خسته از مدرسه بر میگشت، وقتی
میگفتم خسته نباشی، دستانم را میبوسيد
و در آغوشم میگرفت و میگفت:
مامان خیلی دوستت دارم
شما از صبح تا حالا زحمت كشيديد،
من كه كاری نكردم، از حالا به بعد
نوبت منست شما بريد استراحت كنيد!
#شهیدانه 🕊
#شهیدهراضیهکشاورز