📚#داستان_زیبای_صدقه
مردی داشت گوسفندی را از کامیون پایین می آورد تا آن را برای روز عید قربانی کند . گوسفند ازدست مرد جدا شد و فرار کرد.مردشروع کردبه دنبال کردن گوسفند تا اینکه گوسفند وارد خانه یتیمان فقیری شد .
عادت مادرشان این بود که هر روز کنار در می ایستاد و منتظر می ماند تا کسی غذا و صدقه ای را برایشان بگذارد و او هم بردارد. همسایه ها هم به آن عادت کرده بودند.
هنگامی که گوسفند وارد حیاط شد مادر یتیمان بیرون آمد و نگاه کرد .ناگهان همسایه شان ابو محمد را دید که خسته و کوفته کنار در ایستاده .
زن گفت ای ابو محمد خداوند صدقه ات را قبول کند .او خیال کرد که مرد گوسفند را به عنوان صدقه برای یتیمان آورده .مرد هم نتوانست چیزی بگوید جز اینکه گفت :خدا قبول می کند .
ای خواهرم مرا به خاطر کمکاری و کوتاهی در حق یتیمانت ببخش.
بعدا مرد رو به قبله کرد و گفت خدایا ازم قبول کن.
روز بعد مرد بیرون رفت تا گوسفند دیگری را بخرد و قربانی کند. کامیونی پر از گوسفند دید که ایستاده . گوسفندی چاق و چنبه تر از گوسفند قبلی انتخاب کرد. فروشنده گفت بگیر و قبول کن و دیگه با هم منازعه نکنیم. مرد گوسفند را برد وسوار ماشین کرد. برگشت تا قیمتش را حساب کند .فروشنده گفت این گوسفند مجانی است و دلیلش هم این است که امسال خداوند بچه گوسفندان زیادی به من ارزانی نمود و نذر کردم که اگر گوسفندان زیادی داشتم به اولین مشتری که به او گوسفند بفروشم هدیه باشد .
پس این نصیب توست ...
صدقه را بنگر که چه چیزیست !
صدقه دهید چونکه مثل لباس بدون جیب است !
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚داستان عبرت انگیز بسیار زیبا
حق، حق است ...
امام جماعت یکی از مساجد لندن تعریف می کرد :
به یکی از مساجد داخل شهر لندن منتقل شدم که کمی از محل زندگی ام دور بود...
هر روز با اتوبوس از مسجدم به خانه برمی گشتم...
هفته ای می شد که این مسیر را با اتوبوس طی می کردم که یک روز حادثه ی نه چندان مهمی برایم رخ داد…
سوار اتوبوس شدم و پول کرایه را به راننده دادم و او هم بقیه اش را به من پس داد، وقتی روی صندلی ام نشستم متوجه شدم راننده 20 پِنی بیشتر پس داده است
با خودم گفتم باید این مبلغ را به راننده پس بدهم، اما از یک طرف این مقدار مبلغ را چندان مهم نمی دانستم و با خودم می گفتم این چندان مبلغی نیست که لازم باشد پسش بدهم!
همین طور داشتم با خودم یکی به دو می کردم، تا اینکه تصمیم گرفتم بقیه آن پول را پس بدهم چون بالاخره حق، حق است…
هنگام پیاده شدن مبلغ اضافی را به راننده دادم و گفتم: ببخشید شما این 20 پنی را اشتباهی اضافی دادید.
راننده تبسمی کرد و گفت:
ببخشید شما همان امام جماعت جدیدی نیستید که تازه به این منطقه آمدهاید؟ من مدتی است که دارم درباره اسلام فکر میکنم، و این مبلغ را هم عمدا به شما اضافی دادم تا ببینم رفتار یک مسلمان در چنین موقعیتی چگونه خواهد بود؟!!!
آن امام جماعت مسجد می گوید:
وقتی از اتوبوس پیاده شدم حس کردم پاهایم توانایی نگه داشتن من را ندارند. به نزدیکترین تیر چراغ آن خیابان تکیه دادم…
اشکهایم بی اراده سرازیر بودند… نگاهی به آسمان انداختم و گفتم: خدایا! نزدیک بودم دینم را به 20 پِنی بفروشم!!!
چنان زندگی کن که.......
کسانی که تو را میشناسند، اما خدا را نمیشناسند، به واسطه آشنایی با تو، با خدا آشنا شوند...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
💐سالم ماندن بدن در قبر
خیلی شنیدیم که بعضی از علما و شهدا بدنشان بعد از سالیان سال در زیر خاک سالم بوده و آسیبی به آن نرسیده. اگر میخواهید شما هم جزو همین افراد باشید به روایت زیر توجه کنید. در این روایت نسخهای بس سالم ماندن در قبر ارائه شده است: رسول الله ص فرمودند: در شب اسراء که به آسمان سفر کرده بودم دیدم بر در ششم بهشت نوشته شده است: هرکس دوست دارد قبرش وسیع باشد مسجد بنا کند. هرکس دوست دارد کرمهای زمین بدنش را نخورند، مسجد را تمیز کند. هرکس دوست دارد قبرش تاریک نباشد، مساجد را نورانی کند. هر کس دوست دارد بدنش در زیر زمین سالم و تازه بماند و فاسد نشود، برای مسجد فرش تهیه کند.
📚مستدرك الوسائل، ج۳، ص۳۸۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
26.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸#نشانهای_آدم_با_ایمان
🎙با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے
پیامبر اکرم (ص)
لا يُؤمِنُ عبدٌ حتّى يُحِبَّ للنّاسِ ما يُحبُّ لِنفسهِ مِن الخَيرِ
هيچ بنده اى مؤمن نيست مگر آن كه هر خوبى كه براى خود مى خواهد براى مردم نيز بخواهد.
﴿شرح فارسی شهاب الاخبار: ص346، باب ششم، ح637﴾
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣 ترس حضرت علی(ع) از خدا
🎙#شیخاحمدکافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚عارف عظیم الشان آيتالله حاج سيد حسين يعقوبي نقل ميكند:
زماني كه در طالبآباد بودم، يك روز اندوه شديدي به خاطر فقر مادي و گرفتاري، به من دست داد و آنچنان ناراحت بودم كه چهبسا ادامه آن حالت، مرا از پاي درميآورد. در آن حال، به قلبم الهام شد كه ذكر «يا رئوف، يا رحيم» را به تعداد معيني بگويم.
بيدرنگ مشغول شدم و همين كه ذكر به پايان رسيد، حالت بينيازي و سروري در قلبم پيدا شد كه آشكارا ميديدم ديگر گرفتاري ندارم و به كلي غصه از دلم برطرف شده، و آرامش پيدا كردهام.
شب بعد در خواب ديدم يك سكه طلاي بسيار زيبا به اندازه كف دست به من دادند و گويا كسي گفت: اين براي توست. آن را گرفتم و ديدم در حاشيه آن نوشته شده است: «الإمام الغريب، المسموم المهموم، علي بن موسي الرضا (عليه السلام).»
متوجه شدم كه اين سكه صورت همان حالي است كه در اثر آن ذكر به من دست داده بود، ولي ارتباط آن با حضرت رضا (عليه السلام) برايم روشن نبود تا اينكه در روايتي ديدم اين ذكر از آن حضرت وارد شده و ايشان فرموده است: «پدرم در خواب به من فرمود: «اي فرزند! هروقت در امر شديدي گرفتار شدي، ذكر «يا رئوف يا رحيم» را زياد بگو».
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
⚫️ آثار شوم گناهان
خدای عزوجل در قرآن ميفرمايد :
هر مصيبتی که به شما مي رسد برای کاری است که به دست خود کرده ايد و خدا از بسياری (از معصيت ها) هم گذشت ميکند.
📚سوره شوری ،آیه۳۰
امام صادق (ع) فرمودند :
هيچ رگی نزند و پائی به سنگ نخورد و سر درد و مرضي پيش نيايدمگر به جهت گناهی که انسان مرتکب شده است. امام (ع) فرمودند : آنچه خدا از آن مي گذرد از آنچه از آن مواخذه ميکند بيشتر است. يعنی آن گناهاني که خدا از آن ميگذرد بيشتر است از آن گناهانی که خدا بوسيله آن گناه عذاب ميکند.
مجازات کردن در همین دنیا،نشانه لطف و رحمت خداوند به بندگانش هست که با مجازاتهای دنیایی مارا تنبیه و گناهانمان را ذوب میکند تا بار پرونده برای قیامت سنگین نباشد.
📚اصول کافي،ج۳،ص۳۷۰
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👹درخت عجیب و وحشتناک زقّوم چیست؟
«زقّوم» به گفته اهل لغت اسم گیاهى تلخ، بدبو و بد طعم است. هم چنین »راغب» در «مفردات» مى گوید: «زقّوم» هر نوع غذاى تنفرآمیز دوزخیان است. از سویی قرآن نیز در توصیف «زقوم» می فرماید: «آن درختى است که از قعر جهنم مى روید! و شکوفه آن مانند کله هاى شیاطین است!» این گونه تشبیه براى بیان نهایت زشتى و چهره تنفرآمیز آن است، زیرا انسان از چیزى که متنفر باشد در ذهن خود براى آن قیافه اى زشت و وحشتناک ترسیم مى کند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
13.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 همراهی اجنه با امام عصر(عج)
➕ و رویت جنیان بعد از ظهـور
🎤 #استاد_شفیعی_سروستانی
#اخرالزمان_اجنه
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی همه ی ما گناهکاریم ...!
🎙حتما گوش بدین ...
شخصی از امام سجاد (ع) پرسید:
مرگ چیست؟ حضرت فرمودند:
مرگ برای مومن
برای مومن، کندن لباس چرکین و پر حشرات است و گشودن بندها و زنجیرهای سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباسها و خوشبوترین عطرها و راهوارترین مرکب ها و مناسب ترین منزلها است.
مرگ برای کافر
و برای کافر مانند کندن لباسی است فاخر و انتقال از منزلهای مورد علاقه و تبدیل آن به چرک ترین و خشنترین لباسها وحشتناکترین منزلها و بزرگترین عذاب.
📙بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۵
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
💕💕
☀️امروز
🌸حس خوب
☀️ زندگی...
🌸"هدیه خدا..."
☀️برای توست
🥰بخند و شادمانی کن 🥰
#روزتون_بینظیر 🌺🍃🌺
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در روایت است: اگر کسی از خداوند تقاضایی دارد باید بر پیامبر اکرم ﷺدرود زیادی بفرستد، سپس حاجت خود را مطرح کند و دعا و تقاضای خود را بادرود به پایان برساند خداوند هر دو درود را قبول میفرماید و او بزرگوارتر از آن است که دعای بین این دو درود را نادیده بگیرد
صبحتون منور به عشق خداوند🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🗝#کلید_اسرار
تنها بازمانده یک کشتی شکسته توسط جریان آب به یک جزیره دورافتاده برده شد، او با بیقراری به درگاه خداوند دعا میکرد تا او را نجات بخشد، او ساعتها به اقیانوس چشم میدوخت، تا شاید نشانی از کمک بیابد اما هیچ چیز به چشم نمیآمد.
سرآخر ناامید شد و تصمیم گرفت که کلبه ای کوچک خارج از ساحل بسازد ....
تا از خود و وسایل اندکش را بهتر محافظت نماید، روزی پس از آنکه از جستجوی غذا بازگشت، خانه کوچکش را در آتش یافت، دود به آسمان رفته بود، بدترین چیز ممکن رخ داده بود، او عصبانی و اندوهگین فریاد زد: «خدایا چگونه توانستی با من چنین کنی؟»
صبح روز بعد او با صدای یک کشتی که به جزیره نزدیک میشد از خواب برخاست، آن میآمد تا او را نجات دهد.
مرد از نجات دهندگانش پرسید: «چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟»
آنها در جواب گفتند: «ما علامت دودی را که فرستادی، دیدیم!»
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💰چرا دیه زنان نصف دیه مردان است؟!!
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🦋🌹براي تعجيل در فرج زياد دعا كنيد.
🪴فرمودهاند در زمان غيبت دعا براي تعجيل فرج و حفظ ايمان و يقين زياد داشته باشيد، ضمن دعا در زمان غيبت، اين چند جمله آمده است:
(وَلا تَسْلُبْنَا الْيَقينَ لِطُولِ الاَمَدِ في غَيْبَتِهِ)؛
«خدايا؛ نكند به خاطر اينكه مدّت غيبتش طول كشيده است، حالت يقين ما از بين برود».
🪴اين بلا و گرفتاري بسيار بزرگي است و خدا نكند دچار آن بشويم. حالا با اين همه گناهان كه داريم، كاري كنيم كه حدّاقل اعتقاد ما نسبت به امامانمان خدشه دار نشود.
(ثَبِّتْني عَلي طاعَةِ وَليِّ اَمْرِكَ)؛
«خدايا؛ در زمينهي اطاعت از وليّ امرت تثبيتم كن».
مرا نگه دار. نگذار متزلزل بشوم. نگذار اعتقادم از بين برود.
🔸البتّه ما انتظار فرج داريم و براي تعجيل در فرج نيز دعا ميكنيم امّا ميدانيم كه غيبت و طول مدّت غيبت بر اساس مصلحت الهيّه است و ما حقّ چون وچرا گفتن نداريم در همين دعا ميخوانيم:
(فَصَبِّرنيِ عَلي ذلِكَ حتّيََ... لا اَقُولَ لِمَ وَ كَيْفَ)؛
«خدايا؛ به من توفيق صبر بر غيبت آنحضرت عنايت كن به طوري كه نگويم چرا غيبت طول كشيد و اين چگونه است؟»
(وَ ما بالُ وَلِيِّ الاَمْرِ لا يَظْهَرُ وَقَدِ امْتَلَأتِ الْاَرْضُ مِنَ الْجَوْرِ)؛
«با اينكه زمين پر از جور و ستم شده است، پس چه شده كه وليّ امر ظهور نميكند».
⚠️نبايد بگوييم؛ چرا در فرج حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجيل نميشود؟
🪴در عين حال كه ما تعجيل در فرج را دوست داريم ، ولي حقّ نداريم بگوييم: چرا تعجيل در فرج نميشود؟
ميگوييم: آنچه خدا خواسته است، مصلحت در همان است. اگر تأخير خواسته، ما هم تأخير ميخواهيم. اگر تعجيل خواسته ما هم تعجيل ميخواهيم و در عين حال اشتياق شديد به تعجيل در فرجش داريم.
🪴آنچه ما به آن موظّف هستيم، انتظار است؛ يعني، آماده ساختن خويش از نظر اخلاق و عمل كه مورد پسند آنحضرت باشد. خيال نكنيم ما آماده ايم و هيچ نقصي نداريم. آري؛
خوش بُوَد، گر محك تجربه آمد به ميان
پس سيه روي شود هر كه در او غِش باشد!
📚صفیر هدایت شماره ۰۱۶ _سلسه مباحث معارفی حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی (ره)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚«حاکم و کشاورز بیچاره»
روزی حاکمی برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید. حاکم پس از دیدن آن مرد بیمقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند. روستایی بینوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. حاکم دستور داد لباس گرانبهایی بر او پوشاندند و یک قاطر به همراه افسار و پالان خوب هم به او دادند. حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت: میتوانی بر سر کارت برگردی، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیدهای محکم پس گردن او نواخت. همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم از کشاورز پرسید: مرا میشناسی؟ کشاورز بیچاره گفت: شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم این شهر کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیام میخواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت این شهر را میخواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد. حاکم گفت: این قاطر و پالانی که میخواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیدهای که به من زدی. فقط میخواستم بدانی که برای خدا حکومت این شهر یا قاطر و پالان فرق ندارد. فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد. از خدا فقط بخواه، خدا بینهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بیانتهاست ولی به خواستهات و لطف و تقدیر خداوند ایمان داشته باش.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
✍#عادت_ملک_کرمان!
سدید الدین محمد عوفی در جوامع الحکایات مینویسد: آورده اند: ملکی (پادشاهی) بود در کرمان، در غایت کرم و مروت (جوانمردی) و عادت او آن بود که هر کس از غربا به شهر او میرسید، سه روز مهمان او میبود و نان میخورد. وقتی لشکر عضد الدوله بیامد و او طاقت مقاومت ایشان نداشت. در حصار رفت و هر صبح که برآمدی (خورشید طلوع میکرد) جنگی کردی عظیم سخت و خلقی را بکشتی و چون شب درآمدی (خورشید غروب میکرد)، مبلغی (مقداری) طعام را بفرستادی به نزدیک خصمان (دشمنان)، چنان که لشکر خصم را کفایت بودی. عضدالدوله رسول فرستاد و گفت: این چیست که تو میکنی؟ روز، ایشان را میکشی و شب، به ایشان طعام میدهی؟! [ملک کرمان] گفت: جنگ کردن، اظهار مردی است و نان دادن، اظهار جوانمردی. ایشان (لشکر عضد الدوله) اگرچه خصم من اند، اما در این ولایت، غریب اند و چون غریب باشند در این ولایت مهمان باشند و جوانمردی نباشد که مهمان را بی برگ (بدون غذا) بگذارند. عضد الدوله گفت: کسی را که چنین مروت بود، ما را با او حرب (جنگ) کردن، خطا است. ملک کرمان از در حصار برخاست و بدین مروت و مردی، خلاص یافت!
📙جوامع الحکایات /۲۱۶.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوند یوسف را زمانی به حضرت یعقوب بازگرداند
که حضرت یعقوب از یوسف دل کنده بود
پس تو هم اگه چیزی رو تو زندگیت نداری
و میخوای بهش برسی
براش زیاد اصرار نکن
داشته هات رو شکر کن و
نداشته هات رو بسپار به خدا
خدا همه دعاهات رو شنیده
و از راز دلت خبر داره
و میدونه آرزوهات چیه
و وقتی میبینه که داری برای داشته هات
و نداشته هات شکرگذاری میکنی
و صبر میکنی و به حکمت خدا احترام میذاری
اونوقته که خدا در مقابلش همه کائنات رو به خط میکنه
تا نعمت های بیشتری به تو ببخشه ۔ ۔ ۔
الهی آمین
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥اوج دقت امام علی در مورد رعایت حق الناس در بیت المال!
امام علی(ع)میفرمایند:
از زمین خوردن کسى شاد مشو !
که نمیدانى گردش روزگار ؛
براى تو چه در آستین دارد ...!
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین دوشنبه بهارتون عالی 💗
🌸✨دعای امروز من
💗✨برای تک تک تون
🌻✨آرامش و خیر و برکت
🌸✨الهی
💗✨شادی و زیبایی
🌻✨نصیب لحظه هاتون بشه
🌸✨الهی
💗✨خوشبختی حک در
🌻✨سرنوشت تون باشه
🌸✨الهی
💗✨به آرزوهاتون برسید
🌻✨روزتون زیبـا و در پنـاه خدا
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📘#داستانهایبحارالانوار
عبادت زهرای مرضیه سلام الله علیها در بستر شهادت
🔹حضرت زهرا در لحظات آخر عمر که بستری بود، به اسماء بنت عمیس فرمودند:
«عطر من و لباس مخصوص نمازم را بیاور، میخواهم نماز بخوانم.»
🔹اسماء میگوید: من عطر و لباس نمازشان را حاضر کردم، آن حضرت وضو گرفتند پس از وضو حالشان منقلب شد، سرشان را به بالش نهادند و فرمودند:
«اسماء! وقت نماز که رسید، مرا بیدار کن تا نمازم را بخوانم، اگر بیدار شدم که هیچ و اگر بیدار نشدم کسی را نزد علی (عیله السلام) بفرست تا خبر وفات مرا به او بدهد.»
🔹اسماء میگوید:
هنگامی که وقت نماز رسید، صدا زدم:
الصلاة یا بنت رسول الله! دختر پیامبر خدا، وقت نماز است. جوابی نشنیدم، فهمیدم که حضرت زهرا از دنیا رفته است.
📚بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۱۸۳
📌آری #حضرت_زهرا (علیها السلام) به عبادت و دعا آنچنان جدی و کوشا بودند که همه دستورات واجب، وحتی مستحبات را رعایت میکردند، استعمال عطر و پوشیدن لباس پاکیزه در نماز مستحب است که آن بانوی بزرگ اسلام در لحظههای سخت آخر عمر مبارک فراموش نکرده است».
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚فوايد گريه كودكان
🌺امام صادق علیه السلام:
اى مفضل ! از منافع گريه كودكان نيز آگاه باش.بدان كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در آن بماند بيماريها و نارساييهاى سخت و ناگوار به او رساند مانند نابينايى و جز آن.
گريه آن رطوبت را از سر كودكان سرازير و بيرون مى كند و بدين وسيله سلامتى تن و درستى ديده ايشان را فراهم مى آورد.
پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند و مانع آن مى شوند كه كودك از گريه اش سود ببرد. اينان همواره در سختى مى افتند و مى كوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواسته هايش از گريه بازش دارند، ولى نمى دانند كه گريه كردن به سود اوست...
و اما آبى كه از دهان كودكان سرازير مى شود و خارج مى گردد، رطوبتى است كه اگر در بدنهايشان بماند، آثار وخيمى بر جاى مى گذارد.
چنانكه دانى گاه كه رطوبت بدن چيره مى شودشخص ، دچار كودنى ، ديوانگى كم عقلى ، فلج و لقوه و جز آن مى گردد.
خداوند جل و علا تدبير چنان نمود كه اين رطوبت در دوران كودكى از دهانشان بيرون رود و در بزرگى از سلامت تن برخوردار گردند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💡مراقب لباست باش
احکام به زبان ساده
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
یادتون باشه...
معمولا جاده های سخت
به مقصد های زیبا می رسند
صبور باشید...🌸🍃
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚در بغل کشیدن #سید_بحرالعلوم توسّط
#امام_زمان علیهالسلام
عالم بزرگوار آخوند ملا زین العابدین سلماسی می گوید: «در مجلس پرفایده سیّد بحر العلوم حاضر بودم که شخصی از ایشان سؤال کرد از مکان دیدار روی نورانی امام عصر(ع) در غیبت کبری.
در دست علاّمه بحرالعلوم قلیان بود و مشغول کشیدن بود. از سؤال آن شخص ساکت شد و سر را به زیر انداخت و خود را مخاطب کرد و آهسته چیزی فرمود و من می شنیدم که می گفت: «چه بگویم در جواب او در حالی که آن حضرت مرا در بغل کشید و به سینه خود چسبانید در حالی که آورده اند که اگر کسی حضرت را مشاهده نمود ردّ نماید و کسی را مطلع نکند.» و این سخن را چند مرتبه تکرار کرد.
سپس در جواب سؤال کننده فرمود: «از امامان معصوم(ع) روایت شده که کسی که ادّعای دیدن امام زمان (ع) را بکند ردّ شده است.»
و به همین دو کلمه قناعت کرده و به آن چیزی که می فرموده اشاره ای نکرد.»
همچنین مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی می گوید: «من با علاّمه بحرالعلوم به درس آقا باقر بهبهانی می رفتیم و با او درسها را مباحثه می کردیم و غالباً من درسها را برای سیّد بحرالعلوم تقریر می نمودم، تا اینکه من به ایران آمدم.
پس از مدّتی بین علماء و دانشمندان شیعه، سیّد بحرالعلوم به عظمت و علم معروف شد.
من تعجّب می کردم و با خود می گفتم: «او که این استعداد را نداشت، چطور به این عظمت رسید؟!»
تا آنکه موفّق به زیارت عتبات عالیات عراق شدم. در نجف اشرف سیّد بحرالعلوم را دیدم. در آن مجلس مسأله ای عنوان شد، دیدم جدّاً او دریای موّاجی است که باید حقیقتاً او را بحرالعلوم نامید.
روزی در خلوت از او سؤال کردم: «آقا! ما که با هم بودیم، آن وقتها شما این مرتبه از استعداد و علم را نداشتید بلکه از من در درسها استفاده می کردید، حالا بحمداللّه می بینیم، در علم و دانش فوق العاده اید.»
ایشان فرمود: «میرزا ابوالقاسم! جواب سؤال شما از اسرار است! ولی به تو می گویم، امّا از تو تقاضا دارم، که تا من زنده ام، به کسی نگوئید.»
من قبول کردم، ابتدا اجمالاً فرمود: «چگونه این طور نباشد و حال آن که حضرت ولیّ عصر (ارواحنا فداه) مرا شبی در مسجد کوفه به سینه خود چسبانیده.
گفتم: «چگونه خدمت آن حضرت رسیدید؟»
فرمود: «شبی به مسجد کوفه رفته بودم، دیدم آقایم حضرت ولیّ عصر (ع) مشغول عبادت است. ایستادم و سلام کردم، جوابم را مرحمت فرمود و دستور دادند، که پیش بروم! من مقداری جلو رفتم، ولی ادب کردم، زیاد جلو نرفتم. فرمودند: «جلوتر بیا.» پس چند قدمی نزدیکتر رفتم، باز هم فرمودند: «جلوتر بیا.»
من نزدیک شدم، تا آنکه آغوش مهر گشود و مرا در بغل گرفت و به سینه مبارکش چسباند. در اینجا آنچه خدا خواست به این قلب و سینه سرازیر شود، سرازیر شد.»
📚نجم الثّاقب - ملاقات با امام زمان (ع)
🕊🌹أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌹🕊
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
#السلام_علیک_یااباعبدالله
🔴#زنان_آخرالزمان
ﺭﺳﻮﻝ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺎﻥ ﺁﺧِرﺍﻟﺰّﻣﺎﻥ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:
«ﮐَﻴْﻒَ ﺑِﮑُﻢْ ﺍِﺫﺍ ﻓَﺴَﺪَ ﻧِﺴﺎﺅُﮐُﻢ ﻭَ ﻓَﺴَﻖَ ﺷُﺒﱠﱠﺎﻧُﮑُﻢ ﻭَ ﻟَﻢْ ﺗَﺄﻣُﺮﻭُﺍ ﺑِﺎﻟْﻤَﻌْﺮُﻭﻑِ ﻭَ ﻟَﻢْ ﺗَﻨْﻬَﻮﺍ ﻋَﻦِ ﺍﻟﻤُﻨْﮑَﺮِ. ﻗِﻴﻞَ ﻟَﻪُ: ﻭَ ﻳَﮑُﻮﻥُ ﺫَﻟِﮏَ ﻳَﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠّﻪ؟ ﻗﺎﻝ: ﻧَﻌَﻢْ ﻭَ ﺷَﺮٌّ ﻣِﻦْ ﺫَﻟﮏ …»
📚ﺣﺮﺍﻧﯽ، ﺗﺤﻒ ﺍﻟﻌﻘﻮﻝ، ﺹ 49.
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻓﺎﺳﺪ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﺎﻧﺘﺎﻥ ﻓﺎﺳﻖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻧﻪ ﺍﻣﺮ ﺑﻪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻣﯽﮐﻨﻴﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨکر! »
ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ:«ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ؟!»ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ:«ﺑﻠﻪ ﻭ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🎗امام مهدى عجل الله تعالی فرجه
الشریف :
إجعَلوا قَصدَكُم إلَينا بِالمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ
الواضِحَةِ
گرايش خود را به ما ، با دوست داشتن
سنّت واضح ما( عمل به دستورات ما )
همراه كنيد.
📚بحارالانوار، ج ۵۳ ، ص ۱۷۹
✍:عاشق باید از معشوق خود نشانه
داشته باشد وگرنه درعشق خودصادق
نیست!
🌟امام زمان( عج )می فرمایند
نشانه عشق به اهل بیت علیهم السلام
عمل به دستورات آنان است وگرنه جز
ادعاچیزی نیست...
✨الهی عجل فرج مولا✨
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🌺در این شب زیبای بهاری
🦋آرزو می کنم
🌺همه خوبی های دنیا
🦋مال شما باشه
🌺دلتون شاد باشه
🦋غمی توی دلتون نشینه
🌺خنده از لب قشنگتون پاک نشه
🦋و دنیا به کامتون باشه
🌺و اوقاتتون همیشه
🦋بر مدار خوشبختی بچرخه
🌺شبتون زیبا و در پناه خدا
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
سلااااام
صبح قشنگتوووون بخير
صبحانه تون سرشار از عشق
قشنگترين چشمها بدرقه راهت
زيباترين لبخندها بر لبانت
بالاترين دستها نگهبانت
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی