eitaa logo
آن*(فرهنگ، هنر، ادبیات)
529 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
934 ویدیو
76 فایل
"آن": یُدرک و لا یوصف: به گفت در نیاید! 🌸لطیفه‌ای است نهانی، که عشق از او خیزد (صفحه‌ای برای اهالی فرهنگ، هنر و ادبیات) فاطمه شکردست دکترای زبان و ادبیات فارسی هیئت‌علمی دانشگاه پیام‌نور هنرجوی فوق‌ممتاز خوشنویسی ارتباط با من @fadak_shekardast
مشاهده در ایتا
دانلود
اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد صائب_تبریزی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
سحر با باد می‌گفتم حدیث آرزومندی خطاب آمد که واثق شو به الطاف خداوندی دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است بدین راه و روش می‌رو که با دلدار پیوندی قلم را آن زبان نَبوَد که سرِّ عشق گوید باز ورای حد تقریر است شرح آرزومندی 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
ندای هنگام آخرین روزهای اسفند است از سرِ شاخِ این برهنه چنار مرغکی با ترنّمی بیدار می‌زند نغمه نیست معلومم آخرین شِکوه از زمستان است یا نخستین ترانه‌های بهار؟ طفلی به نام شادی، شیپور اطلسی‌ها، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۲۵۳. 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
حکایتی از گلستان سعدی دو امیرزاده دو امیرزاده در مصر بودند. یکی علم آموخت و دیگر، مال. عاقبةُالاَمر، آن یکی، علّامه‌ی عصر گشت و این یکی، عزیز مصر شد. پس این توانگر، به چشم حقارت، در فقیه نظر کردی و گفتی: من به سلطنت رسیدم و این، همچنان در مَسکَنَت بمانده است. گفت: ای برادر، شُکرِ نعمتِ باری - عَزَّ اسمُه - همچنان افزونتر است بر من؛ که میراث پیغمبران یافتم؛ یعنی علم و تو را میراث فرعون و هامان رسید؛ یعنی مُلکِ مصر. من آن مورم که در پایم بمالند نه زنبورم که از دستم بنالند کجا خود شکر این نعمت گزارم؟ که زور مردم‌آزاری ندارم لغات: فقیه: دانا، دانشمند مسکنت: فقر، مِسکینی باری: خداوند، خالق عز اسمه: نامش گرامی است هامان: نام وزیر فرعون کلیات سعدی، گلستان، باب سوم در فضیلت قناعت 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
شاد کردن دل تار و پود عالم هستی، به هم پیوسته است عالمی را شاد کرد آن کس که یک دل شاد کرد راه بسیار است مردم را به سوی حق، ولیک راه نزدیکش، دل مردم به دست آوردن است دیوان شهریار، ج ۱ 🖊📚"آن" (فرهنگ، هنر، ادبیات) @shekardast
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا