49.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#عاشقانه_های_شهدا...❤️
به روایت همسرشهید حسن اکبری
همسرم در آخرین اعزام به سوریه از من خواست برای بازگشتش دعا نکنم. ۷ سال انتظار کشیدم و دعا نکردم برگردد، اما انگار او به خاطر آرامش دخترمان برگشت.
اگر شوهرت یک ساعت دیرتر از وقت همیشگی به منزل بیاید و نتوانی با تلفن همراهش تماس بگیری، چه حالی میشوی؟ قطعاً هزار و یک فکر و خیال به ذهنت میرسد که چه اتفاقی برایش افتاده! ما در طول این همه سال، انتظار همین حال را داشتیم. اگر به ما میگفتند شهید شده، باورمان نمیشد؛ چون پیکری نبود. هر وقت زنگ خانه به صدا درمیآمد، با خودم میگفتم: همسرم است. اما خبری نبود.»
وقتی همسرم را در معراج شهدا دیدم، به او گفتم خوش آمدی. غم هجران تمام شد و میدانم به خاطر نوهات برگشتی و با آمدنت دیگر دخترمان چشمانتظار نیست. شیما هم در ماه پایان بارداری است. به معراج شهدا آمد تا برای آخرین بار پدرش را در آغوش بگیرد. نگران حال شیما بودیم، اما خوشبختانه روحیه بالایی داشت. شیما پیکر پدرش را در آغوش گرفت و گفت: بابا! در بچگی تو من را بغل میکردی و الان من تو را در آغوش میگیرم. بابا! تو رفتی که برگردی اینطور برگشتی. حاضرین در معراج شهدا با این حرفهای شیما به گریه افتادند. شیما کلی با پدرش درد دل کرد و هر دو آرام شدیم از انتظاری که به سر آمد».
💐 شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🌷شهیدچی
جایی برای رفاقت با بهترین ها،
با ما همراه شوید👇
ایتا | تلگرام | اینستا | روبیکا | یوتیوب
22.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
24.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا