3.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ماهواره هوا کردن، برای مردم نون و آب میشه؟!
ببینید👆
📆 ۱۴۰۲
#هوافضا
#اقتصادی
🇮🇷 خـــــ♥️ــوشخبـر 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3193438243C5161aeab75
بسم الله الرحمن الرحیم🌹🌹🌹
#درهیاهوی_جهان_یادتوأم_مهدی_جان❤️
#لبیک_یا_مهدی✋
←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی
←کتاب_داستانهایی_از_امام_زمان_عج
←صفحه61
←تا_امروز_7جلدکتاب_یعنی_حدود1086ص_ازمعارف_مهدوی_را_مطالعه_کردیم_الحمدلله🙏
←لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366
👇👇
۲۴- کیسه سبز
محمّد بن حسین تمیمی گوید:
مردی استرآبادی برای من نقل کرد که به محلّه عسکر در سامرّا رفتم و سیصد دینار در کیسه ای نهاده بودم که یکی از آنها دینار شامی بود، وقتی به درب خانه ای که امام حسن عسکری علیه السلام آنجا دفن شده بود، رسیدم، همانجا نشستم. در این هنگام خادمی خارج شد و گفت: آنچه با خود داری بده!
[از صراحت او شک کردم و گفتم: چیزی با من نیست.
خادم وارد خانه شد و دوباره بیرون آمد و گفت: کیسه ای سبزرنگ داری که سیصد دینار - که یکی از آنها هم شامی است - همراه با انگشتری در آن است، من انگشتر خود را فراموش کرده بودم، این بار کیسه را به او دادم و انگشتر را خود برداشتم! [۱]
ـ.................
[۱] خرایج، ج ۲، ص ۶۹۶ و ۶۹۷، فی اعلام الامام صاحب الزمان علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۹۴.
7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اسم حضرت امام خمینی (ره) در روایات ظهور در کتاب بحار الأنوار
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#درهیاهوی_جهان_یادتوأم_مهدی_جان❤️
#لبیک_یا_مهدی✋
←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی
←کتاب_داستانهایی_از_امام_زمان_عج
←صفحه62
←تا_امروز_7جلدکتاب_یعنی_حدود1087ص_ازمعارف_مهدوی_را_مطالعه_کردیم_الحمدلله🙏
←لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366
👇👇
۲۵- مسرور طبّاخ
مسرور طبّاخ میگوید:
با تنگدستی عجیبی رو به رو شدم به همین جهت، نامه ای به
حسن بن راشد نوشتم و جریان حال خود را بازگو نمودم، آنگاه به خانه او رفتم، تا نامه را به او برسانم، ولی وی در خانه نبود. نا امید بازگشتم و به طرف شهر برای ملاقات با ابی جعفر، عثمان بن سعید - اوّلین نایب خاص امام زمان علیه السلام - رفتم.
وقتی به دروازه شهر رسیدم، مردی در کنار من قرار گرفت به گونه ای که چهره او را نمی دیدم. دست مرا گرفت وکیسه سفیدی رابا احتیاط به من داد.
وقتی به کیسه نگاه کردم دیدم روی آن نوشته: دوازده دینارِ مسرور طبّاخ! [۱]
ـ.....................................
[۱]: خرایج، ج ۲، ص ۶۹۷، فی اعلام الامام صاحب الزمان علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۹۵.
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#درهیاهوی_جهان_یادتوأم_مهدی_جان❤️
#لبیک_یا_مهدی✋
←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی
←کتاب_داستانهایی_از_امام_زمان_عج
←صفحه62/1
←تا_امروز_7جلدکتاب_یعنی_حدود1087ص_ازمعارف_مهدوی_را_مطالعه_کردیم_الحمدلله🙏
←لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366
👇👇
۲۶- پانصد یا چهارصد و هشتاد
محمّد بن شاذان میگوید:
چهارصد و هشتاد درهم سهم امام جمع آوری کرده بودم، بیست درهم از خود برآن افزودم و مجموعاً پانصددرهم شد، آنرا برای محمّد بن احمد قمی فرستادم، و ننوشتم که چقدر آن از مال خودم میباشد.
حضرت حجت علیه السلام رسیدی بدین مضمون مرقوم فرموده بود:
پانصد درهم رسید که بیست درهم آن از آنِ توست. [۲]
ـ.....................
[۲]: خرایج، ج ۲، ص ۶۹۷ و ۶۹۸، فی اعلام الامام صاحب الزمان ۷؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۹۵.
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#درهیاهوی_جهان_یادتوأم_مهدی_جان❤️
#لبیک_یا_مهدی✋
←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی
←کتاب_داستانهایی_از_امام_زمان_عج
←صفحه63
←تا_امروز_7جلدکتاب_یعنی_حدود1088ص_ازمعارف_مهدوی_را_مطالعه_کردیم_الحمدلله🙏
←لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366
👇👇
۲۷- «دینور» یا «ری»
ابوسلیمان محمودی میگوید:
من و جعفر بن عبدالغفّار با هم والی دینور - شهری نزدیک کرمانشاه - شدیم. قبل از حرکت شیخ حسین بن روح نوبختی نزد من آمد و گفت: وقتی به ری رفتی فلان کار را انجام بده!.
وقتی به دینور رسیدیم، یک ماه بعد حکم ولایت ری به من تفویض شد. به سوی ری حرکت کردم، و آنچه شیخ فرموده بود انجام دادم. [۱]
ـ.................................
[۱]: خرایج، ج ۲، ص ۶۹۸، فی اعلام الامام صاحب الزمان علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۹۵.
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#درهیاهوی_جهان_یادتوأم_مهدی_جان❤️
#لبیک_یا_مهدی✋
←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی
←کتاب_داستانهایی_از_امام_زمان_عج
←صفحه64
←تا_امروز_7جلدکتاب_یعنی_حدود1089ص_ازمعارف_مهدوی_را_مطالعه_کردیم_الحمدلله🙏
←لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366
👇👇
۲۸- در جستجوی امام زمان علیه السلام
ابوالرجا مصری که یکی از نیکوکاران بود، میگوید:
پس از رحلت امام حسن عسکری علیه السلام برای جستجوی امام زمان علیه السلام حرکت کردم، سه سال گذشت، با خودم گفتم: اگر چیزی بود بعد از گذشت سه سال آشکار میشد.
در این هنگام، صدایی را شنیدم که صاحب صدا را نمی دیدم، او گفت: ای نصر بن عبد ربّه! به اهل مصر بگو: آیا شما پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را دیده اید که به او ایمان آورده اید؟
ابوالرجا گوید: من تا آن زمان نمی دانستم که نام پدرم عبد ربّه است، چون من مدائن متولد شدم، وپدرم را از دست دادم، ابوعبداللّه نوفلی مرا با خود به مصر آورد ودر آنجا پرورش یافتم، چون آن صدا را شنیدم، مطلب را دریافتم، و دیگر به راه خود ادامه ندادم، و مراجعت نمودم. [۱]
ـ.....................
[۱]: خرایج، ج ۲، ص ۶۹۸ و ۶۹۹، فی اعلام الامام صاحب الزمان علیه السلام؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۲۹۵.
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#درهیاهوی_جهان_یادتوأم_مهدی_جان❤️
#لبیک_یا_مهدی✋
←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی
←کتاب_داستانهایی_از_امام_زمان_عج
←صفحه64
←تا_امروز_7جلدکتاب_یعنی_حدود1092ص_ازمعارف_مهدوی_را_مطالعه_کردیم_الحمدلله🙏
←لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366
👇👇
۲۹- گوشواره با ارزش
احمد بن ابی روح میگوید:
روزی زنی از اهالی دینور نزد من آمد و گفت: پسر ابی روح! تو در شهر ما از جهت دین و تقوا مطمئن ترین افراد هستی، میخواهم امانتی به تو بسپارم که آن را به اهلش برسانی، و نسبت به ادای امانت استوار باشی.
گفتم: باشد، ان شاءاللّه موفق خواهم شد.
گفت: در این کیسه سربسته مقداری درهم نهاده ام، آن را باز مکن و در آن نگاه نکن تا آن را به کسی که از محتوای آن تو را آگاه سازد برسانی؛ وضمناً این هم گوشواره من است که ده دینار ارزش دارد، در آن سه دانه مروارید به ارزش ده دینار تعبیه شده است.
و نیز از حضرت صاحب الزمان علیه السلام سئوالی دارم که باید جواب آن را پیش از آن که تو سئوال کنی بفرمایند.
گفتم: سؤالت چیست؟
گفت: مادرم هنگام عروسی من، ده دینار از کسی که من او را نمی شناسم قرض گرفته بود، من میخواهم آن را پس بدهم، اگر حضرت علیه السلام آن شخص را برای من معلوم نموده و دستور بفرمایند، قرضم را ادا میکنم!
با خود گفتم: این مطلب را چگونه به جعفر بن علی - جعفرکذّاب، عموی امام زمان علیه السلام که ادعای امامت دارد - بگویم؟
بعد گفتم: این سئوالات امتحانی است بین من و جعفر بن علی.
احمد بن ابی روح گوید: آن مال را برداشتم وحرکت کردم، وارد بغداد شدم، در بغداد به نزد حاجز بن یزید وشّاء - از وکلای امام زمان علیه السلام - رفتم و بر او سلام کرده و نشستم، گفت: حاجتی داری؟
گفتم: مالی نزد من هست که تا از کیفیت و مقدار آن خبر ندهید، نمی توانم آن را به شما تحویل دهم.
گفت: ای احمد بن ابی روح! باید به سامرا بروی.
گفتم: لا اله الاّ الله! عجب کاری به عهده گرفته ام!
وقتی به سامرا رسیدم، گفتم: ابتدا نزد جعفر میروم، بعد فکری کردم و گفتم: نه، اوّل به منزل امام حسن عسکری علیه السلام میروم، اگر توسّط امام زمان علیه السلام، امتحان آشکار شد که هیچ، واگر به نتیجه نرسیدم نزد جعفر خواهم رفت.
به محله عسکر رسیدم، هنگامی که به خانه امام حسن عسکری علیه السلام نزدیک شدم، خادمی بیرون آمد و گفت: تو احمد بن ابی روح هستی؟
گفتم: بله!
گفت: این نامه مال توست آن را بخوان.
در آن نامه نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم. ای پسر ابی روح! عاتکه دختر دیرانی کیسه ای که هزار درهم - به گمان تو در آن است - به تو امانت سپرده، در حالی که گمان تو درست نیست.
تو ادای امانت کرده و کیسه را باز نکردی و نمی دانی در آن چه مقدار وجود دارد؟ در آن هزار درهم و پنجاه دینار است، و گوشواره ای که آن زن گمان میکرد که ده دینار ارزش دارد، درست گفته ولی گوشواره با دو نگینی که سه دانه مروارید در آن تعبیه شده کمی بیش از ده دینار ارزش دارد.
گوشواره را به فلانی، کنیز ما بده که آن را به او بخشیده ایم، و به بغداد برو و مال را به حاجز بده، و او آنچه به تو برای هزینه سفرت میدهد، بگیر.
امّا آن ده دیناری که آن زن گمان میکند که مادرش در عروسی او قرض گرفته و نمی داند که صاحبش کیست. این چنین نیست، او میداند صاحب آن پول کیست؟ صاحب آن ده دینار کلثوم، دختر احمد است که از دشمنان ما اهل بیت است، و آن زن دوست ندارد که آن را به او بدهد و میخواهد آن را بین خواهران خود قسمت کند. ما به او اجازده دادیم که ما بین خواهران نیازمندش تقسیم نماید.
مطلب دیگر این که، ای ابی روح! برای امتحان جعفر به نزد او مرو، به دیار خود بازگرد که عمویت فوت کرده است، خداوند اهل و مال او را روزی تو کرده است.
بعد از خواندن نامه، به بغداد بازگشتم، و کیسه را به حاجز دادم، آن را شمرد، هزار درهم و پنجاه دینار بود، سی دینار به من داد، و گفت: دستور دارم که این را برای خرجی به تو بدهم.
من سی دینار را گرفته و به خانه ای که برای اقامت در بغداد گرفته بودم، بازگشتم. در این هنگام خبر آوردند عمویت مُرده و خانوادهام خواسته اند که بازگردم.
پس از بازگشت دیدم خبر صحیح بوده، و سه هزار دینار و صد درهم به من به ارث رسیده است. [۱]
ـ......................
[۱]: خرایج، ج ۲، ص ۶۹۹ - ۷۰۲، فی أعلام الامام صاحب الزمان علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۹۵ و ۲۹۶.
🌺میلاد امام سجاد علیه السلام مبارک🌺
الإمامُ زينُ العابدينَ عليه السلام : الذُّنوبُ التي تَرُدُّ الدعاءَ: سُوءُ النِيَّةِ، و خُبثُ السَّرِيرَةِ، و النِّفاقُ مَع الإخوانِ، و تَركُ التَّصديقِ بالإجابَةِ ، و تأخِيرُ الصلواتِ المَفروضاتِ حتّى تَذهَبَ أوقاتُها ، و تَركُ التّقرُّبِ إلى اللّه ِ عزّ و جلّ بالبِرِّ و الصَّدقَةِ ، و استِعمالُ البَذاءِ ، و الفُحشُ في القَولِ .[معاني الأخبار: 271/2.]
امام زين العابدين عليه السلام : گناهانى كه از استجابت دعا جلوگيرى مى كنند عبارتند از : بد نيّتى ، خبث باطن ، دورويى با برادران ، باور نداشتن به اجابت دعا ، به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا آن كه وقتشان بگذرد ، تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نيكوكارى و صدقه ، بد زبانى و زشت گويى .
میلاد امام سجاد علیه السلام مبارک🌺
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
#درهیاهوی_جهان_یادتوأم_مهدی_جان❤️
#لبیک_یا_مهدی✋
←روزی حدوداً یک صفحه مطالعهٔ مهدوی
←کتاب_داستانهایی_از_امام_زمان_عج
←صفحه67
←تا_امروز_7جلدکتاب_یعنی_حدود1093ص_ازمعارف_مهدوی_را_مطالعه_کردیم_الحمدلله🙏
←لینک گروه در ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/754581712Cb26259c366
👇👇
۳۰- خود را به قافله برسان!
ابوعبداللّه بن صالح میگوید:
در یکی از سالها به بغداد رفتم. هنگامی که میخواستم از بغداد خارج شوم از امام زمان علیه السلام توسط نائب خاصشان اجازه خروج خواستم.
ایشان اجازه نفرمود، و کاروان حرکت کرد، من بیست و دو روز در بغداد ماندم، روز چهارشنبه ای، اجازه خروج یافتم. و امر فرموده بودند که: خود را به قافله برسان!
من از این که بتوانم خود را به قافله برسانم، ناامید شده بودم، در عین حال حرکت کردم و به نهروان رسیدم، دیدم قافله آنجا توقف کرده است. همین که به شترم آب و علف دادم، قافله حرکت کرد، و من هم حرکت نمودم و چون حضرت مرا دُعا فرموده بودند که سلامت باشم؛ الحمداللّه هیچ اتّفاق بدی برایم نیفتاد. [۱]
ـ....................
[۱]:کافی، ج ۱، ص ۵۱۹، مولد الصاحب علیه السلام؛ ارشاد، ج ۲، ص ۳۵۷؛ دلائل و بینات الامام علیه السلام؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۹۷.
1.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ما تو جمهوری اسلامی به دنیا اومدیم .
2.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سخن_حکیم
زیاد وقت نمیگیره اما شنیدن و دیدنش واجب برای همه ماست!
فقط26ثانیه...✌️