#حضرت_رقیه
سلام ای سر که با پیشانی خون بار می آیی
به عشق دخترت تا اخرین دیدار می آیی
گواهی می دهد زخم عمیق روی ابرویت
تو هم مانند ما از کوچه و بازار می آیی
به خود گفتم ز نیزه گر چه راحت در نمی آیی
به دیدارم ولی حتی شده یک بار می آیی
من از تحقیر دختر بچه های شام می آیم
تو هم از بار عام مجلس اغیار می آیی
شباهت می دهد گیسوی من با گیسویت بابا
نمی خواهی بفهمم از تنور انگار می آیی
حجاب آستین پاره ام را خوب می فهمی
تو که دل خون تر از من داری از انظار می آیی
تو ای مجروح زیبای من ای آشفته گیسویم
چه رفته بر سرت که اینچین تب دار می آیی
حسن کردی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه
سلام ای سر بابا تنت کجا رفته
شنیده ام که تنت بین بوریا رفته
خوش آمدی پدرم دیدن من آمده ای
چه شد که نصف شبی به خرابه سر زده ای
هوای اهل و عیالت هوای سوختن است
همان قدم که نداری بروی چشم من است
خبر بگیر ز حالم عجیب بد حالم
شبیه پیر زنی درمیان اطفالم
نه دست مانده برایم نه پا و نه کمری
خلاصه عرض کنم میشود مرا ببری
مرا ببر که گره خورده است موی سرم
چقدر با ته نیزه زدند روی سرم
مرا ببر که به پیشانیم نشان دارم
کبودی بدی از لطف ساربان دارم
کشیده خوردم از آنکس که بغض حیدر داشت
چه بی مقدمه زد! گونه ام ترک برداشت
لب تو زخم شده چوب خیزران خورده
لبم کبود شده مشت از سنان خورده
همینکه با من مظلوم قاتلت لج شد
میان حلقه زنجیر گردنم کج شد
گرفت حنجره امحرفهام خس خس شد
ز تازیانه دو دستم شکست بی حس شد
سرنماز لگدهای بی هوا خوردم
چه فحش ها که من از بی نمازها خوردم
مقابل من لب تشنه آب میخوردند
گرسنه بودم و پیشم کباب میخوردند
زنان کوفه به عمه اشاره میکردند
لباسهای مرا پاره پاره میکردند
اراذل سر بازار شام را که نگو
و رقص های زنان روی بام را که نگو
غریبه ای به خرابه سرک کشید پدر
چقدر قهقهه زد عمه را که دید پدر
اگرچه بعد تو دیگر شکست حرمت ما
ولی نخورد زمین پرچم قداست ما
زمان غارت معجر خدا حجاب کشید
نگاه هیچ غریبه به موی ما نرسید
سیدپوریا هاشمی
🎤 #استاد_عالی✅
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#علی_انسانی
آن شب ز عمه ، طفل ، سراغ پدر گرفت
اختر، ز ماهتاب، خبر از قمر گرفت
هر روز ، نا امید تر، از روز پیش بود
هر شب، بهانه بیشتر از پیشتر گرفت
چشمش ز خواب، خالی و لبریز اشک بود
وز آب چشم او دل هستی شرر گرفت
تا روی زرد خویش کند سرخ، پیش خصم
یاری ز چشم خویش به خون جگر گرفت
هرگاه خواست آنسوی ویران رود ز ضعف
در بین ره ، مدد ز یتیم دگر گرفت
سر را چو دید و با خبر از سر گذشت شد
ناچار، دست کوچک خود را به سر گرفت
بادست بی رمق زرخش خاک وخون،زدود
و آنگاه بوسه زان لب خشکیده برگرفت
گفتا مرا فراق تو و شرم عمه کشت
کاین مرغ پر شکسته ازو بال و پر گرفت
بس حرف داشت، لیک توان بیان نداشت
وز عمر کوتهش سخن او اثر گرفت
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#علی_انسانی
دل بیمار من از چشم تو بیمار ترست
چشم گریان من از ابر گهربار ترست
گر چه طفلان همه از محنت من با خبرند
ولی از درد دلم عمه خبردار ترست
مانع گریه ام ار خصم شود می داند
که ز هر آتشی این آب شرر بار ترست
همه دشواری وسختی ست پس از تو اما
دیدن قاتل تو از همه دشوار ترست
یوسفا گرچه خریدار فراوان داری
نقدجان هرکه به کف داشت خریدارترست
همه هستیم گرفتار به صد غم اما
بی گمان از اسرا عمه گرفتار ترست
راه رفتن دگر از کودک نوپات مخواه
آمده جان به لب وکارم از این زار ترست
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#علی_انسانی
آمدی گوشۀ ویران، چه عجب!
زدهای سر به یتیمان، چه عجب!
تو مپندار که مهمان منی
به خدا خوبتر از جان منی
بس که از جور فلک دلگیرم
اول عمر ز عمرم سیرم
دل دختر به پدر خوش باشد
مهربانی ز دو سر خوش باشد
تو بهین باب سرافراز منی
تو خریدار من و ناز منی
بعد از این ناز برای که کنم
جا به دامان وفای که کنم
اشک چشم من اگر بگذارد
درد دلهام شنیدن دارد
گرچه در دامن زینب بودم
تا سحر یاد تو هر شب بودم
گر نمیکرد به جان امدادم
از غم هجر تو جان میدادم
آنقدر ضعف به پیکر دارم
که سرت را نتوان بردارم
امشب از روی تو مهمان خجلم
از پذیرایی خود منفعلم
مژده عمّه که پدر آمده است
رفته با پا و به سر آمده است
دیدنی گوشۀ ویرانه شده
جمع شمع و گل و پروانه شده
آخر ای کشتۀ راه سرمد
پدرت سر به یتیمان میزد
تو هم آخر پسر آن پدری
پور آن نخل امامت ثمری
که به پیشانی تو سنگ زده؟
که زخون بر رخ تو رنگ زده؟
"ای پدر کاش به جای سر تو
میبریدند سر دختر تو"
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
گریه کردم گریه دارم مثل رود جاریم
یک نفر هم نیست اینجا تا دهد دلداریم
تا توقف میکنم از پشت با پا میزنند
بعد تو محکوم بر این رفتن اجباریم
گاه چوب نیزه از شلاق دردش بدتر است
آنقدر زد به تنم لبریز زخم کاریم
من همان یک بار خوابیدم برایم کافی است
از نگاه زجر میترسم پر از بیداریم
نیست واضح صحبتم دندان ندارم عفو کن
مشت محکم خورده ام در وقت گریه زاریم
باورش سخت است میخواهند تحقیرم کنند
باورش سخت است بین عده ای بازاریم
دختران بابای خود را هی نشانم میدهند
جان بابا نیمه جان از این یتیم آزاریم
یک طبق آمد غذا آورده اند!اما چرا
بوی تو دارد غذای سفره ی افطاریم؟!
⏹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#مهدی_جهاندار
▶️
از سمت خانه تا سر میدان حسینیه است
از کوچه تا تمام خیابان حسینیه است
زنجان و قم، شلمچه و مهران حسینیه است
تا مشهد الرضای خراسان حسینیه است
اینروزها سراسر ایران حسینیه است
ما در خط امام حسینیم تا ابد
در هیأت امام حسینیم تا ابد
قدقامت امام حسینیم تا ابد
ما ملت امام حسینیم تا ابد
این سینهها به عشق شهیدان حسینیه است
سر، میرود به خنجر و معجر نمیرود
دل از امام خویش جلوتر نمیرود
آزاده زیر یوغ ستمگر نمیرود
اسلام زیر بیرق کافر نمیرود
شکر خدا هنوز جماران حسینیه است
امسال سال سینهزنیهای دیگری است
این جوشش و خروش هم از جای دیگری است
دنیا به جنبش آمده، دنیای دیگری است
فردای این حسینیه فردای دیگری است
از بوی یوسف است که کنعان حسینیه است
سمت اشارهی شهدا پیش روی ماست
شور نجف به کرب و بلا پیش روی ماست
إنّ الحسین یجمعُنا پیش روی ماست
تا شوق رفتنیم، خدا پیش روی ماست
دریا همیشه در شب طوفان حسینیه است
فردای روشن وطنم! راه روشنم!
نقاشی شکفته، امید شکفتنم!
با عشق و با حماسه تو را رنگ میزنم
امروز قاب عکس بزرگی است میهنم
هرجا که روشن است و چراغان، حسینیه است
⏹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#مرضیه_عاطفی
▶️
باز امشب در دلِ بابا خودت را جا بده
در خرابه بوسه ای بر صورتِ بابا بده
بر همان صورت که جای زخم شمشیر است و سنگ-
دست هایت را بکش! دردانه را معنا بده
دست هایت را سپس بر روی پاهایت بکش
مرهمی بر التهابِ تاول پاها بده
گریه کن دردت به جانم! با تنور و خیزران
شعله ور کن! داغ، بر این ماتم عُظمی بده
جانِ آن مَشکی که جایِ آب، چندین تیر خورد
حاجتم را با عموجان؛ حضرت سقّا بده
جانِ هر کس دوست داری قسمتم کن کربلا
تا ابد سهم مرا اینگونه از دنیا بده
یارقیه(س) باز جاماندم بگو تکلیف چیست؟
یا براتم را بده یا اینکه صبرش را بده!
⏹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_اربعین
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#احسان_نرگسی
▶️
باز باید سر کنم با خاطرات اربعین
خاطرات گریه در صحن یل ام البنین
از مرور خاطراتش نیز لذت می برم
می نشستم رو به ایوان امیر المومنین
خوب یادم هست هر موکب که رفتم ،پهن بود
زیر پای زائرانت بالِ جبریل امین
با چه شوقی تاول پاهای خود را می شمرد
زائری که بود گویا با ملائک هم نشین
دسته دسته وارد کرب و بلایت می شدیم
گوئیا بودیم دستان خدا در آستین
این سفر تا کربلا ای کاش برگشتن نداشت
هاتفی می گفت با ما :فادخلوها خالدین
من تمام سال را با اربعینت زنده ام
ادعایی هم ندارم، عاشقی یعنی همین
□
با زبان تازیانه هیچکس صحبت نکرد
در میان راه هر جایی که میخوردم زمین
⏹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#عباس_حیدری
▶️
آن کوچه های شام ... بماند عزیز من
رفتیم بزم عام ... بماند عزیز من
افتاد همچو سیب ، سری از فراز نی
در بین ازدحام ... بماند عزیز من
⏹
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔻دست مرا بگیر که افتاده ام زمین
احوال درهم منِ بیچاره را ببین
🔻حتی تصورش به خدا میکشد مرا
جاماندن از زیارت ایام #اربعین
#15_روز تا #اربعین 🚩
#اللهم_ارزقنا_زیارت_اربعین💚
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
9.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❁﷽❁
🎥 #کلیپ_تصویری
•
💠روضه حضرت رقیه (س)
•
🎙حجةالاسلام #استادمیرزامحمدی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7