فرمود که استعینوا علی امورکم بالکتمان...
یعنی کاری که هنوز نه به داره نه به باره، هیچیش معلوم نیست رو اینقدر جار نزنید!!
باعث میشه شیاطین مانع تراشی کنند و اون کار به سر انجام نرسه.
مکرر واسه هممون تجربه شده.
پس حواستون باشه...
خب بحث دیشبمون رسید به بررسی تناسب و کفو بودن.
دو نفر که میخوان باهم ازدواج کنند باید از یه سری جهات باهمدیگه تناسب داشته باشند و به اصطلاح هم کفو هم باشد.
6 فصل ذیل این بحث مطرح میشه:
الف) سن
ب) زیبایی و ظاهر
ج) اشتغال و اقتصاد
د) تراز های تحصیلی
ح) عشق و ازدواج
خ) فرهنگ و آداب و رسوم
الف) اول بحث سن را مطرح میکنیم.
در بحث سن دو موضوع اساسی مطرحه :
1- آیا ورود به ازدواج سن مشخصی دارد؟ به این صورت که اگر کسی زودتر وارد شد و ازدواج کرد، اشتباه کرده؟
2- اینکه در مورد ویژگی های سنی دختر و پسر آیا قواعد مشخصی، مخصوصا در رابطه با فاصله سنی آنها وجود داره؟ یعنی حتما باید فلان مقدار فاصله سنی داشته باشند تا ازدواج موفقی داشته باشند یا نه؟
در رابطه با سن ورود به ازدواج نظرات مختلفی وجود داره، ان شاء الله در این چند شب به بررسی و تحلیل نظرات مختلف در این زمینه می پردازیم، و نظر صحیح را ارائه میدیم.
1- ازدواج در سن بلوغ:
بعضیا که دغدغه حفظ و جلوگیری از به گناه افتادن جوان ها در ابتدای سن بلوغ را دارند میگن که ازدواج باید در ابتدای سن بلوغ اتفاق بیوفتد، و آموزش ها به سمت و سویی پیش بره که نوجوان بلافاصله پس از رسیدن به سن بلوغ وارد عرصه ازدواج و زندگی مشترک بشه.
این بزرگواران برای دفاع از نظریه خودشون به روایاتی که از ائمه علیهم السلام در این زمینه وارد شده تمسک کرده اند و گفتن روایات هم حرف مارو تایید میکنه.
وقتی از این اعزه می پرسیم که: پس بقیه آمادگی های لازم برای ازدواج مثل مهارت های زندگی برای انجام ازدواج پس چی میشه؟ اون مهارتا رو که اینا بلد نیستن چجوری وارد زندگی بشن؟
جواب میدن که: دوران عقد را طولانی بکنند، مثل سه چهار سال در عقد باشند تا طرفین به این مهارت ها دست پیدا کنند و در این دوران والدین آموزش های لازم رو بهشون بدن.
نقد و تحلیل:
1- بزرگترین اشکالی که به این نظریه وارده اینه که: ما اگه بخواهیم به این نظریه عمل کنیم، مهم ترین هدف زندگی مشترک که « رشد » باشه، نادیده گرفته میشه و چه بسا آسیب هم ببینه.
اصلا رشد چیه که در صورت عمل به این نظریه آسیب میبینه؟!
رشدْ نتیجه ی موضع گیری و سعی فرد، در برابر فشارِ نیاز هست.
و اگه بنا باشه بلافاصله بعد از پیدایش نیاز، تامین فراهم بشه، رشد و کمال انسان تباه میشه.
و اصلا به همین خاطره که ملاک اصلی در اعتقادات و باور ها تقواس، که خدا فرمود: انّ اکرمکم عند الله اتقاکم.
و اصلا تقوا همین مقاومت در برابر فشارهای طبیعی و غریزی انسانه و عمده دستورات اسلام مثل نماز و روزه و حج و جهاد و عدم نگاه به نامحرم و... همه اینها ابزار تقوی هستند و انسان با اینها در برابر فشارهای غریزی و طبیعی مقاومت میکنه تا به اون رشد و کماله برسه.
و به همین خاطر هم هست که خداوند میفرماد: اگر امکان ازدواج ندارید، فالیستعفف، یعنی عفت پیشه کنید و تقوا داشته باشید.
و به صورت کلی: مبارزه با نفس و مطالبات آن، شرط حتمی برای دریافت رشده.
این نظریه اشکالات متعددی داره، برای نمونه به چندتای دیگه هم اشاره می کنیم:
2- فرد نوجوان به خاطر شرایطی که دارد و تازه به سن بلوغ رسیده، ثبات فکری و رفتاری نداره.
3- تمایلات و خوشامد های نوجوان در سن پایین به ثبات نرسیده، امروز از یه چیزی خوشش میاد، فردا از یه چیز دیگه، امروز از پاسدار و ریش و چریک خوشش میاد، فردا از تیپ فلان خواننده و سه تیغ و...
4- برای مدیریت و اداره زندگی مهارت های لازم رو نداره.
5- ظرفیت و تحمل روانی در سن پایین کمه، نمیتونه طرف مقابل رو تحمل کنه، چون در برزخه بین سن بچگی و بزرگ سالیه، نمیتونه نظر مخالف رو تحمل کنه، نمیتونه یه رفتار یا یه برخورد ناخوشایند رو تحمل کنه، خلاصه ظرفیت روانیش پایینه، فورا پرخاشگری میکنه.
6- تاثیر پذیری بالایی از دیگران داره، ثبات شخصیتی نداره.
7- قابلیت تصمیم گیری مستقل نداره، همش وابسته به دیگرانه.
8- اطرافیان فکر میکنند چون سنشون پایینه باید تو زندگیشون دخالت کنند و اونا رو اداره کنند.
خب واسه امشب کافیه، ان شاء الله ادامه بررسی نظرات در مورد سن ازدواج را در شب های آینده خدمتتون میگیم.
دعامون کنیدا!
شیخ علی🇵🇸
خب واسه امشب کافیه، ان شاء الله ادامه بررسی نظرات در مورد سن ازدواج را در شب های آینده خدمتتون میگیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیخ علی🇵🇸
و اما دهه هشتادیا... دهه هشتادیا انقلاب رو به نتیجه میرسونن... #حتما_ببینید #فور @Sheikh_ali_110
بِچّا گیج بازی در نیاریماااا
نسل ما نسل ظهورساااا
خودمون رو واسه بعد از ظهور آماده کنیماااا
#حواسمونهست
یه نکته کنکوری میخوام بگم!
رفقا اینو هر روز از خدا بخواهید:
از خدا بخواهید شما رو واسه حکومت جهانی آقا بقیه الله تربیت کنه...
May 11
شیخ علی🇵🇸
یه نکته کنکوری میخوام بگم! رفقا اینو هر روز از خدا بخواهید: از خدا بخواهید شما رو واسه حکومت جهانی آ
خلاصه گیج نزنیم...
ایشالله پیچ های آخریم
این پیچا قطعا تند ترن
کمربندا رو محکم ببندیم
یه موقع چپ نکنیما
چیزی تا قلّه نموندسا...
دیشب بحثی رو با موضوع بررسی نظرات در مورد سن ورود به ازدواج شروع کردیم.
دیشب نظریه اول که « ابتدای سن بلوغ » بود رو گفتیم، و امشب می خواهیم یک نظریه دیگه رو بررسی کنیم.
1- ازدواج پس از فراهم سازی تمام شرایط
این نظریه در مقابل نظریه دیشب هست، برخی از کارشناسان قائل اند که بعد از فراهم شدن تمام شرایط باید ازدواج اتفاق بیوفتد.
البته بلوغ جنسی شرط لازم برای ازدواج محسوب می شود ولی شرط کافی برای آن نیست، یعنی شرایط دیگری هم باید وجود داشته باشد تا شخص اقدام به ازدواج کند.
و اگه کسی بخواد توانایی مدیریت زندگی مشترک را داشته باشد باید به بلوغ های دیگری مانند: بلوغ عقلی، بلوغ روانی، بلوغ اقصادی و بلوغ اجتماعی رسیده باشد.
این اعزه اگرچه سن مشخصی را برای ازدواج معرفی نمی کنند، اما پر واضحه که افراد تا 25 سالگی قطعا به تمام این بلوغ ها نرسیدن، و به نظر اینها تا سن 25 سالگی حتی فکر کردن به ازدواج هم اشتباهه. تازه بعد از اون هم میگن باید بررسی بشه که آیا واقعا طرف به این بلوغ ها رسیده یا نه؟!
وقتی هم که ازشون میپرسیم که دلیلتون چیه که میگید حتما باید تمام شرایط آماده و مهیا باشه تا فرد ازدواج کنه؟ً جواب میدن که: مدیریت یک زندگی مشترک سخته و اساسا زندگی مشترک لایه های مختلفی داره و شخص باید از پس مدیریت همه آنها بر بیاید، علاوه بر این به آمار طلاق ها و تعارضاتی که در سالهای اولیه زندگیه مشترک اتفاق می افتد اشاره دارند.
نقد و تحلیل:
بزرگترین اشکال معتقدین به این نظریه اینه که به هدف و نتایج تشکیل زندگی مشترک بی توجه اند.
اساسا ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، جایی برای لذت جویی و تامین مفصل نیاز های آدم نیست.
بلکه زندگی مشترک مثل میدونی میمونه که انسان در این میدون یک سری ماموریت ها و وظایفی داره که در انجام این وظایف فرصت بزرگی برای شکل گیری و کسب مهارت ها پیدا میکنه.
به بیان ساده تر: انسان قراره با انجام این وظایف و ماموریت ها رشد کنه و پیشرفت کسب کنه و نباید آماده خور باشه، زندگی طویله نیست که کاه و یونجش آماده باشه و آدم سرشو بکنه تو آخورش و فقط ازش بهره ببره، زندگی محل تلاش ها و رسیدن ها و بهره وری و خدمته، نه محل مصرف گرا بودن و صرفا استفاده از خدمات.