eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
57 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام حضرت امید ، مهدی جان آدینه ای دیگر طلوع کرد و عطر یاد زهرایی شما در آسمان پیچید و ما منتظران دل شکسته ، با قلب های لبریز از اشتیاق و فراق ، آرام و بغض آلود ، امن یجیب می خوانیم و ایمان داریم که خداوند به زودی دعاهای ما را پاسخ می دهد و شما با کوله باری از خورشید و امید و بهار و نسترن از راه می رسید و دنیایمان را نورباران می کنید ... ┏━✨🌹✨🌸✨━┓ 🌸 @darentezar14🌸 ┗━✨🌸✨🌹✨━ در انتظار گل نرگس
ڪاش اسم تو آخرین ڪلامم باشد👌 پروانہ شدن حُسن ختامم باشد مانند ڪبوتــ🕊ــرانِ در خون خفتہ عنوان شهیــــد قبل نامم باشد😔 اللهم ارزقنا شهادت... 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل کربلا و امام حسین علیه السلام راه نفسم گـرفته وا می‌کنی یا نه؟! افتاده به جان درد...دوا می‌کنی یا نه؟! عمریست که در خانه‌یِ لطف شهدایم آخــر تو مرا از شهدا می‌کنی یا نه؟! هر هفته شب جمعه به خود گفته ام آیا... روزیِ گـدا کرب و بلا می‌کنی یا نه؟! من جـیره خور دائمی خـوان تو هستم هرگز نتـوان گفت عطا می‌کنی یا نه حالا که نگاه تو شده قسمت نـوکر با حالِ پر از گریه صفا می‌کنی یا نه بر شانه‌یِ خود پرچم عشق تو گرفتم شاگــرد علمدار دعا می‌کنی یا نه؟! دستـم به ضریحت نرسیده دل تنگم.... مـرغ حرم آه و نــوا می‌کنی یا نه؟! با مــُهر رضا پیش خـــدا معتبرم کن لطفی به غلامان سرا می‌کنی یا نه دردم شده دوری حــرم ...درد جدایی در ندبه‌یِ غمْ درد دوا می‌کنی یا نه؟! 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
✅ فراخوان جذب نیرو 🔴 فراخوان جذب نیرو و همکاری با مرکز نیکوکاری بشری در سه زمینه ، ، 🔴 👈 آخرین مهلت : فقط تا 25 شهریور ماه جهت اطلاعات بیشتر از شرایط و نحوه ثبت نام به کانال مرکز نیکوکاری بشری مراجعه کنید 👇 🌐http://eitaa.com/joinchat/309788688C1817eba511
یه چشمم اشک.mp3
8.11M
علیه السلام بند1⃣ یه چشمم اشکو یه چشمم خونه خون دل خوردم از این زمونه تشنه و تنها بابامو دیدم تا ابد این غم یادم میمونه چهل ساله روز و شبم با گریه سر میشه چهل ساله چشمم توی روضه ها سر میشه چهل ساله میمیدم تا حرف معجر میشه یالیت امی لم تلدنی که شدم از دنیا بیزار یالیت امی لم تلدنی سر میزارم روی دیوار یالیت امی لم تلدنی ما کجا و کوچه بازار یالیت امی لم تلدنی بند2⃣ همراه بارون گریم میگیره با یک دل خون گریم میگیره یاد رقیه وقتی میبینم موی پریشون گریم میگیره چهل ساله لحظه لحظه با روضه میمیرم چهل ساله مثل نیزه قرآن سر میگیرم چهل ساله گریه کردم‌ واسه ی تقدیرم یالیت امی لم تلدنی چی بگم از اون خرابه یالیت امی لم تلدنی گریم از بزم شرابه یالیت امی لم تلدنی یادشم واسم عذابه یالیت امی لم تلدنی بند3⃣ لبریز دردم ‌میلرزه دستام روضش سنگینه الشامُ الشام میپیچه توی گوشم هنوزم زخم زبون و طعنه و دشنام چهل ساله که درد و غم با قلبم مأنوسه چهل ساله روی لبم آهه و افسوسه چهل ساله بازار شام واسه من کابوسه یالیت امی لم ‌تلدنی نیست برام از غم گریزی یالیت امی لم تلدنی تو دلم مونده یه چیزی یالیت امی لم تلدنی میزدن حرف کنیزی یالیت امی لم تلدنی شعر: حسین نوری سبک: مهدی زهدی انجمن تکیه نوکری مشهد 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم از تو و طفلان تو یاری کنیم کاش ما هم کربلایی می شدیم در رکاب تو فدایی می شدیم ▪صلی الله علیک یا ابا عبدالله 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خبر آمدنت آمده از راه بیا سر بزن از دل یک جمعه ناگاه بیا ماه کامل نشود تا تو نیایی آقا تا که کامل بشود نیمه این ماه بیا عهد کردیم و شکستیم و گذشتی صد بار باز هم با دل آلوده ما راه بیا نفس آلوده زمین‌گیر گناهیم ولی دیگر از دست همه خسته شدیم آه بیا راه‌گم‌کرده این جاده پر پیچ و خمیم ای هدایت‌گر هر بنده گمراه بیا چاه غفلت شده سهم همه ما بی‌تو یوسف قافله یک سر به لب چاه بیا جمعه‌ها رفت ولی جمعه موعود نشد جمعه‌ها می‌رود ای جمعه دل‌خواه بیا 🕊أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🕊 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا ایهاالعزیزتر از یوسف! عکس تو را به چاه می‌اندازند دجال‌های شعبده عکست را، این روزها سیاه می‌اندازند اما تو در سرادق معراجی، تاجی، به فرق عالمیان، تاجی جادوگران وسوسه و تلبیس، خرگوش در کلاه می‌اندازند عفریت‌های شعبده و مستی، صف می‌کشند پشت سر پاریس حواریون بولهبی دارند خود را به اشتباه می‌اندازند اصحاب نهروان و جمل امروز، سر کرده‌اند جنگ صلیبی را روزی به زور هلهله و تزویر اصحاب فتنه راه می‌اندازند با فکر خام خویش بنا کردند، بوکوحرام و داعش و طالب را با نفت مفتی ملک عبدالله آتش به قبله‌گاه می‌اندازند مردان عشق و معجزه ما هستیم، مردان اربعین و امین الله آنان به مکر و حیله هر از گاهی تیری بر این سپاه می‌اندازند یا ایهاالعزیزتر از یوسف! با آخرین امید بشر برگرد در غرب و شرق این همه دلتنگان، رویی به مهر و ماه می‌اندازند 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹سر و سامان عشق🔹 گذشته چند صباحی ز روز عاشورا همان حماسه، که جاوید خوانده‌اند او را همان حماسهٔ زیبا، همان قیامت عشق به خون نشستنِ سرو بلندقامت عشق به همره اُسرا، می‌روند شهر به شهر سپاه جور و جنایت، سپاه ظلمت و قهر ندیده چشم کسی، در تمام طول مسیر به جز مجاهدت، از آن فرشتگان اسیر «چهل ستاره» که بر نیزه می‌درخشیدند به مهر و ماه در این راه، نور بخشیدند طناب ظلم کجا، اهل‌بیت نور کجا؟ سر بریده کجا، زینب صبور کجا؟ هوا گرفته و دلتنگ بود، در همه جا نصیب آینه‌ها سنگ بود، در همه جا نسیم، بدرقه می‌کرد آن عزیزان را صبا، مشاهده می‌کرد برگ‌ریزان را نسیم، با دل سوزان به هر طرف که وزید صدای همهمه پیچید، در سپاه یزید سپاه، مستِ غرور است و مستِ پیروزی و خنده بر لبش، از شورِ عافیت‌سوزی... چو برق و باد، به هر منزلی سفر کردند چو رعد، خندهٔ شادی از این ظفر کردند ز حد گذشته پس از کربلا جسارتشان که هست زینب آزاده در اسارتشان گذار قافله یک شب کنار دِیْر افتاد شبی که عاقبت آن اتفاقِ خیر افتاد حَرامیان، همه شُربِ مُدام می‌کردند به نام فتح و ظفر، می به جام می‌کردند اگرچه شب، شبِ سنگین و تلخ و تاری بود سَرِ مقدّسِ خورشید، در کناری بود سری که جلوهٔ «والشّمس» بود در رویش سری که معنی «واللّیل» بود گیسویش سری، که با نَفَس قدسیان مصاحب بود کنار سایهٔ دیوارِ «دِیْر راهب» بود سری، که از همهٔ کائنات، دل می‌برد شعاع نوری از آن سر، به چشم راهب خورد سکوت بود و سیاهی و نیمهٔ شب بود صدای روشنِ تسبیح و ذکر یا رب بود صدای بال زدن، از فرشته می‌آمد به خطّ نور ز بالا نوشته می‌آمد شگفت‌منظره‌ای دید، دیده چون وا کرد برون ز دِیْر شد و زیر لب، خدایا کرد میان راه نگهبان بر او چو راه گرفت از او نشانیِ فرماندهٔ سپاه گرفت رسید و گفت مرا در دل آرزویی هست اگر تو را، ز محبّت نشان و بویی هست دلم به عشقِ جمالی جمیل، پابند است دلم به جلوهٔ خورشید، آرزومند است یک امشبی، «سَرِ خورشید» را به من بدهید به من، اجازهٔ از خود رها شدن بدهید دلم هواییِ دیدارِ این سَرِ پاک است سری، که شاهد او، آسمان و افلاک است بگو که این سر دور از بدن ز پیکر کیست؟ سرِ بریدهٔ یحیی که نیست، پس سَرِ کیست؟ جواب داد که این سر، سری‌ست شهرآشوب به خون نشسته‌تر از آفتاب وقت غروب سر کسی‌ست، که شوریده بر امیر، ای مرد! خیالِ دولتْ پرورده در ضمیر، ای مرد! تو بر زیارتِ این سر، اگر نظر داری بیار، آنچه پس‌اندازِ سیم و زر داری جواب داد که این زر، در آستین من است بده امانت ما را، که عشق، دین من است به چشمِ همچو تویی، گرچه سیم و زر عشق است هزار سکهٔ زر، نذرِ یک نظر عشق است بگو: که صاحب این سر، چه نام داشته است؟ چقدر نزد شما، احترام داشته است؟ جواب داد که این سر، که آفتاب جَلی‌ست گلاب گلشن «زهرا» و یادگار «علی»‌ست سَرِ بریدهٔ فرزند حیدر است، این سر سَرِ حسین، عزیز پیمبر است، این سر... گرفت و گفت خدا بشکند، دهان تو را خدای زیر و زبر می‌کند جهان تو را به دِیْر رفت و به همراه خود، گلاب آورد ز اشک دیدهٔ خود، یک دو چشمه آب آورد غبار راه از آیینه پاک کرد و نشست کشیده آه ز دل، سینه چاک کرد و نشست سری، که نور خدا داشت، در حریر گرفت فضای دِیْر از او، عطر دلپذیر گرفت... دوباره صحبت موسی و طور، گل می‌کرد درخت طیّبهٔ عشق و نور، گل می‌کرد خطاب کرد به آن سر: که ای جلال خدا! اسیر مهر تو شد، دل جدا و دیده جدا جلال و قدر تو را، حضرت مسیح نداشت کلیم، چون تو بیانی چنین فصیح نداشت چو گل جدا ز چمن با کدام دشنه شدی؟ برای دیدن جانان، چقدر تشنه شدی؟ هزار حیف، که در کربلا نبودم من رکاب‌دار سپاهِ شما، نبودم من ز پیشگاه جلال تو، عذرخواهم من تو خود پناه جهانی و بی‌پناهم من به احترام تو، «اسلام» را پذیرفتم رها ز ننگ شدم، نام را پذیرفتم دلم در این دلِ شب، روشن است همچون ماه به نورِ «اَشهَدُ اَن لا اِلهَ اِلاَ الله» فدایِ خون‌جگری‌های جَدِّ اطهر تو فدای مکتب پاک و شهیدپرور تو «شهادتینِ» مرا، بهترین گواه تویی که چلچراغ هدایت، دلیل راه تویی... من حقیر کجا و صحابی تو کجا؟ شکسته بال و پرم، هم‌رکابی تو کجا؟ نه حُسن سابقه دارم نه مثل ایشانم فقط، ز دربدری‌های تو، پریشانم به استغاثه سرِ راهت آمدم، رحمی «فقیر و خسته به درگاهت آمدم، رحمی» بگیر دست مرا، ای بزرگوار عزیز «که جز ولای توأم نیست هیچ دست‌آویز»... نگاه مِهر تو شد، مُهرِ کارنامهٔ من گلاب ریخت غمت در بهارنامهٔ من من از تمامی عمر امشبم تبرّک شد ز فیض بوسه به رویت، لبم تبرّک شد «شفق» اگرچه رثای تو از دل و جان گفت حکایت از سر و سامان عشق «عُمّان» گفت 📝 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بازآ که غم زمانه از دل برود خواب از سر روزگار غافل برود از آمد و رفت فتنه‌ها دل‌تنگیم ای جلوۀ حق بیا که باطل برود 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
sahbaye_hosseini_v2.4.apk
4.97M
🔻اپلیکیشن صهبای حسینی مولف: سید محسن حسینی🖊 جدیدترین شعر و سبک های محرم99 🏴 📚نوحه های سنتی و زنجیرزنی جدید 🔊قابلیت استفاده آفلاین ⚫️ویژه محرم و صفر 🔻گریزهای مداحی و متن روضه مناسب برای هیئات مذهبی و دسته جات عزاداری و زنجیر زنی🎤 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7