چیزی نخواهم گفت، باور کن
گاهی سکوت، آیینهیِ داد است
روزی مرا خواهی شنید از دور
بغض ابتدایِ تُردِ فریاد است...
#علیرضا_آذر
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اول دل مـن بر سر غـوغـا بنشست
هر دم به هزار گونه سودا بنشست
و آخر چو بدید کان همه هیچ نبود
از جمله طمع برید و تنها بنشست
#عطار_نیشابوری
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
⭐و من خدایی دارم که هیچگاه فراموشم نمیکند
⭐او که مرا دوست دارد و بهترین ها را برایم میخواهد
⭐خدایی که لحظه ای مرا به حال خود وا نمیگذارد
⭐خدایی که میبخشد و نعمت میدهد بی اندازه
⭐بارالها تو تنها دارایی من هستی
⭐و براستی که ثروتمندم و بی نیاز از غیر تو
⭐هرگز از رحمت تو ناامید نخواهم شد ،
⭐چون به یقین میدانم دوستم داری...
⭐خدای من عاشقتم💛
⭐در پناه مهربونیاش باشید...🤲
صبحتون بخیر....
#روزتون_قشنگ
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اول دل مـن بر سر غـوغـا بنشست
هر دم به هزار گونه سودا بنشست
و آخر چو بدید کان همه هیچ نبود
از جمله طمع برید و تنها بنشست
#عطار_نیشابوری
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هوا را میبینی...؟
تکلیفش با خودش معلوم نیست!
میبارد
نمیبارد
گرم است
سرداست
طوفان میکند
میسوزاند
درست مثل تو
یک ناپایداریه مطلق
#علیقاضینظام
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بی عشق هیچ فلسفہای در جہان نبود
احساس در الهہی نـــازِ بنان نبـود...
-
بی شڪ اگر ڪہ خلق نمیشد گناهِ عشق
دیگر خدا بــہ فکــر شبِ امتحان نبود
-
بنشین رفیق! تا ڪہ ڪمی درد و دل ڪنیم
اندازهی تو هیــچ ڪسی مہربان نبود
-
اینجا تمــام حنـــجرههـا لاف میزنند
هرگز ڪسی هر آنچہ ڪہ میگفت، آن نبود!
-
لیلا فقط بہ خاطرِ مجنون ستاره شد
زیرا شنیده ایـم چنین و چنان نبود
-
حتی پرنده از بغلِ ما نمےگذشت
اغراقِ شاعرانہ اگـــر بارِمان نبود
-
گشتم، نبود، نیست... تو هم بیشتر نگرد!
غیر از خودت ڪہ با غزلـــم همزبان نبود
#غــزل 🎈
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دوست داشتن هاى اولِ صبح
آنجا كه هنوز درگيرِ روزمرگى نشده اى
آنجا كه چشم باز ميكنى و هواىِ يار در سر ميپيچد
عجيب ميچسبد..
فكرش را بكن
باران هم ببارد...!
#علي_قاضي_نظام
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨
@sheareaeini
محبوب من .!
شما تنها گل من در این عالمید
شما نباشید، دنیا یک گلدان خالی است
محبوب من!
همه اسناد و مدارک عشق من
در همان گوشۀ نگاه شماست ..
| اللّهُمَ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج |
#بہ_وقت_عاشقی🌱
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
@sheareaeini
تو همانی که دلم لک زده لبخندش را
او که هرگز نتوان یافت همانندش را
منم آن شاعر دلخون که فقط خرج تو کرد
غزل و عاطفه و روح هنرمندش را
از رقیبان کمین کرده عقب می ماند
هر که تبلیغ کند خوبی دلبندش را
مثل آن خواب بعید است ببیند دیگر
هر که تعریف کند خواب خوشایندش را
مادرم بعد تو هی حال مرا می پرسد
مادرم تاب ندارد غم فرزندش را
عشق با اینکه مرا تجزیه کرده است به تو
به تو اصرار نکرده است فرایندش را
قلب من موقع اهدا به تو ایراد نداشت
مشکل از توست اگر پس زده پیوندش را
حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را
منم آن شیخ سیه روز که در آخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را
#کاظمبهمنی
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
@sheareaeini
روزگاری مـــن اگر دیـوانه ات بودم گذشت
شمعِمن بودی و من پروانهات بودم گذشت
روزگارے زلـف تــو دام و خـــالت دانـه بود
مــن اســـیر دام، بهر دانهات بــودم گذشت
مـن دگر نیستم از بادهات سر مست و خوش
گر زمانی سرخوش از پیمانهات بودم گذشت
#طاهر_فراهانى
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وصل تو محال است ، بمانی و نمانی
عاشق منم ای کاش که این را تو بدانی
گیرم که بخوانند همه شعر مرا ، آه
بی فایده باشد اگر آن را تو نخوانی
#محمدمهدی_سفیدگر
#عاشقانه
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما در دل خود مهر تو اندوختهایم
با آتش عشق تو بر افروختهایم
یا فاطمه! ما را برهان از دوزخ
یک عمر درِ خانۀ تو سوختهایم
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام و احترام
#استوری به مناسبت شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها تقدیم شما.
___________________
بیا امشب بزار خودتو جای من
چه کنم فاطمه(س) آخه یه حرفی بزن
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
مَرد نجاّر دَرب چوبی ساخت
بَعد اَز آن هَم به نَصب آن پَرداخت
سَر هَر میخ را جدا جدا اَنداخت
چون سَواری به میخها میتاخت
خُرَّم اَز کار وکوشش خود بود2
سعی خود کَرده با تمام وجود2
پَرچ کَرد هَر کُدام را نَجاّر
ندَهَد تا به هیچ کَس آزار
نَرَود بَر تن کَسی چون خار
نکُنَد جا به سینه ای تبدار
خاطر آسوده بود اَز کارَش2
نَرسیده به مُور آزارَش 2
ناگهان میخ دَر به دَستَش خورد
گَشت زَخمی و دَست او آزُرد
هَمچو گُل درَ کنار دَر پژمُرد
کوثر آب اَز دو دیده أش میخورد
اَشک اَز چشم او رَوان گردید2
دَر دلَش غُصّه ای عَیان گردید 2
گفتَم این حال تو غَم اَنگیز اَست
چون دُر اَشکت ز دیده آویز اَست
و نگاه تو حَسرَت آمیز اَست
اینکه زخمی قلیل و ناچیز اَست
آه اَز دل کشید و اَفغان کرد2
زین سخن ها مرا پریشان کَرد2
دیدَم آن سوی کوچه واویلا
هیئت فاطمیّه ای است پیدا
پَرچَمی نصب و با خَطی خوانا
«روی پَرچَم نوشته یازهرا»
جگَرَم را کَباب کَرد این غَم
دلَم آتَش گرفت زیــن مأتَم
میخ دَر شد شَرارهٔ قَلبَم
یاد زهرا فُتادَم و آندَم
که در آتَش دَرِ حَرَم میسوخت2
وای دیدَم که مادَرم میسوخت2
مادری
خادم الذاکرین خسروی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زبان حال مولا علی علیه السلام خطاب به حضرت زهراسلام الله علیها
رَنگ خَزانی ای گُل خوشبو گرفته ای
باور نمیکنم که ز من رُو گرفته ای
من دست خود به زانوی غَمها گرفته ام
تو دَست خویش به پهلو گرفته ای
دَر پُشت دَر که هیچ نَشُد یاری أت کنم
ای شمع روشَنَم ز چه سُوسُو گرفته ای
هَر شَب زآه ودَرد تو بیدار می شَوَم
می بینَمَت که دست به بازو گرفته ای
اَز من مَپُرس دَرد و غم روزگار را
بامن مَگو چرا دَست به زانو گرفته ای
وَقتی سلام شوهَر تو بی جَواب شُد
دیدَم دوباره نالهٔ یاهُو گرفته ای
اَبرو مکش به هَم که علی پیر میشَوَد
اَبرو کَمان من ز چه اَبرو گرفته ای
امشب دوباره داغ مَرا تازه کَرده ای
وَقتی نشَسته دَست به جارو گرفته ای
خادم الذاکرین خسروی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مدح
#حَضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
نور نگاهَت نَخل جان را پُر ثَمَر کَرد
حَتیّ مِس قَلب مرا لُطف تو زَر کَرد
خیری نَدید اَز عُمر خود هَرگز به عالَم
هَرکَس بدون تو شَب خود را سَحَرکَرد
مُرغ دلَم اَمشَب به سویَت پَر کشید و
هَمچون نَسیمی اَز سَر کویَت گُذَر کَرد
اَنفاس قُدسیّ تو ای مَعنای خلقَت
عیسی بن مَریَم را چُنین صاحب اَثَر کَرد
آب و گل ما چون عَجین با مهر تو شد
مهرتو ما را به علی نَزدیک تَر کَرد
روز اَزل چونکه گل ما را سرشتَند
مَحض رضای تو خدا بَر ما نَظَر کَرد
هَرکَس که با تو دُشمنی کَرده است بی بی
خَشم خدا را تا قیامَت شُعله وَر کَرد
شام زفافَت سائلی را خیر کَردی
دیگرگدا ازدیگران صَرف نَظَر کَرد
هَرکَس که بی یاد تو روزَش شام گردید
حَتیّ سلیمان هَم اَگر باشَد ضَرَر کَرد
سَلمان چو دست زَخمی أت را دید بانو
باسُرعت آمَد مَسجد حیدَر را خَبَرکَرد
تاروز مَحشَر شیعه بایَد خون بگریَد
اَز دشمنی که با تو خَصمَت پُشت درکَرد
تا فاتح خیبَر دو دَستَش بَسته گَردید
قُنفُذ رسید و زینَبت را خونجگَر کَرد
خادم الذاکرین خسروی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با رفتنت زمانه که نامرد می شود
سهم من از غم تو فقط درد می شود
وقتی که دور هستم از آغوش گرم تو
باران که میزند همه جا سرد می شود
پاییز فصل های مرا در بغل گرفت
قلبم ز داغ فاصله شب گرد می شود
قانون نانوشته معشوق و دوری است
دنیا به میل آنکه جفا کرد می شود...
#محمد_مهدی_سفیدگر
#عاشقانه
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با رفتنت زمانه که نامرد می شود
سهم من از غم تو فقط درد می شود
وقتی که دور هستم از آغوش گرم تو
باران که میزند همه جا سرد می شود
پاییز فصل های مرا در بغل گرفت
قلبم ز داغ فاصله شب گرد می شود
قانون نانوشته معشوق و دوری است
دنیا به میل آنکه جفا کرد می شود...
#محمد_مهدی_سفیدگر
#عاشقانه
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عشق بعضی وقتها از درد دوری بهتر است
بیقرارم کرده و گفته صبوری بهتر است
توی قرآن خواندهام، یعقوب یادم داده است:
دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است
نامههایم چشمهایت را اذیت میکند
درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است
چای دم کن، خستهام از تلخی نسکافهها
چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است
من سرم بر شانهات؟ یا تو سرت بر شانهام؟
فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است؟
#حامد_عسکری
#عشق
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#حضرت_زهرا_س_وصیت
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س
مي خواهم از مدينه خداحافظي كنم
از میخ و زخم سينه خداحافظي كنم
از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام
مشکل شده است حل شدن مشکلات من
باید که چاره کرد به عجل وفات من
از حال و روز تب زده ام تاب رفته است
از چشمهای خسته من خواب رفته است
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام
از همسر غریب خودم رو گرفته ام
سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط
روزی هزار مرتبه جان باختم فقط
سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم
خود را کشان کشان سر سجاده می برم
خود را برای پر زدن آماده کرده ام
جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام
میخواهم از حبيب خداحافظي كنم
از حيدر غريب خداحافظي كنم
خيلي شكسته پر شده ام الوداع علي
آماده سفر شده ام الوداع علي
نه سال سايه ات به سرم بود ياعلي
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگی ام کم نداشتم
نه سال بی قرار خلوص تو بوده ام
خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام
من را ببخش می روم و میگذارمت
ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر ميكنم
شرمنده ام كه غسل من افتاد گردنت
آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازويم كه رسيدي حلال كن
بر زخم پهلويم كه رسيدي حلال كن
با دیدن کبودی رویم صبور باش
دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شكسته مواجه شدي ببخش
با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا
اصلا به جای غسل تیمم بده مرا
بالی که سوخته است وبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت می کشی
خود را کنار من روی زانوت می کشی
آهسته بر جنازه زهرا نماز کن
وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن
آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن
با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن
بالا سر جنازه ام از کربلا بگو
از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو
آتش بزن به روضه خود عالمین را
از جای من ببوس گلوی حسین را
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اتصال روضههای #مدینه به #کربلا
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#امام_حسین_ع_شهادت
بغض کرد و گفت مردم! شعلهها از در گذشت
بر سر دختر چه آمد تا که بابا درگذشت
زد به سینه، چند یازهرای اشکآلود گفت
بعداز آن از چند و چون روضهی مادر گذشت
روضهخوان رفت و به ظهر داغ عاشورا رسید
من همان جا ایستادم... شعلهها از در گذشت
من میان کوچه بودم، روضهخوان در کربلا
آه، آن شب بر دل من روضهای دیگر گذشت
تازیانه رفت بالا و غلاف آمد فرود
تیغ پشت تیغ از جسم علیاکبر گذشت
شعله بود و محسن ششماهه و دیوار و در
تیری آمد از گلوی تشنهی اصغر گذشت
میخ در بر سینهی پرمهر مادر حمله کرد
آب دیگر از سر عباس آبآور گذشت
ریسمان بر گردن حبلالمتین انداختند
قافله از بین غوغای تماشاگر گذشت
ذکر حیدر داشت زهرا مسجد از جا کنده شد
ذکر حیدر داشت مولا از دل لشکر گذشت
درد پهلو، زخم بازو... فاطمه از پا نشست
تیر و نیزه از تن فرزند پیغمبر گذشت
من سراپا اشک بودم، طاقتم از دست رفت
روضهخوان از ماجرای خنجر و حنجر گذشت
روضهها اینجا گره میخورد، بابا رفته بود
هیچکس اما نمیداند چه بر دختر گذشت
شاعر: #علی_سلیمیان
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#حضرت_زهرا_س_وصیت
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س
مي خواهم از مدينه خداحافظي كنم
از میخ و زخم سينه خداحافظي كنم
از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام
مشکل شده است حل شدن مشکلات من
باید که چاره کرد به عجل وفات من
از حال و روز تب زده ام تاب رفته است
از چشمهای خسته من خواب رفته است
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
سه ماه و نیم دست به پهلو گرفته ام
از همسر غریب خودم رو گرفته ام
سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط
روزی هزار مرتبه جان باختم فقط
سه ماه و نیم پیکر افتاده می برم
خود را کشان کشان سر سجاده می برم
خود را برای پر زدن آماده کرده ام
جوشن نوشته ام کفن آماده کرده ام
میخواهم از حبيب خداحافظي كنم
از حيدر غريب خداحافظي كنم
خيلي شكسته پر شده ام الوداع علي
آماده سفر شده ام الوداع علي
نه سال سايه ات به سرم بود ياعلي
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نه سال عشق ما دو نفر بی غروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگی ام کم نداشتم
نه سال بی قرار خلوص تو بوده ام
خانوم خانه تو ، عروس تو بوده ام
من را ببخش می روم و میگذارمت
ای پاره پاره دل به خدا می سپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر ميكنم
شرمنده ام كه غسل من افتاد گردنت
آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازويم كه رسيدي حلال كن
بر زخم پهلويم كه رسيدي حلال كن
با دیدن کبودی رویم صبور باش
دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شكسته مواجه شدي ببخش
با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا
اصلا به جای غسل تیمم بده مرا
بالی که سوخته است وبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت می کشی
خود را کنار من روی زانوت می کشی
آهسته بر جنازه زهرا نماز کن
وقت وداع ، بند کفن را تو باز کن
آرام ، زینب و حسنم را صدا بزن
با گریه طفل بی کفنم را صدا بزن
بالا سر جنازه ام از کربلا بگو
از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو
آتش بزن به روضه خود عالمین را
از جای من ببوس گلوی حسین را
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با رفتنت زمانه که نامرد می شود
سهم من از غم تو فقط درد می شود
وقتی که دور هستم از آغوش گرم تو
باران که میزند همه جا سرد می شودج
پاییز فصل های مرا در بغل گرفت
قلبم ز داغ فاصله شب گرد می شود
قانون نانوشته معشوق و دوری است
دنیا به میل آنکه جفا کرد می شود...
#محمد_مهدی_سفیدگر
#عاشقانه
✨
🍃
🌸
🍂🌸🍃
🍃🍂🌸🍃
✨🍃🍂🌸🍂🌸🍃✨
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7