شهید شیخ احمد کافی
یکبار هم در سخنرانی خود در 20 بهمن 45 گفت: در هر عصری منصورها و حجاج ها وجود دارند و اولاد پیغمبر را
ین تندروی های وی سبب شد تا نصیری در تاریخ 31 اردیبهشت 46 از شهربانی بخواهد تا مانع از منبر رفتن او شوند (ص 76).
مسؤولان امر با وی مصاحبه مفصلی کرده و با توجه به این که او پذیرفت تابع دستورات باشد از نصیری خواستند که فعلا از درخواست منع منبر وی خودداری شود (ص 80). اما سخنرانی چند روز بعد وی باز در باره زندان رفتن و آبدیده شدن در مقابل ستمگران بود (ص 81).
جمع بندی ساواک تا این زمان (14/3/46) از مرحوم کافی این بود: شیخ احمد کافی از وعاظ ناراحت و ماجراجوست که سعی دارد همیشه از نیروی جوانان کم سن و سال و بی تجربه متعصب مذهبی به نفع روحانیون مخالف استفاده کند و آنها را برای مخالفت با دولت آماده سازد و اکثرا در منابر خود به طور مستقیم و غیر مستقیم ضمن تجلیل از روحانیون افراطی از اعمال دولت بدگویی می کند (ص 83). با ادامه سخنرانی های وی، ساواک دوبار توصیه کرد که به وی تذکر جدی داده شود. (ص 84).
ساواک بعدها نوشت که وی اخلاقا تعهد سپرده است چنانچه با رفتنش به منبر موافقت گردد مستمعین را با اقدامات مترقیانه و اساسی کشور آشنا خواهد ساخت و در راه خدمت به شاهنشاه ... قدم برخواهد داشت لکن عملا مشاهده شده که به هیچ وجه وی پای بند به قول و تعهدات خود نبوده و همچنان به رویه ناصواب و خلاف مصالح خود ادامه می دهد (ص 112).
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 حسرت مجلس ترحیم را به دلمان گذاشتند..
«شیخ احمد وصیت کردهبود: "اگر وسط هفته از دنیا رفتم، برای تدفینم تا روز جمعه صبر کنید تا مردم در مهدیه کنار پیکرم دعای ندبه بخوانند.
بعد، در همان مهدیه دفنم کنید." این موضوع را به ماموران امنیتی رژیم گفتیم. قبول کردند پیکر شیخ احمد را به تهران بفرستند.
دو برادرم و همسرم هم همراه پیکر به تهران آمدند. این اتفاق ۳ بار تکرار شد اما آخرش هم اجازه ندادند پیکر را به مهدیه ببرند.
میترسیدند مردم تجمع کنند و علیه حکومت تظاهرات شود. پیکر را به مشهد برگرداندند. در صحن حرم امام رضا (ع) اجازه دفن ندادند. میخواستند پیکر را با خودشان ببرند اما با التماسهای خانواده، منصرف شدند. خواجه ربیع را هم خودشان پیشنهاد کردند.
از همان فرودگاه ساعت ۳ نیمهشب پیکر را به خواجه ربیع بردند و درحالیکه فقط به پدر و مادرم و حاج عمویم اجازه حضور دادند، پیکر را دفن کردند. درِ مقبره را هم قفل کردند و کلیدش را با خودشان بردند!
حتی چند مأمور دائماً دم در خانهمان بودند و اجازه نمیدادند صدایمان دربیاید. اجازه برگزاری مراسم سوم و هفتم هم به ما داده نشد. مقبره شیخ احمد تا ۷ ماه بعد یعنی تا پیروزی انقلاب در تصرف ماموران رژیم پهلوی بود و بعد از آن بود که توانستیم سر مزار برادرم برویم.»
❌ به نقل از خواهر شهید
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ فراموشی امام زمان عجل الله تعالی فرجه
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚 عاقبت اسراف و کفران نعمت
در زمانهاى قبل ، قومى بودند که خداوند نعمت سرشارى به آنها داد، سرزمينشان پر از چشمه سارها بود و همه جا سرسبز و خرم و پر از نعمت بود. آنها از مغز گندم ، نان درست مى كردند، ولى بر اثر وفور نعمت با همان نان ، محل مدفوع كودكشان را پاك مى نمودند، و به اندازه كوهى از اين نانها به وجود آمد.
روزى مرد نيكوكارى كنار زنى عبور كرد، كه او همين كار را مى كرد، به او گفت : اى زن واى بر شما از خدا بترسيد و نعمتهاى الهى را با دست خود مبدل به قحطى و گرسنگى نكنيد.
آن زن با كمال غرور در پاسخ گفت : اين را ببين ما را به گرسنگى تهديد مى كند، تا كشتزارهاى وسيع (سرثار) هست و نهرهاى آن جارى است ، ما از گرسنگى ترسى نداريم .
طولى نكشيد، خداوند بر آنها غضب كرد و آب باران را بر آنها نفرستاد، كار قحطى به جائى رسيد كه به همان نانهائى كه با آنها محل مدفوع كودكانشان را پاك مى كردند، نياز پيدا كردند، جالب اينكه براى رسيدن به آن نانها صف مى بستند تا بهر كسى بمقدار معين از روى نوبت برسد.
📚 منبع: بحار الانوار ج 14 ص 146 .
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🚨 کمپین دعوت از آیتالله میرباقری جهت حضور در انتخابات ریاست جمهوری در ایتا تاسیس شد.
جهت دعوت از ایشان کلیک کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/1092223789C828fd9a6bf
🔴 آیه های آتش افزا
احمد بن طولون یکی از پادشاهان مصر بود. وقتی که از دنیا رفت از طرف حکومت وقت، قاری قرآنی را با حقوق زیادی اجیر کردند تا روی قبر سلطان قرآن بخواند.
روزی خبر آوردند که قاری، ناپدید شده و معلوم نیست که به کجا رفته است پس از جست و جوی فراوان او را پیدا کردند و پرسیدند: چرا فرار کردی؟ جرأت نمی کرد جواب دهد. فقط می گفت: من دیگر قرآن نخواهم خواند.
گفتند: اگر حقوق دریافتی تو کم است دو برابر این مبلغ را می دهیم. گفت: اگر چند برابر هم بدهید نمی پذیرم. گفتند: دست از تو برنمی داریم تا دلیل این مسأله روشن شود.
گفت: چند شب قبل صاحب قبر به من اعتراض کرد که چرا بر سر قبرم قرآن می خوانی؟ من گفتم: مرا اینجا آورده اند که برایت قرآن بخوانم تا خیر و ثوابی به تو برسد.
گفت: نه تنها ثوابی از قرائت قرآن به من نمی رسد بلکه هر آیه ای که می خوانی، آتشی بر آتش من افزوده می شود، به من می گویند: می شنوی؟ چرا در دنیا به قرآن عمل نکردی؟
بنابراین مرا از خواندن قرآن برای آن پادشاه بی تقوا معاف کنید.
ر. ک: روایت ها و حکایت ها / 132 131 به نقل از: داستان های پراکنده 2/ 55.
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان توبه
از زبان شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ دمی با شهید کافی
شیخ احمد تحت نظارت پدربزرگش ضمن کسب فضایل اخلاقی ، دروس متداول حوزه را فراگرفت و در این میان ، نبوغ و استعداد خارق العاده خود را در ایراد خطابه و منبر آشکار ساخت . گرچه او از دوران کودکی با جمع کردن اعضای خانواده برای آنها به اصطلاح منبر رفته و سخنرانی می کرد ؛ ولی در دوران نوجوانی با ذوق و اشتیاق زائدالوصفی در مجالس هفتگی پدربزرگ خویش که محفل انس و دیدار برخی از علمای مشهد بود به منبر می رفت و مورد تحسین و تشوق آنان قرار می گرفت .
او از پانزده سالگی در حرم مطهر رضوی حضور می یافت و با صدای گرم و دلنشین خود برای زائران و مجاوران آن حضرت دعای کمیل را زمزمه و مرثیه سرایی می کرد .
شیخ احمد برای ادامه تحصیلات دینی و کسب معرفت از بارگاه ملکوتی امام علی (ع) و حوزه علمیه نجف اشرف در سال 1333 ش به همراه آیه الله حاج میرزااحمد کافی عازم نجف اشرف گردید ، در مدرسه آیه الله سید محمدکاظم یزدی معروف به مدرسه سید به تحصیل پرداخت و طی پنج سال اقامت در نجف اشرف از محضر عالمان وارسته و پرهیزکاری چون آیات عظام سید ابوالقاسم خویی ، سید محسن حکیم ، سید محمود شاهرودی ، حسین راستی کاشانی و شهید سید اسدالله مدنی بهره مند گردید .
بین برخی از طلاب و فضلای نجف مرسوم بود که روزهای پنجشنبه از مسیر نخلستان فاصله نجف تا کربلا را با پای پیاده طی کرده تا شب جمعه در کنار مرقد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام حضور داشته باشند . حجه الاسلام کافی نیز از جمله این عاشقان بود .
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 نوشتهای لاک و مهر شده که در آن اسامی ۳۱۳ نفر، ثبت شده است...
🌕 امام حسین -علیهالسّلام- فرمود: بر پیامبر -صلیاللهعلیهوآلهوسلّم- وارد شدم، در حالیکه ابی بن کعب نیز در محضر پیامبر «ص» بودند. حضرت به من فرمود: ای زینت زمین و آسمان... خداوند از دورترین شهرها به تعداد اهل بدر یعنی سیصد و سیزده مرد برای او سپاه گرد آورد. او نوشتهای در دست دارد که لاک و مهر شده و در آن تعداد و اسامی اصحاب او و نیز نسب شهرهای آنها و خلق و خوی، وضع ظاهری، چهره و قیافه و نیز کنیه آنان ثبت شده است. این نفرات جنگاور بوده، در اطاعت و فرمانبرداری از او کوشا هستند و مجدّانه عمل میکند.»
«عَنْ أَبِيهِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ عِنْدَهُ أُبَيُّ بْنُ كَعْبٍ فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ يَا زَيْنَ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ... يَجْمَعُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ مِنْ أَقَاصِي اَلْبِلاَدِ عَلَى عَدَدِ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلاَثَمِائَةٍ وَ ثَلاَثَةَ عَشَرَ رَجُلاً مَعَهُ صَحِيفَةٌ مَخْتُومَةٌ فِيهَا عَدَدُ أَصْحَابِهِ بِأَسْمَائِهِمْ وَ أَنْسَابِهِمْ وَ بُلْدَانِهِمْ وَ صَنَائِعِهِمْ وَ كَلاَمِهِمْ وَ كُنَاهُمْ كَرَّارُونَ مُجِدُّونَ فِي طَاعَتِهِ...»
📗کمالالدين و تمامالنعمة ج ۱، ص۲۶۴
📗بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۳۰۹
📗الوافي، ج ۲، ص ۴۶۴
📗قصص الأنبیاء(للراوندی) ج۱، ص۳۶۱
→ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 2 ماجرا از عاقبت هوسرانی و پاکدامنی
سخنرانی شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
ین تندروی های وی سبب شد تا نصیری در تاریخ 31 اردیبهشت 46 از شهربانی بخواهد تا مانع از منبر رفتن او ش
این زمان به بعد با حساس شدن ماجرای صهیونیست ها و فلسطین و مسجد الاقصی موضوع تازه ای در سخنرانی های مرحوم کافی مطرح شد «در این جهاد با برادران اعراب هم آهنگ و هم صدا باشید» (ص 87).
ودر جای دیگر گفت: به برادران مسلمان اردنی دعا بکنید که یهودیها ریخته اند هفت مسجد آنها را خراب کرده و چند نفر از زن و بچه هایشان را کشته اند (ص 142) .
این قبیل جملات در سخنرانی های کافی در نیمه دوم سال 48 نیز آمده و دلیلش هم بالا گرفتن قضایای مربوط به فلسطین در ایران بوده است (ص 222).
وی در 21 خرداد 46 در قم در منزل امام که این زمان برادر ایشان آیت الله پسندیده بود منبر رفت و از کسانی سخن گفت که در راه خدا شکنجه شده، به زندان می روند و وقتی آزاد شدند سرافرازند (ص 89).
وی در 18 شهریور همین سال در منزل آیت الله قمی که این زمان تبعید بود منبر رفته و گفت: استقلال در یک مملکت به وجود نمی آید جز با زندانی کردن مردم و نفس ها را در سینه خفه کردن (ص 96).
جسارت مرحوم کافی در سخنرانی های این دوره قابل ملاحظه است وی با اشاره به این که زمان خلفای عباسی کسانی بر مردم حکومت می کردند که اهل مشروب و زنا بودند می افزاید: «در حال حاضر هم وضع به همین منوال است و جنایت و فساد آزاد می باشد». (ص 99).
وی همانجا از این که مردم هم بی رگ هستند و در مقابل این همه ظلم و ستمی که به آنها می شود دم بر نمی آورند سخن می گوید
❌ ادامه در پست های بعدی....
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان فتنه ای بزرگ
با نوای شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ سفرهای تبلیغی
مرحوم حاج شیخ احمد کافی در راستای اهداف بلند خویش که در رأس آنها تبلیغ دین مبین اسلام و مذهب تشیّع بود، به شهرهای مختلف کشور سفر می کرد و در آن شهرها به تشکیل و بنای مهدیه همّت می گمارد، تا مردم به ویژه جوانان را در آن شرایط و فضای فساد آلودی که رژیم ستم شاهی پهلوی در به وجود آورده بود، به مجالس و هیأت های مذهبی جذب نماید. که از آن جمله می توان به مهدیه های رشت، سیرجان، کرمان و در رأس آنها مهدیه ی تهران اشاره نمود که تا این زمان هم مورد توجه جوانان هیأتی می باشد.
مرحوم کافی می گفت: «من به 108 شهر ایران سفر کرده ام و در آن شهرها به سخنرانی پرداخته ام» که با در نظر گرفتن وسایل ارتباطی آن روزها، این کار بسیار سخت و طاقت فرسا بوده است.
یکی از ویژگی های مهم مرحوم آقای کافی در سفرهای تبلیغی شان این بود که در هر شهری که می رفتند، سعی می نمودند اختلافات بین هیأت ها را برطرف کنند و باعث اتّحاد و یگانگی هیأت ها شوند تا ضمن تشکیل یک هیأت بزرگ، مراسم مذهبی منسجم تر و باشکوه تر برگزار شود و همچنین ایشان این هیأت ها را زیر نظر علما و بزرگان آن شهر قرار می داد تا از انحرافات فکری و عملی آنها جلوگیری شود.
#شهید_کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مراد از مضطر در آیه امن یجیب کیست؟
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ روایتی از نبی اکرم (صلی اللّه علیه و آله) هست که می فرماید
در بهشت عدن، درخت بسیار بزرگی است که از آن درخت، اسبهایی خیلی چابک و زین کرده خارج می شوند. که زین، لجام و افسار آنها از یاقوت و زمرد سبز است
این اسبها بال دارند و شما نماز شب خوانها سوار آنها می شوید و آنها پرواز می کنند
اهل بهشت می گویند «پروردگارا! اينها مگر چه کردهاند که به این مقام و مرتبه رسیدهاند❓
ملِکی از طرف حضرت حق جواب می دهد: «ای مؤمنينی که در غرفه های بهشتی هستید، این اشخاصی که این عنایت به آنها شده، شبها بلند می شدند، نماز شب می خواندند؛ در حالی که شما خوابیده بودید اينها علاوه بر ماه مبارک، در بقيه روزها روزه می گرفتند.
شما آن روزها را افطار می کردید اينها با مال خود به فقرا، زیردستها و بیچاره ها احسان می کردند؛ ولی شما بخل می ورزیدید به واسطه این اعمال، خداوند این عنایت را به آنها کرده است
(إرشادالقلوب، ج۱، ص۸۶)
حالا ممکن است کسی بگوید: آقا چطور می شود از درخت، اسب بیرون بیاید؟ این، دیگر اراده خداست. مگر شتر صالح را از دل کوه بیرون نیاورد؟ چقدر روایت داریم که حضرت امام حسن مجتبی (علیه الاف التحیه و الثناء) دست دراز می کردند و از سنگ عسل بیرون می آوردن؟
( دلائل الإمامة، ص۶۴)
❤️ التماس دعای فرج
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
شهید شیخ احمد کافی
این زمان به بعد با حساس شدن ماجرای صهیونیست ها و فلسطین و مسجد الاقصی موضوع تازه ای در سخنرانی های م
در مهر همان سال باز در جایی اشاره کرد که چند سال قبل در روزنامه اطلاعات خواندم که انتقاد آزاد است. در آن موقع من هم در یکی از منابرم صحبت می کردم.
فردایش مرا گرفتند و به همانجایی که همه از اسمش می ترسند بردند. .. در آنجا پرسیدند: آقا چرا حرف حسابی زدی؟ گفتم: خودتان گفتید مملکت آزاد است... گفتند: همه حرفی را نمی شود زد مگر آن که برای مقام ما خوب باشد (ص 104).
مرحوم کافی به حج رفته و در مراسمی هم که برای دعای برای شاه بوده شرکت نکرده بود. در بازگشت از وی بازخواست شد و او گفت که در روز مذکور مسمومیت غذایی پیدا کرده و نتوانسته است در آن مراسم شرکت کند (ص 119).
تکیه مرحوم کافی روی فساد اجتماعی به طور طبیعی وی را به این سمت می کشاند تا در باره حکومت که حامی این قبیل امور و دست کم به طور جدی متهم به رواج آنها بود حمله کند. در واقع، او نمی توانست این دو مسأله را از همدیگر جدا کند. به همین دلیل است که سخنرانی های وی در همین چهارچوب باز هم ادامه می یابد. سخنرانی های سال 47 به بعد کافی به طور معمول همین مضمون را دارد (برای نمونه: ص 138، 139، 158 و بسیاری از صفحات دیگر). گاهی مثال های سبکی هم زده می شد (برای نمونه: ص 165 – 166).
❌ ادامه در پست های بعدی...
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تولد امام زمان (عج)
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ ترس ساواک از منبرهای شیخ احمد کافی
- شما اگر کتاب مرحوم کافی که توسط وزارت اطلاعات منتشر شده را ببینید متوجه میشوید که منبری نبوده که کافی به رژیم یک تشری نزده باشد. همیشه پا منبر ایشان دو گزارشگر ساواک حضور داشتند.
- بعنوان مثال گزارش میدادند امروز شیخ احمد کافی وقتی که گفت یزید فلان کار کرده و فلان است منظورش اعلیحضرت میباشد.
اصلا هم برایش مهم نبود که دستگیر بشود. مکرر او را دستگیر و احضار میکردند. در تهران بعد از اینکه منبرش تمام میشد و به خانه میرفت با او تماس میگرفتند که آقای کافی برای توضیحات به خیابان میکده اداره ساواک تهران بیایید.
او را بازداشت میکردند و کتک میزدند اما به دلیل محبوبیت او نزد مردم کمتر از یک هفته آزادش میکردند. زیرا اگر مردم میدیدند که کافی روز جمعه در دعای ندبه مهدیه حضور ندارد، میفهمیدند که خبری هست.
- در سال 42 یک بار با سایر منبریها بازداشت شد. سال 55 هم به ایلام تبعید شد. سه سال برای او تبعید بریده بودند که مرحوم آیتالله خوانساری و سرلشگر کاتوزیان پا درمیانی کردند تا کافی آزاد شود.
❌ از زبان حاج مرتضی طاهری ذاکر اهل بیت (ع)
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ﻭﺍﻟﺪﻩ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ شهید ﻛﺎﻓﻲ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻳﺎﺩ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ؟
ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺣﺴﻦ ﻣﻌﺎﺷﺮﺕ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻛﺎﻓﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻳﺎﺩ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﭘﺪﺭﻡ ﭼﻮﻥ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺳﺎﻝ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﻭﻗﺖ ﺑﮕﺬﺍﺭﺩ،
ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺍﻳﺎﻡ ﻧﻮﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﺎﺝ ﺁﻗﺎ ﺑﻪ ﺳﻔﺮ ﻣﻲﺭﻓﺘﻴﻢ ؛ ﺍﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﺧﺼﻮﺻﻴﺎﺗﻲ ﻛﻪ ﻳﺎﺩ ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ ﺩﻟﺴﻮﺯﻱ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻓﻘﺮﺍ ﺑﻮﺩ،
ﺍﮔﺮ ﻓﻘﻴﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﻨﺰﻝ ﻣﻲﺁﻣﺪ ﺍﻭﻟﻴﻦ ﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺘﺸﺎﻥ ﻣﻲﺭﺳﻴﺪ ﻣﻲﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﻟﻮ ﻗﺎﻟﻲ ﺟﻠﻮﻱ ﺩﺭﺏ ﻣﻨﺰﻝ، ﺩﺭ ﻣﻬﺪﻳﻪ، ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻭ ﺩﻓﺘﺮﭼﻪﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﻘﺮﺍ ﺁﻣﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻴﻦ ﻓﻘﺮﺍ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﻲﻛﺮﺩﻧﺪ
ﺩﺭﺳﺖ ﻣﺜﻞ ﻛﻤﻴﺘﻪ ﺍﻣﺪﺍﺩ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ ﭘﻮﻟﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﻘﺮﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻣﻲﺩﺍﺩﻧﺪ ؛ ﺣﺪﻭﺩ ﭼﻬﺎﺭ ﻫﺰﺍﺭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣﺎﻫﻲ ﻳﻜﺒﺎﺭ ﺍﺯ ﻣﻬﺪﻳﻪ ﺧﺮﺟﻲ ﻣﻲﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺧﺼﻠﺖ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺧﻴﻠﻲ ﺑﺎﺭﺯ ﺑﻮﺩ.
* ﺁﻳﺎ ﺁﺛﺎﺭ ﻗﻠﻤﻲ ﺍﺯ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﺠﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟
ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺟﺎﺗﻲ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺛﺮ ﻗﻠﻤﻲ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﺳﺎﻳﺖ ﺧﺎﺻﻲ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﻣﺮﺣﻮﻡ ﻛﺎﻓﻲ ﺭﺍﻩ ﺍﻧﺪﺍﺯﻱ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻧﺸﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺰﻭﺩﻱ ﺑﻪ ﺑﺮﻭﺯ ﺭﺳﺎﻧﻲ ﻣﻲﺷﻮﺩ.
❌ از زبان فرزند شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 کمک به مردم
سخنران شهید کافی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 برخورد پیامبر با زنِ خواننده
ﺳﺎﺭه، ﺩﻭ ﺳﺎﻝ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﺍﺯ ﻣﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ
ﻭ ﻧﺰﺩ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﮐﺮﻡ (صلی الله علیه و آله) ﺭﻓﺖ.
ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
– ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
- ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﯾﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﻧﻪ
– ﭘﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﺁﻣﺪهﺍﯼ؟
– ﺷﻤﺎ همیشه ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﻨﺎه ﻭ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎﻥ ﺑﻮﺩﯾﺪ، ﺍﮐﻨﻮﻥ ﻣﻦ ﭘﺸﺘﯿﺒﺎنی ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﺷﺪهﺍﻡ، ﺁﻣﺪهﺍﻡ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﯿﺪ؛ نه جامهای دارم، نه مرکبی و نه پولی که زندگی ام را بگذرانم.
– ﺗﻮ ﮐﻪ در مکه روزگاری ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻥِ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﯼ، ﭼﻄﻮﺭ شد که ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺷﺪﯼ؟
– ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﮐﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺍﺯهﺧﻮﺍﻧﯽ سراغ من نمیآید، فراموش خاص و عام شدهام، به سختی زندگی میکنم.
ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ (صلی الله علیه وآله) ﺑﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺯﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﻨﻨﺪ. ﺁﻧﺎﻥ ﮐﻤﮏ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﻭ ﻣﺮﮐﺐ ﻭ ﭘﻮﻝ ﺩﺍﺩﻧﺪ.
عجیب ﺭﻭﺍیتی است! هم عجیب و هم ﻏﺮﯾﺐ!
ﯾﮑﯽ ﺍینکه ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪه ﺑﻮﺩه، ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﻤﮏ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ هم ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﻨﺎه ﺍﻭ ﺑﻮﺩه است.
ﺩﻭﻡ ﺍینکه ﻧﻔﺮﻣﻮﺩ ﻗﻮﻝ ﺑﺪه ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﻧﮑﻨﯽ ﺗﺎ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ، ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﮐﻤﮑﺶ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺳﻮﻡ اینکه ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺸﺮﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﺩ، ﺁﻣﺪ ﮐﻤﮏ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻓﺖ!
ﺧﺪﺍﯾﺎ! ﻣﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﻣﺎﻥ ﺷﺒﯿﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ توﺍﺳﺖ؟
📚ترجمه الحیاه علامه ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﺣﮑﯿﻤﯽ، ﺟﻠﺪ ﻧﻬﻢ، ﺹ
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 چرا اماکن مقدس در سرزمینهای بد آب و هوا قرار دارند؟
امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه قاصعه، نکاتی را راجع به موقعیت مکانی خانه خدا در شهر مکه ذکر میکنند. ایشان در این خطبه میفرمایند خداوند متعال یک مکان مقدس را در مکانی قرار میدهد که آبادانی نداشته باشد و اتفاقاً به لحاظ آب و هوا و شرایط اقلیمی نامساعد باشد تا بندگان خدا را امتحان کند. تا نشان دهد که اگر مردم در این مکان تجمعی دارند به خاطر یک امر مقدس است.
این اتفاق دقیقاً دارد در موضوع حماسه پیاده روی اربعین هم رخمیدهد. این مردم یقیناً برای سیاحت و استفاده از طبیعت و هوای خوش و خرم این سرزمین به اینجا نیامده اند، آمدهاند برای زیارت حضرت اباعبدالله و طبیعی است که آب و هوای نامساعد و گرما و گرد و غبار که هیچ، که اگر از آسمان سنگ هم ببارد باز خللی در این عزم راسخ مردم به وجود نمیآورد و این مردم هستند که در یک سفر معنوی و به دور از هوای نفس، به سوی حضرت حسین در حرکتاند.
📚بیانات استاد پناهیان
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫أَمَّنْ یُجِیبُ
✨الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ
💫خدایا به حق این آیه
✨مبارکه
💫هر عزیزی تو دلش هر
✨حاجتی دارد روا بفرما
💫شب زیباتون متبرک به
✨گرمی نگاه خدا
💫الــهی
✨دلخوشیهاتون افزون
💫جمع خانوادهتون پراز دلگرمی
✨شبتون بخیر
💫وپراز آرامش الهی
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
صبح رویایی از راه رسیده
و خداوند منتظر است
تا یک روز دیگر را به دستان پر مهرش بسپاری
دلت را به رحمتش گرم کنی
و بدانی تا زمانی که نگاهش را داشته باشی
در تاریک ترین لحظات نیز تنها نخواهی ماند
صبح زیباتون بخیر❤️
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 پاداش عظیم عمل برای رضای خدا
پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، یاران حضرت علی (علیه السلام) نزد زید بن ارقم که یکى از اصحاب رسول خدا و در جریان غدیر خم نیز حضور داشت آمدند و از او گواهى خواستند؛ ولى او چون از طرف حکومت براى خود احتمال خطر مى داد، از بیان حقیقت و جریان غدیر خوددارى کرد.
بعد از گذشت مدتى، همین شخص در بستر بیمارى افتاد.
وقتى امیرالمؤ منین (علیه السلام) شنید که زید بن ارقم مریض حال است، به عیادت و دیدار او آمد.
همین که زید چشمش به جمال نورانى حضرت افتاد گفت مرحبا به امیرمؤمنان که از من عیادت مى نماید، با اینکه از ما دلگیر و آزرده خاطر است.
امام علی (علیه السلام) فرمود اى زید، آن ناراحتى که براى ما به وجود آوردی، هرگز مانع آن نمى شود که ما شرط انسانیت و حق دوستى را فراموش نموده و تو را در حال بیمارى عیادت نکنیم.
سپس فرمودند هر کس مریضى را براى رضاى خداوند عیادت کند، تا هنگامى که در کنار مریض نشسته باشد، در سایه رحمت و لطف الهى خداوند قرار خواهد داشت و چون بخواهد برخیزد که از نزد مریض بیرون رود، خداوند متعال هفتاد هزار ملِک را مأمور مى نماید تا براى او درود و تحیت فرستند و مشمول رحمت الهى قرار مى گیرد.
سپس افزود اى زید، من دوست داشتم که چنین فضیلتى شامل حالم گردد و به همین جهت از تو عیادت کردم.
📚 منابع:
۱. بحارالانوار، جلد ۸۱، صفحه ۲۲۸
۲. دعائم الاسلام، جلد ۱، صفحه ۲۱۸
۳. مستدرک الوسائل، جلد ۲
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی