🔆 #گرگی_در_لباس_میش
✍🏼همه جا درباره #رابطه با #نامحرم میگن....
😔ولی ای کاش یه وقتایی هم درباره دخترهایی که از محارمشون اذیت و آزار دیدن بگین....
😞یکی مثل من که فقط 10سالم بود.....که یه روز #پدر و #مادرم رفتن بیرون.....
👌🏼خونه ما بالای خونه پدربزرگم بود و از توحیاط میتونستیم باهم رفت و آمد کنیم...
😓اون روز من و #خواهرم که چهارسال از من کوچکتر بود تو خونه بودیم عموم اومد خونه ما و گفت میخواد بره حموم اما نرفت و اومد داخل خونه و نشست منم داشتم -درس میخوندم اونم اومد کنار من همش خودشو بهم نزدیک میکردمنم....
😭حس خوبی نداشتم و اذیتم میکرد منم بلند شدم و رفتم اتاق دیگه اما بازم اومد دنبالم....
😱دوباره شروع کرد به #اذیت کردن من منم که فقط 10سال داشتم میترسیدم حرفی بزنم نمیدونستم چرا داره اینطوری میکنه درکش واسم ناممکن بود...
😰گفتم برو کنار دستاتو بردار اما....بازم ادامه داد....
😔گفتم به بابام میگم دیگه ترسید و ولم کرد....و رفت اما من این چیزا رو نمیفهمیدم فکر میکردم حتما یه #مشکلی ایرادی دارم....
😥و هیچ وقت #جرئت نکردم به کسی بگم هر شب یواشکی #گریه میکردم تا خوابم ببره....
😔والان 19 سالمه و تا دو سه سال پیش جرئت نکردم به کسی بگم تا اینکه... یه اتفاق دیگه ای برام افتاد و به یکی از #دختر عمه هام گفتم....
😱تازه اون موقع فهمیدم هممون #قربانی این آدم #پست شدیم و تونستم به خانوادم بگم خدا رو شکر تو این 7/8سال از #شهر خودمون رفت یه جای دیگه برای کار ....
😞خلاصه دو سال پیش اما برگشت من دیگه حاضر نبودم حتی بهش #سلام کنم ازش #متنفر بودم اما #مادرم گفت شاید دیگه آدم شده باشه....
👌🏼منم سعی میکردم ببخشمش اماهیچ وقت نتونستم مثل #عموی واقعی باهاش برخورد کنم.....
😣اما دوباره یه روز دیگه نزدیک شد و قصد اذیت کردن داشت منم باهاش برخورد کردم و به مادرم گفتم حالا دیگه کلا باهاش قطع #رابطه کردیم.....
😥اما من دیگه مثل بقیه #دخترا نیستم همش #احساس #ترس دارم حتی نمیتونم با پدرم راحت باشم از اینکه با پدرم تنها تو خونه باشه میترسم چه برسه به یکی دیگه.....
👌🏼البته خدا رو هزار هزار بار شکر که #خدا بهم رحم کرد و بدبختم نکرد اما اثرش تو زندگیم هنوز هست و روز به روز بیشتر میشه....
😔و زمانی میتونم آروم شم که تو اون دنیا #عذاب شدنش رو ببینم....
☝️🏼️هیچ وقت حاضر نیستم ببخشمش و ازش متنفرم ....
😞حتی الانم از کارش پشیمون نیست و #خجالت نمیکشه و این منو بیشتر عذاب میده....
😒تو زندگیم سعی کردم همه رو ببخشم حتی کسی که بهم #تهمت زد و حرفایی روپشت سرم زدن که از فکر کردن بهشون آدم خجالت میکشه.....
😔ولی بعد از مدتی تونستم همه روببخشم....ولی واسه این ماجرا حاضر نیستم به بخشیدن فکر کنم.
ای کاش ای کاش #پدر و #مادرا بیشتر #مراقب بچه هاشون باشن ای کاش......
✍🏼اینم برای این نوشتم که #درس #عبرتی بشه واسه همه....
التماس دعا:
مفیدترین مطالب اسلامی:
کانال کلام ماندگار:
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#درس _محبت
#سهراب_کریم پور _(نامی)
مادرم روحش شاد
هرگز از گل نازک تر
با من او حرف نزد
و نکوهیده نگفت
روزی اما
چه نسنجیده شکستم دل او را
حرف هایم
به دل آزردگی اش انجامید
او دل آزرده و من
خجل و شرمنده
و خدا سخت غضبناک
مادرم نیم نگاهی به من انداخت و گفت :
پسر برگ گُلم !
آرزو می کنم از دایره ی خوشبختی
پای بیرون ننهی
و محیط دلِ شاد
همه از آن تو باشد
من نفهمیدم او
که چه می گفت ولی دانستم
او دعایی کرده
که برآورده اگر که می شد
هیچ تردید ندارم که فرشته شدنم حتمی بود
یک فرشته به مثال خود او
سخت شرمنده شدم
بس پشیمان و سرافکنده خجول
مادرم بیشتر از هر کس خاص
مهربان بود و به اندازه ی حوری معطوف
با دلی شیشه صفت نازک و صاف
و به غایت شکننده
من شکستم دل او
او مرا ناز کشید
من به او بد کردم
او به من درس محبت می داد .
📚داستانڪ📚
༺📚════════
@dastanakk