#شعر_و_شاعران
#سبک_هندی #سبک_اصفهانی
🔸شاعر شعرهای بیمعنی(مهمل)
#مُشرِف_اصفهانى
اسمش ميرزاحسين و دربارهبند و سرپرست اصطبل سلاطين صفويه و مباشر معاملات ديوانى بوده است. در اواخر قرن دهم و تا نیمه قرن یازدهم قمری یعنی تا سال ۱۰۴۱ در قید حیات بوده است.
طبع شوخى داشته، به مزاح و ظرافت معروف و به نظم ابياتِ بىمعنى مشهور است. وقتى مدّعى شده كه پنج مثنوى به وزن كُتب خمسهٔ نظامى و خسرو دهلوى منظوم نمايد، بگونه ای كه بيتى از آن جمله را معنى نباشد.
مقرّر شد كه اگر از عهدهٔ دعوى برآيد به هر بيتى مثقالى سيم ناب گيرد و اگر بيتش را معنى بود، به هر بيتى دندانى ازو بركنند و بر مغزش كوبند. چنين كرد و بر سه بيت او معنى دادند و سه دندانش بركندند و بر سرش كوفتند! تتمّه را به وعده وفا كردند.
متاسفانه جز ابیاتی محدود در بعضی تذکره ها شعری از او در دست نیست.
🔹برخی از ابیات به جا مانده از او:
اگر عاقلی بخیه بر مو مزن
بهجز پنبه بر نعلِ آهو مزن
سوی مطبخ افکن ره کوچه را
منه در بغل آش آلوچه را
که نعل از تحمّل مربّا شود
به صبر، آسیا کهنه حلوا شود
ز افسارِ زنبور و شلوارِ ببر
قفس میتوان ساخت امّا به صبر
....
دندان چپ دریچه کورست
آیینهٔ جمعه بیحضورست
پاى دهلِ هَريسه مأوىست
اينها همه آفتِ سَماوىست
@ASI_khorasani