.
#نوحه_و_زبانحال
#حضرت_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
#حاج_رضا_یعقوبیان
مولای من حسن آقای من حسن
با تو ز لطف تو نجوای من حسن
نور چشم فاطمه ای
دارم بر لب زمزمه ای
ای......
تو سبط پیغمبری
نور چشم حیدری
در کرم تو محشری
جانم حسن (4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوم امام مــــــــا ماه تمـــــام ما
امشب بود حسن بر تو سلام ما
مولا تو بی قرینه ای
خورشیدی در مدینه ای
ای.........
دردانه ی احمدی
تو سبط محمدی
در عالم سرآمدی
جانم حسن (4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دار و ندار من هستی نگار من
مِهــر و ولایتِ تو اعتبـــــار من
به عشق تــو گرفتـارم
هستی عمری مددکارم
ای.......
ای یار غریب من
هستی تو طبیب من
یـــــاور و حبیب من
جانم حسن (4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از دست همسرت خون شد دلت حسن
زهرش زده شرر بر حاصلت حسن
در خانهات تو غـــریبی
از زهر کین بی شکیبی
وای......
قاتل تو همسرت
سوزد دل خواهرت
بودی یـــــــاد مادرت
جانم حسن (4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از زهر همسرت جان بر لبت رسید
حسین کنار تو بــــا زینبت رسید
با گریه اش روح احساس
کنار تـــــــو آمـــــد عباس
وای.....
غربتت شده عیان
بهارت شده خزان
اشک زینبت روان
جانم حسن (4)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیدی عدوی دین آتش به خانه زد
بر مادرت حسن با تازیــــــانه زد
دیدی مادر زمین خورده
گل زهــــرا شد پــژمرده
وای.....
دیدی تو به پشت در
مادر گشته خون جگر
دیدی خجلت پـــدر
جانم حسن (4)
#شهادت_امام_حسن
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۹
#نوحه
#شهادت_امام_حسن
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_کربلا_منتظرماست_بیاتابرویم
پسر ارشد حیدر،حسن یا مولا
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا
تو امام سومینی ز سوی حی مبین
جد تو احمد مختار بود رهبر دین
پدرت حیدر کرار بود حبل متین
مادرت حضرت کوثر،حسن یا مولا
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا
بحر دین را تو حسن گوهر یکتا هستی
در سپهر دین حق ماه دلارا هستی
بهر شیعه ی علی کعبه ی دل ها هستی
بر سر شیعه تو افسر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
تو کریم ابن کریم ابن کریمی مولی
همچو احمد صاحب خلق عظیمی مولی
در دل شیعه ی حیدر تو مقیمی مولی
تویی مولی ذره پرور،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
بر همه عالم هستی تو عنایت داری
بر همه تو لطف و جود بی نهایت داری
بر همه شیعه ی حیدر ولایت داری
در کرامت تویی محشر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
در جهان تو صاحب قدر رفیعی مولی
گل حیدر زینت خاک بقیعی مولی
شیعیان را صف محشر تو شفیعی مولی
تویی در مدینه زیور،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
شکر لله که همه عمر سعادت دارم
مهر تو در دلم از روز ولادت دارم
بر تو و حیدر و زهرا ارادت دارم
بر منی مولی و سرور،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
همسر نامهربان تو شده قاتل تو
حق گواه است چه کرده زهر کین با دل تو
زد شرر بر دل و سوزانده همه حاصل تو
زده بر جان تو آذر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
آمده بهر تسلای دلت خواهر تو
با دلی خون شده بنشست حسین در بر تو
گرید و بر سر دامن گرفته سر تو
زینبت با دیده ی تر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
در مدینه تو حسن غربت حیدر دیدی
یابن زهرا پشت در ناله ی مادر دیدی
خواهر کوچک خود را دیده ی تر دیدی
کشته شد محسن حیدر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
دیدی آتش ز در خانه زبانه می زد
با لگد بر در خانه وحشیانه می زد
دشمن از کینه به مادر تازیانه می زد
شنیدی ناله ی مادر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۲۰
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_حسن
#حاج_رضا_یعقوبیان
یا حسن من گدای تو هستم
شکر حق با ولای تو هستم
ای گل گلشن آل عصمت
گریم و در عزای تو هستم
آه-بر تو من می بالم
آه-بشکسته بالم
آه-در غمت می نالم
آه یا حسن یا مولی۳
ای گل بوستان مدینه
که تویی در جهان بی قرینه
از کرامات خود یا حسن جان
مهر تو حق نهاده به سینه
آه-در پناهت هستم
آه-با ولایت مستم
آه-بر شما دل بستم
آه یا حسن یا مولی۳
گرچه خار توام یا حسن جان
عبد زار توام یا حسن جان
از طفولیتم یابن زهرا
ریزه خوار توام یا حسن جان
آه-سایل درگاهم
آه-بر تو من پناهم
آه-بنما نگاهم
آه یا حسن یا مولی۳
سبط پیغمبری یا حسن جان
هستی حیدری یا حسن جان
دومین رهبر شیعیان و
شافع محشری یا حسن جان
آه-اوج هر پروازم
آه-محرم هر رازم
آه-من به تو می نازم
آه یا حسن یا مولی۳
خون شد از دست امت دل تو
همسرت شد ز کین قاتل تو
ای گل با صفای مدینه
زهر کین زد شرر حاصل تو
وای-مه بی قرینه
وای-شدی در مدینه
وای-تو شهید از کینه
آه یا حسن یا مولی۳
تو امامی ولی غم نصیبی
از غم مادرت بی شکیبی
یا حسن ای غریب مدینه
تو به شهر خودت هم غریبی
وای-پر ز غصه دلت
وای-همسرت قاتلت
وای-زد شرر حاصلت
آه یا حسن یا مولی۳
وای از این غصه و ماتم تو
قاتل تو شده همدم تو
زهر کین زد شرر جسم و جانت
شیعه سوزد ز سوز غم تو
وای-ای گل بهاری
وای-زهر کین شد کاری
وای-اشک شیعه جاری
آه یا حسن یا مولی۳
زده آتش به جان همسر تو
از ستم آب شده پیکر تو
جان عالم فدایت حسن جان
آمده زینبت در بر تو
وای-دشمن تو یاره
وای-از تو کینه داره
وای-جگرت شد پاره
آه یا حسن یا مولی۳
خون قلبت میان لگن شد
بدنت یا حسن جان کفن شد
سوزد و نالد از غم حسینت
ذکر زینب حسن وا حسن شد
وای-ماتمت افزون شد
وای-زینبت محزون شد
وای-از غمت دلخون شد
آه یا حسن یا مولی۳
همیشه بوده ای یاد مادر
ناله ی مادرت پشت آن در
یاد ضرب لگد تازیانه
خجلت حیدر و اشک خواهر
وای-ارث مادر بردی
وای-بس که غصه خوردی
وای-همچو گل پژمردی
آه یا حسن یا مولی۳
از چه بشکسته شد حرمت تو
دل بسوزد از آن غربت تو
جان فدای تو و غصه هایت
خاکی است در بقیع تربت تو
وای-گرچه تو معصومی
وای-در جهان مظلومی
وای-از ستم مسمومی
آه یا حسن یا مولی۳
همه عالم بود دیده گریان
ریزد اشک غم از چشم یاران
شد کنار مزار پیمبر
پیکر پاک تو تیرباران
وای-گل آل طاها
وای-ای شهید غم ها
وای-سوزد از غم دل ها
آه یا حسن یا مولی۳
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۱۸
#نوحه
#زمزمه
#شهادت_امام_حسن
#حاج_رضا_یعقوبیان
تو نور چشم زهرا،عزیز مصطفایی
فرزند مرتضایی،امام مجتبایی
مظلوم حسن حسن جان۴
کریم اهل بیت و،امام دومینی
تو در سخاوت و جود،امید مؤمنینی
مظلوم حسن حسن جان۴
آقا چنان پیمبر،مقام تو رفیع است
تویی غریب عالم،قبر تو در بقیع است
مظلوم حسن حسن جان۴
غریبی تو مولی،از تربت تو پیداست
از قبر خاکی تو،غریبی تو معناست
مظلوم حسن حسن جان۴
عالم شود فدای،قبر غریبت آقا
در شهر خود مدینه،غم شد نصیبت آقا
مظلوم حسن حسن جان۴
همسر تو ز کینه،گردیده قاتل تو
زهر ستم حسن جان،سوزانده حاصل تو
مظلوم حسن حسن جان۴
هستی تو یا حسین جان،غریب در مدینه
شدی به دست همسر،شهید زهر کینه
مظلوم حسن حسن جان۴
از ظلم و کین همسر،جانت رسیده بر لب
رسیده در کنارت،ریزد سرشک زینب
مظلوم حسن حسن جان۴
ای گل باغ طاها،راحت شدی ز غم ها
خونین جگر روی تو،مولی به سوی زهرا
مظلوم حسن حسن جان۴
تشییع تو حسن جان،بر روی دوش یاران
تابوت پیکر تو،گردیده تیرباران
مظلوم حسن حسن جان۴
در لحظه های آخر،بودی به یاد مادر
فتاده بودی یاد،ناله ی پشت آن در
مظلوم حسن حسن جان۴
دیدی ز ظلم و کینه،مادر تو زمین خورد
مظلومه ی مدینه،چون گل لاله پژمرد
مظلوم حسن حسن جان۴
مادر بی قرینه،یاس علی ز کینه
به دست دشمن دین،پرپر شده مدینه
مظلوم حسن حسن جان۴
دیدی کنار زینب،آن مادر یگانه
به دست مرتضی شد،غسل و کفن شبانه
مظلوم حسن حسن جان۴
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب
#مصائب_شام
نه روز عید صیام و نه عید قربان است
چه روی داده که شام اینچنین چراغان است
زنان شام همه می زنند و می رقصند
به هر که می نگرم سخت شاد و خندان است
چه روی داده که در دست شامیان سنگ است؟
مگر که دختر حیدر به شام مهمان است
میان هلهله ها هیجده سر است به نی
به هر سری نگرم مثل ماه تابان است
سری به نوک سنان می خورد لبش بر هم
هنوز روی لبش آیه های قرآن است
نقاب بانویی از گرد و خاک و خون سرش
حجاب دخترکی گیسوی پریشان است
سوار ناقه جوانی است در غل و زنجیر
که چشم سلسله بر ساق پاش گریان است
دلا در آتش غم مثل آفتاب بسوز
که سایبان اسیران سر شهیدان است
سر حسین به بالای نیزه قرآن خواند
یکی نگفت که این سر، سر مسلمان است
هنوز بر لبش آثار تشنگی پیداست
هنوز آن گلوی پاره پاره، عطشان است
حرامیان ستم پیشه! کعب نی نزنید
به کودکی که تنش مثل بید لرزان است
ز دست دختر زهرا طناب باز کنید
که او بر این اسرا یاور و نگهبان است
به سیل اشک جهان را خراب کن «میثم»
که جای گنج الهی به شام ویران است
استاد حاج غلامرضا سازگار
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مصائب_شام
یک شبی خواندم زمقتل قصه ی درد و بلا
خواندم آنجا بدتر از آن مقتل شاه ولا
ماجرای غربت زینب(س) زهجران حسین(ع)
دستِ بسته،سرشکسته،دیده گریانِ حسین(ع)
لابه لای روضه هادیدم مصیبت شد عجیب
خواندم از بی حرمتی مردمانی نانجیب
زینب از ره میرسد با غصه های ناتمام
پشت آن دروازه های شهرکینه، شهر شام
من بگویم خاطرات حضرت زین العباد(ع)
حرمت آل علی(ع) را دیده او رفته به باد
پشت آن دروازه های شهر غم زانو زدیم
یک به یک مانند یک شمعی همه سو سوزدیم
شوکت ما در میان قاتلان بشکسته شد
هم صغیر و هم کبیر از دست شامی خسته شد
شهر شام و ازدحام و سنگها از پشت بام
عمه ام می شد برای خواهرانم التیام
جای غل برگردنم والله که چیزی نبود
تا صدا زد خارجی، دیگر توانم را ربود
روی دست و روی پای کودکان هم آن پلید
زد طناب و بین آن نا محرمان، او می کشید
شهر شام و آن همه بی حرمتی ها یک طرف
بر سر بازار و آن بدطینتی ها یک طرف
تازیانه و جسارت، سیلی و تهمت زدن
یک به یک براهل بیت مصطفی(ص) قیمت زدن
مجلس کفر و شراب و خنده های بی امان
کی رود از یادمان آن تشت و چوب خیزران
بعد از آن ساعات بد، دلها همه غمخانه شد
شب که شد منزل وَ ماوا کنج یک ویرانه شد
آه من دیگرچه گویم ازخرابه های شام
نیمه شب ناله برآمد عمه زینب(س) کو بابام؟!
ناله و شیون به کاخ آن ستمگر می رسید
گریه های دختری دلتنگِ بابا را شنید
میبرد نام پدر،پس بهر او بابا دوا
رأس بابا روبروی دختری دیگر چرا؟
آن طبق را دید و گفت سیرم خدا بابا کجاست
عمه جان دوری بابا تابه کی دیگر رواست
با اشاره گفت عمه، خواهر غم دیده را
مقصد و مقصود تو، باشد در این تشت طلا
دست دختر تا به روی چشم و لب هایش رسید
درخیالش صورت بابای خود را میکشید
گفت بابا رفتی و غم بر دلم گشته مقیم
این سه ساله را کدامین دشمنت کرده یتیم
بر محاسن دست برد و کرد دل ها را کباب
گفت باباجان چرا کردی سر و رویت خضاب؟
ای خدا دستش به رگهای بریده چون رسید
ناله زد بابا رگای گردنت را کی برید
کس دگرناله زلبهای رقیه(س) نشنید
لب به لبهای پدربه وصل یارخود رسید
مهدی منصوری
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
۲۱
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_حسن
#حاج_رضا_یعقوبیان
تویی فرزند،حضرت حیدر
جان زهرا و،سبط پیغمبر
یا حسن جانم۴
شاملم عمری است،لطف و احسانت
از کراماتت،گشته مهمانت
یا حسن جانم۴
ای که هستی تو،محور ایثار
دیده ای مولی،ظلم و کین بسیار
یا حسن جانم۴
همسرت گشته،قاتلت مولی
زد شرر از کین،بر دلت مولی
یا حسن جانم۴
جان فدای آن،قلب سوزانت
زده زهر کین،شعله بر جانت
یا حسن جانم۴
بر تو داده زهر،همسر ملعون
شده از این غم،دل زینب خون
یا حسن جانم۴
زین مصیبت شد،جان تو بر لب
آمده با اشک،خواهرت زینب
یا حسن جانم۴
هر دل از داغت،پر شرر گشته
خواهرت زینب،خونجگر گشته
یا حسن جانم۴
گرید از داغت،نور عین تو
حضرت عباس،با حسین تو
یا حسن جانم۴
ای گل زهرا،از چه خاموشی
از چه یا مولی،تو کفن پوشی
یا حسن جانم۴
قاتلت گشته،همسر بی دین
شهر یثرب در،ماتمت غمگین
یا حسن جانم۴
بهر تشییعت،آمده یاران
بدن و تابوت،گشته تیرباران
یا حسن جانم۴
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_رقیه
#مصائب_شام
از خیمه بیرون می زنی، اما کجا دختر!
این چیست که بی تاب تر کرده تو را دختر
گم کرده ای چیزی مگر؛ یا تشنه ای شاید!
اینسان که می گردی به دور نیزه ها دختر
اطراف را آرام می گردی، هراسانی
از حرمله اینقدر می ترسی چرا دختر!
ناگاه چشم دخترک بر نیزه ها افتاد
می دید روی نِی، نشانی آشنا دختر
یک سر، که از مجموع سرهای جهان سر بود
یک سر که بوسیدست آن را بارها دختر
یک سر، که روی نیزه چون خورشید می تابد
بغض اش شکست و کرد آن سر را صدا دختر
:بابا! دلم خون است؛ می بینی و می دانی
جز سایه سار تو ندارد هیچ جا دختر
قربان چشمت، باز کن جانِ جهانم را
تا با تو درد دل کند این خوش ادا دختر
بعد از تو سوزاندند و گریاندند و رنجاندند
دارد حکایت ها ولی با زخم پا دختر
خار مغیلان، تازیانه، سیلی و غارت
مانده بگوید از چه ها و از کجا دختر
ناگاه از بالای نیزه سر تکانی خورد
لب های زخمی گفت با صوت رسا: دختر
غصه نخور دُردانه ام، تا شام راهی نیست
میعاد ما آنجاست تا آنجا بیا دختر
دختر نگاهی کرد و گفتا: چشم تو خونیس
بابا به نرمی گفت: چشمت بی بلا دختر
دختر به بابا گفت: لبهایت ترک خورده!
بابا بگفتا: البلا للولا دختر
دختر به بابا گفت که: من بی تو می میرم
بابا به دختر گفت که: طاقت نما دختر
تا شب گذشت و کاروان نیزه راه افتاد
تا شام با عمه می آمد پا به پا دختر
تا شب شد و کنج خرابه خوابِ بابا دید
پاسی ز شب بیدار شد آن دلربا دختر
بیدار شد بابای خود را خواست، آوردند
و گفت و گفت و گفت با سر، حرف ها دختر
القصه لبخندی زد و چشمان خود را بست
چونان نسیمی شد که از ظلمت رها دختر
زینب فقط یک لحظه گفت آرام غساله!
باقیست حرف شاعران همواره با دختر
ابراهیم قبله آرباطان
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شعر_عاشورایی
#کاروان_در_شام
#غزل
🔹به استقبال تو...🔹
این سواران کیستند انگار سر میآورند
از بیابانِ بلا، گویا خبر میآورند...
تخته خواهد کرد بازار شما را، شامیان!
این که بیپیراهن و بیبال و پر میآورند
هم عمو میآورند و هم برادر، حیرتا!
هم پدر میآورند و هم پسر میآورند
آشنا میآید آری این گل بالای نی
هر چقدر این نیزه را نزدیکتر میآورند
تا بگردد دور این خورشیدهای نیمهشب
ماه را نامحرمان از پشت سر میآورند...
زنبق هفتاد و یک برگم! به استقبال تو
خیزران میآورند و طشت زر میآورند
📝 #سعید_بیابانی
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زینب
#مصائب_شام
دم دروازة ساعات خدا رحم كند
به دلِ عمة سادات خدا رحم كند
محملم پرده ندارد مددي يا ستّار
حاجتم وقت مناجات خدا رحم كند
چشم من تار شده ، يا تو به هم ريخته اي
گريه دار است ملاقات خدا رحم كند
كو علمدار حرم ؟ آبرويم در خطر است
وسط اين همه الوات خدا رحم كند
سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند
رد شدم با چه مكافات خدا رحم كند
به همان خنجر كُنْدي كه تو را زَجْرَت داد
مي كند شِمْر مُباهات خدا رحم كند
سرت از نيزه زمين خورد دلم ريخت حسين
زير پا رفتي ؟ به لبهات ْ خدا رحم كند
نيزه نيزه شده از بس گلويِ پارة تو
گُم شدي بين جراحات خدا رحم كند
به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجي زده اند
تا نميرم ز بليّات خدا رحم كند
چشم يك شهر به دنبال كنيز است حسين
تا كنم حفظ امانات خدا رحم كند
چانه مي زد سَرِ گهواره يكي پيش رباب
بهر تسكين مصيبات خدا رحم كند
قاسم نعمتی
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شعر_عاشورایی
#کاروان_در_شام
#غزل
🔹کاش باران برسد...🔹
دورشان هلهله بود و خودشان غرق سکوت
«ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت»
شام ای شام! چه کردی که شد انگشتنما
کاروانی که فقط دیده جلال و جبروت
نیزهای رفته به قد قامت سرها برسد
دستها بسته به زنجیر ولی گرم قنوت
شهرِ رسوا، به تماشای زنان آمده است
آه! یک مرد ندیدهست به خود این برهوت؟!
«آسمان بار امانت نتوانست کشید»
کاش باران برسد، یَومَ وُلِد، یَومَ یَمُوت...
📝 #زهرا_بشری_موحد
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شعر_عاشورایی
#امام_حسین علیهالسلام
#دیر_راهب
#غزل
🔹تاریخ غم🔹
راه گم کردی که از دیر نصاری سر در آوردی
یا به دنبال مسلمانی در این اطراف میگردی
با سکوتت پاسخم را میدهی هرچند حق داری
خستهای، پیداست قدر چند منزل راه طی کردی
خط به خط پیشانی خونرنگ تو تفسیر صدها زخم
زیر این کوه مصیبت خم به ابرویت نیاوردی
در نگاه تو بعینه میتوان تاریخ غم را دید
من یقین دارم که با یحیی در این غمنامه همدردی
در حضور تو چشیدم لذت پروانه بودن را
نیمهشب تابیدی و بر دیر ظلمت سایه گستردی
شستوشو دادی دل آیینهام را، با نگاهی گرم
مشکل از دل بود میدیدم پر از خاکی پر از گردی
هدیه آوردی برایم یک نفس عطر مسیحا را
با دم توحیدیات در من دمیدی زندهام کردی
📝 #عباس_همتی
سلام
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7