ما بر علی و آل علی حساسیم
ما ریزه خور سفرهی خیرالناسیم
این فخر بود تا به جزا ما را بس
ما سائل بیت الشرف عباسیم
ولادت حضرت ابالفضل العباس (ع) مبارک باد❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ شناسنامه حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
فرزند امیرالمؤمنین، برادر سیدالشهداء، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین (ع) در روز عاشورا. عباس در لغت، به معنای شیر بیشه، شیری که شیران از او بگریزند است.
مادرش «فاطمه کلابیه» بود که بعدها با کنیه «ام البنین» شهرت یافت. علی (ع) پس از شهادت فاطمه زهرا با ام البنین ازدواج کرد. عباس، ثمره این ازدواج بود. ولادتش را در 4 شعبان سال 26 هجری در مدینه نوشته اند و بزرگترین فرزند ام البنین بود و این چهار فرزند رشید، همه در کربلا در رکاب امام حسین (ع) به شهادت رسیدند.
وقتی امیرالمؤمنین شهید شد، عباس چهارده ساله بود و در کربلا 34 سال داشت. کنیه اش «ابوالفضل» و «ابوفاضل» بود و از معروفترین لقبهایش، قمربنی هاشم، سقا، صاحب لواء الحسین، علمدار، ابوالقِربه، عبدصالح، باب الحوایج و ... است.
آن حضرت، قامتی رشید، چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را «قمربنی هاشم» می گفتند. در حادثه کربلا، سمت پرچمداری سپاه حسین (ع) و سقایی خیمه های اطفال و اهل بیت امام را داشت و در رکاب برادر، غیر از تهیه آب، نگهبانی خیمه ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین (ع) نیر بر عهده او بود و تا زنده بود، دودمان امامت، آسایش و امنیت داشتند.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚صد دينار حواله حضرت اباالفضل العباس عليه السلام
ثقه الاسلام جناب آقاي حاج شيخ علي رضا گل محمدي ابهري زنجاني، شب ۲۷ جمادي الثانيه سال ۱۴۱۶ هـ ق در حرم مطهر كريمه اهل بيت حضرت فاطمه معصومه عليها السلام نقل كرد:
يكي از اهالي كربلا، عربي را ميبيند كه در حرم حضرت قمر بني هاشم ابوالفضل العباس عليه السلام كنار ضريح مطهر ايستاده و با حضرت سخن ميگويد.
آقا جان، صد دينار از شما پول ميخواهم؛ ميدهي كه بده و اگر نميدهي ميروم به حرم حضرت سيدالشهداء امام حسين عليه السلام شكايت شما را به آن حضرت ميكنم.
سپس سرش را به طرف ضريح مطهر برده و ميگويد: فهميدم، فهميدم! و از حرم بيرون ميرود. عرب مزبور به بازار رفته و به يكي از مغازه داران ميگويد: آقا فرموده است صد دينار به من بده. او ميگويد: نشاني شما از آقا چيست؟ ميگويد: به اين نشان، كه پسر شما مريض شده و شما صد دينار نذر حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام كردي؛ بده! و او هم صد دينار را ميدهد.
ناقل ميگويد: به مرد عرب گفتم: چطور شد با حضرت صحبت كردي و نتيجه گرفتي. گفت: به حضرت گفتم اگر پول ندهي، ميروم شكايت شما را به برادرت امام حسين عليه السلام ميكنم. اينجا بود كه ديدم حضرت، داخل ضريح ظاهر شد و در حاليكه روي صندلي نشسته بود، حوالهاي به من داد.من هم رفتم و از بازار گرفتم.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع) سخنران شهید کافی (قسمت دوم) ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد
12.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع)
سخنران شهید کافی (قسمت سوم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 راوی این داستان لبابه همسر حضرت عباس علیه السلام است
وقتی همسرم عباس با لبخند از سخت گیری های مادرش در تربیت فرزندان می گفت و می گفت که مادرش نخستین مربی شمشیر زنی و تیراندازی او و برادرانش بوده نمی توانستم به خود بقبولانم که این فرشته مجسم و این تندیس بی نقص لطافت و زنانگی نسبتی با شمشیر و کمان داشته باشد .
همواره صحبت های از این دست را ترفندی از جانب همسرم می دانستم که شاید می خواست میزان شناخت من از روحیه و عواطف مادرش را بسنجد .
امروز دربازار مدینه با دو زن مسافر از قبیله بنی کلاب ملاقات کردم . وقتی دانستند که من عروس فاطمه کلابیه(حضرت ام البنین) هستم با خوشحالی مرا در آغوش گرفتند و بعد از پرسیدن حال و نشانی منزل اولین سؤالشان مرا از فرط تعجب بر جا خشک کرد :
هنوز هم شمشیر می بنده؟!
شمشیر ؟؟؟! نه!
پس برادرش درست می گفت که بعد از ازدواج تغییر کرده.
یعنی می گوئید مادر همسرم جنگیدن می داند ؟!
از حیرت ؛ سادگی و نوع پرسشم به خنده افتادند. یکی از آنها به عذر خواهی از خنده بی اختیار و بی مقدمه شان ؛ روی مرا بوسید و گفت : شما دختران شهر چه قدر ساده اید ؟!
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع) سخنران شهید کافی (قسمت سوم) ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد
12.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع)
سخنران شهید کافی (قسمت چهارم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
🔴 راوی این داستان لبابه همسر حضرت عباس علیه السلام است وقتی همسرم عباس با لبخند از سخت گیری های ما
قبیله ما ( بنی کلاب ) به جنگاوری و دلیری میان قبایل مشهور و معروف است و تقریبا تمام زنان قبیله نیز کما بیش با شمشیر زنی و تیراندازی و نیزه داری آشنایند اما فاطمه از نسل ملاعب الاسنه (به بازی گیرنده نیزه ها) است و خانواده اش نه فقط در میان قبیله ما و کل اعراب بلکه حتی در امپراتوری روم نیز معروف و مورد احترامند.
فاطمه(حضرت ام البنین) در شمشیر زنی و فنون جنگی به قدری ورزیده و آموزش دیده بود که حتی برادران و نزدیکانش تاب هماوردی و مقابله با او را نداشتند . بعد در حالی که می خندید ادامه داد : هیچ مردی جرأت و جسارت خواستگاری از او را نداشت.
به خواستگاران جسور و نام آور سایر قبایل هم جواب رد می داد . وقتی ما و خانواده اش از او می پرسیدیم که چرا ازدواج نمی کنی ؟!
می گفت : مردی نمی بینم. اگر مردی به خواستگاری ام بیاید ازدواج می کنم .
من که انگار افسانه ای شیرین می شنیدم گویی یکباره از یاد بردم که این بخش ناشنیده ای از زندگی مادر همسرم است لذا با بی تابی پرسیدم خب ؛ بگویید آخر چه شد ؟!
خب معلوم است آخرش چه شد . وقتی عقیل به نمایندگی از طرف برادرش امیرالمومنین علی علیه السلام به خواستگاری فاطمه آمد ؛ او از فرط شادمانی و رضایت ؛ گریست و گفت : خدا را سپاس من به مرد راضی بودم ولی او #مرد_مردان را نصیب من کرد.
📚بر گرفته از کتاب (ماه به روایت آه) به قلم ابوالفضل زرویی نصر آبادی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
24.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️داستان ولادت حضرت عباس (ع)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دمی با کافی
آقای کافی کارهای بسیار دقیق، مهم و سودمندی انجام میداد. ایشان یکی از وعاظ مشهور تهران بود.
در آن دوران واعظ قوی، کم نداشتیم اما شاید بپرسید چرا ایشان شاخص شد؟ من میگویم در درجه اول، به دلیل اخلاصش.
هرکس در هر کاری اخلاص داشتهباشد، خدا او را بالا میبرد. مرحوم کافی کارهایش خالصانه بود. مثلاً میرفت در یک مسجد سخنرانی میکرد.
در پایان سخنرانی، مردم دورش را میگرفتند و میگفتند: "آقای کافی، ما برای آب مشکل داریم." آن روزها آب لولهکشی نبود و اغلب مردم در خانههایشان آبانبار داشتند.
آقا کافی پیگیر این موضوع میشد و با همکاری اداره آب، سر چند کوچه آن محله، لولههای بزرگ آب معروف به "فشاری" نصب میکردند تا مشکل مردم برای دسترسی به آب شرب تمیز و بهداشتی رفع شود.
آقای کافی اینطور از کار مردم گرهگشایی میکرد و به آنها خیر میرساند. البته در بسیاری از این کارهای خیر و عامالمنفعه، مردم و خیرین هم ایشان را همراهی میکردند و با کمکهایشان از قدمهای خیر ایشان حمایت میکردند
❌ از زبان معلم خصوصی فرزندان شهید
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع) سخنران شهید کافی (قسمت چهارم) ➥ @sheikh_kafi | شیخ احم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع)
سخنران شهید کافی (قسمت پنجم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 یکی از نام های دوران غیبت، دوران تمحیص و امتحان است
🌕 امام باقر علیه السلام:
وَ اَللَّهِ لَتُمَيَّزُنَّ وَ اَللَّه لَتُمَحَّصُنَّ وَ اَللَّه لَتُغَرْبَلنَّ كَمَا يُغَرْبَل اَلزُّؤَانُ مِنَ اَلْقَمْح.
➖به خدا سوگند! حتماًحتماً جداسازی شوید؛
➖به خدا سوگند! حتماًحتماً پاکسازی شوید؛
➖به خدا سوگند! حتماًحتماً غربال شوید؛ همان گونه كه زؤان(دانۀ كوچكى است كه در ميان گندمها مىرويد) از گندم غربال مىشود.
📗غيبت نعمانی، ب۱۲، ص۲۰۵
گذشت آن زمانی که یک امامی در بین مردم بود و میفرمود قبل از اینکه مرا از دست دهید هرچه میخواهید بپرسید؛ امروز برای حضور امام، نخاله ها باید ریزش کنند و دانه درشت ها باقی بمانند؛ دانه درشت ها همان اقلیت صالح و صابری هستند که امتحانات را تاب آورده و شاهد ظهور حضرت خواهند بود؛
تمحیص و ریزش ها به صورت مرحله به مرحله اتفاق میافتد و در هر مرحله جمعیت قابل توجهی از مدعیان و منافقین از بدنه اصلی تشیع کنده میشوند تا آنکه اکثریت شیعیان از اعتقاد به امامت دست بشویند و در نهایت اقلیتی که صلاحیت کافی داشته باشند باقی بماند؛ حوادث نقش غربال را ایفاء میکنند
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 شرط وصال
یكى از علماء بزرگ (مرحوم آیة الله سید باقر مجتهد سیستانى پدر آیة الله سید على سیستانى ومرحوم سید محمود مجتهد سیستانى ) در مشهد مقدس براى آنكه به محضر امام زمان عجل اللّه شرفیاب شود ختم زیارت عاشورا در چهل جمعه هر هفته در مسجدى از مساجد شهر آغاز می كند ایشان فرمودند:
در یكى از جمعه هاى آخرین ، ناگهان شعاع نورى را مشاهده كردم كه از خانه ى نزدیك آن مسجدى كه من در آن مشغول به زیارت عاشورا بودم مى تابید، حال عجیبى به من دست داد، از جاى برخاستم و بدنبال آن نور به در آن خانه رفتم ، خانه كوچك و فقیرانه اى بود، از درون خانه نور عجیبى مى تابید.
در زدم وقتى در را باز كردند، مشاهده كردم حضرت ولى عصر امام زمان عجل اللّه فرجه در یكى از اتاق هاى آن خانه تشریف داشتند و در آن اتاق جنازه اى را مشاهده كردم كه پارچه اى سفید بروى آن كشیده بودند، وقتى من وارد شدم و اشك ریزان سلام كردم ، حضرت بمن فرمودند: چرا اینگونه دنبال من مى گردى و رنج ها را متحمّل مى شوى؟
مثل این باشید (اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بیایم!
بعد فرمودند: این بانوئى است كه در دوره بى حجابى (رضا خان پهلوى ) هفت سال از خانه بیرون نیامده مبادا نامحرم او را ببیند!
📚شيفتگان حضرت مهدى(عج)، ج 3، ص ۱۵۸،
گوهر صدف، ص 48
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع) سخنران شهید کافی (قسمت پنجم) ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد
13.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع)
سخنران شهید کافی (قسمت ششم)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 آری برای فرج دعا کنید...
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
مرحوم فشندی تهرانی مي گويد:
«در مسجد جمکران اعمال را به جا آورده ،به همراه همسرم بر می گشتم .در راه ،آقایی نورانی را دیدم که داخل صحن شده ،قصد دارند به طرف مسجد بروند.
با خود گفتم :این سید در این هوای گرم تابستان تازه از راه رسیده و [حتماً]تشنه است.به طرف سید رفتم و ظرف آبی را به ایشان تعارف کردم . [سید ظرف آب را گرفت و نوشید ]و ظرف آن را برگرداند در این حال عرضه داشتم :آقا شما دعا کنید و فرج امام زمان را از خدا بخواهید تا امر فرج ایشان نزدیک شود!
آقا فرمودند :«شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ،ما را نمی خواهند. اگر بخواهند ،دعا می کنند و فرج ما می رسد».
این سخن را فرمود و تا نگاه کردم کسی را ندیدم. فهمیدم که وجود اقدس امام زمان (عجل الله تعالي فرجه)را زیارت کرده ام و حضرتش ،امر به دعا کرده است»
منبع:
شیفتگان حضرت مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف)
نوشته :احمد قاضی زاهدی
جلد 1
صفحه 155
واقعا شنیدن این مطلب از مولایمان بسیار دردناک است که ایشان فرمودند که ما ایشان را حتی به اندازه ی آب خوردن هم نمی خواهیم..
درست است ؛ مي دانيم كه ما منتظر واقعي نبوديم ؛ اما این را می دانم که هر صبح جمعه در دعاي ندبه با چشمان گريان ميگوييم:
مَتی نَنتَقِعُ مِن عَذبِ مآئِکَ فَقَد طالَ الصَّدی
آری مولای مهربانم ، کی از چشمه ی آب زلال تو بهره مند می شویم که تشنگی به درازا کشید...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع) سخنران شهید کافی (قسمت ششم) ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ زندگینامه حضرت ابوالفضل العباس (ع)
سخنران شهید کافی (قسمت هفتم و آخر )
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ سخنان استاد معاونیان در مورد شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
سخنان روشنگرانه
استعداد و توانایی حجه الاسلام کافی در فن سخنوری به زودی وی را به خطیبی برجسته و خوش سخن تبدیل نمود . آوازه مجالس او به سرعت در شهرها پیچید .
و به بیش از صد شهر جهت سخنرانی سفر نمود . این شهرت ، از مرزهای ایران هم گذشت ، تا جایی که علماء و مردم برخی از کشورهای مجاور نیز ، برای سخنرانی از وی دعوت می نمودند . سفر به لبنان و ملاقات با امام موسی صدر از خاطرات فراموش نشدنی ایشان بود .
کثرت دعوت از او ، به حدی بود که در برخی ایام در یک روز هشت منبر می رفت و میزان افراد شرکت کننده در جلسات سخنرانی بعضی مواقع بالغ بر پنجاه هزار نفر بود . حجه الاسلام محمد مقدسیان در رابطه با تلاش خستگی ناپذیر وی می گوید :
« یک شب ساعت حدود سه بعد از نیمه شب در میدان آزادی ایشان را دیدم . گفتم : کجا بودی ؟ گفت : از کرمانشاه می آیم . می خواهم بروم مهدیه دعای ندبه بخوانم ، دوباره برگردم کرمانشاه . »
کلام گرم و دلنشین کافی ، چون از دل برمی خاست بر دل می نشست و باعث جذب بسیاری از افراد که تقید چندانی به رعایت آداب شرع نداشتند ، گردید . حجه الاسلام مرحوم شیخ حسن کافی در این باره می گوید :
« این مرحوم مغفور اثر عجیبی داشت ، شاید صدها شراب خوار ، رباخوار ، گناهکار و .. را این مرد به راه خدا آورد و توبه شان داد و به صراط مستقیم وادارشان کرد
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
31.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 علامه حلی و ملابات با امام زمان (عج)
سخنران با صدای شهید کافی(ره)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️داستانهایبحارالانوار
فقیر واقعی کیست؟
روزی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از اصحاب خود پرسیدند:" فقیر کیست؟"
اصحاب پاسخ دادند: فقیر کسی است که پول نداشته و دستش از مال دنیا تهی باشد.
حضرت فرمودند: «آنکه شما میگویید فقیر واقعی نیست، فقیر واقعی کسی ست که روز قیامت وارد محشر شود در حالی که حق مردم در گردن اوست، بدین گونه که یکی را فحش و ناسزا گفته، مال کسی را خورده، خون دیگری را ریخته، چهارمی را زده، اگر اعمال نیکو و کار خیری داشته باشد در مقابل حقوق مردم از او میگیرند و به صاحبان حق میدهند، و چنانچه کارهای نیکویش کفایت نکند، از گناهان صاحبان حق برداشته و بر او بار میکنند، و روانه آتش دوزخ مینمایند، فقیر و بینوای واقعی چنین کسی است.»
📚 بحار ج ۷۲، ص ۶
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تفسیری از آیه "امن یجیب"
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 امام چهارم (عليه السلام) و گريه او براى تاريكى قبر
امام سجاد حضرت زين العابدين در زمينه قبر چه مىفرمايد و چگونه اشكش جارى مىشود مىفرمايد:
فمالى لا ابكى لخروجى نفسى ابكى لظلمه قبرى ابكى لضيق لحدى ابكى لسوال منكر و نكير اياى ابكى لخروجى من قبرى عريانا دليلا حاملا ثقلى على ظهورى انظر مره عن يمينى و اخرى عن شمالى اذ الخلايق فى شان غير شان(1)
چرا گريه نكنم، گريه مىكنم براى خروج روح من، گريه مىكنم براى تاريكى قبرم، گريه مىكنم براى تنگى لحد، گريه مىكنم براى سوال نكير و منكر عليهما السلام، گريه مىكنم براى آن روزى كه از قبر بيرون مىآيم در حالى كه برهنه و خار و ذليل و بار سنگين اعمالم را بر پشت گرفتهام گاهى به جانب راست خود مىنگرم و گاهى به جانب چپ خود در آنحال كه خلايق همه به كارى غير كار من مشغولند.
خلاصه آن كارهايى كه در دنيا به واسطه پول يا سفارش يا واسطه انجام مىشود بعد از مردن از اينها ديگر نفعى براى احدى نيست و الا آخرت همان دنيا است روز قيامت سرمايه ايمان است و تقوى است و قلب پاك است.
جنابعالى گاهى مىخوانى مناجات حضرت امير المومنين (عليه السلام) را ببينيد درباره توشه آخرت چه كلمات دلسوزى و چه بيان شيرينى و با اشك ريزانى و انسان را بيدار و توجهش را به عالم ديگر سوق مىدهد.
1- گفتار امام سجاد در اواسط دعاى ابو حمزه ثمالى (رضى الله عنه)
#امام_حسین
#زین_العابدین
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مناجات دلنشین و شیرین امام سجاد ع با خدا
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚 مقام غلام با معرفت امام سجاد علیه السلام
از سعید بن مسیب روایت شده که گفت: قحطى عمومى مردم را فرا گرفت، من چشم خود را گشودم، غلام سیاهى را بالاى تپهاى تنها دیدم، به طرف او روان شدم، دیدم لبهاى خود را حرکت میدهد، هنوز دعاى او تمام نشده بود که ابرى آمد، وقتی آن ابر را دید خوشحال شد و برگشت، به قدرى باران آمد که ما گمان کردیم غرق خواهیم شد.
من به دنبال آن غلام رفتم تا اینکه دیدم داخل خانه امام سجاد(علیه السلام) شد. من نیز بعد از او داخل خانه آنحضرت شدم، و گفتم: اى آقاى من! در خانه شما غلام سیاهى است که به من تفضّل نما و او را به من بفروش؟
آنحضرت فرمود: «اى سعید! چرا آن غلام به تو بخشیده نشود؟»، پس به سرپرست غلامان خود دستور داد تا همه غلامهایى را که در خانه آنحضرت بودند به من بدهند، او غلامان را حاضر ساخت، ولى من آن غلام را در بین آنان ندیدم، گفتم: غلام سیاهی که من میخواهم در میان آنان نیست! سرپرست غلامان گفت: غیر از فلان غلام که نگهبان است کسى نیست، گفتم: او را بیاور! چون او را آورد دیدم همان غلامی است که من میخواستم.
به امام گفتم: این همان غلامی است که من میخواهم.
امام(علیه السلام) فرمود: «اى غلام! سعید، مالک تو شد، با او برو»
غلام به من گفت: چه باعث شد که تو بین من و مولاى من جدایى انداختى؟! گفتم: آن معجزهاى که من بالاى تپه از تو دیدم.
ناگاه آن غلام دست خود را با تضرّع و زارى به طرف آسمان بلند کرد و گفت: اى خدا! اگر ما بین من و تو رازى بوده که آنرا فاش کردى الآن مرا قبض روح کن.
امام سجاد(علیه السلام) و حاضران در مجلس گریستند، من هم با چشم اشکبار خارج شدم، همینکه به منزل خود رسیدم پیغامرسان امام نزد من آمد و گفت:
اگر میخواهى در تشییع جنازه آن غلام شرکت کنی بیا...
📚 اثبات الوصیة مسعودى، ص 175، انصاریان، قم، 1384 ش، 1426ق.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ماجرای عجیب شتر امام سجاد علیه السلام
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
خدا امشب ولیّش را ولی داد
جمالی منجلی نوری جلی داد
حسین بن علی چشم تو روشن
که امشب بر تو ذات حق علی داد
شب وجد امـام عالـمین است
که میلاد علی بن الحسین است
ولادت با سعادت امام سجاد (ع) مبارک باد❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
صبحتـون بـه زیبـایی دلهـاتون🌸
نبینه روزگار درد و غم هاتون
صبحی پر از لبخند خدا🌸
یه روز خوب و زیبـا🌸
یه آغاز پر انرژی
و یه دنیا خوشبختی
آرزو دارم براتون🌸
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚 مقام غلام با معرفت امام سجاد علیه السلام
از سعید بن مسیب روایت شده که گفت: قحطى عمومى مردم را فرا گرفت، من چشم خود را گشودم، غلام سیاهى را بالاى تپهاى تنها دیدم، به طرف او روان شدم، دیدم لبهاى خود را حرکت میدهد، هنوز دعاى او تمام نشده بود که ابرى آمد، وقتی آن ابر را دید خوشحال شد و برگشت، به قدرى باران آمد که ما گمان کردیم غرق خواهیم شد.
من به دنبال آن غلام رفتم تا اینکه دیدم داخل خانه امام سجاد(علیه السلام) شد. من نیز بعد از او داخل خانه آنحضرت شدم، و گفتم: اى آقاى من! در خانه شما غلام سیاهى است که به من تفضّل نما و او را به من بفروش؟
آنحضرت فرمود: «اى سعید! چرا آن غلام به تو بخشیده نشود؟»، پس به سرپرست غلامان خود دستور داد تا همه غلامهایى را که در خانه آنحضرت بودند به من بدهند، او غلامان را حاضر ساخت، ولى من آن غلام را در بین آنان ندیدم، گفتم: غلام سیاهی که من میخواهم در میان آنان نیست! سرپرست غلامان گفت: غیر از فلان غلام که نگهبان است کسى نیست، گفتم: او را بیاور! چون او را آورد دیدم همان غلامی است که من میخواستم.
به امام گفتم: این همان غلامی است که من میخواهم.
امام(علیه السلام) فرمود: «اى غلام! سعید، مالک تو شد، با او برو»
غلام به من گفت: چه باعث شد که تو بین من و مولاى من جدایى انداختى؟! گفتم: آن معجزهاى که من بالاى تپه از تو دیدم.
ناگاه آن غلام دست خود را با تضرّع و زارى به طرف آسمان بلند کرد و گفت: اى خدا! اگر ما بین من و تو رازى بوده که آنرا فاش کردى الآن مرا قبض روح کن.
امام سجاد(علیه السلام) و حاضران در مجلس گریستند، من هم با چشم اشکبار خارج شدم، همینکه به منزل خود رسیدم پیغامرسان امام نزد من آمد و گفت:
اگر میخواهى در تشییع جنازه آن غلام شرکت کنی بیا.
📚 اثبات الوصیة مسعودى، ص 175، انصاریان، قم، 1384 ش، 1426ق.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 بعد از نماز، زود بلند نشوید و بروید!
حضرت آیت الله حاج میرزا علی هسته ای(ره) می فرمود: بادبادک، بی دنباله بالا نمیره، نماز هم بدون تعقیب بالا نمی رود.
آیت الله مجتهدی نیز فرمودند:هربنده یک دعای مستجاب داره بعد از هر نماز،زود بلند نشوید برید.
آیت الله مجتبی تهرانی نیز می فرماید: ما در روایات بسیار داریم که کسی که حاجتی دارد، اگر نماز بخواند و در نماز یا بعد از نماز دعا کند، دعایش مستجاب است.
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: خداوند فرموده است: ... اگر کسی وضو گرفت و نماز خواند و از من چیزی درخواست کرد و من به او عطا نکردم، من به او جفا کردم.
حالا درخواست او می خواهد امر دینی باشد یا امر دنیایی باشد؛ هرچه باشد، باشد اگر من به او عطا نکنم به او جفا کردهام و من هم پروردگاری جفاکار نیستم. "
❤️ برخی تعقیبات مشترکه بعد از نماز:
دعا کردن، ذکر تسبیحات حضرت زهرا، خواندن سوره حمد و آیت الکرسی، سه مرتبه: استغفرالله الله الذی لا اله الا هو الحی القیوم، ذوالجلال والاکرام و اتوب الیه
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 چه کسی جان امام و نسل امامت را حفظ کرد؟
اذْهَبُوا بِهِ فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ فَتَعَلَّقَتْ بِهِ زَيْنَبُ عَمَّتُهُ وَ قَالَتْ يَا ابْنَ زِيَادٍ حَسْبُكَ مِنْ دِمَائِنَا وَ اعْتَنَقَتْهُ وَ قَالَتْ وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُهُ فَإِنْ قَتَلْتَهُ فَاقْتُلْنِي مَعَهُ فَنَظَرَ ابْنُ زِيَادٍ إِلَيْهَا وَ إِلَيْهِ سَاعَةً ثُمَّ قَالَ عَجَباً لِلرَّحِمِ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَظُنُّهَا وَدَّتْ أَنِّي قَتَلْتُهَا مَعَهُ دَعُوهُ فَإِنِّي أَرَاهُ لِمَا بِهِ.
ابن زیاد ملعون دستور داد امام سجاد (صلوات الله علیه) را ببريد گردنش را بزنيد، پس عمه اش زينب (صلوات الله علیها) به او چسبيده فرمود:
اى پسر زياد آنچه خون از ما ريخته اى تو را بس است، و دست به گردن زين العابدين (صلوات الله علیه) انداخته فرمود: به خدا سوگند دست از او بر ندارم تا اگر تو او را كشتى مرا هم با او بكشى!
ابن زياد به آن دو نگاه كرده سپس گفت:
علاقه رحم و خويشى (فامیلی) عجيب است به خدا من اين زن را چنين ميبينم كه دوست دارد من او را با اين جوان بكشم؛ او را واگذاريد كه همان بيمارى كه دارد او را بس است....
📚 مثير الأحزان، ص: 91
بحار الأنوار (ط - بيروآخرالزمان ص: 117
الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج2، ص: 117
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 ازدواج آسان
🎙از لسان گرم شهيد حاج شيخ احمد كافے
در روی زمین، بهترین کارها نزد خداوند دعا و برترین عبادت پاکدامنی است.
🌹 امام علی (ع)
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی