eitaa logo
شیخ علی🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
136 ویدیو
14 فایل
طلبه! محصل رشته اخلاق و تربیت اسلامی! علاقه‌مند به مباحث تربیتی! الحاصل آقا... @alhasell پیوی: @ya_alii110 ناشناس:👇👇 payamenashenas.ir/sheikh_ali_110
مشاهده در ایتا
دانلود
ندارم. . . حق! اینا دفیقا مثه دوتا بچه دبستانی اند، کاملا خام و رشد نیافته
شیخ علی🇵🇸
یه نکته کنکوری میخوام بگم! رفقا اینو هر روز از خدا بخواهید: از خدا بخواهید شما رو واسه حکومت جهانی آ
خلاصه گیج نزنیم... ایشالله پیچ های آخریم این پیچا قطعا تند ترن کمربندا رو محکم ببندیم یه موقع چپ نکنیما چیزی تا قلّه نموندسا...
قالَتْ رُسُلُهُمْ أَ فِي اللَّهِ شَكٌّ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ... پیامبرانشان گفتند: آيا در خدا- آن آفريننده آسمان ها و زمين- شكي هست؟
سلام رفقا شروع کنیم؟!
دیشب بحثی رو با موضوع بررسی نظرات در مورد سن ورود به ازدواج شروع کردیم. دیشب نظریه اول که « ابتدای سن بلوغ » بود رو گفتیم، و امشب می خواهیم یک نظریه دیگه رو بررسی کنیم.
1- ازدواج پس از فراهم سازی تمام شرایط این نظریه در مقابل نظریه دیشب هست، برخی از کارشناسان قائل اند که بعد از فراهم شدن تمام شرایط باید ازدواج اتفاق بیوفتد. البته بلوغ جنسی شرط لازم برای ازدواج محسوب می شود ولی شرط کافی برای آن نیست، یعنی شرایط دیگری هم باید وجود داشته باشد تا شخص اقدام به ازدواج کند. و اگه کسی بخواد توانایی مدیریت زندگی مشترک را داشته باشد باید به بلوغ های دیگری مانند: بلوغ عقلی، بلوغ روانی، بلوغ اقصادی و بلوغ اجتماعی رسیده باشد.
این اعزه اگرچه سن مشخصی را برای ازدواج معرفی نمی کنند، اما پر واضحه که افراد تا 25 سالگی قطعا به تمام این بلوغ ها نرسیدن، و به نظر اینها تا سن 25 سالگی حتی فکر کردن به ازدواج هم اشتباهه. تازه بعد از اون هم میگن باید بررسی بشه که آیا واقعا طرف به این بلوغ ها رسیده یا نه؟! وقتی هم که ازشون میپرسیم که دلیلتون چیه که میگید حتما باید تمام شرایط آماده و مهیا باشه تا فرد ازدواج کنه؟ً جواب میدن که: مدیریت یک زندگی مشترک سخته و اساسا زندگی مشترک لایه های مختلفی داره و شخص باید از پس مدیریت همه آنها بر بیاید، علاوه بر این به آمار طلاق ها و تعارضاتی که در سالهای اولیه زندگیه مشترک اتفاق می افتد اشاره دارند.
نقد و تحلیل: بزرگترین اشکال معتقدین به این نظریه اینه که به هدف و نتایج تشکیل زندگی مشترک بی توجه اند. اساسا ازدواج و تشکیل زندگی مشترک، جایی برای لذت جویی و تامین مفصل نیاز های آدم نیست. بلکه زندگی مشترک مثل میدونی میمونه که انسان در این میدون یک سری ماموریت ها و وظایفی داره که در انجام این وظایف فرصت بزرگی برای شکل گیری و کسب مهارت ها پیدا میکنه. به بیان ساده تر: انسان قراره با انجام این وظایف و ماموریت ها رشد کنه و پیشرفت کسب کنه و نباید آماده خور باشه، زندگی طویله نیست که کاه و یونجش آماده باشه و آدم سرشو بکنه تو آخورش و فقط ازش بهره ببره، زندگی محل تلاش ها و رسیدن ها و بهره وری و خدمته، نه محل مصرف گرا بودن و صرفا استفاده از خدمات.
حرکت وقتی اتفاق میوفته که انسان از آنچه که موجود داره، به سمت آنچه که مطلوبشه راه بیوفتد. مرد و زنی که همه آنچه که میخواستن باهمدیگه بهش برسن، واسشون آماده باشه، وقتی وارد زندگی مشترک میشن آیا انگیزه و هدفی واسه حرکت دارن؟ قطعا نه، چون همه آنچه که میخواستن باهمدیگه بهش برسن، قبلا بهش رسیدن. اینا دیگه حرکت ندارن، راکد اند، وقتی هم راکد باشن همه دلخوشیشون بستگی به سطح فراهم بودن لذت هاشونه، این افراد اگه لذت هاشون رو کنار فرد دیگری ببینند هیچ تعهدی نسبت به ماندن در این رابطه و حفظ این رابطه ندارن.
همه ما دیدیم یا شنیدیم افرادی رو که هردو طرف فوق العاده پولدار بودن، ولی در کمال ناباوری از همدیگه جدا میشن، خب سرّ این قضیه چیه؟! چرا اینا از هم جدا میشن؟ اینا که دیگه مشکلات مالی و اینا ندارن؟ سرّ این قضیه اینه که اینا باهمدیگه حرکتی نکردن، وقتی باهمدیگه حرکتی نکرده باشن انس عمیقی هم بینشون شکل نمیگیره، اینا در واقع راکد بودن، گندیده شدن و از هم دلزده شدن، نیازی به همدیگه نداشتن، وقتی لذت و بهره هاشون رو تو افراد دیگه بیشتر میبینند، راحت از همدیگه جدا میشن و میرن سراغ دیگری. بدون هیچ تعهدی...
پس این نظریه که حالا صبر کنیم تمام شرایط جور بشه بعد ازدواج کنیم هم غلطه. مرد و زن باید باهمدیگه یک زندگی رو بسازن، اون موقعس که قدر همدیگه رو میدونند، اگر خشت خشت یک خونه رو به کمک هم ساخته باشند، اون موقع هردوشون قدر خونه مشترک رو میدونن، ولی اگه این یه خونه جدا از خودش داشته باشه، اون یه خونه از خودش داشته باشه، موقعی که اینا باهم ازدواج میکنند، فقط این دوتا خونه میان کنار هم، و اینها باهم یکی نمیشن، ممزوج و مخلوط نمیشن باهم. این به تمام آنچه میخواسته به تنهایی رسیده، اون هم به تمام آنچه میخواسته به تنهایی رسیده. برای رسیدن به چیزی احتیاج به همدیگه ندارن...