eitaa logo
شیخ محمد آمیخته
195 دنبال‌کننده
141 عکس
257 ویدیو
24 فایل
اطلاعاتی پیرامون کلاس ها و سخنرانی های حقیر جهت ارائه‌ی انتقادات و پیشنهادات👇 @emam_hasan118 لینک دعوت به کانال👇
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹امروز رادیو خبر تجاوز سراسری به کشور را اعلام کرد. فردا صبح باغیرت‌ها اینقدر با عجله، پرچم به دوش دویدند که اصلا فرصت نشد خداحافظی کنند. و رفتند که رفتند...! هفته‌ی دفاع مقدس  و یاد شهيدان راه حق و آزادگي گرامي باد. روحشان شاد🌹 👇👇 https://eitaa.com/shekhmohammadamikhteh 🇮🇷
یکی از افتخارات احکام اسلامی 👌 👈بسیار مفید و کاربردی برای مدرسین لمعه(خصوصا قسمت هایی از فقه1)
 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب داستانهایی از امام زمان عج ←صفحه189 ←تاامروز،7جلدکتاب(حدود1208ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 ۹۸- چیزی بر مردم پوشیده نمی ماند! یکی از مأمورین حکومتی که در اطراف بغداد خدمت می‌کرد، می‌گوید: غلام جعفر کذّاب را که «سیما» نام داشت و از معتمدین خلیفه بود، در سامرا دیدم که درِ خانه امام حسن عسکری علیه السلام را می‌شکست. ناگاه جوانی از خانه خارج شد که تبرزینی در دست داشت و به سیما گفت: در خانه من چه می‌کنی؟ سیما گفت: جعفر کذّاب گمان دارد که پدرت وفات یافته و فرزندی از خود به جای نگذاشته است. اگر می‌دانستم که اینجا خانه تو است، بازمی گشتم. آنگاه از خانه خارج شد. وقتی علی بن قیس این موضوع را می‌شنود، از یکی از خدّام خانه امام، مطلب را جویا می‌شود. او می‌گوید: چه کسی این موضوع را به تو گفته است؟ علی بن قیس می‌گوید: یکی از مأمورین بغداد. و او می‌گوید: چیزی بر مردم پوشیده نمی ماند! [۱] ـ........... [۱]: غیبة طوسی، ص ۲۶۷، ذکر من رآه علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دو تلاوت از حاج محمود کریمی در فاصله ۳۸ سال 👆🏻 تلاوت سوره مبارکه صف 📍 اردوگاه نظامی دز 🗓 تابستان ۱۳۶۵ 👇🏻 تلاوت سوره مبارکه اسراء 📍 برنامه محفل 🗓 بهار ۱۴۰۳ 🔹 انتشار به مناسبت هفته دفاع مقدس
1_13784656043.mp3
5.57M
شهادت سید حسن نصرالله🖤تسلیت😭 آه...😭😭😭😭😭
5.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ای خط شکن، دعایمان کن... یا زهرااااا😭😭😭 .
بیانیه حوزه علمیه مهدیه عج_تربت جام در پی ترور ناجوانمردانه دبیر کل حزب الله لبنان سید حسن نصرالله ، سردار رشید اسلام، شهید نیل فروشان و مابقی شهدای مقاومت: ✅بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ وما بَدَّلوا تَبديلًا ✍️شهادت مظلومانه سید مقاومت عالم گرانقدر، فخر المجاهدین، دبیرکل حزب الله لبنان قلب همه شیعیان و آزادگان عالم را متاثر و اندوهناک نمود. این شهید سرافراز عمر مبارک خود را مخلصانه در راه اعتلای اسلام ناب محمدی و مبارزه با رژیم منحوس و غاصب صهیونیستی به سر برد و در نهایت اجر مجاهدات خالصانه خود را با شهادت به دست آورد هنیئا له و لاصحابه. 🔹 این ضایعه تاسف بار را به پیشگاه حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا له الفداء و مقام معظم رهبری و همه آزادگان جهان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال مسئلت داریم بهای خون این شهید بزرگوار را نابودی رژیم ددمنش و سفاک صهیونیستی مقرر فرماید و ایشان را با اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام محشور نماید . والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته. 7مهرماه 1403مصادف با 24ربیع الاول1446🌹 ـ ـ ـ ـ ـ ضمناً به همین مناسبت محفل قرائت قرآن و عزاداری شهدای مقاومت در روز یکشنبه(۱۴۰۳/۷/۸) ساعت ۷:۲۰ در مسجد جامع و حوزه علمیه مهدیه عج برگزار می‌شود. از امت حزب‌الله و دوستداران جبهه مقاومت دعوت می شود که در این محفل نورانی شرکت نمایند.
 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 ❤️ ←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی ←کتاب داستانهایی از امام زمان عج ←صفحه190 ←تاامروز،7جلدکتاب(حدود1209ص)ازمعارف مهدوی را مطالعه کردیم_الحمدلله🙏 ←لینک گروه در ایتا: https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366 👇👇 ۹۹- وضع زندگی ات چه طور است؟ ابوذر، احمد بن محمّد - که زیدی مذهب بود - می‌گوید: پدرم، ابو سوره، محمّد بن حسن بن عبداللَّه تمیمی می‌گفت: روزی در قصر متوکّل عبّاسی که از آثار باستانی بوده و در سامراء قرار داشت و معروف به «حیر» بود، جوان زیبایی را دیدم که مشغول نماز است. [منتظر ماندم تا نمازش به پایان برسد. وقتی نمازش را تمام کرد، برخاست و] خارج شد. من هم به دنبال او خارج شدم. همچنان در پی او رفتم که به منبع آب شهر رسیدیم. آنگاه رو به من کرد و گفت: ای ابا سوره! کجا می‌روی؟ - به کوفه. - با چه کسی؟ - با مردم. - نمی خواهی دسته جمعی برویم؟ - [غیر از ما دو نفر] دیگر چه کسی همراه ما خواهد بود؟ - نمی خواهیم کسی دیگر با ما باشد. راستی وضع زندگی ات چه طور است؟ - تنگدستم و عیالوار. - وقتی به کوفه رسیدی، برو به نزد شخصی به نام «علی بن یحیی زراری» و به او بگو: آن مرد به تو می‌گوید: صد دینار از هفتصد دیناری که فلان جا دفن کرده ای به ابو سوره بده! - اگر پرسید آن مرد کیست؟ چه بگویم؟ - بگو (م ح م د) بن حسن. - اگر قبول نکرد و نشانی خواست چه بگویم؟ - من به دنبالت می‌آیم. همان شب با هم به طرف کوفه به راه افتادیم. همین طور با هم رفتیم تا هنگام سحر به «نواویس» - که نزدیک کربلا بود - رسیدیم و [برای استراحت و نماز ]نشستیم. او حفره ای در زمین با دست کند. ناگاه آب از آن جوشید. وضو ساخت و سیزده رکعت نماز خواند. پس از نماز به راه افتادیم و به «قبور سهله» رسیدیم. آن گاه او گفت: نگاه کن! آن جا منزل تو است، اگر می‌خواهی، برو! و با دست منزل مرا در کوفه نشان داد، با او خداحافظی نموده و به منزل علی بن یحیی رفتم. وقتی در زدم، کنیزی گفت: کیست؟ گفتم: به ابو الحسن علی بن یحیی بگو که ابو سوره آمده است! از داخل خانه شنیدم که علی بن یحیی می‌گوید: ابو سوره کیست؟ و با من چه کار دارد؟ وقتی خارج شد، سلام کردم. و موضوع را به اطلاعش رساندم. او فوراً به خانه برگشت و آن صد دینار را برایم آورد و گفت: با او دست هم دادی؟ گفتم: آری! او دست مرا گرفت و روی چشمش نهاد و به صورتش کشید! [۱] ـ.................... [۱]: غیبة طوسی، ص ۲۶۹ و ۲۷۰، ذکر من رآهُ علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۴ و ۱۵.