1.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
¦بسم الله الرحمن الرحیم ¦
«وحدت اسلامی در اندیشه اقبال لاهوری»
عشق تا سرمنزلِ مقصود ماست
نیست راهی غیرِ انسان زیستن
همچو باران است و می بارد به ما،
عشق یعنی زیر باران زیستن!
«عشق در جان و نسب در پیکر است،
ریشه ی عشق از نسب محکم تر است»*
جان و پیکر گرچه با یکدیگر است،
ای خوشا همواره با جان زیستن!
کوشش بیهوده به از خفتن است!
راز وحدت در تمسک جستن است!
سیره ی ما سوره ی ما روشن است؛
روشن از انوار ایمان زیستن!
سوره ی ما، آیه ی ما وحدت است؛
ریشه و بُن مایه ی ما وحدت است
بهترین سرمایه ی ما وحدت است...
پس چرا دیگر پریشان زیستن؟!
«تا توانی با جماعت یار باش،
رونق هنگامه ی احرار باش»*
چشم خود را واکن و بیدار باش،
بیش باد اینگونه اینسان زیستن
اهل شر، اهل عداوت نیستیم؛
ملت عشقیم، عادت نیستیم!
ما بجز نسل شهادت نیستیم!
عشق یعنی با شهیدان زیستن!
همچو رودیم و به دریا می رویم،
باهمیم و سمت فردا می رویم
(ما زبالائیم و بالا می رویم)**،
دور باد از ما چو حیوان زیستن!
فارغیم از هر نژاد و فرقه ای،
مذهب و آئین ما جز عشق نیست
دل به هم دادیم و این دلدادگی ست
تحفه ی در خاک ایران زیستن!
عشق، آری عشق، آری...چیست
این؟؟؟ باور (اقبال لاهوری) ست این:
«گر تو می خواهی مسلمان زیستن،
نیست ممکن جز به قرآن زیستن»*...
* اقبال لاهوری
**مولانا
#رضا_نیکوکار
|از برگزیدگان دور نخست کنگره|
@sheer_vahdat1🕊