برای آنها که برای #کربلا به آب و آتش میزنند،دست از طلب ندارم
.................................
دست از طلب ندارم تا نام من درآید
«یا تن رسد به جانان، یا جان ز تن درآید» ۱
در #مرزِ_بیقراری، خورده گره به کارم
دور از وطن...!
تنِ من، کی از #وطن درآید!؟
از لطمه، گُل نشسته بر صورتی شکسته
از لاله های مرده، خون از کفن درآید
هر واژه یک درخت است! آتش به باغ
افتاد...
از داغِ روضه هایش، دادِ سخن درآید
هر روز با مرورِ گودالِ قطعه قطعه
فریادِ #یاحسینِ هیزم شکن درآید ۲
آمد کسی به مقتل! غارت کند خدا را...!
هی کرد زیر و رویش...! تا پیرهن درآید!
#دختر اگر ببیند اینگونه صحنه ها را
از قتلگاهِْ بی جان، یک #پیرزن درآید
مربع
نیلوفرانه غرقم! کو دستی آسمانی -
تا با صدای پایش، ماه از لجن درآید
دل چیست!؟ خاکِ سردی، کز شعله... جان بگیرد
با دست کوزه گر، باز... از سوختن درآید!
با گریه های نم نم، با سینه های محکم
گرد و غبار کینه، از سینه زن درآید
«#هیهات_مِنَّ_الذلّه»، یعنی #سقوط_طاغوت
از نسل او #خمینی، آن #بتشکن درآید!
«از دوست یک اشارت، از ما به سر دویدن» ۳
از لاک خویش، یک روز... این مرد و زن درآید
با چشم های سبزش، با خشم های سبزش
دنیای بدگمانی، از سوءظن درآید
با لطف چشمِ #ساقی، با دستِ انتقامی
از غربت و خرابی، قبر #حسن درآید!
#محمد_عابدی
#اشعار_اربعینی
............................................
۱. به استقبال غزلی از خواجه حافظ شیرازی با مطلع:
دست از طلب ندارم تا کامِ من برآید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
۲. هیزم شکن به معنای یک. هیزم شکن/ دو. مرثیه خوان و هر که روضه ی اباعبدالله الحسین (ع) را مرور می کند.
۳. اشاره به بیتی از هُمام تبریزی
موقوفِ التفاتم تا کی رسد اجازت
از دوست یک اشارت از ما به سر دویدن
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بی تاب
هرچه گفتیم ای #امام_عصر، ما را هم ببر
از دل بی تاب ما اما تو نگْرفتی خبر
#کربلا قسمت نشد در #اربعین؛ پس لااقل
#آخر_ماه_صفر، مهمانمان کن یک #سفر
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷برای #لیلةالمبیت_مولا_علی(ع)
بلایای عظیمی بود در راه
#علی از تک تک آنها خبر داشت
جهان می خواست #پیغمبر نباشد
ولی #مولا رسید و باز نگذاشت
#چهل_نامردِ_جانی از #چهل_قوم
به قتل او کمر بستند اما
#علی تنها به میدان آمد آن شب
#علی بود و #خدا بود و #تماشا
دهان وا کرد #کوه_نور از دور
صدا زد #مصطفی را با هیاهو
هوای #مکه گرگ و میش بود و
#چهل_کفتار در تعقیب #آهو
#خدا وقتی بخواهد بودنت را
برایت معجزاتی می فرستد
#کبوتر می نشیند روی تخمش
به #تاری زنده می ماند #محمد
#علی را با غل و زنجیر بردند
#علی آن اولین مظلوم عالم
ندای #یا_علی آمد به گوشش
#باذنالله رفت از آن جهنم
پسر عمّ و برادر بود #حیدر
#رفیق و #یار_غار و #بین_بستر
برادر جان! #علی، جانِ #نبی بود
از این جانِ #محمد، ساده نگذر
#محمد_عابدی
#شب_اول_ربیعالاول
#لیلةالمبیت_مولا_علی_ع
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7