السلام علیکِ یا بنت الحسین یا رقیه
چنان شمعم که امشب کُنج این ویرانه می گریم
هنوز از غُصه ی بزمِ مِی و پیمانه می گریم
دل اهل حرم می سوزد از اشک شرر بارم
پدر جان، در فراقت آنقدر طفلانه می گریم
عجب آرامشی در خانه ی ما بود، یادت هست؟
چنان طفلی که گُم کرده است راهِ خانه، می گریم
به روی شانه ات سر می نهادم وقت خوابیدن
ولی امشب ببین از دردهای شانه می گریم
دلم تنگ تبسّم های شیرینت شده بابا
تبسّم کن برایم، دیگر ای بابا نمی گریم
#عاصی_خراسانی
۳ صفر ۱۴۴۳
۱۹ شهریور ۱۴۰۰
https://eitaa.com/joinchat/3757244420C1143bd604a
علی مقدم
السلام علیکِ یا بنت الحسین یا رقیه چنان شمعم که امشب کُنج این ویرانه می گریم هنوز از غُصه ی بزمِ مِ
یا رقیه
به روی شانه ات سر می نهادم وقت خوابیدن
ولی امشب ببین از درد های شانه می گریم
#عاصی_خراسانی
در پِی ات چهل منزل، سخت جستجو کردم
از قفایِ هر نیزه با تو گفتگو کردم
سایه ات ز روی نِی، بوده بر سرم بابا
هر کسی یتیمم گفت، سوی نیزه رو کردم
بعد عصر عاشورا غصه آنقدر خوردم
خنده در دهانم مُرد، گریه در گلو کردم
کُهنه معجرِ خود را، ای پدر به سر دارم
زیر ضربِ سیلی هم، حفظِ آبرو کردم
پهلوی پر از درد و صورت ورم کرده
آیه آیه کوثر را شرحِ مو به مو کردم
از جفای این دنیا آنقدر کشیدم که
مثل مادرت زهرا، مرگ آرزو کردم
#عاصی_خراسانی
#علی_مقدم
۴ صفر ۱۴۴۳
۲۰ شهریور ۱۴۰۰
شب شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
@sheikh_ali_moghaddam
یا امام حسن
بسکه دندان زِ غمِ کوچه نهادم به جگر
جگرم پاره شد و ریخت برون از دهنم
#عاصی_خراسانی
از آن جبینِ عرق کرده ، شد گلاب خجل
دمی که ساقی ما شد ز قحط آب خجل
که دیده بود علمدار بر زمین افتد؟!
که دیده بود شود ابنِ بوتراب خجل؟!
نخواست تا بدنش سوی خیمه برگردد
که آب گشت ز شرم و شد از رباب خجل
سکینه گفت : پدر "اَینَ عمّی العباس؟"
حسین گریه نمود و شد از جواب خجل
عرق چکیده ز شرم از جَبینِ ابیاتم
ردیف شعرم اگر گشت انتخاب ، خجل
#عاصی_خراسانی
۱۲ صفر ۱۴۳۳
۲۸ شهریور ۱۴۰۰
صلّی الله علیک یا اباعبدالله
در کنارت اگر نمی گیری
لااقل لطف کن ، کناره مگیر
#عاصی_خراسانی
صلی الله علیک یا اباعبدالله
یک سال در هوایِ زیارت گریستم
از راهِ دور ، گوشه ی هیئت گریستم
امّا گناه مانعِ قرب و وصال بود
بی آبرو شدم ، ز خجالت گریستم
با التماس هم نشد آخر حرم روم
دیگر نبود فرصت صحبت ، گریستم
یاد تو بوده ام به نماز و دعا ، حسین
حتی اگر میان عبادت گریستم
گفتند : "زائرش نشدی قسمتت نبود"
عاصی ز شوربختیِ قسمت گریستم
#عاصی_خراسانی
شب ۱۴ صفر ۱۴۴۳
علی مقدم
صلی الله علیک یا اباعبدالله یک سال در هوایِ زیارت گریستم از راهِ دور ، گوشه ی هیئت گریستم امّا گن
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله
از داغِ تشنگیِ تو، دریا گریستم
در روضه ات به وسعت صحرا گریستم
میخواستم به چشم تو آیم به گریه ام
آری نگاه کن که چه زیبا گریستم
دیدی که خواب را ز دو چشمانم آب برد
از بس که در فراقِ تو شبها گریستم
کربُبلا نشد بروم، هیئتش که هست
آنجا که قسمتم نشد، اینجا گریستم
میخواستم به فاطمه او را قسم دهم
"میخواستم بگویمش امّا گریستم"
#عاصی_خراسانی
شب ۱۴ صفر ۱۴۴۳
علی مقدم
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله از داغِ تشنگیِ تو، دریا گریستم در روضه ات به وسعت صحرا گریستم میخوا
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله
چون موج ، غرقِ شور و تلاطُم گریستم
بی اعتناء به خنده ی مَردم ، گریستم
از فرط گریه ، قامتِ من نم کشید و رفت
از بسکه روز و شب به تداوم گریستم
گفتم مگر به گریه به آغوش او رسم
مانند بچّه ای که شده گُم گریستم
اظهار عشق را به تکلّم چه حاجت است؟!*
من همچو لال جای تکلّم ، گریستم
دیشب به پایِ عکس حرم گریه کردم و
مثلِ خمار دور از آن خُم گریستم
#عاصی_خراسانی
۱۴ صفر ۱۴۴۳
* اظهار عشق را به زبان احتیاج نیست
#صائب
وَلَا تُحَمِّلنَا مَا لَا طَاقَتَه لَنَا بِهِ!
ما پُشتِمان ضعيف تر از آن بُوَد که تو
بار فراق و دوريِ خود را برآن نَهی
#عاصی_خراسانی
علی مقدم
صلی الله علیک یا اباعبدالله یک سال در هوایِ زیارت گریستم از راهِ دور ، گوشه ی هیئت گریستم امّا گن
قَدْ کَلَّتْ لِسَانِی کَثْرَةُ ذُنُوبِی
وَ أَذْهَبَتْ عَنِّی مَاءَ وَجْهِی
فَبِأَیِّ وَجْهٍ أَلْقَاکَ؟!
همانا کثرت گناهان، زبانم را به لکنت انداخته
و آبروی من را بُرد
پس با چه رویی با تو روبرو شوم؟!
#امام_سجاد_علیه_السلام
#صحیفه_سجادیه
آری گناه ، مانعِ قرب و وصال بود
بی آبرو شدم ، ز خجالت گریستم
#عاصی_خراسانی
علی مقدم
صلّی الله علیک یا ابا عبدالله چون موج ، غرقِ شور و تلاطُم گریستم بی اعتناء به خنده ی مَردم ، گریستم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای همه آنهایی که در مرز مهران گریه کردند
آری ضرر نمودم و ارزان گریستم
گاهی اگر برای غمِ نان گریستم
هر لذّتی به غیر تو خسران محض بود
در ابتداش خنده و پایان گریستم
جز گریه چیست ، لشکر افتادگانِ عجز
بنگر مرا که تا بُنِ دندان گریستم
گریه اگر نوشته شود ، شعر میشود
من با قلم برای تو دیوان گریستم
آتش کجا به هیزم تَر میکند اثر؟!
آری برای توبه ز عصیان ، گریستم
کارم ز دوری ات به تحیّر کشیده است
دیشب به یاد روی تو ، خندان گریستم
تا سر به دامن تو گذارم به وقت مرگ
دیدی چگونه سر به گریبان گریستم
هرچند کربلای تو روزیِ من نشد
در پُشتِ مرزِ بسته ی مهران گریستم
#عاصی_خراسانی
۱۵ صفر ۱۴۳۳
يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ
سوره انفطار آیه ۶
از فرط خوبیِ تو، ما بد شدیم یارب
حلم و کرامتِ تو، مغرور کرد ما را
#عاصی_خراسانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*علامه حسن زاده آملی رحمه الله علیه :
"الهی ؛ جان به لب رسید تا جام به لب رسید"
#علامه_حسن_زاده
.
بعد از هزار دور به من هم عجب رسید
جانم به لب رسید که جامم به لب رسید*
.
بر رویِ آفتابِ تو موی سیاه ریخت
یاللعجب چگونه در اینصبح ، شب رسید؟
.
روز نخست ، نوبت تقسیم تاب و تب
تابش به مویِ تو ، به منِ خسته تب رسید
.
وصل تو واجب است و خیالِ تو مستحب
صد شُکر دست من به همین مستحب رسید
.
بختم سیاه گشت ز داغ تو ، تلخ نه
این هم شباهتی که به من از رطب رسید
.
.
#عاصی_خراسانی
کلیپ : قسمتی از بیانات آیت الله جوادی حفظه الله در مورد علامه حسن زاده آملی رحمه الله علیه
فروختیم
در پیش چشمهات سپر را فروختیم
خونین جگر شدیم ، جگر را فروختیم
در دست ما نهاد خدا مِهر و ماه را
مهرِ تو را خریده ، قمر را فروختیم
کالا اگر گران بشود بایدش فروخت
دیدیم سر گران شده ، سر را فروختیم
صد شُکر در معاملهٔ بوسه و شِکَر
ما بوسه را خریده ، شِکَر را فروختیم
ما را نبود میلِ رهایی ز دامِ تو
خود در قفس نشسته و پر را فروختیم
#عاصی_خراسانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا امام رضا مددی
به اُمیدِ گوشه چشمت چقدر گدا نشسته
نه فقط گدا که حتی ، همه انبیا نشسته
"انا من شروط" یعنی که ولای توست توحید
حرمت نشسته هر کس ، حرم خدا نشسته
تو به هیچکس نگفتی "ز کجایی و که هستی؟"
که غریبه هم ز لطفِ تو چو آشنا نشسته
نه فقط که مومن اینجا به نماز ایستاده
به نیاز ، روسیاهان همه با حیا نشسته
همگی به دام لطف تو اسیر گشته آری
که کمند لطف و جودت به کمینِ ما نشسته
به جز از تو که نشستی سر سفره با گدایان
به خدا نبوده شاهی بغل گدا نشسته
چو نگین پادشاهی که نشسته بر رکابش
به دلم محبّتِ تو چقَدَر به جا نشسته
منِ بنده را ز خیلِ حشمت سوا مفرما
که به خوانِ رحمت تو همه ماسوا نشسته
شده "فابک للحُسین" تو دلیل گریه هایم
که همیشه در دل تو غم کربلا نشسته
#عاصی_خراسانی
#شعرخوانی
#برنامه_آستان_مهربانی
#شبکه_قرآن
۸ مهر ۱۴۰۰
۲۳ صفر ۱۴۴۳
@ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دارالشفاست اینجا
آرام گشته هر کس شد بی قرارِ این در
شان بهشت دارد گرد و غبارِ این در
خورشید سر برآرد هر صبح از حریمش
گردد مدار عالم هم بر مدارِ این در
خاکش دواست اینجا ، دارالشفاست اینجا
درمان و درد باشد در اختیارِ این در
دنیا نبود و بودیم ما بنده ی مرامش
خاکی نبود و بودیم ما خاکسارِ این در
موسی گداست اینجا ، عیسی گداست اینجا
دیدیم انبیا را حتی کنارِ این در
انگور بعدِ ما بود ، میخانه بعدِ ما بود
تاکی نبود و بودیم ما مِی گسارِ این در
#شعرخوانی
#عاصی_خراسانی
#برنامه_آستان_مهربانی
#شبکه_قرآن
@ASI_khorasani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر چند کربلای تو روزیِ من نشد
در پشت مرز بسته مهران گریستم
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani
بیا مباش دگر فکر ماسبَق اینجا
بیا بیا که بگرداند او ورَق اینجا
پناهگاهِ منِ خسته این حرم باشد
پناه می برم از شرّ ماخلَق اینجا
به روز حشر شراب طهور مینوشی
ز انفعال بریزی اگر عرق اینجا
فقیه و عارف و عامی نشسته در صحنش
رسیده اند به وحدت همه فِرَق اینجا
اگر که سجده نمودیم ، عیبمان مکنید
که دیده ایم تجلّیِ ذات حق اینجا
#عاصی_خراسانی
۲۹ صفر ۱۴۴۳
شب شهادت امام رضا علیه السلام
@ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
بارِ گناه ، برکتِ چشم مرا گرفت
شرمنده در مصیبتِ تو ، کم گریستم
#عاصی_خراسانی
|| صلّی الله علیک یا اباعبدالله ||
هدایت شده از علی مقدم
در بدر و خیبر و اُحد و لیله المبیت
دستِ علیست در همه جا ختم غائله
||#عاصی_خراسانی||
||#لیله_المبیت||
هرگز ندیده ایم به خطّ تو، زشت را
چون دیده ایم دستِ تو که مینوشت را
تا با خیال نازِ تو در خواب رفته ایم
در زیر سر چه فرق پَرِ قو و خِشت را؟!
مهمان خویش میشود آدم به روز حشر
آخر درو کند به یقین آنچه کِشت را
قُلّابِ راست، صید به دستت نمی دهد
بی قدّ خَم به دست نیاری بهشت را
چشمم سفید گشت که بختم سفید گشت
با گریه شسته ایم خطِ سرنوشت را
#عاصی_خراسانی
۲ ربیع الاول ۱۴۴۳
۱۷ مهر ۱۴۰۰