#داستان_آموزنده
🔆با دعای پیامبر ثروتمند شد
🍁عبدالله بن جعفر، برادرزاده و داماد امیرالمؤمنین علیهالسلام دارای ثروتی بیشمار بوده و سخاوتش زبانزد خاص و عام بود.
🍁علت ثروتمند شدن او این بود که در کودکی در کوچه با بچههای هم سن و سال خود بازی میکرد و با گِل چیزهایی میساخت. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم عبورش از نزدیک ایشان شد و پرسید: «عبدالله اینها را میخواهی چه کنی؟»
🍁عرض کرد میخواهم بفروشم و با پول آنها خرما بخرم. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: «خداوند معاملهات را برکت دهد.»
🍁عبدالله بن جعفر گوید: «در اثر دعای پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم هر چه میخریدم، استفادهی سرشاری میبردم.» او ثروتمندی بود که بر اثر بذل و انفاق، هر وقت مردم مدینه از یکدیگر قرض میگرفتند، موعد پرداخت را زمان بخشش عبدالله بن جعفر تعیین میکردند.
📚(پیغمبر و یاران، ج 4، ص 130-قاموس الرجال، ج 5، ص 409)
💠 @shefavahajat
✨✨✨✨✨✨✨✨
#داستان_آموزنده
🔆مزد دادن امام زمان عليه السلام براى خواندن زيارت عاشورا
حاج سيد احمد (رحمة اللّه عليه ) براى من نوشت كه روز جمعه در مسجد سهله در حجره نشسته بودم . ناگاه سيد موقّر معمّمى بر من داخل شد كه قباى فاخرى و عباى قرمزى پوشيده بود، نظرى كرد به آنچه در زاويه حجره بود كمى از كتب و ظروف و فرشى بود فرمود:
براى حاجت دنيا كفايت مى كند تو را و تو هر روز صبح به نيابت صاحب الزمان عليه السلام زيارت عاشورا مى خوانى و خرجى هر ماهت را از من بگير كه محتاج احدى نباشى و قدرى پول به من داد و گفت :
اين كفايت يك ماه تو را مى نمايد.
و رفت رو به در مسجد و من به زمين چسبيده بودم و زبان من بند آمده بود و هر چه خواستم تكلّم بنمايم نتوانستم و حتى نتوانستم برخيزم تا سيد خارج شد و همين كه بيرون رفت گويا قيودى از آن بر من بود و باز شد و شرح صدرى پيدا كردم پس برخاستم و از مسجد خارج شدم آنچه تفحص كردم اثرى از آن آقا نديدم .
📚عبقرى الحسان مرحوم شيخ على اكبر نهاوندى : ج 1، ص 113.
💠 @shefavahajat
#داستان_آموزنده
🔆تسبيح فاطمه عليه السلام
اميرالمومنين عليه السلام به مردى از طایفه بنى سعد فرمود: آيا مى خواهى از وضع خود و فاطمه براى تو سخن بگويم ؟
فاطمه آنقدر با مشك آب آورد که آثار به دوش گرفتن مشك بر بدنش پيدا شد و آنقدر آسيا كرد كه دستهايش پينه بست و آن چنان در نظافت خانه كار كرد كه لباسهايش گرد آلود شد و بقدرى آتش در زير ظرف غذا روشن كرد كه لباسهايش گرد سياه گرديد وصدمه زيادى از اين كارها ديد.
به او گفتم : اگر نزد پدرت بروى و ازاو بخواهى خدمتكارى به تو بدهد از صدمات اين كارها نجات خواهى يافت .
او نيز نزد پدر رفت اما ديد جماعتى اطراف پدر را گرفته از اين رو از صدمات حيا كرد خواسته خود را بيان كند و بدون آنكه سختى بگويد برگشت .
پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله فهميد كه دخترش زهرا براى حاجتى نزد او آمده بود. روز بعد به خانه ماآمد و گفت : اى فاطمه ديروز چه حاجتى داشتى ؟
اميرالمومنين عليه السلام گفتن : يا رسول اللّه ! فاطمه آنقدر مشك آب آورده است كه حمل آن بر بدنش اثر كرده است و آنقدر آسيا كرده است كه دستهايش پنبه بسته است و خانه را نظافت نموده كه لباسهايش غبار آلوده شده و از بس آتش زير ظرف غذا روشن كرده است لباسهايش به گرائيده است من هم به او گفتم : اگر نزد پدرت بروى و از او بخواهى خدمتكارى به تو بدهد از صدمات اين كارها نجات خواهى يافت .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود: آيا مى خواهيد چيزى به شما بياموزيم كه از خدمتكار بهتر باشد؟
وقتى در رختخواب رفتيد سى وسه مرتبه سبحان اللّه و سى سه مرتبه الحمداللّه و سى و چهار مرتبه اللّه اكبر بگوئيد.
فاطمه عليه السلام سه مرتبه گفت : از خداى رسولش راضى شدم .
📚كشف الغمه ، ج 2، ص 97.
💠 @shefavahajat
#داستان_آموزنده
🔆زائر امام حسين عليه السلام
احمد پسر داود مى گويد:
همسايه اى داشتم ، به نام على پسر محمد، نقل كرد:
ماهى يك مرتبه از كوفه به زيارت قبر امام حسين عليه السلام مى رفتم ، چون پير شدم و جسمم ناتوان شد، نتوانستم به زيارت امام بروم . يك بار پاى پياده به راه افتادم ، پس از چند روز به زيارت قبر مطهر امام مشرف شدم و سلام كردم و دو ركعت نماز زيارت خواندم و خوابيدم . در عالم رؤ يا ديدم امام حسين عليه السلام از قبر بيرون آمد و فرمود:
اى على ! چرا در حق من جفا كردى ؟ در صورتى كه تو به من مهربان بودى ؟
عرض كردم :
سرورم ! جسمم ضعيف شده و پاهايم توان راه رفتن ندارد و احساس مى كنم عمرم به پايان رسيده است و اكنون كه آمده ام چند روز در راه بودم و با سختى بسيار به زيارتت مشرف شدم ، دوست دارم روايتى را كه نقل كرده اند از خود شما بشنوم .
حضرت فرمود:
بگو كدام است ؟
عرض كردم :
روايت كرده اند؛ كه فرموده ايد:
هر كس در حال حياتش مرا زيارت كند، من او را پس از وفاتش زيارت خواهم كرد؟
امام عليه السلام فرمود:
بلى من گفته ام . (افزون بر اين ) هرگاه ببينم زوار من گرفتار آتش جهنم است ، او را از آتش جهنم بيرون مى آورم .
📚بحار: ج 101، ص 16.
#زیارت_امام_حسین( علیه السلام)
💠 @shefavahajat
#داستان_آموزنده
🔆مشکل مهم
يك بنده خدائى مى گويد دو مرتبه مشكل مهمى براى من پيدا شد و با زيارت عاشورا بر طرف شد، توسل اول : براى حقير سه مشكل مهم پيدا شده بود كه سخت مرا نارحت كرده بود.
1 مبلغ دويست هزار تومان بابت خريد منزل بدهكار بودم كه نزديك نه سال طول كشيده شده بود و قدرت پرداخت آن را نداشتم .
2 گرفتارى سخت ديگرى كه از بيان آن معذورم .
3 از جهت امر معاش سخت در مضيقه بودم . اين سه گرفتارى عرصه را بر من تنگ كرده بود، بعد از توسل به بى بى فاطمه معصومه عليهاالسلام به خاطرم رسيد كه چهل روز زيارت عاشورا را بخوانم و ثوابش را به حضرت نرجس خاتون هديه نمايم كه آن حضرت نزد فرزندشان آقا امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه الشريف شفاعت نموده كه اين سه گرفتارى بر طرف شود.
توسل را به اين طريق شروع كردم : بعد از نماز صبح هر روز زيارت امين اللّه به قصد زيارت اميرالمؤ منين علیه السلام و سپس زيارت عاشورا با صد لعن و صد سلام و سجده و دو ركعت نماز و بعد از آن دعاى معروف علقمه ، روز بيست و هفتم ، گرفتارى دوم به گونه اى خارق العاده بر طرف شد، روز سى و هشتم شخصى از دوستان كه اجمالا از بدهكارى بنده خبر داشت پس از احوال پرسى ، بدون مقدمه مبلغ دويست هزار تومان كه مطابق با بدهكارى حقير بود به اينجانب داد و گفت : اين پول مال شما است بابت بدهكارى منزل ، بعد از اتمام چهل روز امر معاش به اندازه كفايت به گونه اى كه در مضيقه نباشم حل شد و الحمد للّه تا اين ساعت به مشكلى از جهت معاش برخورد نكردم .
📚كرامات الحسينية جلد دوم، معجزات حضرت سيدالشهداء عليه السلام بعد از شهادت، على مير خلف زاده
💠 @shefavahajat
#داستان_آموزنده
🔆 پناهندگى به مولاى خود
سيد جليل القدر جناب آقاى سيد محمّد جعفر نقل فرمود:
در سالى باتفاق مرحوم والده كربلا مشرف بودم و آن مرحومه مريض شد و مرضش بيش از چهل روز طول كشيد و به اين واسطه مبتلاى به قرض بسيارى شدم .
در اين مدت هم ، نه از شيراز و نه از راه ديگر، چيزى بمن نرسيد، پناهنده به مولاى خود آقا سيدالشهداء(علیه السلام ) شده به حرم مطهر مشرف شدم .
همان بالاى سر عرض كردم يا مولاى شما كه مى دانى چقدر ناراحت و گرفتار هستم به فرياد من برسيد.
از حرم خارج شدم پس از فاصله كمى نماينده مرحوم آية اللّه آقا ميرزا محمّد تقى شيرازى اعلى اللّه مقامه بمن رسيد وگفت از طرف ميرزا سفارش شده كه هر چه لازم داريد به شما بدهم ، گفتم : تا چه اندازه ؟
گفت : تعيين نشده بلكه هر چه شما تعيين كنيد. پس تمام قروض را اداء كردم و تا كربلا مشرف بودم تمام مخارج من تاءمين گرديد.
📚 معجزات حضرت سيدالشهداء عليه السلام بعد از شهادت، على مير خلف زاده
💠 @shefavahajat