⚫️ یا امیرالمومنین (ع) ... 🍂
ای تسلای دلم ؛ در غم بی مادریام
قصدِ رفتن بکنی ؛ پشت سرت میبریام
مثلِ پیراهن کعبه که عزادار شده
بستهام زخمِ تو را با گرهی روسریام
من بمیرم ؛ نفست همنفسِ درد شده
گرمیِ زندگی ما !؛ بدنت سرد شده
ای بهارِ منِ دلخسته چرا پاییزی ؟!
چهرهی زخمِ خزان خوردهی تو زرد شده
لرزه افتاده به جانت ؛ بدنم میلرزد
آمده زلزلهی روضه ؛ تنم میلرزد
دید ، تا بستر پر خونِ تو را ؛ آه کشید
وای ، از خاطرههایش ؛ حسنم میلرزد
روضهی نو ننویسید به دفتر ، کافیست
مقتلِ بازِ مرا روضهی مادر کافیست
بعدِ سی سال ، دلم بین در و دیوار است
تا بمیرم ؛ بخدا میخ همان در کافیست
آه ، خورشید ، غروبِ تو طلوع روضهست
قامتِ خم شدهام مال رکوع روضهست
باید آمادهی غمهای جدیدی باشم
لحظهی رفتن تو تازه شروع روضهست
آه ، بابا چقدَر ماتم تو جانکاه است
بعد تو ذکر شب و روز لب من آه است
بین تقدیر من انگار ، عزا حک شده است
تازه بعد از غم تو داغ حسن در راه است
وای ، از همسرِ نامرد و نمکدان شکنش
وای ، از خون دلش با جگرش در دهنش
وای ، از فتنهی یک پیرزن پست و حسود
تیرباران شدنش ؛ خون تنش بر کفنش
تازه بعد از حسنم نوبت داغی عظماست
نوبت آن همه روضهست که در کربوبلاست
غمِ مادر ؛ غم بابا ؛ و غم سخت حسن
همه جمعند در آن داغ ، که در عاشوراست
هُرم این داغ زیاد است ، سرم میسوزد
«مرغ باغ ملکوتم» که پرم میسوزد
میرود بر سرِ نیزه سر خونین کسی
و نظر میکند آنجا که حرم میسوزد
تو دعا کن به عزادار ، خدا رحم کند
بین یک لشکر خونخوار ، خدا رحم کند
حق بده اینکه من از ترس به خود میلرزم
من و نامحرم و بازار ؟! ، خدا رحم کند
#یا_امیرالمومنین_حیدر_ع
#یا_اباالایتام_باباحیدر_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#رضا_قاسمی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7