eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
984 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان(عج) - مناجات دوبار تیر فــــراقت مرا نــــــشانه گرفت درون قلب شکـــــسته غـم تو خـانه گرفت تمام درد و غم هــــجر تو نهـــــفته به دل چو آتــــشی بروی قلـــب من زبانه گرفت خوشا بحـــال کسی که در این زمانه پست میـان کــوچه ی عشــق تو اشــیانه گرفت ز بعد فصل زمـــــستان رسد بگـوش همه گل بـــهار ظهـــور شما جــــوانه گرفت نظر نـــما به دلـی که میان خلـــــوت شب فقط برای شـــما حـــال عاشـــقانه گرفت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
وقتی که یادت نیستم، بی اعتبارم وقتی به تو ایمان ندارم، بی قرارم الحق و الانصاف کم فکر تو هستم از بس که بر این نفس وامانده دچارم شاید که از چشم تو افتادم که این طور دیگر زمان معصیت بی اختیارم یابن الحسن، با غفلتم سرمایه ام سوخت رحمی نما، آتش گرفته کوله بارم باشد بزن اما دگر رو برمگردان شرمنده ام من از گناه بی شمارم دیدی پشیمانم، به آغوشم کشیدی دیدم غریق رحمت پروردگارم گرچه برایت نوکر خوبی نبودم با این همه جد شما را دوست دارم من که نشد یک بار پیش تو نشینم شاید زمان روضه بنشینی کنارم رو به برادر، خواهری با گریه می گفت: با رفتنت آتش زدی بر روزگارم ای کاش می شد بوسه از رویت بگیرم قاری قرآنم، عزیزم، نی سوارم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌤سلام امام زمان🌤 عمری است که پناهمان هستید ، بی آنکه بدانیم ... بی آنکه بخواهیم ... عمری است نگاه گرم و نافذتان ، تیرهای بلا را از ما دور کرده است ... عمری است دعایتان ، کوچک و بزرگمان را حفظ کرده است ... عمری است به برکت شما روزی می خوریم ، نفس می کشیم ... چه جان پناه امنی داریم ...
از شما دوریم آقا، غرق بارانی چرا ما تو را می‌خواستیم توضیح عرفانی چرا جمعه‌هایی که دل ما تنگ رویت می‌شود سینه‌ی ما خانه‌ی تو، در بیابانی چرا می‌رسیّ و می‌روی، بی آنکه ما آگه شویم صاحبِ ما، در کنار ما نمی‌مانی چرا راستی آن نامه‌هایی که نوشتم با دلم... محضرت حتماً رسیده، پس نمی‌خوانی چرا در غریبیِ خودت می‌سوزی و آواره‌ای دیده‌ات گریان نباشد، دیده گریانی چرا 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا صراط مستقیمش را، حرامش را، حلالش را خیالِ معصیت، معصیت است و منتظر باید نگه دارد از اوهام خطا فکر و خیالش را تعجب می کنم از عاشقی که بهر یک لذت به آتش می کشد سرمایه ی هفتاد سالش را چگونه ادعای بنده بودن می کند، آن که نمی پردازد از مازاد مالش، خمس مالش را چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد روان می سازد این اعمال ما اشک زلالش را محب آل حیدر لحظه هایش مملو از ذکر است همیشه مغتنم می داند از دنیا مجالش را شهید از کل دنیایش برید و در ازای آن از این ترک تعلق یافته راه کمالش را بسوز ای دل برای غصه های عمه ی سادات که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را امان از چوبه ی محمل، بگو یک زن در این محفل ببندد بر سر خونی زینب تکه شالش را 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای نفس بردی آبرویم را چه راحت بر باد دادی حاصلم را بی مروت هر بار توبه کردم و هر بار بشکست پیش خدایم آب گشتم از خجالت لغزید پایم، سوی تو رو کردم ای وای از دست تو یک عمر تن دادم به ذلت یاد خدا در سینه‌ام جایی ندارد از بسکه دورم را احاطه کرده ظلمت زنجیر غفلت دست و پایم را گرفته عبد فراری مانده در بند اسارت آه ای خدا امشب به تو رو کرده‌ام من تا وا کنی از گردن من بند غفلت آیا دوباره توبه‌ام را می‌پذیری تو که همیشه کرده‌ای بر من محبت دستم بگیر ای دست‌گیر بی پناهان بنگر میان چهره‌ام اشک ندامت ای بهترین بخشنده ای توبه پذیرم از دست نفسم پیشت آوردم شکایت بین مناجات و دعا مثل همیشه دارم میان سینه‌ام شوق زیارت ذکر توسل می‌کنم یک جمله کافی‌است تا باز گردد رو به من ابواب رحمت من را ببخش امشب به جان آن غریبی که از تنش پیراهنش گردید غارت با نیزه و شمشیر جسمش زیر و رو شد روی زمین افتاد با صدها جراحت لب تشنه روی خاک صحرا بود و می‌دید در پیش چشمانش به زینب شد جسارت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
قَلَم دردَستَم امشَب ناتَوان است که دَرمَدح تواَلکَن این زَبان است مَدینه دَر فَراقَت اَشک ریزَد دل آزُرده اَزاین هجرانتان است شَرافت داده ای بَرخاک ایران شَرَف در مَحضَرَت زانوزَنان است تودلتَنگ بَرادَر بودی و او زهجران تودرآه وفَغان است بهار عشق را مَعنا نُمودی بدون توبهار ما خَزان است تواینجا آمَدی وکشوَر ما زیُمن مَقدَم تو گُلستان است زلَبخَند لبان توست بانو کَویرقُم اَگر که گُلفشان است نَشُدآخَرنَصیبَت دیدن یار فَلَک زین غَم بسی قامت کمان است توپُرآوازه کَردی شَهر قُم را قُمی که بَهرما دارُالاَمان است زبَس دَرمَقدَمت گُل ریخت آنروز گلاب اَزگُلشَن چَشمَش رَوان است پَرِ پَرواز تو اَز جنس نور اَست توئی مَعصومه ونورَت عَیان است توزهرای قُمی بانوی ایران که مَهرَت دردل پیر وجوان اَست گشوده می شَوداَز قُم به جَنَّت دری که مُختَّص به شیعیان اَست تو اَز عِلم لَدُنّی بَهره داری عُلومَت بَرتَراَز علم جهان اَست فَراتَر اَز زمانی ومَکانی بفَرمانت زَمین وآسمان است تودُخت موسی واُختُ الرضائی که قُم اَزمَقدَمت رَشک جَنان است خسروی فَر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اَبر رَحمت دوباره آوَردی باخودَت قَطره های باران را عِطر خوش ا‌ز مَدینه آوَردی تا مُعَطَّر کُنی تو ایران را جلوه کَردی که تاهَمه بینَند دَررُخَت جلوه های ایمان را تو هَمانند مادرت زَهرا می نَوازی دل پَریشان را درغیاب پدَر وکیلّی و میدَهی پاسُخ سوآلان را سائل اَزدَرگه أت نَشُد نومید میدَهی حاجَت گدایان را مایَهٔ فَخَر اولیائی تو که گرفتی بکَف چنین جان را آمَدی تاکه جان فَدا سازی آمَدی تا ببینی سُلطان را صَدچو حاتَم گدای احسانَت کَرده ای شَرمگین تو احسان را زینَب دیگَر حُسینی یا خواهری توشَه خُراسان را عصمَت وعفَّت تومعصومه داده دَرس حَیات انسان را کَرده ای مَحو روی خود بانو تو سَراپای مُلک امکان را سَرفَراز اَز توشَهر قُم گردید شهرقُم نَه که شهر قُرآن را خسروی فَر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اَلا ای گُل باغ زَهرای اَطهَر توئی هَمچوزهراحَبیبهٔ داوَر توبانوی شَهرحجازی وباشَد مَقام تو بَرتَر زساره زهاجَر زقَدرومَقام توکَس نیست آگَه بغیراَزخدا وعلی و پَیَمبَر شده شَهرقُم اَزوجودت چوجَنَّت که اَزباغ خُلدبَرین است بهتَر دلَم مُرغ بام رَفیع تو گَشته زَنَد در هَوای توصُبح ومَساپَر اَبوها فداها تو راخوانده بابا زسوزدل وناله ودیدهٔ تَر مَزارَت بُوَدقبلهٔ اَهل دانش نگین شَرَف راتوئی هَمچوچَمبَر هَرآنکَس که شد زائر مَرقَد تو یَقیناً بُوَد زائر قَبر مادَر تودَریای رَحمَت توبَحرسَخائی توئی سَلسبیل وتوزَمزم توکوثَر تومَعنی آیات قُرآن ودینی شَب تار ما را تو ماه مُنَوَّر مَلائک بدَرگاه لُطفَت نشَستَند خَلائق بدریای جودَت شناوَر بزیرقَدَمهای زُواّر قَبرَت کندپَهن هَرلَحظه جبریل شَهپَر حَریم توبَرتَرزعَرش بَرین اسَت توئی عَرش رابهتَرین زیب وزیوَر حَریم بُلَندآسمانَت کند فَخر به خورشیدوماه به ناهیدواَختَر تَبارتووالا تَر ا‌ز هَرتَباری توئی دُختَرپاک زهرای اَطهَر د‌ریغا که اَزبعد چَندی جُدائی دلَت تَنگ شد تَنگ روی بَرادَر زشهرمَدینه بشوق زیارَت رَوانه شدی سمت وسوی بَرادَر اَزاین دَرد بایَد که شیعه بمیرَد که درشَهرغُربَت توجان دادی آخَر عَطای توگَردداَگرشامل ما شَوَدراحَت اَزغَم دلَم روز مَحشَر تودریائی وماهَمه قَطره هستیم توخورشیدی وماهَم ا‌زذ‌رهّ کمتَر توچون آفتابی که برمابتابی همه ذَره اّیم وتوئی ذَرهّ پَروَر خسروی فَر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دَرمدح حَضرَت فاطمهٔ مَعصومه علیها سلام وورودشان به قُم شُکر آنکس که به تو گوهَرایمان داده اَز سَرِ سُفرهٔ تان بَرهَمگان نان داده جامهٔ عَصمت وتقوا به تَنَت پوشانده به کَویر دل عُشاّق تو باران داده بی جهَت نیست که اَزعشق سخَن می گوییم عَشق گَنجی اَست که بَرهَر دل حیران داده ماگدایان دَرمَیکَدهٔ عشق توأیم که به ما مَنصَب دلدادگیّ تان داده لایَق وَصل نَبودیم وَلی او ما را فیض هَمسایگی حَضرَت سُلطان داده مازمَشهَد به هوای توبه قُم می آئیم فیض دیدار تورا اوبه گدایان داده قُم زفیض قَدَمَت رَشک اِرَم گَردیده نَفَسَت جان بتن مردم بی جان داده اَز اَبوها به فداهای پَدر فَهمیدَند چه مَقامی به توسَرحَلقَهٔ خوبان داده توخودَت هیچ که بَل لُطف خُدای اَزَلی به دَمِ زائرَت اعجاز فَراوان داده اَز زَمانی که تو قُم را مُتبَرّک کردی شَهرقُم را شَرَف جَنَتّ ورضوان داده قُم بنازَد بخودَش تابه قیامَت زیرا که خداوَند به او لَعل بَدَخشان داده حَرَم تو حَرَم خیل امامان باشَد حَق دَراینجا چقَدَرفَیض به مهمان داده تُربَت گُمشُدهٔ حَضرَت زَهرا اینجاست چقَدر نور به این خاک کَریمان داده آب زَمزَم شده جاری زحَریم تو مَگَر که به هَر زائر تو جُرعه ای اَزآن داده خسروی فَر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
«درمدح حَضرَت فاطمهٔ مَعصومه علیها سلام وورودشان به قُم» امشب دوباره مُرغَک دل پَر کشیده اَزجام عشق فاطمییّون سَر کشیده عَکس تورا روز اَزَل دَست خداوَند ای بانوی آئینه. بَر دَفتَر کشیده تو آمدی وشَهر قُم شَهرصَفا شد دَرپیش پای تومَلَک شَهپَرکشیده خیل مُحباّن تو هنگام وُرودَت وَقت عُبور ناقه اَت مَعبَر کشیده گُل زیرپایَت فَرش کردند مَردُم قُم دور وبَرَت را گوئیا سنگَر کشیده گَرچه بَسی رَنج ومَرارَت دیدی اَماّ کی اَزسَر تو بی هَوا مَعجَر کشیده ای کاش میدیدی که جَدَّت غَرق خون و دُشمَن چسان بَر حنجَرَش خَنجَر کشیده گَرچه نَدیدی تو بَرادَر را وَلیکَن دانی چه رَنجی زینَب مُضطَرکشیده اَزخیزَران بایَد بپُرسی که چه زَجری رأس بُریده بین طَشت زَر کشیده 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تو را آورده ام این جا که مهمان خودم باشی شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی فراقت گر چه نابینام کرده باز می ارزد که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی پدر نزدیک بود امشب کنیز خانه ای باشم به تو حق می دهم پاره گریبان خودم باشی اگر چه عمه دل تنگ است اما عمه هم راضی ست که تو این چند ساعت را به دامان خودم باشی از این پنجاه سال تو سه سالش قسمت ما شد یک امشب را نمی خواهی پدر جان خودم باشی سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی سرت را وقت قرآن خواندنت بر طشت کوبیدند تو باید بعد از این قاری قرآن خودم باشی کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کرد؟ فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی اگر چه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است تقلا می کنم یک بوسه مهمان خودم باشی 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نمک   پرورده   خوان  حسینم نشان  لطف  و احسان  حسینم الیم بوش روسیه باچشم گریان یر  اوسته من نوا خوان حسینم حسین بیرشاهیدورشاهلارگداسی یر  اوسته   وار   حریم با صفاسی گدالر     بوش   قیتمز    درگهیندن ایدر   حاجت    روا  زهرا   بالاسی گله      دردیله      هرکس    آستانه دیسه    دردون   حسینه      صادقانه یقینیم    وار بو  یردن  بوش قیتمز ایدر  حاجت     روا     مولا    روانه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
╔═ೋ✿࿐ ✋🏻سلام امام زمان اللّٰهـمَ ڪُـڹ لـولیـڪَ الحُجَّـــة بـْـن الـحَسڹ صلواٰتڪ علیہِ و علےٰ آبائٖہ فےٖ هذہ السّاعة وَ فـےٖ ڪُلّ ســٰاعة ولیّاً وحافــظاً و قائــداً ًوَ ناصِــراً وَ دَلیــلـاً وَ عَیــناً حتـے تُســڪِنہُ أرضَـڪ طوْعـــاً و تُمتِّـــعَہُ فیٖـــھٰا طویــلـٰا . .
آستان  بوس  حریم  حرم  عباسم سائلم  چشم  به  راه  کرم  عباسم مادرم زاده مرا تا که غلامش باشم نوکرم  بسته  به  زیر  علم  عباسم آبرو   داده  مرا  شهرت   مردانه او زین سبب گشته دلم واله دیوانه او لذت نوکریش راندهم  من به جنان صدبهشتست مراعطرحرم خانه او عاشقم تاکه شوم زائر بین الحرمین ازدل هرگزنرود خاطر بین الحرمین تربتش مهر نمازم  حرمش قبله  دل مستمستانه شدم شاعربین الحرمین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
عاجزم درماندیم درمانه گلدیم یاحسین کوی عشقینده اولوب دیوانه گلدیم یاحسین آگهم قومان قاپوندان سایلی ای شاه دین آدوی یازدیم دله سوزانه گلدیم یاحسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
❤️شدم غلام اهل بیت❤️ به لطف  خالق  جهان شدم  غلام  اهلبیت زدم به  سینه  این  نشان  شدم غلام اهلبیت درون  روضه  هایشان  بداد شیر  مادرم نمود   نذر     آستان   شدم   غلام اهلبیت مرا  به  ذکر   یا  حسین  پدر  نموده  آشنا صدا   زدم   از  عمق جان شدم‌غلام اهلبیت به  عالمی  نمیدهم   من  این مقام  خویش را که  قیمتش    بود  گران  شدم غلام  اهلبیت در  آستان  اهل  بیت    بود  صفای  دیگری صفا گرفت جسم وجان شدم غلام اهلبیت ز بهر   لطف  بی   کران   شدم  غلام اهلبیت من از  حسین    فاطمه   گرفتم  آبروی خود نمود    لطف  بی   کران   شدم غلام اهلبیت 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من درختى خشك و بى بارم كه پايش آب نيست آسمانم گرچه در شبهاى من مهتاب نيست دوستت دارم ولى از ترس پنهان مى كنم تازگيها عاشقى در بين مردم باب نيست كاش يك شب باز مهمانم شوى، باور كنم اين كه مى بينم تويى ليلاى زيبا، خواب نيست مثل فرهادم ولى من تيشه بر دل مى زنم خوب مى دانم كه او اندازه ام بى تاب نيست عاقبت يك روز من هم دل به دريا مى زنم در مرامِ پاكبازان ترسِ از سيلاب نيست 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
سیاهی بود و ایمان در دل ظلمت عصا می زد جهالت راهبر می شد خودش را نور جا می زد نمی بارید غیر از غم،نمی رویید غیر از یأس گل ریحانه در گور حماقت دست و پا می زد زمین تا مرز عصیان رفته بود از جرم آدم ها زمان در خواب بود و فتنه ناقوس عزا می زد خدا از سنگ بود و داشت شیطان در دل دنیا به شادی دست در خلق هزاران ماجرا می زد برای ختم این کابوس جانفرسای مرد افکن زمین دست توسل رو به درگاه خدا می زد خدا آورد ابراهیم را در هیبتی دیگر نسیم نور و رحمت را برای امتی دیگر زمین خوردند بتها با قدومش تا جهان فهمید زمین افتادن بتهاست دست قدرتی دیگر زبان پادشاهان لال شد کسری ترک برداشت به سردی رفت آتشگاه و رو شد آیتی دیگر خدا در عرش با خود داشت احمد را ولی بخشید به دنیا بهترینش را که باشد رحمتی دیگر بساط ظلم را برچید و شیطان غرق ماتم شد محمد آمد و آورد با خود دولتی دیگر رسول دین رحمت شد جهان غرق سعادت شد به ما بخشید با قرآن و عترت شوکتی دیگر زمین جای قشنگی شد برای زندگی وقتی که او با آل خود بخشید بر آن قیمتی دیگر 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خوبِ من، موعدِ آن قول و قرارت نرسید طعنه زد باد، بهار آمد و یارت نرسید بر دلم مانده هیاهوی شکوفا شدنت چه کنم؟ دیر شد و فصل انارت نرسید نشد از زمزمه ی رود به دریا برسم دلِ آواره ترینم به دیارت نرسید آفتابِ لبِ بام آمده را چلچله گفت: عطر شوق از نفس باد بهارت نرسید قرن ها می گذرد ای به فدایت جانم خبری از سفر دامنه دارت نرسید سخت باشد که بگویند همه مردم شهر شهریارت، گلِ خورشید تبارت نرسید.. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
دارم هیاهو می شوم نام تو را هردم جامانده روی سینه ی من رد پای غم هر کس نصیبی می برد از زندگی اما حال مرا دنیای بی تو می زند بر هم دردی که من از دوری تو می کشم امروز چیزی ندارد کمتر از آوارگی در بم عمری میان قحط سالی های احساست جاری شده از چشم هایم چشمه ی زمزم من می روم با خاطری آشفته از اینجا گم می شوم در چاله های زندگی کم کم من می روم با خاطری آشفته می بینی جا مانده از من رد پای آدمی مبهم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بوی بهشت می شنوم از صدای تو نازکتر از گُل است گُلِ گونه های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل، نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه ی خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگی ام شانه های تو در خاک هم دلم به هوای تو می تپد چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو همبازیان خواب تو خیل فرشتگان آواز آسمانیشان لای لای تو بگذار با تو عالم خود را عوض کنم: یک لحظه تو به جای من و من به جای تو این حال و عالمی که تو داری، برای من دار و ندار و جان و دل من برای تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
می دود امشب خیالت، کوچه کوچه در سرم می پرد خواب از سر غمنامه های دفترم خیز بر می دارد از قلبم تپش های بهار می شود برگشتنِ پروانه هایت باورم دانه بر می چیند از ایوان، پرستویی رها غرق باران می شود، در سایه ات بال و پرم روی پرچین سحر گل می کنی از راه دور با تو لبریز از بهاران می شود سرتاسرم عاقبت روزیِ جانم می شوی آرام جان! لحظه ای که می رود جان از تن و از پیکرم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7