eitaa logo
علی مقدم
2.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
463 ویدیو
32 فایل
آثار[سخنرانی، نوشته ها و اشعار]علی مقدم عاصی خراسانی ادمین @admin9988 وبلاگ http://asikhorasani.blogfa.com/ بایگانی پادکست ها https://eitaa.com/ali_moghaddam_Podcast پیام ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17344654120743 هندوستان @SAEB_TABRIZ
مشاهده در ایتا
دانلود
قل یا عبادی ....mp3
1.55M
قُل یا عِبادی تو هنوز هم بنده من هستی، نا امید مباش خاک را خواند و "یا عبادی" گفت شیوه ی احترام را نازم @sheikh_ali_moghaddam
علی مقدم
غزلی تقدیم به پیامبر مهربانی 🌸ابوتراب محمّد🌸 برس به دادِ دلم، گشته ام خراب، محمد بریز در قَدحِ خال
گُل احتیاج ندارد به بوی مُشک و گلابی زدی به خویش معطّر شود گلاب، محمد به روز حشر شفاعت کنی چنانکه "فتَرضی" در آن شلوغیِ مَحشَر مرا بیاب محمد @ASI_khorasani
گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم @ASI_khorasani
حسنم زهر آنگونه اثر کرده به اعضای تنم لرزه افتاده در این لحظه تمام بدنم مَردُم این‌ رسم هواداری پیغمبر بود؟! من جگرگوشه پیغمبر خاتم، حسنم همسرم قاتل من شد به که گویم این غم؟! آری آنگونه غریبم که غریبِ وطنم خون شد آنگونه همه عمر دلم از غصه که برون می شود این لخته خون با سُخنم بسکه دندان زِ غمِ کوچه نهادم به جگر جگرم پاره شد و ریخت برون از دهنم خواب را بُرد ز چشمان من آن کوچه غم آنکه یک‌ عمر از آن غُصه نخوابیده، منم تیر بر پیکرِ من می زند امروز عدو هیچ غارت نشد امّا ز تنم پیرُهنم درد دارم ولی از داغ برادر گریم من خودم گریه کن کُشته خونین بدنم ۲۷ صفر ۱۴۴۵ @sheikh_ali_moghaddam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بیا مباش دگر فکر ماسبق اینجا _شبی درب نانواییِ سنگک به انتظار نان ایستاده بودم هوا مانند دل اکثر کسانی که آنجا ایستاده بودند سرد بود و نانوا چنان در بیرون آوردن نان از تنور تساهل و تکاسل میکرد که گویی به جای نان، میخواهد جان ‌از تنور در بیاورد . شنیده ام مبدع نان سنگک شیخ بهایی (زاد الله بهائه فی الدارین) بوده است،  اثر حکمت آن حکیم آسمانی در این ابداع زمینی هم دیده میشود (اولیای الهی حتی اگر نانی بسازند از آن بوی جان می آید) با خود می گفتم همین تنور نان سنگک هم کلاس درسی است برای ما انسان ها، چون وقتی خمیر را بر روی سنگ ها رها می کنند، تا زمانی که خام است به سنگ ها چسبیده و سراسر وجودش تعلق است دقایقی نمیگذرد که میفهمد رازِ کمال، رفع تعلّق است و بر اثر ریاضتی که در گرمای تنور تحمل میکند پخته می شود و دست از سنگ بی ارزش تنور کوتاه می کند تا به سفره محبوب برسد اسیر ننگِ تعلّق ز خامیِ خویشم خمیر پخته شود، سنگ را رها سازد  القصه به انتظار ایستاده بودم و در پای افکار خود نشسته، که دیدم پیرمردی سوار بر دوچرخه و پیاده از مرکب تجمّل دنیا با حالی خوش و صورتی خندان رسید و سلامی کرد و کریمانه دست در جیب برد، چونان که موسی کلیمانه دست در جِیب مشتی شکلات که بوی حیات از آن می آمد را همراه لبخندی شیرین که معجزه پیرمرد برای فتح دل ها بود بین افراد تعارف کرد و کامِ تلخِ دنیا زده همه را شیرین کرد ما را در دام محبت خودش گرفتار. بعد از دقایقی هم کلامی نکته ای از گذشته اش گفت که تلخی انتظار و معطل شدن در آن صف را برایم شیرین ساخت. گفت :من بیست سال پیش آلوده به مَناهی بودم، باری بارقه الهی بر دلم زد و زُکام شهوت از کام برطرف شد و تلخی گناه را حس کردم، به حرم سلطان اولیا علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیه والثنا رفتم و عرضِ توبه کردم.  با آتشِ دل، خار و خاشاکِ ‌هوس را سوزاندم و با آب دیده و عرقِ شرم، سیاهی از ورق بُردم از راه انفعال، به رحمت رسیده ایم برگشت از عرق، ورقِ روزگار ما . . دلا مباش دگر فکر ماسبَق اینجا بیا بیا که بگرداند او ورَق اینجا به روز حشر شراب طهور مینوشی ز انفعال بریزی اگر عرق اینجا پناهگاهِ منِ خسته این حرم باشد پناه می برم از شرّ ماخلَق اینجا فقیه و عارف و عامی نشسته در صحنش رسیده اند به وحدت همه فِرَق اینجا پیرمرد در ادامه گفت: آنجا بود که عهد کردم تا آخر عمر همیشه در جیب شکلات داشته باشم، کام مردم را شیرین کنم تا خداوند در قیامت‌ کامم را شیرین ‌کند الان‌ بیست سال است که هیچگاه جیبم‌ خالی از شکلات نیست درِ بهشت به روی تو بسته خواهد بود اگر نداشته ای رویِ باز در اینجا @sheikh_ali_moghaddam
اگر خراب گناهی، اگر که خسته راهی بیا بیا که در اینجا هراس راه ندارد @ASI_khorasani
شرمنده در مصیبت تو کم گریستم وداع
دارالشفاست اینجا آرام گشته هر کس شد بی قرارِ این در شان بهشت دارد گرد و غبارِ این در خورشید سر برآرد هر صبح از حریمش گردد مدار عالم هم بر مدارِ این در خاکش دواست اینجا، دارالشفاست اینجا درمان و درد باشد در اختیارِ این در موسی نشسته اینجا، عیسی نشسته اینجا دیدیم انبیا را حتی کنارِ این در دنیا نبود و بودیم ما بنده ی مرامش خاکی نبود و بودیم ما خاکسارِ این در انگور بعدِ ما بود، میخانه بعدِ ما بود تاکی نبود و بودیم ما مِی گُسارِ این در
حضرت رضا عليه السّلام فرمود: هر كس مرا با دورى راه زيارت كند و از راه دور به زيارت من آيد در روز قيامت در سه موقف به يارى او خواهم آمد تا او را از ناراحتي هاى آن حال نجات دهم گفتی که سراغ من میایی محشر از شوق وصال تو سفید است کفن @ASI_khorasani