eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
88.8هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
7.4هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 گناه به ضرر انسان است؛ چه دین‌دار باشد چه بی‌دین! دین‌داری باید طوری باشد که بتواند برای انسان، هیجان‌انگیز و لذت‌بخش باشد، اما موانعی وجود دارد که موجب می‌شود ما از دین‌داری لذتِ کافی نبریم؛ یکی از این موانع، تصورات غلط ما از دین است. مثلا خیلی‌ها تصور می‌کنند گناه فی‌نفسه کارِ بدی نیست و ضرری برایشان ندارد؛ فقط خدا را ناراحت می‌کند! این یک تلقیِ غلط از گناه است که باید تغییر کند. قدم اول، برای شناخت گناه این است که بدانیم: گناه یعنی خطای انسان که این خطا به ضرر خودش است؛ چه دین داشته باشد، چه نداشته باشد! آدم دین‌دار یا بی‌دین، اگر با ساتور، انگشت خودش را بزند، قطع می‌شود و این ربطی به دین و اعتقاد آدم ندارد! امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید: اگر خدا از حرام نهی نکرده بود، عاقل باید خودش از حرام اجتناب می‌کرد (چون می‌دانست به ضرر خودش است) (غررالحکم/75‌95) 👤علیرضا پناهیان 98‌.2‌.17 نَشـــــــر صَــــدَقِہ جاریِہ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ مناجات با امام زمان دستی بکش به روی سرم دل پرم ببین از این زمانه از همه دل می برم ببین حتی من از خودم چقدر دلخورم ببین آقا منی که نان تو را میخورم ببین گاهی عجیب اشک تو را در میاورم خبط از من است حوصله را سر میاورم اصلأ خودت برای دلم فکر چاره کن این نامه ی سیاه مرا پاره پاره کن با دست خود ردای تنم را قواره کن از نو بسازنوکرتان را اداره کن از درد و غصه های من در به در بگو وقت گناه یاد تو بودم مگر؟؟بگو تا شد همیشه حرف شما را زدم ببخش وقت عمل رسید و فقط جا زدم ببخش قطره نبودم و دم دریا زدم ببخش بر زخم کهنه ات چه نمک ها زدم ببخش یابن الحسن(عج)خسته ام آقا نظاره کن من توبه میکنم تو به من هم اشاره کن عجل ظهور…محو سخن میشوم بیا یاللعجب که ملک و وطن میشوم بیا با یک نگاه حر تو من میشوم بیا از اهل خوشتبار قرن میشوم بیا جانم فدای جان تو برگرد جان من ای آخرین غریبه امام زمان(عج) من ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ حکایت شنیدنی از زبان شهید کافی شبی خواب بودم که نیمه های شب صدای در خانه ام بلند شد از پنجره طبقه دوم از مردی که آمده بود به در خانه ام پرسیدم که چه می خواهد؛ گفت که فردا چکی دارد و آبرویش در خطر است.می خواست کمکش کنم لباس مناسب پوشیدم و به سمت در خانه رفتم در حین پایین آمدن از پله ها فقط در ذهن خودم گفتم: با خودت چکار کردی حاج احمد نه آسایش داری و نه خواب و خوراک؛ همین رفتم با روی خوش با آن مرد حرف زدم و کارش را هم راه انداختم و آمدم خوابیدم. همان شب حضرت حجه بن الحسن عجل الله تعالی فرجه را خواب دیدم فرمود: شیخ احمد حالا دیگر غر میزنی؛ اگر ناراحتی حواله کنیم مردم بروند سراغ شخص دیگری؟ آنجا بود که فهمیدم که راه انداختن کار مردم و کار خیر، لطف و محبت و عنایتی است که خداوند و حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه به من دارند وقتی در دعاهایت از خدا توفیق کار خیر خواسته باشی، وقتی از حجت زمان طلب کرده باشی که حوائجش بدست تو برآورده و برطرف گردد و این را خالصانه و از روی صفای باطن خواسته باشی خدا هم توفیق عمل می دهد، هرجا که باشی گره ای باز میکنی ولو به جواب دادن سوال رهگذری. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
‍ 🔴 آخرالزمان تحمل یا تحول؟! قرآن، کتاب معجزات است و مشکلاتی را که در برابر انسان ها قرار دارد، صادقانه بیان می‌کند. صداقتش آنجایی به اوج خود می‌رسد که حتی از آن مشکلات را نیز بی پرده بیان می‌کند. خداوند در آیه ١۵۵ سوره بقره می‌فرماید: «قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مال ها و جان ها و میوه ها آزمایش می کنیم؛ و بشارت ده به استقامت کنندگان» امام صادق فرمودند: «پیش از ظهور قائم، نشانه هایی از جانب خدای تعالی برای مومنان خواهد بود.» و در ادامه با بیان آیه ١۵۵ سوره بقره فرمودند: «این قول خدای تعالی است... یعنی شما مومنان را پیش از خروج قائم می‌آزمائیم؛ به (خوف) از پادشاهان بنی فلان در آخر سلطنت آنها و (گرسنگی به واسطه) گرانی قیمت ها و (کاستی در اموال به واسطه) کسادی داد و ستد و کمی سود و (کاستی نفوس به واسطه) مرگ و میر فراوان و (کاستی در ثمرات به واسطه) کمی برداشت محصولات زراعتی و در آن هنگام، صابران را به تعجیل خروج قائم مژده بده» 📚 کمال الدین و تمام النعمه، ج ٢، ص۶۴٩ در آخرالزمان، مردم به انواع بلاها مبتلا می‌شوند و موفقیت با صابران است که دین خود را حفظ میکنند. وحشت و اضطراب، گرسنگی و قحطی، فساد در تجارت و بازرگانی و تلفات جانی و مرگ های سریع، از جمله این بلاهاست. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 مظلومیّت مهدویّت و دلهای رمیده 🌕 مَثَل حضرت مهدی عجل الله فرجه، در این زمان، مَثَل حضرت نوح علیه‌السلام است؛ که هرچه بیشتر دعوت کند، مردم بیشتر فرار می‌کنند و به سمت غیرمعصوم می‌شتابند؛ اینجاست که امام صادق صلوات الله علیه می‌فرمایند: «یخرج بعد أیاس و حتی یقول الناس لا مهدی» او هنگامی ظهور می‌کند که مردم دیگر نومید شوند و بگویند: مهدی (عجل الله فرجه) نیست!! 🌕 و در روایتی دیگر فرمودند: همانا به خدا كه امام شما سالهاى سال از روزگار اين جهان غايب شود و هر آينه شما در فشار آزمايش قرار گيريد تا آنجا كه بگويند: امام مُرد، كشته شد، به كدام درّه افتاد؛ ولى ديدۀ اهل ايمان بر او اشك بارد، و شما مانند كشتی هاى گرفتار امواج دريا متزلزل و سرنگون شويد، و نجات و خلاصى نيست، جز براى كسى كه خداوند از او(در عالم ذر)، پيمان گرفته و ايمان را در دلش ثبت كرده و به وسيلهٔ روحى از جانب خود تقويتش نموده. 📗يوم الخلاص، ج ۱ ص ۳۷۳ 📗کمال الدين، ج ۲، ص ۳۴۷ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 دیدار امام زمان(عج) با آهنگر شخصی که مسلط به علوم غریبه بود، توانست در زمان خاصی، مکان حضور امام زمان(عج) را در بازار آهنگران شناسایی کند، و پس از آن به سرعت برای دیدار ایشان راهی محل شد و مشاهده کرد که حضرت در کنار دکانی نشسته است که صاحب آن بی‌توجه به ایشان مشغول نرم کردن آهن است، اما پس از مدتی مشاهده کرد که پیرمرد صاحب دکان به امام زمان(عج) گفت: «یابن رسول الله، اینجا مکان گرمی است اجازه دهید برای شما آب خنک بیاورم». اینگونه بود که استنباط شخص سوم، مبنی بر اینکه فقط خودش متوجه حضور حضرت است، غلط از آب درآمد. پس از مدتی پیرزنی به دکان مرد آهنگر مراجعه کرد و گفت: «فرزندم بیمار است و خرج مداوای او هفت درهم است، تنها دارایی من هم همین قفل است که هیچ کس در این بازار بیش از شش درهم برای آن نمی‌پردازد، به خاطر خدا آن را به قیمت هفت درهم از من بخر»، مرد آهنگر با دیدن قفل بدون کلید، به پیرزن گفت: «که متاع او با این شرایط ۱۰ درهم ارزش دارد و در صورت ساخته شدن کلید برای آن دوازده درهم در بازار به فروش می‌رسد، حال هر یک از این دو کار را که بخواهی، برای تو انجام می‌دهم»، سپس در برابر دیدگان متعجب پیرزن، ۱۰درهم در ازای خرید قفل به او پرداخت کرد، آن‌گاه بقیة‌الله(عج) رو به شاهد کرد و فرمود: «برای پیدا کردن ما رمل نیندازید، اگر همه مثل این مرد، مسلمان باشید، ما به سراغ شما می‌آییم». ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
9.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ الهی العفو با صدای شهید کافی@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای آرامش یک تبسم برای قدرت بخشیدن به قلب یک حرف شیرین برای روحیه یک‌ قدردانی و برای جذب برکات الهی یک دعا کافیست شب تون بخیر ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
روز آغاز شکفتـــــن است… شکفتــنی درسایه پــــروردگار.. روزتون سرشار از الطـــــاف الهی… و برکات خداوندی.. درود روزتون بخیر ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
غافلانِ از گذر عمــر زيــانكارانند " اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبَنَ عُمْرَهُ سٰاعَةً بَعْدَ سٰاعَةٍ " ✍ مغبون كسى است كه ساعت به ساعت از عمرش مى گذرد و او هيچ استفاده اى نمى كند و زيان مى كند . عمر خود را به دور هم نشستن و گفتن حرف هاى متفرقه مى گذارند . اگر طلبه است ، مباحثه نمى كند ، اگر غير طلبه است ، عمرش را ضايع مى كند . چه قدر در شبانه روز ساعت هاى عمر ما از بين مى رود. يكـ روز ( حاج ميرزا على محدث زاده ) در شبستان راجع به زيان عمر صحبت مى كردند و مى گفتند كه خيلى از عمرهاى ما تلف مى شود ،ايشان فرمودند: يكى از اروپاييان كتابى نوشته كه ترجمه نام آن كتاب به زبان فارسى مى شود : ( يكـ دقيـقه قبل از غذا ) بعد در توضيح اينكه چرا نام اين كتاب را گذاشته "يكـ دقيـقه قبل از غـذا " گفته : من مى خواستم كتابى بنويسم ، ولى با اين حال وقت نداشتم و تمامى شب و روزم مستغرق بودم. روزى به طور ناگهانى به ذهنم رسيد كه من زمانى كه سر سفره مى نشينم تا وقتى كه همسرم غذا را بياورد ، يكـ دقيقه بيكار هستم ، خوب است كه در همين يكـ دقيقه دو سه خط كتاب را بنويسم . بعد از آن روزى دو سه خط از كتابم را نوشتم و تمام شد. ببينيد اين اروپايى حتى از يكـ دقيقه عمرش هم استفاده كرده و كتابى نوشته است .حالا ما چه طور عمرمان را تلف مى كنيم . ما نمى توانيم اين كارها را بكنيم؟ نمى توانيم يكـ حديث پاكنويس كنيم ؟ تا سفره انداخته مى شود يكـ حديث براى خواهر يا برادرمان بگوييم ؟ يكـ مسئله شرعى يادشان بدهيم ؟ حمد و سوره ى خواهرمان را بپرسيم ؟ كارى كنيم كه عمرمان تلف نشود؟ 📚"از بیانات آیت الله مجتهدی (ره) ➥ @sheikh_kafi
📚گذشت کنید صاحب کتاب نور العین از تفسیر کاشفی نقل می‌کند: مرد صالحی بیست هزار درهم مقروض بود و هیچ وسیله ای برای پرداخت آن نداشت. روزی طلبکاری با شدت هر چه تمام تر قرض خود را مطالبه کرد و آنقدر سخت گرفت که مرد مقروض، گریان و افسرده به خانه رفت. این مرد همسایه ای یهودی داشت، همین که او را با وضعی پریشان مشاهده کرد گفت: تو را به حق دین اسلام سوگند میدهم بگو چه شده که این قدر ناراحتی؟! جریان را برایش شرح داد. یهودی داخل منزل خود شد و بیست هزار درهم برایش آورد و گفت: اگر ما با هم از نظر دین اختلاف داریم ولی همسایه ی یکدیگریم، شایسته نیست همسایه ی من به رنج قرض گرفتار باشد. او نیز آن پول را برداشت و نزد طلبکار آورد. طلبکار از این سرعت در پرداخت تعجب کرد و پرسید: از کجا تهیه کردی؟ او نیز جریان را برایش نقل کرد، در این موقع طلبکار داخل منزل شد و سند بدهکاری او را آورد و گفت: من از یک یهودی کمتر نیستم، سندت را بگیر، من طلبم را به تو بخشیدم و هرگز مطالبه نخواهم کرد. طلبکار همان شب در خواب دید قیامت برپا شده و نامه‌های اعمال در حرکت است، بعضی نامه ی عملشان به دست راست و برخی به دست چپ قرار می‌گیرد، در این حال نامه عمل او هم به دست راستش قرار گرفت و به او اجازه دادند بدون حساب وارد بهشت شود. پرسید: چه شد که بدون حساب باید وارد بهشت شوم؟ گفتند: وقتی تو جوانمردی کردی و سند آن مرد صالح را پس دادی، ما چگونه نامه ی عملت را ندهیم با این که رحمان و رحیم هستیم، همان طور که از حساب او گذشتی ما هم از حساب تو می‌گذریم. 📙پند تاریخ۲. پند تاریخ۱۱۱/۲ -۱۱۲؛ به نقل از: دار السلام ۲/ ۱۹۵ ➥ @sheikh_kafi