eitaa logo
شهید شیخ احمد کافی
80.2هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
6.7هزار ویدیو
5 فایل
🌹﷽🌹 و ان یکاد الذین کفرو لیزلقونک بابصارهم لما سمعو الذکر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذکر اللعالمین آثار ماندگار از صدای ماندگار 👇 《رسانه حفظ و نشر آثار #شیخ‌احمد‌ڪافی》 . . آیدی تبلیغات👇 🇮🇷 @Tb_samen 👈محتوای تبلیغات تایید و یا رد نمیشود🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 دکتر ناصر رفیعی 📚 سفارشات ماه رحب 🌹رسول اکرم (ص) درباره ماه رجب فرموده ‏اند: «رجب ماه بزرگ خداست و هیچ ماهی در حرمت و فضیلت‏ به پایه آن نمی ‏رسد و قتال با کافران در این ماه حرام است، آگاه باشید که رجب ماه پروردگار است و شعبان ماه من و ماه رمضان ماه امت من است و اگر کسی در ماه رجب حتی یک روز روزه بدارد خدا را از خود خشنود ساخته و خشم الهی از او دور می‏گردد.» ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در این شب زیبا ⭐میسپارمتان به 🌸اون کسی که تو دیار ⭐بی کسی بین همه ی 🌸دلواپسی ها مونس ⭐و همدممان است 🌸شبتون در پناه حق ⭐ شبتون سرشار از آرامش🌙 @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
💓ســلام صبحتون بخیر و نیکی 🕊☕️ 💓دلتون گرم از آفتاب امید ❄️ذهنتون پراز افکار ناب 💓قلبتون مملو از مهربانی ❄️دست تون 💓سرشاراز بخشندگی ❄️آرزوهاتون برآورده 💓و دعاهاتون مستجاب ❄️صبح آخرهفته تون سـرشـاراز آرامـش ☕️💓 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هدایت شده از 
✨بِسْمِ رب شُهَدا✨ "آغازعشق‌اینجاست‌اینجاکه‌مرهم‌دردهمیم" دوستای عزیز ماه رجب در پیش است تو این ماه کلی ولادت داریم.و ماهی پر از خیر و برکت هست ماه خوبیه برا چله برداشتن و حاجت روایی شما عزیزان اگه‌الان‌آنلاینی‌ویهواین‌پیام‌رودیدی‌ بدون‌آقاامام‌زمان‌میخاسته‌دعوتت کنه🚃 🤲ان شاءالله میخوایم برای سلامتی و فرج آقا امام زمان عج الله هدیه به شهدا،هدیه به اموات‌شماشفای‌همه بیماران‌وبیماران‌کرونایی و بگویم ● 📖شروع چله۱۶بهمن📖 ● •○گروه‌ ذکر بیت‌ الشهدا○• 📢📢 شهیدابراهیم هادی بسم الله.. عضو بشین و دیگران رو هم دعوت کنید🙏🌹 اینم لینک گروه😉👇 https://eitaa.com/joinchat/2455502859Ce3a0724733 حالافکرکن‌ببین‌میتونی‌به‌چنین‌دعوتی ؟!🙂✋🏻 ●برای‌خادمی‌گروه‌ذکربه‌ایدی‌زیرپیام‌دهید● 🚨 @Shahidhadi_delha
┄┄┄┅═✧❁🤲🏻❁✧═┅┄┄┄ ✨🌹وَ حَبَسَنی عَنْ نَفْعی بُعْدُ اَمَلی🌹✨ امـ شبــ... زیرِ بامـِ |آسمانِ تو|..... رهایی را آرزو میکنمـ... از تمامـِ آرزوهایی که مرا از |تو| دور کرده است خدای من ! 📖🤲🏻 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚داستان کوتاه فرعون فرمان داد، تا یک کاخ آسمان خراش برای او بسازند، دژخیمان ستمگر او، همه مردم، از زن و مرد را برای ساختن آن کاخ به کار و بیگاری، گرفته بودند، حتی زنهای آبستن از این فرمان استثناء نشده بودند. گویند که در آن زمان ، یکی از زنان جوان که آبستن بود، سنگهای سنگین را برای آن ساختمان حمال می کرد، چاره ای جز این نداشت زیرا همه تحت کنترل ماموران خونخوار فرعون بودند، اگر او از بردن آن سنگها، شانه خالی می کرد، زیر تازیانه و چکمه های جلادان خون آشام، به هلاکت می رسید. آن زن جوان در برابر چنین فشاری قرار گرفت و بار سنگین سنگ را همچنان حمل می کرد، ولی ناگهان حالش منقلب شد، بچه اش سقط گردید، در این تنگنای سخت از اعماق دل غمبارش ناله کرد و در حالی که گریه گلویش را گرفته بود:گفت: «آی خدا آیا خوابی؟ آیا نمی بینی این طاغوت زورگو با ما چه می کند؟» چند ماهی از این ماجرا گذشت که همین زن در کنار رود نیل نشسته بود، که ناگهان نعش فرعون را در روبروی خود دید (آن هنگام که فرعون و فرعونیان غرق شدند). آن زن، در درون وجود خود، صدای هاتفی را شنید که به او گفت: «هان ای زن! ما در خواب نیستیم، ما در کمین ستمگران می باشیم » 📚 حکایتهای شنیدنی، ص257@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ ‌🌹هر حاجتی دارید بگویید :یابن الحسن(عج) ▫️ 🎙(ره) @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
⁉️ که امام زمان،گوش شنوای خدا هستن و حرف های ما قبل از اینکه به گوش مخاطبمون برسه ایشون میشنون؟! دفعه بعد که خواستی دروغ بگی یا حتی به شوخی به دوستت فحش بدی،به این فکر کن که امام زمان هم دارن میشنون...شاید جلوت رو گرفت. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
🔴 حوریــــــه‌ای انسان نما... 🌕 آقا رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله فرمودند: «فَفَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ فَكُلَّمَا اِشْتَقْتُ إِلَى رَائِحَةِ اَلْجَنَّةِ شَمِمْتُ رَائِحَةَ اِبْنَتِي فَاطِمَةَ» «فاطمه سلام‌الله علیها حوريّه‌اى به شكل انسان است و من هر گاه مشتاق بوى بهشت مى‌شوم، عطر نیکوی دخترم فاطمه سلام‌الله علیها را استشمام مى‌كنم» 📗الأمالی(للصدوق)، ج ۱، ص ۴۶۰ 📗بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۴ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
هر چقدر که می‌توانی صبور باش، آرام و صبور... نه اینکه غصه‌ها را رج به رج ردیف به ردیف، بچینی توی دلت و دم نزنی و غمـباد بگیری و آنـوقت بگویی که صبورم... "صبور باش" یعنی: آنقدر فیتیله‌ی چراغِ توکلت را بالا بکشی که نور آرامش حضورش تمام دلت را روشن کند... تمام دلت را به امید فردا که نه به امنیت همین لحظه به شیرینی همین الان روشنِ روشن کند... بگذار گریه‌هایت که تمام شد آفتاب مهربانی‌اش بتابد به گوشه گوشه‌ی دل و جانت... آرام بگیر که خدا همیشه به موقع و سر وقت از راه می‌رسد ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا شب خود و دوستانم را به تو میسپارم آرزوهایم زیاد است اما ناب ترین آرزویم نعمت سلامتیست برای همه ی عزیزانم صبور باشیم مشکلات هم تاریخ انقضا دارند امشب براتون سلامتی آرزو میکنم الهی همیشه سلامت و شاداب باشید🙏 ⭐شبتون بخیر دوستان🌙 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚یا صاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه و یکدلی و دعای ماست.. 💚 سلام مولای من 💚سلام معشوق عالمیان 💚سلام انتظار منتظران @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
⭕️فریب عبادت زیاد بعضی ها را نخورید 🌸امام علی علیه السلام به "کمیل بن زیاد"فرمود: ای کمیل! شیفته کسانی که نماز طولانی می خوانند و مدام روزه می گیرند و صدقه می دهند و گمان می کنند که آدمهای موفقی هستند، مباش و فریب آنها را نخور. زیرا ممکن است که به این عبادات "عادت" کرده باشند یا بخواهند عمداً مردم را فریب دهند. ای کمیل! شیطان وقتی قومی را دعوت به گناهانی مثل زنا، شراب خواری، ریا و آنچه شبیه این گناهان است می نماید، عبادات زیاد را با طول رکوع و سجود و خضوع و خشوع پیش آنان محبوب می گرداند. وقتی خوب آنها را به دام انداخت، آنگاه آنان را دعوت به ولایت و دوستی پیشوایان ظلم و ستم می نماید. بحارالانوار ، جلد ۸۱ ، صفحه ۲۲۹ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
ندای آسمانى | نماد يا حقيقت؟ 🔹برخی ادعا کردند ندای آسمانی، نمادين و رمزگونه است؛ صدايی بسيار بلند که توسط بعضی بمب‌ها يا موشک‌ها، يا شکستن ديوار صوتی توسط برخی هواپيماها، و يا انفجار بعضی انبارها و مخازن صورت ميگيرد؛ صدايی مانند انفجارهای اتمی در اروپا، آمريکا، روسيه و چين... به گونه ای که همه می‌شنوند و جزع فزع ميکنند. 🔹اما با تأمل در احاديث، اين ادعا رد ميشود، زيرا در روايات «صيحه و ندای آسمانی» به جبرئيل نسبت داده شده و آن حامل پيامی می‌باشد که هر کسى با هر زبانی ميفهمد. 📌نکته: همانگونه که حجت‌های الهی برای اثبات حقانيت خود معجزه داشتند [که اين معجزات در همه اديان مطرح و ثابت شده است] خداوند برای امام مهدى عجل الله نيز در جهت برپايی دولتِ کريمه الهی، برای شناساندن امام به جهانيان و اثبات حقانيت ايشان، از اين معجزه ارتباطی استفاده مينمايد. ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥عیسی کربلایی ‌از چه میدانید؟! ‌ نخل مریم جایگاهی در علیه السلام در دیوار جنوبی بالاسر بود، که در سال ۱۳۶۶ قمری توسط استاندار سنی کربلا، القیسی تخریب شد. این جایگاه با محرابی از مرمر خالص شبیه به آینه و سنگی سیاه در وسط آن مشخص شده بود. اما چرا به اسم نخل مریم معروف بود؟ در قرآن آیه ۲۲ سوره مریم آمده است: "پس مریم باردار شد و با وی (عیسی) در مکانی دور خلوت گزید" در منابع معتبر اسلامی به این محل اشاره شده است علیه السلام در تفسیر این آیه میفرماید: "مریم از دمشق خارج شد تا به کربلا رسید... و با کمک فرشته‌ای الهی در زیر نخل خرمایی سکونت گزید تا اینکه عیسی را به دنیا آورد" و این مکان همان محل شهادت علیه‌السلام در کربلا است که به مقام نخل مریم معروف شد. ‌ ‌📙‌تهذیب الاحکام،شیخ طوسی،ج۶،ص۷۳ ‌ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄ ▪️در مجلس مظلومیّت مردِ غریب ▪️بنگر که دلم میان غمخانه گم است ▪️این ناله ز ماتمِ امامِ هادی ست ▪️معصوم دوازدهم امامِ دهم است ▪️پیشاپیش شهادت جانسوز امام هادی(ع) تسلیت@sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚دست بالای دست بسیار است بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم   متوکل فکر همه جا را کرده بود و می خواست به گونه ای ماهرانه آبروی امام را بریزد. به شعبده باز هندی گفت: - می توانی کاری بکنی که علی بن محمد کنف شود؟! - چه جور کاری؟ - نمی دانم! هر کاری که می توانی انجام بده تا سرافکنده شود. اگر چنین کنی، هزار دینار به تو می دهم. شعبده باز از شنیدن پاداش «هزار دینار» دست و پای خود را گم کرد. پول چنان او را سرمست کرده بود که سر از پا نمی شناخت. نقشه اش را به متوکل گفت. متوکل قهقهه سر داد و گفت: - آفرین، آفرین بر تو! ببینم چه می کنی! به دستور شعبده باز نان های سبکی پختند و سر سفره ی ناهار گذاشتند. از امام دعوت کرد برای صرف ناهار به قصر بیاید. وقتی امام وارد شد و سر سفره نشست، شعبده باز کنار امام نشست و منتظر ماند. بفرمایید. بخورید. بسم الله. امام به محض این که دست به سوی نان دراز کرد، شعبده باز با حرکاتی عجیب و تکان دادن دست هایش، نان را به عقب پرتاپ کرد. حضرت دست به سمت نان دیگری دراز کرد. دوباره نان به هوا بلند شد و عقب تر افتاد. این کار سه بار تکرار شد. حاضران که از درباریان و دوستان متوکل بودند، از خنده روده بر شده بودند و نیششان تا بنا گوش باز بود. امام فهمید هدف چیست. آن گاه برخاست و همه را از نظر گذراند. آن گاه به شیر نری که یال و کوپال مهیبی داشت و روی پشتی نقش بسته بود، اشاره کرد و گفت: - او را بگیر. امام به شعبده باز اشاره کرد. شیری واقعی و خشمناک از پشتی بیرون جهید و به شعبده باز حمله کرد. این کار به قدری با سرعت انجام شد که امکان حرکتی به هیچ کس نداد. شیر درنده او را درید و خورد. سپس به جای اولش بازگشت و دوباره به پشتی نقش بست! برخی از حاضران از دیدن صحنه ی وحشتناک خورده شدن شعبده باز توسط شیر، نزدیک بود قالب تهی کنند. چند نفری غش کرده بودند. گروهی زبانشان بند آمده بود و نمی دانستند چه بگویند. اصلا انتظارش را نداشتند و آنچه را دیده بودند، باور نمی کردند. متوکل که اوضاع را خراب دید، برخاست و به حضور حضرت آمد و عرض کرد:ای علی بن محمد! حقا که تو از او شعبده بازتری! آفرین! خواستیم مزاح کرده باشیم. حال بنشین غذایمان را بخوریم. واقعا که دست بالای دست بسیار است! - به خدا قسم! شعبده بازی نبود. این، قدرت خدا بود و دیگر هیچگاه شعبده باز را نخواهید دید. وای بر متوکل! آیا دوستان خدا را به دشمنانش می فروشی؟ آیا دشمنان را بر ما ترجیح می دهی؟! امام این سخنان را گفت و رفت. خون شعبده باز روی زمین ریخته بود و حاضران هنوز به حال عادی باز نگشته بودند؛ حتی از نزدیک شدن به عکس بی جان شیر وحشت داشتند.   بحارالانوار، ج 50، ص 147 - 146 ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
⚫️📚سیره و زندگی امام هادی علیه السلام حضرت امام هادی علیه السلام در نیمه ماه ذی الحجه سال 212 ق (به روایتی دیگر در 5 رجب) در شهر صریا (واقع در مدینه) دیده به جهان گشود.[۱] پدر ایشان حضرت امام محمدتقی جوادالائمه علیه السلام و مادرشان بانویی فاضله و عفیفه به نام سمانه مغربیه است.[۲] نام مبارک ایشان علی از القابشان هادی، نقی، عالم، فقیه، امین، موتمن، طیب و متوکل؛ و کنیه شان ابوالحسن می باشد. که به ایشان ابوالحسن ثالث می گفتند.[۳] امام علی النقی الهادی علیه السلام در سال 220 ق در مدینه به امامت رسیدند. آن حضرت 13 سال اول امامت خود را در آن شهر سپری نمود و ضمن بهره رسانی معنوی و علمی به شیعیان، به امور آّنان رسیدگی می کردند تا این که متوکل (خلیفه ی وقت) که در دشمنی با ائمه اطهار علیهم السلام مشهور بود، به خاطر هراسی که از نفوذ و محبوبیت امام در جامعه داشت ایشان را از مدینه به سامرا فراخواند زیرا احساس می کرد که باید امام را از نزدیک تحت نظر بگیرد . 1. طبرسی، إعلام الورى، ج‏2، ص109 2. بحار الأنوار، ج50، ص115 3. بحار الأنوار، ج50، ص113 🌹▪️ علیه السلام🌹▪️ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞حکایت تصویری 🖤💔علم غیب امام هادی (ع) ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایادر این شب شهادت امام هادی ع تنشون رو سلامت🙏 روزی هاشون را فراوون 🌹 رویاهاشون را محقق ❤️ شبشون را آروم بگردان🙏 ✨شبتون بخیر و خوبی ✨ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهربان خدایم♥️🙏 تـــــ♥ــــو را و مهربانی ات را باور دارم باور دارم تا تـــــ♥ـــــو هستی، دلی تنها نیست ☺️♥️ ایمان دارم که تـــــ♥ـــــو خاص ترین مخاطب دل♥️ بندگانت هستی که همراهی ات همیشگی است ♥️ ♥️ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب ♥️ ❤بسم الله الرحمن الرحیم❤ ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚داستان عجيب شيعه شدن مردی از اهل اصفهان نزد امام هادی (ع) قطب راوندى (ره) از جماعتى از مردم اصفهان نقل می ‏كند كه گفتند: در اصفهان مردى بود به نام عبد الرّحمن و شيعه شده بود [با اينكه در آن وقت شيعيان در اصفهان، بسيار كم بودند]، به او گفته شد، علّت چيست كه شيعه شده و به امامت حضرت هادى عليه السّلام اعتقاد دارى، و امامت افراد ديگر را قبول ندارى؟». او گفت: سرگذشتى، با امام هادى عليه السّلام دارم كه موجب شيعه شدن من شده است، و آن اينكه: من فقير بودم، ولى در سخن گفتن و جرئت، قوى بودم، در آن سالى كه جمعى از مردم اصفهان براى دادخواهى نزد متوكّل (دهمين خليفه عبّاسى) عازم شهر سامرّاء شدند، و مرا با خود بردند، سرانجام به در خانه متوكّل رسيديم، روزى در كنار در قلعه متوكّل بوديم، ناگاه شنيدم متوكّل فرمان احضار امام هادى عليه السّلام را داده است، از بعضى از حاضران پرسيدم: «اين شخصى را كه متوكّل، فرمان احضارش را داده كيست؟».او گفت: «اين شخص، مردى از آل على عليه السّلام است، رافضيان به امامت او اعتقاد دارند، سپس گفت: «ممكن است متوكّل او را احضار كرده تا بكشد». من تصميم گرفتم در آنجا بمانم تا ببينم كار به كجا می کشد، و اين (امام هادى عليه السّلام) كيست؟ ناگاه ديدم امام هادى عليه السّلام سوار بر اسب وارد شد، همه حاضران به احترام او، در جانب راست و چپ او به راه افتادند و آن‏ حضرت در ميان دو صف قرار گرفت، و مردم به تماشاى سيماى او پرداختند، همين كه چشمم به چهره او افتاد، محبّتش در قلبم جاى گرفت، پيش خود دعا مى ‏كردم تا خداوند وجود او را از گزند متوكّل حفظ كند، او كم‏ كم در ميان مردم آمد، در حالى كه به يال اسبش نگاه مى‏ كرد، و به طرف راست و چپ نمى ‏نگريست، و من همچنان پيش خود دعا مى‏ كردم، وقتى كه آن بزرگوار به مقابل من رسيد به من رو كرد و فرمود: «خداوند دعاى تو را به استجابت رسانيد، بدان كه عمر تو طولانى می ‏شود و اموال و فرزندانت زياد می گردند».از هيبت و شكوه او، لرزه بر اندام شدم و با اين حال به ميان دوستانم رفتم، آنها گفتند: «چه شده، چرا مضطرب هستى؟». گفتم: خير است، و ماجراى خود را به هيچ كس نگفتم، تا به اصفهان بازگشتيم، خداوند در پرتو دعاى آن حضرت، به قدرى ثروت به من داد كه اكنون قيمت اموالى كه در خانه دارم- غير از اموالم در بيرون خانه- معادل هزار هزار درهم است، و داراى ده فرزند شده ‏ام، و اكنون عمرم به هفتاد و چند سال رسيده است، من به امامت او اعتقاد يافتم به دليل آنكه او بر افكار پنهان خاطرم، آگاهى داشت، و دعايش در مورد من به استجابت رسيد. منبع: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم, شیخ عباس قمی , ص433  ➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
📚داستان عجيب شيعه شدن مردی از اهل اصفهان نزد امام هادی (ع) قطب راوندى (ره) از جماعتى از مردم اصفهان نقل می ‏كند كه گفتند: در اصفهان مردى بود به نام عبد الرّحمن و شيعه شده بود [با اينكه در آن وقت شيعيان در اصفهان، بسيار كم بودند]، به او گفته شد، علّت چيست كه شيعه شده و به امامت حضرت هادى عليه السّلام اعتقاد دارى، و امامت افراد ديگر را قبول ندارى؟». او گفت: سرگذشتى، با امام هادى عليه السّلام دارم كه موجب شيعه شدن من شده است، و آن اينكه: من فقير بودم، ولى در سخن گفتن و جرئت، قوى بودم، در آن سالى كه جمعى از مردم اصفهان براى دادخواهى نزد متوكّل (دهمين خليفه عبّاسى) عازم شهر سامرّاء شدند، و مرا با خود بردند، سرانجام به در خانه متوكّل رسيديم، روزى در كنار در قلعه متوكّل بوديم، ناگاه شنيدم متوكّل فرمان احضار امام هادى عليه السّلام را داده است، از بعضى از حاضران پرسيدم: «اين شخصى را كه متوكّل، فرمان احضارش را داده كيست؟».او گفت: «اين شخص، مردى از آل على عليه السّلام است، رافضيان به امامت او اعتقاد دارند، سپس گفت: «ممكن است متوكّل او را احضار كرده تا بكشد». من تصميم گرفتم در آنجا بمانم تا ببينم كار به كجا می کشد، و اين (امام هادى عليه السّلام) كيست؟ ناگاه ديدم امام هادى عليه السّلام سوار بر اسب وارد شد، همه حاضران به احترام او، در جانب راست و چپ او به راه افتادند و آن‏ حضرت در ميان دو صف قرار گرفت، و مردم به تماشاى سيماى او پرداختند، همين كه چشمم به چهره او افتاد، محبّتش در قلبم جاى گرفت، پيش خود دعا مى ‏كردم تا خداوند وجود او را از گزند متوكّل حفظ كند، او كم‏ كم در ميان مردم آمد، در حالى كه به يال اسبش نگاه مى‏ كرد، و به طرف راست و چپ نمى ‏نگريست، و من همچنان پيش خود دعا مى‏ كردم، وقتى كه آن بزرگوار به مقابل من رسيد به من رو كرد و فرمود: «خداوند دعاى تو را به استجابت رسانيد، بدان كه عمر تو طولانى می ‏شود و اموال و فرزندانت زياد می گردند».از هيبت و شكوه او، لرزه بر اندام شدم و با اين حال به ميان دوستانم رفتم، آنها گفتند: «چه شده، چرا مضطرب هستى؟». گفتم: خير است، و ماجراى خود را به هيچ كس نگفتم، تا به اصفهان بازگشتيم، خداوند در پرتو دعاى آن حضرت، به قدرى ثروت به من داد كه اكنون قيمت اموالى كه در خانه دارم- غير از اموالم در بيرون خانه- معادل هزار هزار درهم است، و داراى ده فرزند شده ‏ام، و اكنون عمرم به هفتاد و چند سال رسيده است، من به امامت او اعتقاد يافتم به دليل آنكه او بر افكار پنهان خاطرم، آگاهى داشت، و دعايش در مورد من به استجابت رسيد. منبع: نگاهی بر زندگی چهارده معصوم, شیخ عباس قمی , ص433  @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی
▪️با امام زمانت سخن بگو فارسی فارسی... شخصی به امام هادی علیه السلام از شهری دور نامه‌ نوشت و پرسید : مولای من ؛ من از شما دور هستم و امکان دیدار مستقیم با شما را ندارم و گاهی که حاجات و مشکلاتی دارم چه کنم ؟ حضرت در جواب او نوشتند : «إِنْ كَانَتْ لَکَ حَاجَةٌ فَحَرِّک شَفَتَيْک» هر گاه به ما نیاز داشتی ، لبت را حرکت بده و سخنت را بگو ما از شما دور نيستيم... 📚بحارالانوار ج۵۳ ، ص۳۰۶ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی