eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
984 ویدیو
46 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
اربعین شد باز هم از قافله جا مانده ام گوشه ی هیئت من غمدیده تنهامانده ام کربلایم گیره یک گوشه نگاهت مانده و ازخوراک وخواب وازروزوشب آقامانده ام عطرسیبی از حوالی حرم ها می وزد آن چنان مستم که ره نارفته ازپامانده ام بادلم گفتم ...حرم باشد برای اربعین من چگونه تاکنم با این دل وا مانده ام؟ در کف یک جرعه از جام شراب دلبرم تشنه کام باده ی دلچسب سقا مانده ام برگه را آورده ام تا اینکه امضایش کنی مثل برخی دوستانم لنگ امضا مانده ام با تو نزدیکان ، حرم پای پیاده می روند انقدر دورم، پسه یک مهر ویزا مانده ام هیچ ایرادی ندارد با دلم تا می کنم گرچه زیر بار این زخم زبانها ، مانده ام من دم درخاک پای مادرت باشم بس است شکر حق ،درزیر پای مجلس آرا ، مانده ام اخذ مزد نوکری از دست مادر بهتر است زین سبب در انتظار دست زهرا ،مانده ام شاعر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ره واکنید قافله سالار میرسد یک قافله اسیرعزادار میرسد برخیز یا حسین سری دست و پانما دلبر برای دیدن دلدار میرسد حالا که پیرعشق شدم ناز می‌کنی باشد تو ناز کن که خریدار میرسد سر الحسین سینه سینای زینب است آری حقیقت همه اسرار میرسد بالا بلند بودم و حالا خمیده ام پرغم ترین زمانه دیدار میرسد عباس کو که صبرعقیله سر آمده ناموس حق زکوچه و بازار میرسد بر روی قبر پیرهنت پهن می‌کنم جانم به لب زگریه بسیار میرسد تکرارصحنه‌ها شده درپیش دیده ام نیزه به دست لشگر اشرار میرسد گویا هنوز میشنوم زیر دست و پا فریاد العطش ز لب یار میرسد آن بار گر نشد بدنت را بغل کنم قبرت به روی سینه‌ام این بار میرسد هرجا که شد غرور مرا دشمنت شکست زینب غمین از آن همه آزار میرسد آه رباب و قبر بهم خورده ی علی لالایی اش ازآن دل غمدار میرسد ✍قاسم نعمتی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا کی ز پشت پرده نظر بر گدا کنی پس کی مرا ز قید همه غم رها کنی دردم ز حد گذشته بیا ای طبیب من دل منتظر نشسته که دردش دوا کنی چشمم به راه توست بیایی به یاریم دستم بگیری و ز بدانم سوا کنی چشم انتظارم ای گل زهرا به یک نظر آقا مرا تو راهی کرب و بلا کنی یک اربعین کنار تو تا کربلا روم در بین زائران تو مرا هم صدا کنی گر دست پر ز مهر خودت را به من دهی من را بدل به عبد مطیع خدا کنی وحید زحمت کش شهری 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای خفته زیر خاک ببین خواهر آمده موی سپید، قامت خم، مضطر آمده بی‌سر بزیر خاکی ویک اربعین گذشت برخیز، بهر وصلِ به پیکر سر آمده سردار فتح کوفه وشام آمد از سفر از بهر دیدن شه بی لشگر آمده برگو به اصغرت که برای عیادتش با سینه پر زشیر کنون مادر آمده چل روز هجرتم به اسارت گذر شده بار دگر به کرببلا هاجر آمده ریزد سکینه خاک مزار تو برسرش برخیز ای پدر به برت دختر آمده مانده سه ساله دختر تو سرزمین شام شرمنده از تو عمه ی غم پرور آمده باز آمدم به کرببلا وبه قتلگاه در یاد من گلوی تو و خنجر آمده دیگر بس است زندگی بی توام حسین طاقت نمانده دیگر وصبرم سر آمده ای کاش فتاده روی مزار تو جان دهم دور فراق زینب وتو آخر آمده شعر: اسماعیل تقوایی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل-جاماندۀ کاروانِ اربعین و روضۀ حضرت رقیه سلام الله علیها جا مانده اَم از قافله اِی جانِ رقیّه شد نوکرتان دست به دامانِ رقیّه رزقم نشد امسال وصالِ حرمِ تو حالم شده چون روضه یِ ویرانِ رقیّه رفتند رفیقان و شدم نوحه سرایِ... دلتنگیِ دلهایِ پریشانِ رقیّه از قافله جا مانده و جانانه رسیده... تازه شده زخمِ دلِ سوزانِ رقیّه او کرب وبلایی شده قبل از همه در شام باشد سَنَدم دنده و دندانِ رقیّه با صورتِ نیلی و پَر و پهلویِ خونی افتاد به پایِ سر و پایانِ رقیّه... آغازِ غمی تازه ویک روضۀ تلخ است در ندبه بسوزید مُریدانِ رقیّه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔖پیروان مهدی دنیا بداند با ولایت بیعت ماست خدمت براه دین و ملت غیرت ماست اکنون تلاش ما بود بهر حقیقت جانبازی ما در ره حق عزت ماست وقتی که در راه شرف پرچم گرفتیم حبل المتین عشق را محکم گرفتیم ما در تلاش و در جهادی عاشقانه تابیده ایم از هر کران تا بیکرانه چون طایران آسمان پوی سعادت در گلشن هستی گرفتیم آشیانه در وادی اندیشه ی خدمت رهاییم با ملت خود همرهیم و همصداییم ما در قیامی جاودانه ماندگاریم با لاله های گلشن سبز بهاریم تا رویش صبح ظهور جمعه ی عشق بهر طلوع ماه خود چشم انتظاریم می آید آن یار دل افروز زمانه بر لعل ما جاری شود زیبا ترانه اَینَ مُعزالاَولیا نقش لب ماست اَینَ مُذل الاَشقیا در مطلب ماست اَینَ الشموس الطالعه خواندیم با شوق در انتظار روی او تاب و تب ماست ما پیروان مهدی موعود هستیم ما با امام خود پی مقصود هستیم مقصود ما احیای ارزش های دین است فتح و ظفر ما را درین مقصد یقین است چشم انتظار یار خود باشیم آری زیباترین چشم انتظاری ها همین است هم یک دلی هم یک صدایی در صف ماست چون پرچم انا فتحنا در کف ماست دنیا ببیند بر لب ما این طنین را این اتحاد و این مسیر راستین را رو جانب کرب و بلا داریم زیرا آورده ایم اینجا به کف حبل المتین را در پیش روی ما طلوع اربعین است عزم مسلمانان در اینجا آهنین است این اجتماع اربعین و این جماعت دارد ز یاران امام حق حکایت وقتی بیاید حضرت موعود مهدی پروانه اش خواهیم شد با استقامت در راه اهدافش همه از جان بکوشیم پیراهنی از جنس حق جویی بپوشیم جاءالحق اینجا می شود تفسیر یاران نابود گردد جبهه ی تزویر یاران وقتی بتابد جلوه ی مهدی در اینجا دنیا شود با دست او تسخیر یاران وقتی حقیقت رخ بر افروزد چو دریا عدل و عدالت می شود جاری به دنیا آنان که در این جبهه از اهل امیدند یا کاشف الکرب از زبان ما شنیدند این شاهدان عرصه ی پیروزمندی صد لاله از گلزار خونین شهیدند ما در مسیر رویش صبح بهاریم نَصرُ منَ اله را نوید آشکاریم وقتی بیاید آن امام عشق بنیاد چیزی نماند از بساط کفر و الحاد گیرد ز ارباب ستم هر تاج و هر تخت در هم بریزد کاخ های ظلم و بیداد می آید و می آورد صلح و صفا را احیا کند دین حنیف مصطفی را ماییم و اکنون کربلای عشق و ایثار ماییم و بشکسته جبین در دشت پیکار ماییم و دست ساقی لب تشنه ی عشق ماییم و داغ چشم عباس علمدار در خون فتاده ساقی و با قلب خسته دارد کنار خویشتن جام شکسته سقا که زد آتش عطش بر تار و پودش گشته فدا در راه دین بود و نبودش در خون سرخ خویش می غلتد ولیکن یاد رقیه باشد و لعل کبودش آری رقیه ماه را در جستجو بود در انتطار دیدن روی عمو بود سقا به خون خفت و رقیه تشنه لب ماند از تشنگی جسم شریفش در تعب ماند در التهاب افتاده بود از تشنه کامی قلب پریشان گشته ی او ملتهب ماند بر داغ سقا چشم گردون گریه می کرد آئينه ی خون خدا ، خون گریه می کرد ای کربلا ما را طلب کن در حریمت ما را به بَر در نزد مولای کریمت ما زنده از عطر تواییم ای وادی عشق جاری کن از گلزار خود بر ما نسیمت با شعر «یاسر» در هوایت پر زده دل بر تربت همچون جنانت سر زده دل محمود تاری «یاسر» 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷😢 گداے عشق تو از هرڪسے ڪه پا بخورد تورا ڪه داشتہ باشد غمِ چہ را بخورد تمام دغدغہ‌اش حسرٺ همین جملہ‌سٺ خدا کند که مسیرم اربعین بہ ڪربلا بخورد 💚 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
😔 کاش پای دل من هم به نوایی برسد اربعینی، حرمی، کرب و بلایی برسد آری؛ آقاتر از آنی تو که راهم ندهی دارم امید که از دوست ندایی برسد 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
حضور حضرت رقیه علیهاالسلام در کربلا همراه با کاروان😭 می رسه نوای جانسوزی به گوش در میون ناله های اربعین کنار مزار خاکی حسین دختر پیری نشسته رو زمین کی میگه رقیه جامونده ببین اولین روضه خون کربوبلاست اومده قبل همه از شهر شام زائر دل خسته ی قبر باباست داره باز شیرین زبون کربلا میگه از جسارتای شهر شام اگه بابا سرتو شکسته سنگ سر من شکسته با سنگ ِ رو بام بابایی اگه سنان تو قتلگاه زد به تو سیلی محکم،بی هوا توی خواب ناز به من سیلی زده توی راه کوفه زجر بی حیا خورده تو پهلوی من تو راه شام کعب اون نیزه ای که رفت تو تنت معجر من رفته غارت بعداز اون روزی که رفته به غارت پیرهنت گفت کنار قبر اکبر، داداشم مادرت از داغ تو قدکمونه میشنوه هر دفه مادرت اذان میره یه گوشه و روضه میخونه حالا میره کنار قبر عمو میگه از همسفری با قاتلین شبیه تو عموجون تو راه شام خورده ام با صورتم روی زمین جلوی سر تو روی نیزه ها دور من رقاصه ها می رقصیدند توی گوش دختر شامی دیدم گوشواره ای که همینجا دزدیدند یادته عموی باغیرت من خواهرم سکینه بود برات عزیز نبودی ببینی تو بزم شراب یکی زد صدا سکینه رو کنیز ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یکی آورده با خود گریه‌های گاه‌گاهش را یکی در کوله‌بار کهنه‌اش بار گناهش را یکی پیداست عمری خادم این آستان بوده یکی هم بعد عمری تازه پیدا کرده راهش را یکی در هر قدم هُرم نفس‌ها را بغل کرده یکی در حسرت راهی شدن سرمای آهش را یکی نذر شما کرده‌ست چندین گوسفندش را یکی وقف شما کرده‌ست تنها سرپناهش را بسوزان چهره‌ام را آفتاب داغ! اربابم... خبر دارم که می‌بخشد غلام روسیاهش را ببین موکب به موکب می‌شود تسخیر او قلبم چنان ملکی که پیدا کرده باشد پادشاهش را به هم می‌ریزد آری نظم نفرت‌آور دنیا امیر عشق تا آماده می‌سازد سپاهش را قدم‌ها محکم‌اند و عزم‌ها راسخ، چه غوغایی نمی‌بندد شهادت تا قیامت شاهراهش را و در دیدار آخر مادرم با گریه می‌خندید و من آورده‌ام تا کربلا با خود نگاهش را شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
صف گذرنامه انتهای صفِ گذرنامه ایستاده به فکر این هستم کار و بارم اگر که جور شود زائرِ روز اربعين هستم گرچه خیلی شلوغ اما خُب این شلوغی به عشق می اَرزد در دلم شورشی شده بر پا پُشتَم از شوق وَصْل می لرزد من نه تنها، در اين مكان هستند كودک و نوجوان و پیر حتی.. هر کدام از عشیره ای هستند تُرک و کُرد و لُر و بلوچ اینجا می نِشینم که نوبتم بشود با خودم گویم اصلاً ای آقا گر گذرنامه هم نشد ممکن.. کارت ملی که هست، شُکر خدا باید امسال زائرت بشوم کرده مادر دعا میانِ نماز گفته میخواهد از رقيّه تو تا بیایم به کربلای تو باز مثل اینکه رسیده نوبت من می رَوَم تا به کارها بِرسم همه اینها بِخاطر حرم است نَکند من به کربلا نَرسم با اُميد آمدم در اين دفتر نا اُميدم نَكن مرا آقا وعده‌مان روز ٢٠ ماهِ صفر می‌رسم از نجف به کرببلا اللهم ارزقنا زیارت الحسین فی یوم الاربعین... 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زمینه جامانده اربعین.mp3
6.71M
زمینه جامانده اربعین.. لیاقت نداشتم آره خوب نبودم پیش چشمای مولا محبوب نبودم دل من سیاه بود که روزم سیاهه ولی چند روزه چشمم آقا براهه اربعین اومدو....هنوز ایرانم دورم از تو آقا....ببین حیرانم کاری کن برام حسین.... کربلا میخوام حسین.... یاده قتلگات داره... میباره چشام حسین.... اللهم ارزقنا کربلا کربلا.. چه شبهایی داشتیم توی جاده ی تو همه نوکرا مست و دلداده ی تو.. نوا می گرفتیم یاده بی بی زینب توی موکبا روضه بر پا بود هر شب حالا من موندمو.....یه عکس گنبد من توی روضه مو....رفیقم اومد.. اربعین اومدو....هنوز ایرانم دورم از تو آقا....ببین حیرانم دلتنگم آقا حسین... به امام رضا حسین... انقده میگم حرم.. تا بگی بیا حسین... اللهم ارزقنا کربلا کربلا.. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوبیتی_زبان حال حضرت زینب(س)-اربعین خودم دیدم گلم را سر بریدن لباس یوسف من را دریدن خودم دیدم علیِ اکبرش را دراین صحرا به خاک و خون کشیدن خودم دیدم اَقاقی گشت پرپر تو گویی نیز باغی گشت پرپر سرش پرخون، دو دستانش بُریده وَ چشم مستِ ساقی گشت پرپر خودم دیدم که قاسم روی خاک است تنش هم غرق خون و چاک چاک است خودم دیدم زِ تل عبداله اش را.. که روی پای مولایش هلاک است خودم دیدم تمام صحنه ها را علیِ اصغر و تیر جفا را نه تنها قلب مولا و ربابه.. غم اصغر شرر زد کربلا را خودم دیدم حسینم لاله گون بود لبِ تشنه، لبِ دریای خون بود خودم دیدم میانِ قتلگاهش.. که تیر و نیزه از جسمش برون بود خودم دیدم تنِ شَه از قفا شد تمامِ یار و اصحابش فدا شد خودم دیدم که آخِر پیش زهرا سرش هم بر سرِ سرنیزه ها شد منی که دیده بودم در مدینه شرار آتش و مسمار و سینه ولی حالا میانِ کربلا زد.. به اهل و خیمه آتشها زِ کینه منی که دیده بودم خون جگر را میانِ تشت، لخته لخته خون ها پس از اَندوهِ کوفه آه..دیدم به بزم شام تشت و رأس مولا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
یا لطیف فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت انگار بوی تربت مُهر مرا داشت راه نجف تا کربلا آغاز می شد بال کبوترها یکایک باز می شد چشمان دنیا محو این پرواز می شد این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت این عشق،مجنون را به لیلا می رساند شاه و گدا را پای سفره می نشاند آهندلی را تا حریمش می کشاند انگار که شش گوشه اش آهنرُبا داشت موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است با سینه زن‌هایش شَوی همراه..،خوب است آن‌قَدر طعم روضه،بین راه،خوب است زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت هر موکبی که پابرهنه می رسیدم بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم طعم خوش چای عراقی را چشیدم آن استکان هایی که طعم باده را داشت ما آیه های روشن فتح المبینیم فرزند خاکی امیرالمومنینیم ما سینه زن های یل ام البنینیم آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه با گریه کارم راه افتاده همیشه زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه مادر هوای کودکش را هر کجا داشت موکب به موکب با برادر های دینی با همسفرهای شریف اربعینی تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد نام و نشان ها نیز کارایی ندارد در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت شب‌گریه ها بغض‌گلو را حفظ می کرد با یار حال گفتگو را حفظ می کرد این آبله ها آبرو را حفظ می کرد هرسربلندی در کف پا،زخم ها داشت یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم در نیمه‌شب..،با زخم پا..،دشوار رفتم با رخت پاره در دل انظار رفتم امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟ این‌روزها از درد می بارم دوباره از هجر تو گریه شده کارم دوباره قصد گریز روضه را دارم دوباره می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت با قامتی خم خانمی از حال می رفت تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت روی سر خود چادر خیرالنسا داشت اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند انگشت بی انگشترش را جمع کردند شکرخدا که روستاشان بوریا داشت بردیامحمدی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ما بین خوبانت به بدها هم نظر کن یک بار هم از کوچه اینها گذر کن خیلی گناه آورده ام اینجا ببخشی شام مرا با نور آمرزش سحر کن من بند بندم با گناهان اُنس دارد آتش بزن!جسم مرا زیرو زبر کن هرتیررا شیطان به سمت قلبم انداخت یانور و یاقدوس هایم را سپر کن بی گریه میمیرم تورا حق سه ساله سهمیه چشمان من را بیشتر کن این بنده سرکش به تو امیدوار است خیلی بدم اما تو با من خوب سر کن بگذار با هم اربعین درراه باشیم یارب مرا با دوستانم همسفر کن کرببلا را از حسن باید بگیرم آقا!تو رحمی به گدای دربه در کن هرموقعی امضا زدی شش گوشه ام را درروضه ی زینب گدایت را خبر کن شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله عازمِ عرشِ خداییم اباعبدالله ما به شوقِ حرمت، سر به بیابان زده ایم در دلِ نور رهاییم اباعبدالله آتشِ عشقِ حرم در دلِ ما شعله ور است شوقِ آن صحن و سراییم اباعبدالله هر طرف می‌نگرم رنگِ افق خونین است ذاکرِ راسِ جداییم اباعبدالله داغِ تفتیده ی صحرا وُ بیابان به جگر بی تو در شور و نواییم اباعبدالله خیمه ها سوخته وُ قتلگه وُ عمّه وُ تل سر و پا غرقِ عزاییم، اباعبدالله هئیت و دسته وُ سنج و علم و بیرقِ خون ما به پابوسِ تو آییم اباعبدالله عشق در جاده ی دیدارِ شما گم شده است ما دل و جان به فداییم اباعبدالله هجرِ شش گوشه ی تو برده قرار از کفِ ما راهیِ کوی ولاییم اباعبدالله پرچمِ قافله سالار حسین در راه است زائرِ خونِ خداییم اباعبدالله یک قدم مانده که عاشق به وصالت برسد اربعین کرب و بلاییم اباعبدالله! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بنام خداوند بی نیاز طلب زیارت اربعین و شرح حال زائران جا مانده «سبک:کربلا منتظر ماست بیا تا برویم» اربعین آمده یا زینب کبرا چه کنم می رسد نالهٔ من تا به ثریا چه کنم روزها فکرمن این است وهمه شب سخنم نشود تذکرهٔ من اگر امضا چه کنم زده آتش به دلم شوق زیارت به خدا نتوانم بروم محضر آقا چه کنم مانده ام حکمت جاماندنم آیا چه بود نکنم راز دل خویش من افشا چه کنم وای ازاین دیدهٔ پرخون؛ امان از دل زار مانده ام دست دل و دیده به مولا چه کنم چون پرستو به سرم نیست بجز میل سفر نتوانم بروم؛ این سفر آیا چه کنم مرد و زن پیر و جوان جابردوران شده اند نتوانم بشوم‌؛ وصل به دریا چه کنم فاخرم فطرس بی بال و پرم یا زینب نکنید باز؛ شما بال و پرم را چه کنم جان مولا بر آرید مراد دل من نشود گرکه روا؛کام من آیا چه کنم "" "" "" "" "" "" " شاعر: مسلم فرتوت(فاخر) 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شبیه قطره‌ام و خوابِ رود می‌بینم دوباره خوابِ فراز و فرود می‌بینم شبیه ذره‌ای از کائنات خویشم را دوان به سویِ حریم وجود می‌بینم دوباره در دل این رودْ، خویش را جاری به سمت ساحل دریای جود می‌بینم میان آن‌همه زائر دوباره دستم را به سینه وقتِ سلام و درود می‌بینم به سویِ من در باغِ بهشت وا شده است سرم به صحن تو گرم سجود می‌بینم در آتشم ز فراغ تو، بیت‌هایم را میان آتش سوزان و دود می‌بینم عمودها ز شمارش گذشته اما باز به جاده‌ی نرسیدن، عمود می‌بینم به خویش می‌نگرم ، روسیاهم و در خویش دلی ز جور گناهان کبود می‌بینم تو مهربان‌تر از آنی که نگذری از من دوباره لطف تو را زودِ زود می‌بینم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 به شوق سفر کربلا در میعادگاهِ اربعین 🏴 میروی و هست ربّ العالمین همراهِ تو میرود موکب به موکب اهلِ دین همراهِ تو حضرت صاحب عزایی! جاده ها هم شاهدند هست همواره چه داغی آتشین همراهِ تو پرچمی با ذکرِ یا جدّاه داری رویِ دوش روضه هایِ بیهوا شد بهترین همراهِ تو میچکد از چشم هایت اشکِ خون در هر قدم میشود در این سفر عالم، حزین همراهِ تو میشدم منزل به منزل کاش با تو همسفر چونکه می آید أمیرالمؤمنین(ع) همراهِ تو حضرت زهرا(س) و پیغمبر(ص)،حسن(ع) با أنبیا باز هم عازم شده عرش ِ برین همراهِ تو پا به پایِ زائران و پا به پایِ آسمان لحظه لحظه راه می آید زمین همراهِ تو شک ندارم که شهیدان؛ با نوای یاحسین(ع) یک به یک هستند آری اولین همراهِ تو شرم دارم همقدم با تو شوم! چون میروند صف به صف از عالمانِ با یقین همراهِ تو چیست اِشکالَش اگر گریان بیاید تا حرم سائلی بی سرپناه و مستکین همراهِ تو؟! با لباسی خاک خورده، با عطش ، مثلِ خودت آرزو دارم بیایم اینچنین همراهِ تو راهی ام کن! دوست دارم از نجف تا کربلا- خسته و مضطر بیایم اربعین همراهِ تو! 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
امام حسین علیه السلام لبیک یاحسین ازعمق جان بگو لبیک یاحسین با هرتوان بگو لبیک یاحسین با یاد نغمه ی هل من معین او با عرشیان بگو لبیک یاحسین گرکه زمین شود پر از یزیدیان با آسمان بگو لبیک یاحسین بریاری امام فرقی نمی کند با هرزبان بگو لبیک یاحسین درس نماز را از او فرابگیر وقت اذان بگو لبیک یاحسین گاهی حبیب باش گاهی زهیر باش گه توأمان بگو لبیک یاحسین سوریه وعراق ایران ویا یمن درهرمکان بگو لبیک یاحسین مثل مدافعان جان رابه کف بگیر با نقد جان بگو لبیک یاحسین گه درهمایشی مانند اربعین با زائران بگو لبیک یاحسین با یاد غربتش در دشت کربلا گریه کنان بگو لبیک یاحسین مثل «وفایی» نغمه سرای دین درهربیان بگو لبیک یاحسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سَلامٌ عَلی ساکنِ کربلا تا که دعوت شوم ، سفرِ کربلا دل من مانده در ، گذر کربلا منِ جا مانده و ، دلِ وا مانده و رسد از هر طرف ، خبر کربلا منِ حیرت زده ، منِ غفلت زده آرزوی نماز ، سحر کربلا مات و حیرانم و ، بی تو بی جانم و برق چشمانم و ، نظر کربلا با تو می خوانم و ، با تو می مانم و تو شدی جانم و ، ثمر کربلا اوج عرش خداست ، با دلم آشناست همچو معراج ماست ، اثر کربلا می کنم زمزمه ، ای گل فاطمه دلبری از همه ، هنر کربلا شد ز عشق تو پُر ، دل من همچو حر برتر از هر چه دُر ، گهر کربلا با تو پیوستم و ، دل به تو بستم و مست تو هستم و ، قمر کربلا رأس تو در عبور ، می زنم غرق نور بوسه از راه دور ، به سر کربلا یا به بال و پرم ، تا حرم می پرم یا به جان می خرم ، خطر کربلا یا که سر می نهم ، روی خاک حرم یا که جان می دهم ، به بر کربلا ای امام کرم ، در دفاع از حرم روح و جان و سرم ، سپر کربلا بر جوانان اگر ، آرزو عیب نیست : با امام زمان ، سفر کربلا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴 😭 💔 نگارا از عجم مهمان نميخواهی؟؟ دلے آشفته و حیران نمیخواهی؟؟ خدا را شڪر نوڪر کم نداری لیڪ غلام و نوڪر از نمیخواهی؟ بیا و مُهر بزن ، اهل کربلایم کن میان اینهمه زوًار جا به جایم کن زیاد وقت شریف تو را نمی گیرم خلاصه اینکه اگر می شود صدایم کن 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اربعین زبانحال عمه سادات ای خفته زیر خاک چه خاکی به سر کنم باور نداشتم که به قبرت نظر کنم ای همسفر به خواب و خیالم نمی رسید با تو نه بلکه با سر تو من سفر کنم   با یاد روز واقعه جا دارد از غمت لطمه زنان کنار تو جان محتضر کنم با کعب نی جدا شده ام از تو یا اخا حتی نشد که حلق تو با اشک تر کنم بهرم دعا نما که مبادا دوباره از دروازه های شام بلا من گذر کنم   شد آستین من بخدا معجرم حسین عباس را نباید از آن با خبر کنم مانده صدای چوب و لبت بین گوش من صد آه تا که یاد تو و طشت زر کنم   رنجیده سرفرازم و پیش تو سر به زیر آخر چگونه شرح غم آن سحر کنم طفل سه ساله ی تو میان خرابه گفت باید به مرگ، چاره ی داغ پدر کنم با دست خسته زیر لحد جای دادمش جا دارد از خجالت تو جان به در کنم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای حامیان مکتب هل من معین سلام جاماندگان قافله اربعین سلام قومی پیاده بر حرم یار می روند حسرت کشان قبر امام مبین سلام زینب چه کرده با دل مشتاق شیعیان گویند زائران همه، بانوی دین سلام زینب اگر نبود شکوهِ شرف نبود او را دهد فرشته ز عرش برین سلام زینب اگر نبود کنون کربلا نبود ازاو به ما رسیده شکوه آفرین سلام آداب اربعین و زیارت نوشته شد زینب به شه چو داد به صوت حزین سلام اسلام را سلام جهت دار زنده کرد لبیک بود معنی آن بهترین سلام زینب مرام باش که تا مکتبی شوی لبیک یاحسین بگو زینبی شوی ای عاشق ولا همه دم "یاحسین"بگو سرباز کربلا همه دم "یاحسین" بگو فریاد تو به خرمن وهّابی آتش است کن آتشی به پا همه دم "یاحسین" بگو ازعاشقان باشرف بیست میلیونی بشنو همین ندا همه دم "یاحسین" بگو هرماه ما محرم و هرشهر کربلاست کن دین خود ادا همه دم "یاحسین" بگو فریاد یاحسین شهیدان شنیدنی است با لشگر خدا همه دم "یاحسین" بگو آنانکه پیروان وفادار زینبند گویند ازوفا همه دم "یاحسین" بگو شاعر: 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
از سرِ ناقه‌ی غم شیشه‌ی صبر افتاده همه دیدند که زینب سر قبر افتاده چشم او در اثر حادثه کم‌سو شده است کمرش خم شده و دست به زانو شده است بیت‌بیتِ دل او از هم پاشیده شده صورتش در اثر لطمه خراشیده شده گفت برخیز که من زینب مجروح توام چند روزی‌ست که محو لب مجروح توام این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت این رباب است که این‌گونه دلش ویران است در پی قبر علی‌اصغر خود حیران است گر چه من در اثر حادثه کم می‌بینم ولی انگار درین دشت علم می‌بینم دارد انگار علمدار تو بر می‌گردد مشک بر دوش ببین یار تو برمی‌گردد خوب می‌شد اگر او چند قدم می‌آمد خوب می‌شد اگر او تا به حرم می‌آمد تا علی‌اصغر تو تشنه نمی‌مرد حسین تا رقیه کمی افسوس نمی‌خورد حسین راستی دختر تو... دختر تو... شرمنده زجر...سیلی...رخ نیلی...سر تو شرمنده وای از دختر و از یوسف بازار شدن وای از مردم نا اهل و خریدار شدن سنگ‌هایی که پریده است به سوی سر تو چه بلایی که نیاورده سر خواهر تو سرخی چشم خبر می‌دهد از دل خونی وای از آن لحظه که شد چوبۀ محمل خون ✍مجید تال 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7