eitaa logo
شعر هام :)
21 دنبال‌کننده
53 عکس
22 ویدیو
0 فایل
﷽ تا خدا هست به مخلوق دمی تکیه مکن که خدا کوه ثبات است و بشر، عین نیاز🍃🌸 https://harfeto.timefriend.net/16935219240050 بگوشیم📞
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 مَن اَز تَنَت هَرآنچه که شُدجَمع کَرده اَم اِی وای بَر دِلَم !! چِقَدر کَم شُدی عَلی😭
《🖤》 باید در راه او، شد چون جَون و حبیب.. برخیز اي همسفر، مولا ماندھ غریب
🖤♡🖤 گرچه در چای عزای تو شکر ریخته اند ما نـمــک گير تو هسـتـيم اباعبــدالله...
_🥀_ خیلی گران تمام شد این آب خواستن یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت
نیزه زار آمده است یا تو پر از نیزه شدی ؟! تیرباران که شدی یاد حسن (ع) افتادم🥀
━━━━🖤━━━━ مثل آیینهء در خاک مکدر شده ای چشم‌من‌تار‌شده‌؟یا‌تو‌مکرر‌شده‌ای؟
_💚🖤_____ می‌رسد نوبت آن روز که با وعده حق پسری منتقم خون پدر خواهد بود...
____🖤____ ‏‌‌‌امشب همه در حال خضوعند و خشوع تازه غمشان می‌شود از صبح،شــــروع هرکس به دعایی شده مشغول،ولی ‏ زینب شده ذکرش ‏"مکن ای صبح طلوع" 🥀 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
━━━━♡🖤♡━━━━ ایوب کجایی که ببینی یک زن، ‏هفتاد و‌دوتن کشته بی سر دیده
🖤 در شام غریبان تو چه دانی که چه دیدم شب بود ولی ماه به افلاک ندیدم سرگشته به دنبال نشان از رخ مهتاب هفتاد و دو ماه بر سر نیزه بدیدم...
خمس هر چیزی مال خداست! خمس اصحاب کساهم حسین بود که حساب شد..! و ۱۰ محرم ۶۱ هم سال خمسی..! 😍
❤️||•گاهی تمام غصه و غمهای روزگار انگیزه ای به رفتن پابوس می شود•||❤️
🖤 -هرچه‌ماروضه‌شنیدیم‌تمامش‌رادید -آتش‌وسوختنِ‌اهلِ‌خیامش‌رادید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🖤♡🖤 با تمام دردهایم می نویسم یا حسین باورم این‌است‌او نشنیده درمان‌می‌کند
غلام همت آن شاعرم که مُرد و نیافت برای "عشق" به غیر از "دمشق" قافیه ای❤️
_🖤___ مانند غنچه‌ای که بگیرند از او گلاب ما را گره‌گشای دلِ تنگ، گریه بود
__♡♡_____ اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم هزار بار بمیرم نبینم آن دم را...🥀
السلام علیک یا اباعبدالله ما را تکامل می‌دهد انوار هیئت‌ها پیداست ،دستِ فاطمه در کار هیئت‌ها آنان که بر تعطیلی روضه مُصِرّ هستند چیزی نفهمیدند از اسرار هیئت‌ها هیئت گناه‌آلوده را عبد خدا کرده تاثیر دارد نور استغفار هیئت‌ها خرج تمام روضه‌ها را مادرش داده هیهات بی رونق شود بازار هیئت‌ها رزمندگان غیرتی این سینه‌زن‌ها یند درس شهادت می‌دهد رفتار هیئت‌ها در خاطرات حاج‌قاسم افتخار این است بوده تمام عمر پرچم‌دار هیئت‌ها هرجا که شد حمله به بیرق های عاشورا دست امیرالمؤمنین شد یار هیئت‌ها آن کس که قیمت می‌گذارد روی پاکت‌ها آلوده کرده نیت و معیار هیئت‌ها عطر سیاهی‌ها همه از چادر خاکی ست با گریه خوکرده در و دیوار هیئت‌ها گفتم در و دیوار یاد مادر افتادم بر شانه ما او نهاده بار هیئت‌ها محشر امور بانیان دست کریمان است وقتی حسن جان است سردمدار هیئت‌ها در اربعین ای‌کاش ما هم کربلا باشیم دنبال زینب قافله‌سالار هیئت ها
هجران بهانه ای ست برای وصال ها بهتر شده ست از بركات تو حال ها از یاد رفته است جراحات بال ها با عمه راحت است تمام خیال ها عمه نگو كه فاطمه ی كربلا بگو عمه نگو حسین بگو مرتضی بگو بابا سلام عمه رسیده بلند شو در پیش پای موی سپیده بلند شو از احترامِ قدِّ خمیده بلند شو با گردن بریده بریده بلند شو  عمه اگر شكسته شده قد كمان شده چون میهمان مجلس نامحرمان شده دائم پیِ گذشتنِ از جان خویش بود مأمور حفظ جان امامان خویش بود زینب ولیك حیدر میدان خویش بود گرم طواف قاری قرآن خویش بود صد كربلا پس از تو بلا دیده ایم ما صد فاجعه به شام بلا دیده ایم ما با آه خویش كرب و بلا را مهار كرد خیلی برای پرچم اسلام كار كرد ما را خودش به ناقه ی عریان سوار كرد باید به عمه هر دو جهان افتخار كرد عمه چه عمه ای! همه مدیون عمه ایم ما زنده ایم اگر همه ممنون عمه ایم سخت است فقط بال زدن پر نداشتن خواهر شدن به شرط برادر نداشتن حیدر شدن به قیمت لشگر نداشتن كوچه به كوچه رفتن و معجر نداشتن كوفه برای او تب و تابی درست كرد با آستین پاره حجابی درست كرد یادم نمی رود كه به هنگام رفتنت كردی نوازشم پدرانه به دامنت آتش گرفت صورتم از بوسه دادنت هِی بوسه می زدم به لب و دور گردنت رفتی و بعد خسته و بی حال دیدمت رفتی و بعد از آن تهِ گودال دیدمت بر سینه ات نشست و شكست استخوان تو با قتلِ صبر كشته شدی و به جان تو- سوگند به این كه خواهر قامت كمان تو زد ناله با نوای حزین ای برادرم صورت به خاك دادی و ای خاك بر سرم! وقتی كه نیزه در گلویت كرد وای وای! با پای خویش پشت و رویت كرد وای وای! با خاك گرم رو به رویت كرد وای وای! از پشت پنجه بین مویت كرد وای وای! آن لحظه ای كه دور و برِ تو سپاه بود چشمت درست رو به روی خیمه گاه بود خیلی دلت شكست علی اكبرت كه رفت خیلی دلم شكست علی اصغرت كه رفت نزدیك بود عمه بمیرد سرت كه رفت انگشت تو بریده شد انگشترت كه رفت با سنگ و نیزه بین تو و خیمه سد شدند ده اسبِ تازه نعل به نعل از تو رد شدند ای وای از اسیر شدن كو به كو شدن از خجلت و غریب شدن سرخ رو شدن با مردم محله چنین رو به رو شدن این است آخر عاقبت بی عمو شدن دلواپسیِ دختر زهرا ز حد گذشت خیلی به عمه ام سر بازار بد گذشت پس داده اند پیرهن پاره پاره را رخت مرا لباس تو را گاهواره را آورده است عمه سر شیرخواره را گوشش نكرده است كسی گوشواره را ما از غم فراق گرفتارتر شدیم وقتی رقیه رفت عزادارتر شدیم شاعر:علی اکبر لطیفی https://hosna.kowsarblog.ir/
「🖤」 به جرم گفتن احلی من العسل قاسم شبیه موم عسل خانه خانه ات کردند😭
در فراز و در نشیب این جهان دریافتم، هرچه بالا رفت، پائین آمد، الا پرچمت..!❤️‍🩹
هدایت شده از مداحی هام:)🇵🇸
------❤️‍🩹-------- بنویسید که اینگونه شده برگشته یک قدم رفته به خیمه دوقدم برگشته
هدایت شده از مداحی هام:)🇵🇸
━━━━❤️‍🩹━━━━ «خدایا چنان کن سرانجام کار» که در روضه جان را سپارم به یار
هدایت شده از مداحی هام:)🇵🇸
بنا نبود که آفت به باغ ما بزند! پسر بزرگ نکردم که دست و پا بزند...❤️‍🩹
هدایت شده از مداحی هام:)🇵🇸
خیلی گران تمام شد این آب خواستن یک مشک از قبیله ما یک عمو گرفت...🖤