#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
_اُخرُجْ اِلَی العِراق_ که هرگز قرار نیست
اینجا کنار حادثه غمپروری کنم
_اُخرُجْ اِلَی العِراق_ قرار است با سرم
تا روزگار میگذرد سروری کنم
_اُخرُجْ اِلَی العِراق_ به من وحی میشود
مبعوث این رسالت بی انتها منم
اعجاز من سریست که قرآن میآورد
باید به نیزه باشم و پیغمبری کنم
فرعونتر از همیشه جهان پُر شد از یزید
معروفهای جامعه از جنس منکرند
موسیتر از همیشه برانگیخته مرا
باید به نیلِ خون همه را رهبری کنم
وقت اَدای دِین خدایم رسیده است
هفتاد و دو امانت او مانده پیش من
مرگی چُنان میانهی گودالم آرزوست
باید که دست و پا بزنم دلبری کنم
اصلاح کار امّت از این حرفها گذشت
اینک اُحد مقابل من قد کشیده است
حالا که ذوالفقار پدر مانده دست من
باید دوباره در اُحدش حیدری کنم
حجْ ناتمام مانده طوافی که ناقص است
دارد مسیر قبله عوض میشود ولی
کافیست با مکعّب ششگوش کربلا
در کعبهی فنا شده احیاگری کنم
بادی وزید و گرد نفاقی بلند شد خورشید را سقیفهای از آسمان گرفت
بر نیزهی خطابه رها میکنم سری
تا از غدیر گم شده یادآوری کنم
_اُخرُجْ اِلَی العِراق_ که من خواب دیدهام
اینبارهم خلیل به قربانی آمده است
ذبجی عظیم منتظرم مانده، لازم است
از امر وحیآمده فرمانبری کنم
✍ #محسن_ناصحی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
حاجیان را گفت: آن جا کعبه عریان میشود
در طواف کعبه آن جا جسمتان جان میشود
حج منم، چشمانتان را وا کنید ای حاجیان
کعبه بی من از شما مردم گریزان میشود
استطاعت هر که دارد میشود ملحق به من
هر که نامرد است پشت کعبه پنهان میشود
حاجیان را گفت: بی من حجّ ندارد حرمتی
کعبه بی من از شما مردم! گریزان میشود
گفت: در ذی الحجۀ امسال شوری دیگر است
گفت: در ماه محرّم عید قربان میشود
آمد و در کربلا با آشنایان خیمه زد
گفت با یاران که: فردا ظهر، طوفان میشود
گفت با یاران که: فردا خطبۀ ناخواندهای
گرم از نهج البلاغه باز عنوان میشود
خطبه خواهد خواند فردا خواهرم بی ذوالفقار
گفت: فردا کاخ ظلم از ریشه ویران میشود
آمد و افتاد چشم حُر به چشم روشنش
مشکل حر با نگاهی گرم، آسان میشود
خیمه را خاموش کرد و گفت با یاران خویش:
ظهر فردا هرکه با من هست، قربان میشود
«هرکه خواهد گو بمان و هرکه خواهد گو برو»
میرود هر کس از این خیمه، پشیمان میشود
دوستان را گفت: فردا کربلا نورانی است
گفت: فردا با شما این جا چراغان میشود
روز خلقت را شما تفسیر دیگر میکنید
گفت: فردا محشر کبری نمایان میشود
حجّ امسالین حدیثی تازهتر آورده است:
عید قربان شما، شام غریبان میشود
گفت: وقت «استلام» دست عباس علیست
گفت: فردا زمزمِ خورشید، جوشان میشود
آمد و در کربلا حج را نمایش داد و رفت
آن نمایش همچنان بی پرده اکران میشود!
✍ #مرتضی_امیری_اسفندقه
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_خدا
برای #حاجیان_بیت_الله_الحرام
#حج #مکه_مکرمه
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
لبیک که در دل عرفات است و منایم
لبیک که از خویش نمودند جدایم
لبیک که سر تا به قدم محو خدایم
لبیک که امروز ندانم به کجایم
پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم
گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم
آن وادی سوزنده که دل راهسپارش
پیداست دو صد باغ گل از هر سر خارش
دارند همه رنگ خدایی ز غبارش
هرکس به زبانی شده همصحبت یارش
قومی به مناجات و گروهی به دعایند
از خویش سفر کرده در آغوش خدایند
این جا عرفات است و یا روح من آنجاست
دل هم شده آتشکده، هم دیده دو دریاست
پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست
این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست
این سوز حسین است که خود بحر نجات است
میسوزد و مشغول دعای عرفات است
دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود
ما غافل و در وادی مشعر خبری بود
در محفل حجاج صفای دگری بود
اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود
هر سوختهدل تا به سحر تاب و تبی داشت
اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت
ای مشعریان! دوش به مشعر که رسیدید
آیا اثر از گمشدۀ شیعه ندیدید؟
آیا دل شب نالۀ مهدی نشنیدید؟
آیا ز گلستان رخش لاله نچیدید؟
آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود
دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود
امروز به هر خیمه بگردید و بجویید
گرد گنه از آینۀ دیده بشویید
در داخل هر خیمه بگردید و بجویید
یابن الحسن از سوز دل خسته بگویید
شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید
از یار بخواهید رخ یار ببینید
::
امروز که حجاج به صحرای منایند
از خویش جدایند و در آغوش خدایند
لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند
در ذکر خدا با نفس روحْ فزایند
کردند پر از زمزمه و ناله مِنی را
یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را
این قافله از عشق به جان سلسله دارند
این قافله با قافلهها فاصله دارند
این قافله جا در دل هر قافله دارند
این قافله تا مسلخ خون هروله دارند
این قافله تا کعبۀ جان خانه به دوشند
از خون گلو جامۀ احرام بپوشند
هفتاد و دو حاجی همه با رنگ خدایی
از مکه برون گشته شده کرب و بلایی
از پیر و جوان در ره معشوق فدایی
جسم و سرشان کرده زهم میل جدایی
اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش
پیداست شهادت ز سفیدی گلویش
خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت
ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت
از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت
گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت
ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت؟
از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت
ای اهل مِنی کعبه پر از نور و صفا بود
دیروز حسین بن علی بین شما بود
سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود
از روز ازل کعبۀ او کرب و بلا بود
امروز به هجرش همه گریان بنشینید
فردا سر او را به سر نیزه ببینید
در مکّه بپرسید ز زنهای مدینه
زینب به کجا رفت؟ کجا رفت سکینه
کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه
کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه
ای دخترکان یکسره با شیون و ناله
خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله
زین قافله روزی به مدینه خبر آید
از کرب و بلا زینب خونین جگر آید
با آتش هفتاد و دو داغ از سفر آید
از منبر و محراب نبی ناله برآید
تا حشر از این شعله بلرزد دل میثم
تنها نه دل میثم، جان همه عالم
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
از حریم کعبه آهنگ سفر داریم ما
مقصدی بالاتر از این در نظر داریم ما
میرویم از کعبه سوی کربلای پُر بلا
اینچنین حُکم از خدای دادگر داریم ما...
از برِ قبر پیمبر گرچه هجرت کردهایم
گوش جان بر گفتۀ خیرالبشر داریم ما
چون خدا خواهد ببیند جسم ما را غرق خون
نِی ز مرگ اندیشه، نِی خوف از خطر داریم ما
دینِ حق گر جُز به قتل ما نگردد جاودان
از سنان و تیغ و پیکان کِی حَذَر داریم ما
تا کنیم اتمام، حجّ ناتمام خویش را
از ازل شورِ شهادت را به سر داریم ما...
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
آن روزهای خوب کنار حبیب بود
این روزهای آخر عمرش غریب بود
از آن جماعتی که به پابوسش آمدند
یک تن نمانده بود، خدایا عجیب بود
در روضهاش برای علی گریه میکنم
در مرکز خلافت مولا غریب بود
مضطر شد آنقَدَر که به دیوار سر گذاشت
“آقا میا”ی او دم اَمَّن یُجیب بود
گاهی زنان غیورتر از مرد میشوند
چون طوعهای که بین لئيمان نجیب بود
سر روی بام و تن پی مرکب به کوچهها
این هم حکایتی ز فراز و نشیب بود
دیدند روی خاک، سری غلط میخورد
این اولین سر است که خَدُّالتَّريب بود..
✍ #سیدمیلاد_حسنی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای #حاجیان_بیت_الله_الحرام؛ #مکه_مکرمه؛ #حج؛ #خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
کعبه، ای بیت خداوند جلیل
ای به سنگت، اثر پای خلیل
کعبه، ای خانهی امّید همه
کعبه، ای مرکز توحید همه
کعبه، ای محفل انوار خدا
کعبه، ای زادگه شیر خدا
کعبه، ای شاهد غمهای حسین
کعبه، ای جای قدمهای حسین
کعبه، ای قبلهگه اهل نیاز
کعبه، ای بُرده به تو خلق، نماز
من و لطفِ احدِ سرمد تو
احترام حجرالاسود تو
همه با دیدن تو بی تابند
همه از زمزم تو سیرابند
ای خدا داده تو را قدر و جلال
ای به بام تو اذان گفته بلال
تو همه هستِ خلیل اللّهی
هنرِ دست خلیل اللّهی
بیت رحمان و رحیمی، کعبه
صاحب حجر و حطیمی، کعبه
پردهات بافته از رشتهی دل
خود تویی عضو جدا گشتهی دل
کعبه! من بر تو پناه آوردم
کاهم و کوه گناه آوردم
گر چه بیچارهام و روسیهم
نگهم کن، نگهم کن، نگهم
گر چه یک عمر خلاف آوردم
در مَطاف تو طواف آوردم
::
کاش تا دور تو میگردیدم
مهدی فاطمه را میدیدم
در طواف تو شدم پابستش
تا که یک بوسه زنم بر دستش
نام او آمده نُقل دهنم
منم و نالهی یابن الحسنم
::
کعبه کی از تو جدا گشت حسین
محو در ذات خدا گشت حسین
کاش جانم رسد از غصّه به لب
کعبه کی از تو جدا شد زینب
دور تو باغ گل یاسی بود
اکبر و قاسم و عبّاسی بود
کعبه مهمان تو یک مادر بود
کودکی داشت، علی اصغر بود
کعبه از سوز درون داد بزن
گریه کن ناله و فریاد بزن
میهمان تو بیابانی شد
حاجی فاطمه قربانی شد
در منای اَحَدِ دادگرش
سر جدا شد عوض موی سرش
شاخهی یاس جدا شد، کعبه
دست عبّاس جدا شد، کعبه
کعبهی او پسر فاطمه بود
حج عبّاس تو در علقمه بود
زخم بر برگ گل یاس زدند
تیر بر دیدهی عبّاسِ زدند
چهره از اشک بشویم کعبه
از حسین تو بگویم کعبه
یوسف فاطمه را سنگ زدند
گرگها بر تن او چنگ زدند
چون بریدند سر از پیکر او
کرد با گریه نگه مادر او
کعبه، مرهون حسین است حسین
زنده از خون حسین است حسین
"میثم" از بیت خدا داد سلام
به حسین و حرمش باد سلام
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سخنان قابل توجّه حجةالاسلام جواد محمدزمانی(رئیس انجمن شاعران آئینی کشور) در مورد کاندیدای اصلح:
🔹برای اهل تدبر و دقت و معنا مکفیست!
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
حاجـیـان حـج خـون، دست الهی یارتان
حیف! آخر مکه شد محروم از دیدارتان
سعیتان از مکه تا صحرای خونین بلا
طوفتان در خون تپیدن حجتان ایثارتان
حجتان مقبول بادا سعیتان مشکـور باد
وعــدۀ دیــدارتـان بـا خــالــق دادارتـان
حـلّۀ احـرامتان خـون گـلـوتـان میشود
خونتان تا صبح محشر آبروتان میشود
در مسیر حجِ خون چون یاد پیغمبر کنید
اشک ریـزید و تماشای عـلیاکـبر کـنید
آبــرو داریـــد امــا بــاز کــســب آبــرو
در حضور یار از خون علیاصغر کنید
حاجیان خود در منا سر میتراشند و شما
موی خود رنگین زخون سازید و ترک سر کنید
پای بفشارید ای اصحاب و انصار حسین
بوسـه برداریـد از دست عـلمدار حسین
ای همای بخت، حسرت برده بر اقبالتان
خوش برون رفتید از مکه خوشا بر حالتان
زخم شمشیر است فردا مرحم زخم شما
مـقـتـل خـون است تنها کعـبـۀ آمـالتـان
اشک خـتم الانـبـیـا سازد شما را بـدرقه
فـاطـمـه در کـربـلا آیـد به استـقـبـالتان
خـاک گـردد خـلعـت انـدام عـریـان شما
بحر نـوشد آب از لبهای عـطشان شما
از حسین امشب سفر کردید با هم تا حسین
هر نفس در قلبتان گردیده ذکر یاحسین
تا به خون خویشتن گیرید در این حج وضو
راه بسپارید ای چابکسواران با حسین
در مسیر کعبۀ خون ذکرتان باشد همین
واحـسیـنـا واحـسیـنا واحـسینـا واحـسین
روز را از دود آه خویش همچون شب کنید
لحظهلحظه گریـه بـر تنهایی زینب کنید
ای زمین کربلا! بر آل عصمت یار باش
میهمان، رو از حجاز آورده مهماندار باش
بر عزیز فاطمه آغوش جان را بـاز کن
مهربان با خـانـدان احـمـد مـخـتـار باش
خارهایت را ز پای لالهها بیـرون بکش
عصر عاشورا بر آن غم دیده گان غمخوار باش
بـر تـن بـیتــاب اولاد پـیــمـبــر تـاب ده
از سرشک چشم «میثم» تشنگان را آب ده
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥علیرضازاکانی در میزگرد فرهنگی صداوسیما: ما در مترو حجاببان نداریم. اینها نیروهای کاملا مردمی هستند که کار ایجابی میکنند و ما از آنها حمایت میکنیم.
🔹در ۷۰ ایستگاه مترو کار ایجابی مردمی درباره حجاب انجام دادیم و از فعالیتهای مردمی حمایت کردیم.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
کـعـبـه محـروم شد ز دیـدارت
یـابـن زهـرا خــدا نـگـهـدارت
کـربـلا مـیروی و یـا کـوفـه؟
یا به شام اوفـتد سر و کـارت؟
چه شود ای امام جـود و کـرم
یک نگـاه دگـر کـنـی به حـرم
ای ز جـام بـلا شـده سـرمست
دست و دل شسته از هرآنچه که هست
چه شتابان رَوی به دیدنِ دوست
جای گل سر گرفتهای سر دست
از حـریـمت بـرون شدی مولا
عـازم حـج خــون شـدی مـولا
هـشـتِ ذیـحـجّـه مـردم عــالـم
هـمـه رو آورنـد ســوی حــرم
تـو دل شب ز بـیـت امـن خـدا
سر به صحرا نهی قدم به قـدم
کعـبه تا صبح ناله سر میکرد
پـســر فـاطـمـه مــرو بـرگـرد
کعبه با سوز و اشک و ناله و آه
بر نمیدارد از تـو چـشم نگـاه
سفر تیر و نیزه و عطش است
طفل شش ماهه را مبـر همراه
از سـفـیـدی حنجـرش پیداست
این پسر ذبـح سیـدالـشهـداست
نـظـری کـن به غـنـچـۀ یاست
ثــمــر ســرخ بـاغ احـسـاسـت
اصغـرت را بـگــیـر از مـادر
بـسـپـارش بـه دسـت عـبـاست
چون صدایت زنـد جـوابش ده
از سـرشـک دو دیـده آبـش ده
نالـهای بـر لـب سـلالۀ تـوست
کـه شبـیـه صـدای نالـۀ توست
ساربـان را بگـو کـه تنـد مرو
آخر این کودک سه سالۀ توست
قــدری آرام، ای هُـدیخـوانان!
کـمی آهـستـه، ای شـتـربـانـان!
ناقـههـا ذکر یـا حـسین بـه لب
کـوههـا نـالـه مـیزنـنـد امشب
نخلها خـم شدند و میگـویـنـد
الـسـلام عــلـیـک یــا زیــنــب
غم مخور ای فدای چشم ترت!
هـیجـده محـرمـنـد دور سـرت
کاش خورشید واژگـون میشد
از تن کعـبه جان برون میشد
کــاش از اشـک دیـدۀ حـجّـاج
آب زمـزم تـمـام خـون مـیشد
کـعـبـه سـاکـت مـبـاش واویـلا
گــریـه کـن بـهـر لالــۀ لــیــلا
ای سکینـه دگر چه غم داری؟
اشک از دیدگان مکـن جـاری
که محوّل شدهست بر عـباس
مشـک سـقـایــی و عـلـمـداری
بر سماعـش دو دست بـالا کن
هر چه دانـی دعـا به سـقـا کن
نالــه دیگــر بـهسـر نمـیگردد
این شبِ غـم، سحـر نمیگردد
این مسافر که دل به همره اوست
مـیرود، لـیـک بـرنمـیگـردد
عـالمـی گـشتـه محـو اجـلالش
چـشم «میثم» بوَد به دنبـالـش
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
اى مُحرمان مَحرم! بار سفر ببدید
احرام حجّ خونین بار دگر ببندید
من خود خلیل عشق و چاووش کربلایم
چاووش کربلا را بار سفر ببندید
عشق خداى خوانَد ما را به حجّ برتر
دامان عشقبازى نک بر کمر ببندید
ما را رضاى جانان، اصل است و غیر از این فرع
از آنچه او نخواهد، باید نظر ببندید
بر پردههاى محمل، آیات خون نویسید
بر گردن شترها زنگ خطر ببندید
در حجرههاى جنّت ماییم و وصل حوران
از حِجر، دل بگیرید؛ چشم از حَجَر ببندید
هر کس شهید باشد، جاوید زنده باشد
با پنجهی شهادت بر مرگ در ببندید
در پیش تیغ و پیکان، جان را به کف بگیرید
وز سوز تشنهکامى، دل در شرر ببندید
بر موج آب دریا داغ عطش گذارید
وز داغ نوجوانان زخم جگر ببندید
اى دختران معصوم! دل از پدر ببرّید
وى مادران مظلوم! چشم از پسر ببندید
عبّاس و اکبر من! بر گرد خواهر من
بر هر که جز محارم، راه نظر ببندید
تقدیر ما «مؤیّد»! باشد چو در شهادت
هرگز نمیتوانید دست قدر ببندید
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
از مکه خبر آمده داغ است خـبرها
بـایـد بـرسـانـند پـدرهـا به پـسـرهـا
از مـکـه خبر آمده از رکن یـمـانی
نزدیک اذان ناله بلند است سحـرها
داغ است خـبرها، نکـند بـاد مخالف
در شهر بـپیچـد بزند شعله به درها
نزدیک سحر قافلهای رد شد از اینجا
مانـدیـم دوبـاره من و امـا و اگـرها
بایـد بـروم زود خـودم را بـرسـانـم
حتی شده حتی شده از کوه و کمرها
از مکه خبر رفته رسیدهست به کوفه
حالا همه با خیرهسری خیره به سرها
بر خاک عزیزیست ولی پیرهنش را
سر بسته بـگـویند پـسـرها به پدرها
برخاک عزیزیست و در راه عزیزیست
خود را برسانید که داغ است خبرها
✍ #حسن_بیاتانی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حمایت تمام قد حاج آقا نظافت از #دکتر_قالیباف در جمع طرفداران #دکتر_جلیلی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
مانند گردنبند دورِ گردن دختر
مرگ اين چنين زيباست، از اين نيز زيباتر
مشتاق ديدار است چون يعقوب بر يوسف
مشتاق ديدار است چون زهرا به پيغمبر
در عالم رؤیا چه میبیند؟ سری بر نی
پشت سرش بر نی سری دیگر... سری دیگر...
با زخم، درد تازهاش را میدهد تسکین
با خون، لباس کهنهاش را میکند زیور
در کوفه جمع یک نفر هم با خودش سخت است
در حیرتم از هم نمیپاشد چرا لشکر!...
انگشت مولا راه دوزخ را نشان دادهست
افسوس کوفیها چه میبینند؟ انگشتر!
قرآنشان را بعد از این هیچ اعتباری نیست
حالا که پاشیدهست از هم سورۀ کوثر...
✍ #محمدحسین_ملکیان
*امام حسین(علیهالسلام) هنگام خروج از مکه:
«مرگ همچون گردنبند بر گردن دختران جوان کشیده و بسته شده است و من به دیدار نیاکان خود مشتاقم آنچنان که یعقوب به دیدار یوسف اشتیاق داشت».
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
از کعبه رو به کرببلا میکند حسین
وآنجا دوباره کعبه بنا میکند حسین
گر ساخته است خانهاى از سنگ و گل، خلیل
آن جا بنا ز خون خدا میکند حسین
روزى که حاجیان به حرم روى مینهند
پشت از حریم کعبه چرا میکند؟ حسین
آن حجّ ناتمام که بر عمره شد بدل
کاتمام آن به دشت بلا میکند حسین
آنجا وقوف در عرفات ار نکرده است
فریاد معرفت همه جا میکند حسین
آنجا اگر که فرصت قربانیاش نبود
اینجا هر آن چه هست، فدا میکند حسین
آنجا که سعى بین صفا در دویدن است
این جا به قتلگاه، صفا میکند حسین
آنجا حنا حرام بُوَد بهر حاجیان
اینجا ز خون خویش حنا میکند حسین
وقتى به خیمهگاه رود از پى وداع
اینجا دوباره حجّ نسا میکند حسین
بعد از هزار سال به همراه حاجیان
هر سال رو به سوى منا میکند حسین
از چار سوى کعبه ز گلدستهها هنوز
هر صبح و ظهر و شام ندا میکند حسین
بشنو دعاىِ در عرفاتش که بنگرى
با سوز دل هنوز دعا میکند حسین
سر داده است و حکم شفاعت گرفته است
بر وعدهاى که داده، وفا میکند حسین
در اوج منزلت که «مؤیّد»! از آن اوست
گاهى نگاه سوى گدا میکند حسین
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥رهبر انقلاب: آقای قالیباف جزء مدیران پرکار و لایق کشور هستند.
🔹قالیباف: من همیشه خودم را سرباز آقا میدانم.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
برای #حاجیان_بیت_الله_الحرام؛ #مکه_مکرمه؛ #حج؛ #خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
کعبه، ای بیت خداوند جلیل
ای به سنگت، اثر پای خلیل
کعبه، ای خانهی امّید همه
کعبه، ای مرکز توحید همه
کعبه، ای محفل انوار خدا
کعبه، ای زادگه شیر خدا
کعبه، ای شاهد غمهای حسین
کعبه، ای جای قدمهای حسین
کعبه، ای قبلهگه اهل نیاز
کعبه، ای بُرده به تو خلق، نماز
من و لطفِ احدِ سرمد تو
احترام حجرالاسود تو
همه با دیدن تو بی تابند
همه از زمزم تو سیرابند
ای خدا داده تو را قدر و جلال
ای به بام تو اذان گفته بلال
تو همه هستِ خلیل اللّهی
هنرِ دست خلیل اللّهی
بیت رحمان و رحیمی، کعبه
صاحب حجر و حطیمی، کعبه
پردهات بافته از رشتهی دل
خود تویی عضو جدا گشتهی دل
کعبه! من بر تو پناه آوردم
کاهم و کوه گناه آوردم
گر چه بیچارهام و روسیهم
نگهم کن، نگهم کن، نگهم
گر چه یک عمر خلاف آوردم
در مَطاف تو طواف آوردم
::
کاش تا دور تو میگردیدم
مهدی فاطمه را میدیدم
در طواف تو شدم پابستش
تا که یک بوسه زنم بر دستش
نام او آمده نُقل دهنم
منم و نالهی یابن الحسنم
::
کعبه کی از تو جدا گشت حسین
محو در ذات خدا گشت حسین
کاش جانم رسد از غصّه به لب
کعبه کی از تو جدا شد زینب
دور تو باغ گل یاسی بود
اکبر و قاسم و عبّاسی بود
کعبه مهمان تو یک مادر بود
کودکی داشت، علی اصغر بود
کعبه از سوز درون داد بزن
گریه کن ناله و فریاد بزن
میهمان تو بیابانی شد
حاجی فاطمه قربانی شد
در منای اَحَدِ دادگرش
سر جدا شد عوض موی سرش
شاخهی یاس جدا شد، کعبه
دست عبّاس جدا شد، کعبه
کعبهی او پسر فاطمه بود
حج عبّاس تو در علقمه بود
زخم بر برگ گل یاس زدند
تیر بر دیدهی عبّاسِ زدند
چهره از اشک بشویم کعبه
از حسین تو بگویم کعبه
یوسف فاطمه را سنگ زدند
گرگها بر تن او چنگ زدند
چون بریدند سر از پیکر او
کرد با گریه نگه مادر او
کعبه، مرهون حسین است حسین
زنده از خون حسین است حسین
"میثم" از بیت خدا داد سلام
به حسین و حرمش باد سلام
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
حاجـیـان حـج خـون، دست الهی یارتان
حیف! آخر مکه شد محروم از دیدارتان
سعیتان از مکه تا صحرای خونین بلا
طوفتان در خون تپیدن حجتان ایثارتان
حجتان مقبول بادا سعیتان مشکـور باد
وعــدۀ دیــدارتـان بـا خــالــق دادارتـان
حـلّۀ احـرامتان خـون گـلـوتـان میشود
خونتان تا صبح محشر آبروتان میشود
در مسیر حجِ خون چون یاد پیغمبر کنید
اشک ریـزید و تماشای عـلیاکـبر کـنید
آبــرو داریـــد امــا بــاز کــســب آبــرو
در حضور یار از خون علیاصغر کنید
حاجیان خود در منا سر میتراشند و شما
موی خود رنگین زخون سازید و ترک سر کنید
پای بفشارید ای اصحاب و انصار حسین
بوسـه برداریـد از دست عـلمدار حسین
ای همای بخت، حسرت برده بر اقبالتان
خوش برون رفتید از مکه خوشا بر حالتان
زخم شمشیر است فردا مرحم زخم شما
مـقـتـل خـون است تنها کعـبـۀ آمـالتـان
اشک خـتم الانـبـیـا سازد شما را بـدرقه
فـاطـمـه در کـربـلا آیـد به استـقـبـالتان
خـاک گـردد خـلعـت انـدام عـریـان شما
بحر نـوشد آب از لبهای عـطشان شما
از حسین امشب سفر کردید با هم تا حسین
هر نفس در قلبتان گردیده ذکر یاحسین
تا به خون خویشتن گیرید در این حج وضو
راه بسپارید ای چابکسواران با حسین
در مسیر کعبۀ خون ذکرتان باشد همین
واحـسیـنـا واحـسیـنا واحـسینـا واحـسین
روز را از دود آه خویش همچون شب کنید
لحظهلحظه گریـه بـر تنهایی زینب کنید
ای زمین کربلا! بر آل عصمت یار باش
میهمان، رو از حجاز آورده مهماندار باش
بر عزیز فاطمه آغوش جان را بـاز کن
مهربان با خـانـدان احـمـد مـخـتـار باش
خارهایت را ز پای لالهها بیـرون بکش
عصر عاشورا بر آن غم دیده گان غمخوار باش
بـر تـن بـیتــاب اولاد پـیــمـبــر تـاب ده
از سرشک چشم «میثم» تشنگان را آب ده
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
آن روزهای خوب کنار حبیب بود
این روزهای آخر عمرش غریب بود
از آن جماعتی که به پابوسش آمدند
یک تن نمانده بود، خدایا عجیب بود
در روضهاش برای علی گریه میکنم
در مرکز خلافت مولا غریب بود
مضطر شد آنقَدَر که به دیوار سر گذاشت
“آقا میا”ی او دم اَمَّن یُجیب بود
گاهی زنان غیورتر از مرد میشوند
چون طوعهای که بین لئيمان نجیب بود
سر روی بام و تن پی مرکب به کوچهها
این هم حکایتی ز فراز و نشیب بود
دیدند روی خاک، سری غلط میخورد
این اولین سر است که خَدُّالتَّريب بود..
✍ #سیدمیلاد_حسنی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
از مکه خبر آمده داغ است خـبرها
بـایـد بـرسـانـند پـدرهـا به پـسـرهـا
از مـکـه خبر آمده از رکن یـمـانی
نزدیک اذان ناله بلند است سحـرها
داغ است خـبرها، نکـند بـاد مخالف
در شهر بـپیچـد بزند شعله به درها
نزدیک سحر قافلهای رد شد از اینجا
مانـدیـم دوبـاره من و امـا و اگـرها
بایـد بـروم زود خـودم را بـرسـانـم
حتی شده حتی شده از کوه و کمرها
از مکه خبر رفته رسیدهست به کوفه
حالا همه با خیرهسری خیره به سرها
بر خاک عزیزیست ولی پیرهنش را
سر بسته بـگـویند پـسـرها به پدرها
برخاک عزیزیست و در راه عزیزیست
خود را برسانید که داغ است خبرها
✍ #حسن_بیاتانی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#خروج_کاروان_سیدالشهدا_ع_از_مکه_به_سوی_کربلا
کـعـبـه محـروم شد ز دیـدارت
یـابـن زهـرا خــدا نـگـهـدارت
کـربـلا مـیروی و یـا کـوفـه؟
یا به شام اوفـتد سر و کـارت؟
چه شود ای امام جـود و کـرم
یک نگـاه دگـر کـنـی به حـرم
ای ز جـام بـلا شـده سـرمست
دست و دل شسته از هرآنچه که هست
چه شتابان رَوی به دیدنِ دوست
جای گل سر گرفتهای سر دست
از حـریـمت بـرون شدی مولا
عـازم حـج خــون شـدی مـولا
هـشـتِ ذیـحـجّـه مـردم عــالـم
هـمـه رو آورنـد ســوی حــرم
تـو دل شب ز بـیـت امـن خـدا
سر به صحرا نهی قدم به قـدم
کعـبه تا صبح ناله سر میکرد
پـســر فـاطـمـه مــرو بـرگـرد
کعبه با سوز و اشک و ناله و آه
بر نمیدارد از تـو چـشم نگـاه
سفر تیر و نیزه و عطش است
طفل شش ماهه را مبـر همراه
از سـفـیـدی حنجـرش پیداست
این پسر ذبـح سیـدالـشهـداست
نـظـری کـن به غـنـچـۀ یاست
ثــمــر ســرخ بـاغ احـسـاسـت
اصغـرت را بـگــیـر از مـادر
بـسـپـارش بـه دسـت عـبـاست
چون صدایت زنـد جـوابش ده
از سـرشـک دو دیـده آبـش ده
نالـهای بـر لـب سـلالۀ تـوست
کـه شبـیـه صـدای نالـۀ توست
ساربـان را بگـو کـه تنـد مرو
آخر این کودک سه سالۀ توست
قــدری آرام، ای هُـدیخـوانان!
کـمی آهـستـه، ای شـتـربـانـان!
ناقـههـا ذکر یـا حـسین بـه لب
کـوههـا نـالـه مـیزنـنـد امشب
نخلها خـم شدند و میگـویـنـد
الـسـلام عــلـیـک یــا زیــنــب
غم مخور ای فدای چشم ترت!
هـیجـده محـرمـنـد دور سـرت
کاش خورشید واژگـون میشد
از تن کعـبه جان برون میشد
کــاش از اشـک دیـدۀ حـجّـاج
آب زمـزم تـمـام خـون مـیشد
کـعـبـه سـاکـت مـبـاش واویـلا
گــریـه کـن بـهـر لالــۀ لــیــلا
ای سکینـه دگر چه غم داری؟
اشک از دیدگان مکـن جـاری
که محوّل شدهست بر عـباس
مشـک سـقـایــی و عـلـمـداری
بر سماعـش دو دست بـالا کن
هر چه دانـی دعـا به سـقـا کن
نالــه دیگــر بـهسـر نمـیگردد
این شبِ غـم، سحـر نمیگردد
این مسافر که دل به همره اوست
مـیرود، لـیـک بـرنمـیگـردد
عـالمـی گـشتـه محـو اجـلالش
چـشم «میثم» بوَد به دنبـالـش
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌸 #عید_سعید_قربان مبارک باد
عید قربان است، رو بر درگه یزدان کنید
در منای عشق جانان، نفس را قربان کنید
عید قربان است روز امتحان بندگی
مثل اسماعیل با جان روی بر جانان کنید
عید قربان است، روز تابش مهرِ یقین
با فروغی از یقین، جان را پُر از ایمان کنید
عید قربان است روز شوق و روز سرنوشت
دامن از گلهای اشکِ شوق، گلباران کنید
عید قربان روز عید و روز پیمان بستن است
در چنین روزی وفا بر عهد و بر پیمان کنید
عید قربان جلوهای از روز تسلیم و رضاست
جان و دل تسلیم امر حضرت جانان کنید
میزبان آفرینش میهمانی میدهد
از ره اخلاص، خود را بر خدا مهمان کنید
در محیط بندگی با عشق و ایمان و یقین
توشهای آماده بهر برزخ و میزان کنید
زآفتاب حشر ایمن میشوید، امروز اگر
رو به سوی آستان عترت و قرآن کنید
در چنین عید بزرگی از خداوند کریم
آرزوی وصل مهدی، در شب هجران کنید
چون «وفایی» دل به دریای ولایت افکنید
ساحل اندیشه را لبریز از مرجان کنید
✍ #سیدهاشم_وفایی
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بهمناسبت #عید_سعید_قربان
دل سفر کن در منا و عید قربان را ببین
چشمههای نور و شور آن بیابان را ببین
گوسفند نفس را با تیغ تقوی سر ببُر
پای تا سر جان شو و رخسار جانان را ببین
سفرۀ مهمانی خاص خدا گردیده باز
لالۀ لبخند و اشک شوق مهمان را ببین
دیو نفْس از پا درافکن، سنگ بر شیطان بزن
هم شکست نفْس را، هم مرگ شیطان را ببین
تیغ در دست خلیل و بند در دست ذبیح
حنجر تسلیم بنگر، تیغ بران را ببین
خاک گل انداخته از اشک چشم حاجیان
در دل تفتیدۀ صحرا، گلستان را ببین
گریه و اشک و دعا و توبه و تهلیل را
رحمت و لطف و عطا و عفو و غفران را ببین
آتش گرما گلستان گشته چون باغ خلیل
در دل صحرا صفای باغ رضوان را ببین
روی حق هرگز نگنجد در نگاه چشم سر
چشمِ دل بگشا جمال حیّ سبحان را ببین
خیمۀ حجاج را با پای جان، یک یک بگرد
آتش دل، سوز سینه، چشم گریان را ببین
دل تهی از غیر کن تا بنگری دلدار را
سر بزن در خیمهها شاید ببینی یار را
سینه مشعر، دل حرم، میدان دیدِ ما مِناست
گر ببندی لب ز حرف غیر، هر حرفت دعاست
غم مخور گر گم شدی یا خیمه را گم کردهای
سِیر کن تا بنگری گمگشتۀ زهرا کجاست
لحظهای آرام منشین هر که را دیدی بپرس
یار سوی مکه رفته، یا به صحرای مناست؟
حیف یاران در منی رفتم ندیدم روی او
عیب از آن رخسار زیبا نیست، عیب از چشم ماست
حاجیان جمعند دور هم به صحرای منا
حاجی ما در بیابان در مسیر کربلاست
حاجیان کردند دل را خوش به ذبح گوسفند
حاجی ما ذبح طفلش پیش پیکان بلاست
حاجیان سر میتراشند از پی تقصیرشان
حاجی ما هم چهل منزل سرش برنیزههاست
حاجیان دست دعاشان بر سما گردد بلند
حاجی ما از بدن دست علمدارش جداست
حاجیان را از هجوم زائرین بر تن فشار
حاجی ما سینهاش از سم اسبان توتیاست
خوش بُوَد «میثم» همیشه سوگواری بر حسین
حاجی آن باشد که اشکش هست جاری بر حسین
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بهمناسبت #عید_سعید_قربان
کویرِ خشک حجازست و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
به هــر کــه مینگـرم در لباس احرامش
دلش به جانب کعبهست؛ رو به سوی خداست
یکی بــه جانــب مسلخ بـــرای قربانــی
یکــی روانــه بــه دنبــال یوســف زهـــراست
یکی بهشت خـدا را بـه چشم خود دیده
یکــی بــه یــاد جهنــم ز تـــابش گرمـــاست
یکی بــه خیمــه نــدای الهــی العفوش
یکی دو دیدهاش از اشکِ شوق، چون دریاست
یکی بـه امـــر خداونـــد ســر تراشیــده
یکی دو دست دعایش به سوی حق بالاست
ســلام بــاد بــر آن مُحـــرم خداجویـــی
که روح بنـدگی از اشـک دیــدهاش پیــداست
ســلام بــاد بـــر آن کـــاروان صحــراگرد
که لحظـهلحظـه بـه دنبـال سیـدالشهداست
ســلام بــاد بــه عبـاس و اکبـر و قاسم
که حـج واجبشــان در زمیـن کــرب و بـلاست
سـلام بـاد بـه اخـلاص و صـدق ابراهیم
که بهـر ذبـح پسـر همچـو کــوه، پابرجــاست
سـلام بـاد بـه ایثـار و عشـق اسمـاعیل
که سر بـه دست پـدر داد و خـویش را آراست
وجـود او همــه تسلیم محض، پـا تـا سر
که دست شست زجان و سر و خدارا خواست
کشیــد تیـغ ولـی آن گلــو بریــده نشد
فتــاده بـود بـه حیـرت کـه عیبِ کــار کجاست
بـه تیـغ گفـت بِبـُـر! تیــغ گفت ابـراهیم!
خـدات گفتـه نَبُـر! گـر بـُرَم خطاست خطاست
خلیــل! یَــأمُرُنــی؛ و الجلیـــل یَنْهانـــی
هوالعزیــز، همانــا کــه حکــم، حکم خداست
چه امتحان عظیمی چه صدق و اخلاصی
تــو از خـــدا و خداونــد از تــو نیــز رضـــاست
بـه جـای ذبـح پسر ســر ز گوسفند بِبُر!
که ایــن پســـر، پــدر بهتریــن پیمبــر ماست
مبــاد تیغ کِشــی بــر گلــوی اسماعیل
به هوش باش که در صُلب این پسر زهراست
دُرست اگــر نگــری در وجــود ایـن فرزند
جمــال نـَفْس رســول خــدا علــی پیــداست
گــذار خنجــر و دست ذبیح خــود بگشا
کـه ذبــح اعظــم مــا ظهــر روز عاشــوراست
ذبیح مــاست حسینــی که پیکر پاکش
هـزار پـاره ز شمشیــر و تیــغ و تیـر جفـاست
بدان خلیل! که تنها ذبیح ماست حسین
کـه پیکــرش بـه زمین، سـر به نیزۀ اعداست
ذبیح ماست حسینی که جلوهگاه رخش
تنـور و نیــزه و دِیـْر و درخـت و تشت طلاست
ذبیح ماست شهیدی که تا صف محشر
تمـــام وسعت مُلـک خــداش بــزم عـــزاست
سلام خالق و خلقت به خون پاک حسین
کـه زخـم نیـزه و خنجــر بـه پیکــرش زیباست
هــزار مرتبــه شــد کشتــه روز عاشورا
زبسکه زخم به زخمش رسید از چپ و راست
گلوی تشنه، سرش را ز تــن جدا کردند
که بهــر داغ لبش چشـم عالمــی دریــاست
به جز ز اشک غمش دل کـجا شود آرام
به غیــر تـربت پاکـش کــدام خـاک، شفاست؟
به یـاد دست علمـدارش آهِ ماست علم
بـرای آن لـب خشکیـده چشـم مـا سقــاست
به غیــر وجــه خــدا، کـلُ مَــنْ علیها فان
یقین کنیــد همانـا حسیـن، وجــه خـــداست
بـه یـاد خـون گلــوی حسیـن تــا صـف حشــر
سِرشکِ «میثم» اگر خون شود، همیشه رواست
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بهمناسبت #عید_سعید_قربان
عید قربان است، ای یاران گل افشانی کنید
در منای دل، وقوف از حج روحانی کنید
تا نیفتادهست جان در پنجۀ گرگ هوا
گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید
سنگها از مشعر وصلِ الهی کرده جمع
جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید
بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن
حُلۀ احرام از انوار ربانی کنید
در مسیر "وجه ربّک" پای جان بگذاشته
گام اول در "هوالهو" خویش را فانی کنید
پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت
گفتگو با ذات پاک حیّ سبحانی کنید
از سر من، موی بتْراشید و محو "هو" شوید
تا همه لبریز از نور جمال او شوید
شستشو کن روح را در چشمهی عین الیقین
حُلۀ احرام پوش از شهپر روح الامین
پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا
تا شوی سر تا قدم آیینهی حق الیقین
گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ
تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین
تیغِ از الماس در دست پدر برندهتر
ای عجب نازکتر از گل، آن گلوی نازنین
نه! گلو بشکافت، نه! آن کارد حنجر را بُرید
هم پسر گردید محزون، هم پدر شد خشمگین
پای تا سر شعله شد، فریاد زد کای تیغ تیز!
از چه کندی میکنی در امر ربُّ العالمین
تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب پُر
تو به من گویی بِبُر اما خدا گوید نبُر
ناگهان آمد ندا از جانب ربّ جلیل
مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدقت را دلیل
تا بماند نور ختم المرسلین در صلب تو
فدیه آوردهست بر فرزند پاکت جبرئیل
ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را
تو خلیلی، تو خلیلی، تو خلیلی، تو خلیل
ما تو را در بوتهی اخلاص کردیم امتحان
ما تو را دادیم تا صبحِ جزا اجر جزیل
هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید
هم جلال و عزت تو کرد شیطان را ذلیل
کشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت
چون جمال دوست دیدی، این بلا آمد جمیل
تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود
بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود
ای خلیل الله! اسماعیلِ تو از آن ماست
تا قیامت زنده این سنت به صحرای مناست
غم مخور گر زنده برگردید اسماعیل تو
مقتل ذبح عظیم ما منای کربلاست
فرقها دارند با هم این ذبیح و آن ذبیح
این سرش بر سینهی تو، او سرش بر نیزههاست
حلق اسماعیل تو دارد خراش از خنجری
حنجر او پاره پاره از دم تیغ جفاست
جسم اسماعیل تو، چون روح، در آغوش تو
پیکر مجروح او از سُم اسبان توتیاست
ذبح تو سیراب بود و مثل گل شاداب بود
ذبح زهرا با لب عطشان سرش از تن جداست
ای خلیل ما! بُود تا سیل اشکت در دو عین
آب شو چون شمع سوزان، گریه کن بهر حسین
کیستی تو مروه و سعی و صفایی، یا حسین!
بیت و رکن و مشعر و خیف و منایی، یا حسین!
تو طوافی، تو مطافی، تو نمازی، تو دعا
تو ذبیحی، تو ذبیحاً بالقفایی، یا حسین!
آب زمزم تشنهی لعل لب خشکیدهات
تو هزاران خضر را آب بقایی، یا حسین!
خون تو جاریست در رگهای احکام خدا
بلکه خود خون خدا، خون خدایی، یا حسین!
تو حسینی، تو حسینِ کل خلق عالمی
تو شهیدی، تو شهید کربلایی، یا حسین!
تو تمام مصحفی، آیات زخم پیکرت
تو کتاب انبیا و اولیایی، یا حسین!
آفتابا بر سر خلق دو عالم سایهای
نخل "میثم" از کتاب زخمهایت آیهای
✍ #غلامرضا_سازگار
.
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7