رفته است آخر مهمانی مولا، پشیمان می رسد در شب قدرش، همه بستند بار خویش را یک نفر جا مانده و با چشم گریان می رسد تا گنهکاری، پشیمان از گناهش می شود سوی او فورا خدا لبیک گویان می رسد بر سر این سفره تا هستیم، بر دل های مان.‌‌.. دائما انوار لطف حی سبحان می رسد سائل معرفت از بیت بتول و حیدریم هرچه بر ما می رسد از لطف ایشان می رسد تا که یک ذره فقط احساس غربت می کنیم بر سر ما دست آقای خراسان می رسد رزق آب و نان رعیت های این خانه فقط از عطای سفره ی بابای سلطان می رسد غربت موسی بن جعفر بر دلم آتش زند تا که هر دفعه به گوشم اسم زندان می رسد از رخ زرد و تن همچون خیالش شد عیان ارث از مادر به اولادش فراوان می رسد ساق پایش را چه کرده سندی ملعون مگر تا به محراب دعا افتان و خیزان می رسد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای خیر ناله ی سحری صاحب الزمان از درد ما که باخبری صاحب الزمان ما ندبه های پشت سر مرکب توایم پایان راه در به دری صاحب الزمان دیدی نیامدی و نشد زائرت شوم؟! شد عمر بی وفا سپری صاحب الزمان عید آمده به سائل خود سر نمی زنی؟! ای که امید چشم تری صاحب الزمان عیدی ما رضایت و بخشیدن شماست ما را نمی شود بخری صاحب الزمان؟! حاشا که رد کنی تو کسی را که قانع است بر یک نگاه مختصری صاحب الزمان ثابت قدم شدن درِ این خانه با شماست آقای سامرا نظری صاحب الزمان امشب دعا به حال دل تنگ ما نما از کربلا که میگذری صاحب الزمان 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سامرا قلعه ی مستحکم ایمانی ماست مرقدش قبله گه و کعبه ی نورانی ماست مأمنی امن به هنگامه ی حیرانی ماست بیت پر نور ولا، مقصد عرفانی ماست سائلی کردنِ ما ارثیه ای اجدادی است رزق شب های غدیریه ی ما با هادی است روی لب های ملائک، دم هو دیدنی است جلوه ی رحمت خالق شده رو، دیدنی است در نگاه پدرش، پیچش مو دیدنی است ماه ذی الحجه به ماه رخ او دیدنی است شود از هر دل محزون غم و غصه بیرون عیدی ماست به دستان سمانه خاتون جز به هادی به کسی روی نمی اندازیم به گداییِ درش تا به ابد می نازیم پای عشقش همه ی هستی خود می بازیم باده نوش از قدح جامعه از آغازیم جامعه، خیر کثیرِ نفس کاری اوست سیرِ توحیدی ما، حاصلِ معماری اوست او نفس زد که گرفتار غدیریه شویم مست از باده ی سرشار غدیریه شویم همه ارشاد به انوار غدیریه شویم خواست مأنوس بر اسرار غدیریه شویم انحرافات زمان را به دمش رسوا کرد همه را عبد خدای علی و زهرا کرد غیرممکن به عنایات نگاهش شدنی است رحمت واسعه اش ارث رسول مدنی است مهربان تر به محبین، ز پدرهای تنی است حاصل تربیتش عبدالعظیم حسنی است سایه ی بیرق او بر سر هر بیرقی است عزت مکتب ما کیست؟ علیَّ النَّقی است داده دستان مرا از کرمش، دست حسین شده ام تا به ابد با قدحش، مست حسین نفسش کرده مرا واله و پابست حسین از عطایش ضربانم شده پیوسته حسین به منِ تشنه پیاله بدهد می چسبد کربلایی که حواله بدهد می چسبد لطف هادی است که ما مَحرم ماتم هستیم نوکران نوه ی حضرت خاتم هستیم تا ابد در کنف سایه ی پرچم هستیم چند ماه است که بیتاب محرم هستیم شب سوم دل ما کاش مکسر باشد روزی گریه ی ما چند برابر باشد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وبذکرك عاش قلبی... شب زیارتی است و حرم صفا دارد دلم هوای سحرهای کربلا دارد فدای معرفتت، در بهشت روضه ی تو هنوز لات محله برو بیا دارد به حشر، روزی حبت به پاست در قلبش هر آن که خیمه ی این روضه را به پا دارد حسین... زندگی من، حسین... یار دلم کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟! بگو به مادرت این سینه زن، زمین خورده بگو حساب مرا از همه سوا دارد به گونه ام نم اشکی چکید و این گریه هر آن چه سِر نهان است، برملا دارد هزار بار بمیرم به شوق دیدارت دوباره زنده شوم از نو، باز جا دارد اگرچه میل دل نوکران زیارت توست دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد به جز حرارت جاوید ماتمت، هر غم زوال دارد و تاریخ انقضا دارد بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است حبیب، آرزوی گریه بر تو را دارد عجیب نیست، شب جمعه، دل پریشانم کنار قتلگهت، مادرت نوا دارد هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه؟! نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد تن به روی زمین مانده، دیدنش سخت است سر به نیزه، خودش روضه ای جدا دارد کفن نشد بدنت، فاطمه دلش خون شد فقط برای تو این کوفه بوریا دارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم حرارتی است قدیمی که در دلم دارم اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم میان نامه ی من خالی است از خوبی گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم مرا به حُرمتِ مولا رضاست می بخشید خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم به لطف فاطمه ارباب محترم دارم حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد دلم خوش است میان دلم حرم دارم  برات کرب و بلایم به دست عباس است دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وبذکرك عاش قلبی... شب زیارتی است و حرم صفا دارد دلم هوای سحرهای کربلا دارد فدای معرفتت، در بهشت روضه ی تو هنوز لات محله برو بیا دارد به حشر، روزی حبت به پاست در قلبش هر آن که خیمه ی این روضه را به پا دارد حسین... زندگی من، حسین... یار دلم کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟! بگو به مادرت این سینه زن، زمین خورده بگو حساب مرا از همه سوا دارد به گونه ام نم اشکی چکید و این گریه هر آن چه سِر نهان است، برملا دارد هزار بار بمیرم به شوق دیدارت دوباره زنده شوم از نو، باز جا دارد اگرچه میل دل نوکران زیارت توست دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد به جز حرارت جاوید ماتمت، هر غم زوال دارد و تاریخ انقضا دارد بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است حبیب، آرزوی گریه بر تو را دارد عجیب نیست، شب جمعه، دل پریشانم کنار قتلگهت، مادرت نوا دارد هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه؟! نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد تن به روی زمین مانده، دیدنش سخت است سر به نیزه، خودش روضه ای جدا دارد کفن نشد بدنت، فاطمه دلش خون شد فقط برای تو این کوفه بوریا دارد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7