eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
88.7هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
7.2هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 تبلیغات ثامن برندینگ💚👇 https://eitaa.com/joinchat/2308702596Cce98270c04 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ منتظران ظهور (شعر مهدوی) من همانم که ز هجر تو پریشان شده ام ازغم دوری تو،بی سروسامان شده ام من که عمری ز طبیبان شفاخواسته ام ز دوایت گل نرگس چه درمان شده ام تو همان عدل خدایی، مسلمان اصیل من گدایم که ز عدل توسلیمان شده ام تو کجایی که بیایی، تو ناجی بشر ز فراق تو بسی کشته وحیران شده ام بس که من با گنه خویش تو را آزردم زِخدا از طلب رویِ تو خِجلان شده ام یوسفی چون توکجا باشد و ما در غم خود همچواسپند روی آتش ونالان شده ام آید آن روز تو آیی نگار پس ابر زصفای قدمت من چه غزل خوان شده ام پیش خود دغدغه ی دیدن تو دارم من شرمم آید زتو،من غرق گناهان شده ام شودآیا چون توآیی به وصالت برسم؟ یاکه درزیر دومن خاک چه پنهان شده ام ❤️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از تبلیغات موقت👇
جهت رزرو تبلیغــــات کلیـــک کنید.🧲 📌 گستـــــرده پرجــذب نــعنـــــا🌱
❤️ سخنان روشنگرانه استعداد و توانایی حجه الاسلام کافی در فن سخنوری به زودی وی را به خطیبی برجسته و خوش سخن تبدیل نمود . آوازه مجالس او به سرعت در شهرها پیچید . و به بیش از صد شهر جهت سخنرانی سفر نمود . این شهرت ، از مرزهای ایران هم گذشت ، تا جایی که علماء و مردم برخی از کشورهای مجاور نیز ، برای سخنرانی از وی دعوت می نمودند . سفر به لبنان و ملاقات با امام موسی صدر از خاطرات فراموش نشدنی ایشان بود . کثرت دعوت از او ، به حدی بود که در برخی ایام در یک روز هشت منبر می رفت و میزان افراد شرکت کننده در جلسات سخنرانی بعضی مواقع بالغ بر پنجاه هزار نفر بود . حجه الاسلام محمد مقدسیان در رابطه با تلاش خستگی ناپذیر وی می گوید : « یک شب ساعت حدود سه بعد از نیمه شب در میدان آزادی ایشان را دیدم . گفتم : کجا بودی ؟ گفت : از کرمانشاه می آیم . می خواهم بروم مهدیه دعای ندبه بخوانم ، دوباره برگردم کرمانشاه . » کلام گرم و دلنشین کافی ، چون از دل برمی خاست بر دل می نشست و باعث جذب بسیاری از افراد که تقید چندانی به رعایت آداب شرع نداشتند ، گردید . حجه الاسلام مرحوم شیخ حسن کافی در این باره می گوید : « این مرحوم مغفور اثر عجیبی داشت ، شاید صدها شراب خوار ، رباخوار ، گناهکار و .. را این مرد به راه خدا آورد و توبه شان داد و به صراط مستقیم وادارشان کرد ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ جرعه در طول تاریخ، همیشه در مقابل پیامبران الهی دو گروه موافق و مخالف قرار داشتند که یکی به تأیید و تکریم انبیا می‌پرداخت و دیگری در پی استهزا و آزار ایشان بود: «ما یَأْتیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إلَّا کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُن» و هیچ پیامبری به سوی آنان نمی‌آمد جز آنکه او را به سخره می‏‌گرفتند. عده‌ای همواره سخن انبیا را به گوش جان می‌شنیدند و عده‌ای نیز با تمام توان به تخریب ایشان می‌پرداختند. شايد انسان‌های لجوج كافركيش برای آنكه اعتبار خود را در جامعه به دست آورند و كاستی شخصيت خود را جبران كنند، دست به تمسخر حقيقت می‌زنند و با اين كار درصدد تخريب چهرۀ آن بر‌می‌آيند. واژۀ «یَسْتَهْزِؤُن » از ریشۀ «هُزْء» می‌آید و چهار قرائت دارد: «هُزُءاً، هُزْءاً، هُزْواً، هُزُواً» که ریشۀ همۀ آن‌ها کلمۀ «هُزْء» به‌معنای شکستن و خُردکردن است. از آنجا که هنگام تمسخر، شخصیت مسخره‌شونده خُرد می‌شود، به این کار «استهزاء» می‌گویند. استهزاء رفتار و گفتاری همراه با اهانت به دیگران و برای خُردکردن حیثیت و شخصیت آن‌هاست. علّت تحقیر و تمسخر افراد آن است که آن‌ها خود را از دیگران برتر می‌بینند، لذا به خود اجازه می‌دهند که شخصیت افراد را به تمسخر بگیرند. اولین نکته‌ای که ارتباطات خوب را برهم می‌زند، به تمسخرگرفتن آبرو و اعتبار دیگران است. متأسفانه گاه دیده می‌شود که قومی و گروهی برای اینکه موجبات خندۀ دیگران را فراهم کنند، گروهی دیگر را به تمسخر می‌گیرند که قرآن انسان‌ها را از این عمل ناپسند برحذر می‌دارد. 📚کتاب مشکاة، ص۵۲۴، ج۱۳، ص۳۱۶، تفسیر سوره حجرات، ص۱۷۶ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
32.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 داستان گاو بنی اسرائیل سخنران شهید کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 همچون پدری برای امام زمانش... 🌕 هشام بن احمر گفت: خدمت حضرت صادق عليه‌السّلام رسيدم تا از موقعيت و مقام مفضل بن عمر بپرسم، امام در باغ خود كار ميكرد، هوا خيلى گرم بود عرق از سر و صورتش ميريخت، قبل از اينكه چيزى بگويم فرمودند: «به خدا قسم خوب مردى است مفضل بن عمر؛ آرى! به خدائی که جز او خدائی نیست خوب مردى است مفضل بن عمر جعفى»؛ شمردم اين سخن را سى و چند مرتبه تكرار كرد و فرمودند: «مفضل بن عمر برای ما بعد از پدر، پدر بود.» 🌕 موسی بن بکیر گوید: زمانی که خبر رحلت مفضل بن عمر را برای امام کاظم علیه‌السلام آوردند، فرمودند: «خدا او را رحمت کند که بعد از پدرم برای ما پدر بود اما راحت شد..» 📗الخرائج و الجرائح، ج ۲، ص ۷۳۶ 📗بحارالأنوار، ج ۴۷، ص ۶۸ 📗بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۲۳۷ 📗رجال الکشی، ج ۱، ص ۳۲۱ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 زن وفا نداره!!!! سخنران شهید کافی(ره) @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 آیا با گران شدن بنزین موافقید؟ 1⃣ بله👍 2⃣ خیر👎
❤️احترام به پدر و مادر شیخ باقر نجفی، از شیخ صادق که دلاک بود، نقل می کند: ایشان پدر پیری داشت و در خدمتگزاری او کوتاهی نمی کرد حتی کنار دستشویی برای او آب حاضر می کرد ومنتظر می ایستاد تا او را به مکان استراحتش ببرد و کوچک ترین کوتاهی در خدمت به پدر نمی کرد. مگر در شب های چهارشنبه که به مسجد سهله می رفت. پس از مدتی رفتن به مسجد را هم ترک نمود. از او پرسيدم:چرا رفتن به مسجد را ترک کرده ای؟ گفت: چهل شب چهارشنبه به آنجا رفتم، هفته ی چهلم وقت گذشته بود که حرکت کردم. اتفاقاً آن شب مهتاب نمایان بود.مقداری از راه را رفته بودم که مرد عربی سوار بر اسب بود دیدم او به سمتت من آمد وقتی به من رسید سلام کرد وپرسید: به کجا میری؟ گفتم: به مسجد سهله می روم. فرمود: خوراکی همراه داری؟ گفتم: نه فرمود: دست در حسب خود ببر. گفتم: چیزی ندارم. باز همان سخن را تکرار کرد، من هم دست خودم را در جیبم کردم، مقداری کشمش یافتم که برای فرزندم خریده بودم ولی فراموش کرده بودم بهت او بدهم. آنگاه آن مرد اسب سوار به من فرمود: «اوصیک بالعود»یعنی تو را نسبت به پدر پیرت، سفارش می کنم. و این عبارت را سه بار تکرار کرد و از نظرم غایب کردید. متوجه شدم ایشان حضرت مهدی(عج) بوده است و همچنین فهمیدم که آن حضرت راضی به جدایی من از پدرم، حتی در شب های چهارشنبه نیست. به همین خاطر دیگر به مسجد سهله نرفتم. منبع: بحار الأنوار، جلد ۵۳، صفحه ۲۴۵ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ غبار کربلا مانع آتش فاضل کامل سید الواعظین مرحوم سید محمود امامی اصفهانی (رحمة اللّه علیه ) نقل نموده اند: یکی از خلفای بنی مروان اولاد دار نمی شد به مقتضای عقیده فاسد خود نذر کرد که اگر خدا پسری به او بدهد، او را بر سر راه زوّارهای حضرت سیدالشهدأ علیه السلام بفرستد، و آنها را به قتل برساند. اتفاقا بعد از مدّتی خداوند پسری به او عطاء می نماید، تا اینکه بزرگ میشود و به او وصیت می کند که باید بروی سر راه زوّارهای حسین علیه السلام و آنها را به قتل برسانی. پسر شبی در خواب دید قیامت است و ملائکه غلاض و شداد جمعی را می برند بسوی جهنّم، تا یک شخص را آوردند بکشند بسوی آتش، رسول خدا (ص ) به ملائک فرمود: اگر چه این مرد گناه کار است لیکن شما نمی توانید او را به جهنّم ببرید زیرا روزی به زمین کربلا می گذشت غباری از آن زمین بر بدن او نشسته است. عرض کردند: غبار را از او می شوئیم، حضرت فرمود: غبار را میشوئید امّا چشم او که به بقعه و بارگاه فرزندم حسین علیه السلام افتاده نمی شود که بشوئید. پس ملائکه عذاب او را رها کردند و ملائکه رحمت آمدند و او را به بهشت بردند. آن پسر از خواب بیدار شد و از قصد فاسد خود بر گشت و توبه نمود و فورا به زیارت آن حضرت رفت و زوار را حرمت و نوازش می کرد. ثمرات الحیوة . کرامات الحسینیه ج 1 ص 202. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ شیعیان را از دو چیز امتحان کنید سخنران شهید کافی@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
 ❤️ دلاك و خدمت پدر عالم ثقه (شيخ باقر كاظمي ) مجاور نجف اشرف از شخص صادقي كه دلاك بود نقل كرد كه او گفت : مرا پدر پيري بود كه در خدمتگذاري او كوتاهي نمي كردم ، حتي براي او آب در مستراح حاضر مي كردم و مي ايستادم تا بيرون بيايد؛ و هميشه مواظب خدمت او بودم مگر شب چهارشنبه كه به مسجد سهله مي رفتم ، تا امام زمان عليه السلام را ببينم . شب چهارشنبه آخري براي من ميسر نشد مگر نزديك مغرب ، پس تنها و شبانه راه افتادم .   ثلث راه باقي مانده بود و شب مهتابي بود ، ناگاه شخص اعرابي را ديدم كه بر اسبي سوار است و رو به من كرد .   در نفسم گفتم : زود است اين عرب مرا برهنه كند . چون به من رسيد به زبان عربي محلي را من سخن گفت و از مقصد من پرسيد !   گفتم : مسجد سهله مي روم . فرمود : با تو خوردني همراه است ؟ گفتم : نه ، فرمود : دست خود را داخل جيب كن ! گفتم : چيزي نيست ، باز با تندي فرمود : خوردني داخل جيب تو است ، دست در جيب كردم مقداري كشمش يافتم كه براي طفل خود خريده بودم و فراموش كردم به فرزندم بدهم .   آنگاه سه مرتبه فرمود : وصيت مي كنم پدر پير خود را خدمت كن ، آنگاه از نظرم غائب شد .   بعد فهميدم كه او امام زمان عليه السلام است و حضرت حتي راضي نيست كه شب چهارشنبه براي رفتن به مسجد سهله ، ترك خدمت پدر كنم .  📚منتهی الآمال ج 2 ص 476 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴جهت قطع نشدن چرخ تولید لباس گرم برای پناهجویان لبنانی در شب های سرد بیروت منتظر کمک های شما هستیم. طی هماهنگی جبهه جهانی شباب‌المقاومة با دفتر حزب‌الله لبنان در بیروت این اقدام صورت گرفته است. 🔹به نیت حضرت‌زهرا(س) جهت تامین لباس گرم مردم بی‌پناه لبنان و امور اجتماعی مربوطه کمک‌های خود را به بنام «جبهه جهانی شباب المقاومة» به این شماره کارت واریز نمایید:👇👇
6037997750004344
🔸کانال رسمی شباب المقاومة👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3545694224Ccf85b685fb
30.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 موضوع میوه پاکدامنی سخنران شهید کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📘 💠 فریاد رس مظلومان 🔹روزی امیرمؤمنان علی علیه السلام از بازار خرما فروشان میگذشت، دید کنیزی گریه می‌کند. فرمود: چرا گریه میکنی؟ گفت: صاحب من یک درهم به من داد، خرما خریدم. هنگامی که آن را پیش او بردم نپذیرفت و گفت: خرمای خوبی نیست و اکنون آورده‌ام پس بدهم ولی خرما فروش قبول نمی کند. 🔹حضرت به خرما فروش فرمود: «ای بنده خدا! این یک کنیز است از خود اختیاری ندارد، تو خرما را بگیر و پولش را بده.» خرما فروش با ناراحتی از جا برخاست و بر سینه امیرالمومنین (علیه السلام) کوبید و او را عقب زد. حاضران گفتند: ای مرد! این امیر مؤمنان است. خرما فروش از شنیدن آن، نفسش بند آمد و رنگ رخسارش پرید و فورا پول را پس داد و خرما را گرفت و گفت: یا امیر مؤمنان! از من راضی باش، اشتباه کردم. حضرت فرمود: «اگر کارت را اصلاح کنی و حق مردم را ادا کنی از تو راضی خواهم شد.» 📚بحارالانوار ج ۴۱، ص ۴۸ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️حضرت محمد صلی الله علیه و آله از امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام پرسیدند: اگر مردی را در حال ارتکاب فحشایی گناهی دیدی چه می‌کنی؟ مولا امیرالمؤمنین پاسخ دادند: او را می‌پوشانم رسول الله پرسیدند: اگر دوباره او را در حال ارتکاب گناه دیدی چه؟ مولا باز هم جواب دادند: او را می‌پوشانم. رسول الله سه مرتبه این سوال را پرسیدند و مولا امیرالمؤمنین هر سه بار، همان پاسخ را دادند. حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمودند: جوانمردی جز علی نیست. آنگاه رسول الله رو به اصحاب کردند و فرمودند: برای برادران خود پرده پوشی کنید 📚مستدرک الوسائل ، ج ۱۲ ، ص ۴۲۶ نشانه قبولی نماز امام صادق (ع ) : هرکس دوست دارد بداند نمازش قبول شده یا نه ، ببیند که آیا نمازش او را از گناه و زشتی باز داشته یا نه ؟ پس به هر قدر که نمازش او را از گناه باز داشته به همان اندازه نمازش قبول شده است . 📚بحار الانوار، ج۸۲ ص ۱۹۸ ‌‎‌‌‌‎‌ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان جذاب بی بی شطیطه از زبان شهید کافی @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚 عاقبت اسراف و کفران نعمت در زمانهاى قبل ، قومى بودند که خداوند نعمت سرشارى به آنها داد، سرزمينشان پر از چشمه سارها بود و همه جا سرسبز و خرم و پر از نعمت بود. آنها از مغز گندم ، نان درست مى كردند، ولى بر اثر وفور نعمت با همان نان ، محل مدفوع كودكشان را پاك مى نمودند، و به اندازه كوهى از اين نانها به وجود آمد. روزى مرد نيكوكارى كنار زنى عبور كرد، كه او همين كار را مى كرد، به او گفت : اى زن واى بر شما از خدا بترسيد و نعمتهاى الهى را با دست خود مبدل به قحطى و گرسنگى نكنيد. آن زن با كمال غرور در پاسخ گفت : اين را ببين ما را به گرسنگى تهديد مى كند، تا كشتزارهاى وسيع (سرثار) هست و نهرهاى آن جارى است ، ما از گرسنگى ترسى نداريم . طولى نكشيد، خداوند بر آنها غضب كرد و آب باران را بر آنها نفرستاد، كار قحطى به جائى رسيد كه به همان نانهائى كه با آنها محل مدفوع كودكانشان را پاك مى كردند، نياز پيدا كردند، جالب اينكه براى رسيدن به آن نانها صف مى بستند تا بهر كسى بمقدار معين از روى نوبت برسد. 📚 منبع: بحار الانوار ج 14 ص 146 . ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 ماجرای سکونت شهید کافی در مشهد بر اثر کرامتی که از امام رضا علیه السلام دیدند مرحوم میرزا احمدکافی از بزرگان و علمای آن عصر یزد بودند؛ مردم آن زمان کاروانی تشکیل می دهند تا به مشهد بروند و از ایشان هم تقاضا می شود که کاروان را همراهی کنند اتفاقا ایشان چشم درد شدیدی هم داشتند و با اصرار مردم به سمت مشهد حرکت می کنند و با ورودشان به مشهد نابینا می شوند و این مسئله ایشان را خیلی منقلب و ناراحت می کند و به زحمت به حرم امام علیه السلام مشرف می شوند و با حالت انقلاب و انکسار قلب می گویند: همه نابینا می آیند و بینا می روند اما من چرا بینا آمدم و نابینا می روم؟ سر بر دیوار حرم می گذارد و در بین خواب بیداری شخصی می گوید: میرزا احمد دستت را باز کن! و دستشان را باز کردند و بسته ای میان دست ایشان گذاشته می شود و به ایشان امر می شود محتویات این بسته را به چشمانت بمال! و بعد از انجام این دستور العمل، بینایی ایشان به کرامت ثامن الائمه (ع) بازگردانده می شود و پس از آن دیگر به یزد بر نمی گردد و تا آخر عمر در کنار مضجع امام رئوف زندگی می کنند به برکت این کرامت رضوی چشم ایشان تا آخر عمر دچار ضعف نگردید و حتی از عینک هم استفاده نکردند و بزرگانی مانند آیت الله مرواید از ایشان استفاده ها بردند. https://eitaa.com/joinchat/4033609749C6033d49560کپی این پست فقط با ذکر لینک مجاز است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان شنیدنی تاجر و کبوتر ❤️ سخنران شهید کافی@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
خدایا بابت هر شبے  که بے شکر سر بر بالین گذاشتم  بابت لحظات شـادے  که به یادت نـبودم  بابت هر گره  که به دست تو باز شد  و من به شانس نسبت دادم مرا ببخـــش شبتون امام زمانی ❤️ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
ســـلام🍃صبـح بـخیر روزی بی نظیر صبحـی دلنشین 🍃 آرامشی عمیق لطف همیشگی خـدا آرزوی همیشگی ام برای شما صبحتون امام زمانی 🍃 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 خود را با این ذکر، در ثواب عظیمِ روزه امام زمان علیه‌السلام شریک کنید! 🌕 آقا امام کاظم علیه‌السلام فرمودند: «إِذَا أَمْسَيْتَ صَائِماً فَقُلْ عِنْدَ إِفْطَارِكَ اللَّهُمَّ لَكَ صُمْتُ وَ عَلَى رِزْقِكَ أَفْطَرْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ يُكْتَبُ لَكَ أَجْرُ مَنْ صَامَ ذَلِكَ الْيَوْمَ.» 🌕 هرگاه با حال روزه شب کردی، هنگام افطار بگو: «اَللهُمَّ لَکَ صُمْتُ وَ عَلَى رِزْقِكَ أفْطَرْتُ وَ عَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ» «خداوندا، تنها برای تو روزه داشتم و با روزیِ تو افطار کردم و بر تو توکل نمودم.تا پاداش تمام کسانی که در آن روز روزه گرفتند، برای تو نوشته شود.» 📗زاد المعاد، ص ۸۵ 📗مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۳۶۰ 📗إقبال الأعمال، السيد بن‌طاووس، ج۱،ص۱۱۷ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
❤️ لذات هفتگانه دنیا روزي جابر بن عبداللّه انصاري خدمت امام علي عليه السلام بود و آه عميقي كشيد . امام فرمود : گوئي براي دنيا ، اينگونه نفس عميق و آه طولاني كشيدي ؟ جابر عرض كرد : آري بياد روزگار و دنيا افتادم و از ته قلبم آه كشيدم .  امام فرمود : اي جابر ، تمام لذتها و عيشها و خوشيهاي دنيا در هفت چيز است : خوردنيها و آشاميدنيها و شنيدنيها و بوئیدنیها و آميزش جنسي و سواري و لباس اما لذيذترين خوردني عسل است كه آب دهان حشره اي به نام زنبور است . گواراترين نوشيدني ها آب است كه در همه جا فراوان است. بهترين شنيدني ها غناء و ترنم است كه آن هم گناه است. لذيذترين بوئيدني ها بوي مشك است كه آن خون خشك و خورده شده از ناف يك حيوان (آهو) توليد مي شود. عاليترين آميزش ، با همسران است و آن هم نزديك شدن دو محل ادرار است . بهترين مركب سواري اسب است كه آن هم (گاهي ) كشنده است . بهترين لباس ابريشم است كه از كرم ابريشم به دست مي آيد . دنيائي كه لذيذترين متاعش اين طور باشد انسان خردمند براي آن آه عميق نمي كشد . جابر گويد : فَوَاللهِ ما خَطَرَتِ الدُنیا بَعْدَها عَلی قَلبی .سوگند به خدا بعد از اين موعظه دنيا در قلبم راه نيافت . 📚حکایت های شنیدنی ج ۳ص۸۹. میزان الحکمه، ج۴، ص۱۷۱۴، بحارالانوار، ج۷۸، ص۱۱ ‌‌‌‌ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی