#امام_حسین_علیه_السلام
پدرم کرده دعا پیرغلامت بشوم
یا جوانمرگ ، شهیدِ سر راهت بشوم
مادرم خواسته از مادرتان بعد نماز
تا نفس هست فقط خرج عزایت بشوم
کیمیایی ست عجب روضه ی جانسوز حسین
مددی صاحب عزا تعزیه دارت بشوم
کوچه کوچه بزنم حب تو را جار و سپس
از روی بام پریشان فراقت بشوم
کاش میشد گِل تقدیرم عوض گردد تا
ظهر عاشور سیاهیِ سپاهت بشوم
رخصت خیمه ی خود را بده تا مثل زهیر
متحول شده از فیض وصالت بشوم
مثل حر توبه ی من را بپذیر آقاجان
تا رها از قفس و بند اسارت بشوم
گوشه چشمی که شبیه وهب نصرانی
من مسلمان شده ی طرز نگاهت بشوم
وسط معرکه مجنون بشوم چون عابس
پیرُهن پاره کنم مست ز جامت بشوم
قاسم ابن الحسنی قد بکشم پای غمت
زیر بار مِحنت خوش قد و قامت بشوم
مثل شهزاده علی در صف میدان جهاد
با لب تشنه اذان گوی نمازت بشوم
یک سه شعبه ز کمان آید و چون طفل رباب
عاقبت با گلوی پاره فدایت بشوم
سر من باشد و دامان تو ، چون جون سیاه
بین آغوش تو نائل به شهادت بشوم
گوشه ای از حرمت خاک شوم مثل حبیب
من هم همسایه ی نزدیک مزارت بشوم
حضرت عشق به آمال دلم خرده مگیر
من بقربان سر نیزه سوارت بشوم
بشکند گردنم اما نرسد روزی که
لکه ی ننگ شما باشم و بارت بشوم
#یدالله_شهریاری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#ماه_محرم
#چهارپاره
بسم رب تمام شاعرها
شاعرانی که از شما گفتند
و همه ذاکران که در روضه
از تو و عشق و کربلا گفتند
گریه کن های قدیمی تواند
#صالح و #نوح و #حضرت_آدم
#محتشم از چه بیقراری باز
این چه شوری ست در دل عالم
حضرت عشق ، خانه ات آباد
از تو #عمان گرفته سامانی
گوشه چشمی ز مادرت زهرا (س)
داده رونق به شعر #کمپانی
گفت قصیده #فرزدق از پسرت
در حضور خلیفه ، غوغا شد
#دعبل از روضه های تو خواند و
چشم موسی الرضا (ع) چو دریا شد
توبه ی #حِمیَری پذیرا شد
داده ای آبرو به شعر او
برده ای دل تو از دل #بیدل
خون شد از ماتمت دل #دلجو
رازق زندگی #مرزوق و
زرق و برق کلام #شمشیری
نوکرت را رها نخواهی کرد
کودکی تا جوانی و پیری
شعرهای #کمیت می لنگید
گر نمیگفت از مقام شما
جاهلی مست چون #رسول_ترک
از کرم شد سگ خیام شما
لیلیِ #مصطفای_دیوانه
ای دلیل جنون هر شاعر
این عجب نیست در بساط تو
#طیب لات اگر شده طاهر
#مقبَل از کاروان اگر جا ماند
تو به او اذن کربلا دادی
روضه میخواند #اکبر_ناظم
دخترش مرد و تو شفا دادی
نفس گرم #حاج_فیروز و
چشمه ی چشم های #زنجانی ؛
یعنی هرکس که ماند پای تو
پای او تا همیشه میمانی
گریه کرد #سازگار بر قلمش
نخل میثم ثمر گرفت آقا
و از آنجا که درد تو داروست
شده بیمارت #حجت_کسری
ذکر لب های حاج #علامه
سوز آه دل #علی_آهی
همه جا #شاه_حسین میزد جار
به دو عالم فقط شما شاهی
ز سر خوان عشق تو لبریز
شده #کافی و کم نگشته ولی
رحمت الله علی شهیدانت
بالاخص اهل بیت #ناد_علی
علت نعره های #سیدذاکر
مستی از باده های دختر توست
گرمی حنجر #نریمان ها
اثر تشنگی حنجر توست
نمک شعرهای #انسانی
دل سنگ آب شد ز ماتم تو
زده آتش به جان نوکرها
روضه ی ساربان و خاتم تو
#کوثری خواند و آه از آن ساعت
که تن اطهر تو شد صد چاک
صوت عرشی #ارضی میخواند
زینت دوش مصطفی بر خاک
#یدالله_شهریاری
#صلوات
🔹️ #اشعارناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زاهد و من روی تربت هر دو سجده میکنیم
او به شوق وصل جنّت من ز هجر کربلا
در میان سجده دائم هر دو یاد جنّتیم
او به فکر حوریان و من به فکر کربلا
ذکر او سبحان ربّی باشد و حمد خدا
من لبم در بین سجده گرم ذکر کربلا
او ندارد حاجتی جز دیدن باغ بهشت
من ندارم حاجتی در سجده غیر کربلا
زاهدا در حالت سجده بمان من میروم
سوی جنّت با همین چند خط شعر کربلا
#یدالله_شهریاری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صبح ازل را با قدومش باصفا کرد
در عرش اعلا محشر کبری به پا کرد
زینب سلام الله وقت خلقت عشق
در عالم بالا تبانی با خدا کرد
پیغمبر روز دهم پیغمبری را
تکلیف شرعی تمام انبیا کرد
با یک نخ از چادر نمازش بین جنت
یک جنت دیگر برای خود بنا کرد
اول تلفظ کرد آیات جنون را
بعدا مجانین را برای خود جدا کرد
رب جلی گفتا: دعایی کن عقیله
بیبی همانجا سینهزنها را دعا کرد
اقبال رو کرد و میان عالم زر
بیبی خودش با دست خود من را سوا کرد
وقت ولادت تار و پود باطنم را
با عشق حیدر مهر زهرا آشنا کرد
در پنجمین روز تولد با نگاهی
من را محب خامس آل عبا کرد
بی دست و پا بودم ولی زینب برایم
شغل شریف نوکری را دست و پا کرد
گفتم که بانو حج نرفتم چارهای کن
از لطف من را محرم صحن رضا کرد
گفتم که انگور کجا شربش حلال است؟
چرخید و رویش را به ایوان طلا کرد
تا با خودم گفتم: چه شد اذن زیارت؟
یکباره من را راهی کرب و بلا کرد
گفتم که بیبی معنی سردرگمی چیست ؟
من را میان قتلگاه و تل رها کرد
جانم به قربان وفای خواهری که
طفلان خود را ظهر عاشورا فدا کرد
میخواست که شرم برادر را نبیند
در بین خیمه ماند و دینش را ادا کرد
صد مرتبه بالای تل روی زمین خورد
وقتی تماشای فرود نیزهها کرد
با خطبههای مرتضایی در اسارت
او مثل کوفه شام را هم کربلا کرد
باید نماز صبر را با او بخوانم
باید رشادت را به زینب اقتدا کرد
#یدالله_شهریاری
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7