eitaa logo
عجیب و پر ابهام🥶
22.5هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
19.9هزار ویدیو
39 فایل
﷽حَسْبُنَاالله‌وَنِعْمَ‌الْوَکیٖلْ...خُڋا‌ݕَڔٰاےِݦَݧ‌ْڬٰاڣٖیښٺ❤ تعرفه تبلیغات http://eitaa.com/joinchat/1634205710Cfca0499cd4
مشاهده در ایتا
دانلود
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری.مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم! 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ @dastanakk
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری.مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم! 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ @dastanakk
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری.مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم! 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ @dastanakk
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری.مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم! 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ @dastanakk
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری.مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم! 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ @dastanakk
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری.مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم! 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ @dastanakk
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری.مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم! 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ @dastanakk
از حاتم پرسیدند: بخشنده تر از خود دیده ای؟ گفت: آری.مردی که دارایی اش تنها دو گوسفند بود؛ یکی را شب برایم ذبح کرد، از طعم جگرش تعریف کردم، صبح فردا جگر گوسفند دوم را نیز برایم کباب کرد. گفتند: تو چه کردی؟ گفت: پانصد گوسفند به او هدیه دادم. گفتند: پس تو بخشنده تری! گفت: نه، چون او هر چه داشت به من داد، اما من اندکی از آنچه داشتم به او دادم! 👈 در کانال 📚داستانڪ📚 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙ @dastanakk