سر از خاکِ لحد از شرمِ عصیان برنمیدارم
که ترسم از وجودم ننگ باشد اهلِ محشر را
#ناجی_کاشی
📚 عرفات العاشقین
@ASI_khorasani
یا الهی
آن کیست که در کمند احسان تو نیست؟!
یا ریزه خور لطف فراوان تو نیست؟!
غفران تو غالب است بر هر عصیان
حتّی عاصی حریف غفران تو نیست
#عاصی_خراسانی
#رباعی
@ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
نبود چشمه ی آب حیات در رمضان
بیا که ساقیِ ما در #رجب شود پیدا
#عاصی_خراسانی
علی مقدم
سر از خاکِ لحد از شرمِ عصیان برنمیدارم که ترسم از وجودم ننگ باشد اهلِ محشر را #ناجی_کاشی 📚 عرفات ا
آنچه ما با دامنِ پرهیزکاری کردهایم
جای آن دارد که سگ پرهیزد از دامان ما
#بابا_نصیبی_گیلانی
📚 عرفات العاشقین
علی مقدم
آنچه ما با دامنِ پرهیزکاری کردهایم جای آن دارد که سگ پرهیزد از دامان ما #بابا_نصیبی_گیلانی 📚 عرفات
ملک به پاکی دامان ما قسم میخورد
کنون ز ننگ، سگ از کوی ما گریزان است
#طلوعی_کشمیری
📚عرفات العاشقین
علی مقدم
ملک به پاکی دامان ما قسم میخورد کنون ز ننگ، سگ از کوی ما گریزان است #طلوعی_کشمیری 📚عرفات العاشقین
ز کوی میکده دوشش به دوش میبردند
امام شهر که سجاده میکشید به دوش
#حافظ
علی مقدم
ز کوی میکده دوشش به دوش میبردند امام شهر که سجاده میکشید به دوش #حافظ
منی که لفظ شراب از کتاب می شُستم
زمانه کاتب دکان می فروشم کرد...
منسوب به #طالب_آملی
علی مقدم
منی که لفظ شراب از کتاب می شُستم زمانه کاتب دکان می فروشم کرد... منسوب به #طالب_آملی
زاهد بودم، ترانه گویم کردی
سرحلقۀ بزم و باده جویم کردی
سجاده نشین باوقاری بودم
بازیچۀ کودکانِ کویم کردی
#مولوی
علی مقدم
زاهد بودم، ترانه گویم کردی سرحلقۀ بزم و باده جویم کردی سجاده نشین باوقاری بودم بازیچۀ کودکانِ کویم
جز من کسی ز میکَده نآمد به مدرسه
خاکم به سر! ترقّیِ معکوس کردهام
#میرزا_ابراهیم_ادهم_همدانی
علی مقدم
جز من کسی ز میکَده نآمد به مدرسه خاکم به سر! ترقّیِ معکوس کردهام #میرزا_ابراهیم_ادهم_همدانی
آن که تسبیح ز دستش نفتادی هرگز
دیدمش دوش درِ شیشه به لب وا می کرد
#صائب_تبریزی
توقعِ دگر از روزگار نیست مرا
همین بس است که ما را نمیکند نامرد
#صیدی_تهرانی
#کژتابی
مرحوم از بزرگان کژتابی بودند
علی مقدم
سلام بر قرآن قصیده ای تقدیم به قرآن و امیرالمومنین علیه السلام #شعرخوانی روز میلاد امیرالمومنین
قصیده واره "سلام بر قرآن"
سلام بر تو که نوری و ذکری و ایمان
سلام بر سخن حق سلام بر "قرآن"
به هفت آیه ی "سبع المثانی"ات سوگند
تمام رحمت محضی ، قسم به "الرحمان"
معلّقات معلّق شد و به زیر آمد
همین که نور تو آمد در آن زمان به میان
خرد به عمق تو هرگز نمیرسد دستش
هزار معنی نازک شدست در تو نهان
اگر که چهره بدون نقاب بنماید
کُمیت عقل شود لنگ و عاجز و حیران
نسیم جنت حق میوزد ز آیاتش
بهشت را به تماشا نشین در این بستان
خزان گذشت بر اوراق خلق و کهنه شدند
گذر نکرده بر اوراق او غبار خزان
به پیش هیبت "فاتوا بمثله" ، فُصَحا
گرفته اند سر انگشت عجز را به دهان
زبان به کام گرفتند جمله لال شدند
چو گفت "فاستمعوا له و اَنصِتوا" ، یزدان
بشر کجا و توان سخن چو او گفتن
زبان هیچ بشر نیست مرد این میدان
نگاه کن و بدان "اُنزل بعلم الله"
اگر که بهتر از این هست هاتِ بالبرهان
طناب اگر که بخواهی بیا که "انزلنا"
طناب عرش الهی ست گشته آویزان
نشسته اند همه انبیا بر این سفره
به لقمه ای که بگیری از آن شوی لقمان
فدای نثر روانش شود هزاران نظم
که داده است پریشانی مرا سامان
هزار عمر شده صرف فهم او و هنوز
بدیع مانده معانی او و نحو بیان
هزار فتنه بیاید هزار فتنه رود
به زیر سایه قرآن نمیشوم نگران
چنان پر است کتاب خدا ز وصف علی
شود علی بشود این کتاب اگر انسان
ببین به غیر علی کیست "باء بسم الله"؟!
ببین شدست علی بر کتاب حق عنوان
بدون نقطه چه معنا دهد کلام کسی؟!
علیست مُظهِر قرآن و معنی "تبیان"
خطاب آمده "بلّغ" : "علی ولی الله"
که در غدیر شود حق چو آفتاب عیان
به برکت علی "اکملتُ دینَکُم" آمد
که با ولایت او کامل است این بنیان
خلافت است فقط لایق علی آری
"لَقَد تَقَمَّصَها" دیگری که وای بر آن
کسی که شیعه او نیست ، غرق میگردد
علیست کشتی نوح و علیست کشتی بان
هر آنچه گفته نبی در حق علی وحی است
مُطَهّر است نبی از خطا و از هذیان
بدون حب علی راه بدتر از چاه است
به کعبه نه که رسد آخرش به ترکستان
علی الصباح قیامت خدات میپرسد
چه شد که بعد نبی ، "اتبعتم الشیطان"
به حکم آیه "واتوا البیوتَ من ابواب"
ز درب خانه نبی را فقط شوی مهمان
علیست باب ورودی علم پیغمبر
گمان مکن که بود شهر بی در و دربان
علیست سرّ "یدالله فوق ایدیهم"
که اوست آیت عظمای حق به عالمیان
علیست علّت جمع ضمیر "انفسنا"
به جز علی چه کسی بوده بر پیمبر جان
علیست هادی امت پس از نبی به صراط
صراط نیست برای مُحبّ او لغزان
علیست وجه خداوند "ذوالجلال" بلی
در آن زمان که شود "کُلُّ مَن علیها فان"
علیست ساقی کوثر ، علیست رحمت محض
و غیر اوست سرابی که "یَحسَبُ الظَمئان"
علیست صاحب علم کتاب و شاهد وحی
کجاست عالم و جاهل به یکدگر یکسان؟!
علی و فاطمه مصداق آن دو دریایند
به جز حسین و حسن نیست "لُوء لُوء و مَرجان"
قسم به آیه "تَبّت یدا" بریده شود
دو دست هر که زند دست جز بر این دامان
اگرکه تیغ به رویم کشند می مانم
نمیشوم ز مسیر غدیر رو گردان
به حشر گرکه شفاعت کند گناه مرا
ثواب میخورد آن روز غبطه بر عصیان
بگیر دست مرا بیقرارِ نام تو ام
کویر خشک منم من ، تویی تویی باران
فقط ترنم نام تو جان دهد ما را
شبیه آب خنک در میان تابستان
سخن به آب رسید و ز غصه آب شدم
عطش چه کرد که صار السماء مثل دخان
رسیده است خطاب "ارجعی الی ربک"
خدا کند نخورد سنگ بر لب و دندان
فدای قاری قرآن که تشنه لب بود و
نداد جرعه آبی کسی به آن عطشان
آهای شمر تو را ذره ای طهارت نیست
مزن بدون وضو دست خویش بر قرآن
#عاصی_خراسانی
@ASI_khorasani