هدایت شده از پاسخ صوتی پرسش ها و شبهات
آیا هر پرچمی قبل از قیام قائم عج طاغوت است؟.mp3
12.06M
آیا هر پرچمی که قبل از قیام قائم (عج) برافراشته شود، طاغوت است؟
آیا این حدیث شامل انقلاب امام خمینی می شود؟
آیا قیام زید و سادات زیدی مورد تأیید اهل بیت (ع) بوده است؟
بحث درباره حدیث " کل رایة ترفع قبل قیام القائم عج فصاحبها طاغوت ..."
بخش اول 25 دقیقه صوت
لطفا تا آخر بشنوید و منتظر بخشهای بعدی باشید
#حجتیه #عصر_غیبت #حکومت
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
به آنچه توقعش را نداری امیدوارتر باش چون ...
@shenakhtehadis
@shenakhtehadis
نکته کلی درباره روایات علایم ظهور و تمجید از انقلاب اسلامی -1.mp3
1.71M
آیا در احادیث معتبر پیشگویی در تمجید از انقلاب اسلامی یا بر ضد جمهوری اسلامی بیان شده است؟
بیان یک نکته یا ارزیابی کلی درباره روایات علایم ظهور و پیش بینی های موجود در روایات درباره آخرالزمان
بخش اول از بحث روایات علایم ظهور
4.5 دقیقه صوت
#علایم_ظهور #آخرالزمان #انقلاب_اسلامی
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
لیلة الرغائب - ویراست 2.mp3
2.23M
آیا اعمال لیلة الرغائب با سند معتبر از معصومان (ع) نقل شده است؟
اولویت با نافله های یومیه است یا نماز لیله الرغایب ؟
#لیلة_الرغائب #شب_جمعه #مستحبات #احادیث
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال واتساپ👇
https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
AudioCutter_4_5848470414505806675(3).mp3
743.9K
صوت حاوی نقد صریح آیت الله سید احمد مددی بر سند اعمال لیلة الرغائب و انتقاد از کتاب مرحوم میرزا جواد ملکی (ره) و مرحوم سید بن طاووس (ره).
آیت الله سید احمد مددی از شاگردان برجسته آیت الله العظمی سیستانی و از استادان برجسته در علم رجال و ارزیابی سند احادیث در حوزه علمیه قم هستند.
#لیلة_الرغائب #لیله_الرغایب #لیلة_الرغائب
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
فتوای آیت الله سیستانی درباره نماز لیلة الرغائب:
مستحب بودنِ نماز لیلة الرغائب ثابت نشده ولی اگر به قصد رجاء (به امید ثواب) خوانده شود مانعی ندارد.
#لیلة_الرغائب #لیله_الرغایب #لیلة_الرغائب
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
هدایت شده از ☫ دقایقی برای تَفکُّر ☫
⁉️ *«لیلة الرغائب» سنّت یا بدعت؟!*
چند سالی است به مدد تبلیغات، اعمال «لیلة الرغائب» و بجا آوردن آن میان مردم بهویژه نسل جوان، خیلی رایج شده؛ امّا این اعمال، سندیّت درستی ندارد که در این متن، مختصراً به آن میپردازیم؛
ظاهراً حدیث لیلة الرغائب از منابع اهل تسنن به منابع شیعی وارد شده و رجال سندی این حدیث از رجال ضعیف اهل تسنن میباشند.
بحث لیلة الرغائب در میان عوامّ اهل سنّت رواج دارد؛ امّا حتی بسیاری از خود علمای اهل سنّت با آن مخالفت داشته و سند این روایت را بسیار ضعیف دانسته و عمل لیلة الرغائب را بدعتی بزرگ شمردهاند.
با بررسی سندی این روایت، میتوان نتیجه گرفت که چنین حدیثی معتبر نیست و نمیتوان مستحبّ بودن اعمال لیلة الرغائب را اثبات کرد.
جالب است که خود علامه مجلسی(ره) در کتاب «زاد المعاد» خویش که شبیه «مفاتیح الجنان» است، مینویسد:
به دلیل(عدم اعتماد به سند) ما نماز مشهور لیلة الرغائب را در این رساله نیاوردیم، علاوه بر این(اشکال) که از راه عامّه(اهل تسنّن) هم نقل شدهاست!
مشروعیّت این اعمال و نماز، وابسته به مبنای فقیه در «قاعدهٔ تسامح در ادلّهٔ سنن» است.
در قاعده «تسامح در ادلّه سنن» با روایت ضعیف هم میتوان، حکم مستحب یا مکروه را ثابت کرد.
اگر مجتهدی (یا مقلّدی عن تقلیدٍ) این قاعده را قبول دارد، میتواند چنان نمازی را مستحبّ و مشروع بداند؛ ولی اگر این قاعده را اجتهاداً (و در مورد مقلّد، تقلیداً) قبول ندارد، به دلیل ضعف سند و اشکالات موجود در این روایت، چنان نمازی مستحبّ و مشروع نیست و ادای آن «به قصد ورود (نه رجاءً)» قطعاً حرام و بدعت است.
امّا از آنجا که عموم مردم، قصد ورود و قصد رجاء را متوجّه نمیشوند و پس از فراگیرشدن تبلیغات رسانهای، این اعمال را به گمان مستحب بودن انجام میدهند، باید تا آنجا که میشود مردم را آگاه کرد تا مبادا بدعتی چون لیلة الرغائب وارد دین شود و سالها بعد، رنگ سنّت به خود بگیرد!
زیرا بدعت، چیز عجیب و غریبی نیست که با اصول منافات داشته باشد؛ بلکه بدعت یعنی داخلکردن چیزی در دین، که جزء دین نیست. پس حتی نماز و روزه خاصی که در دین نیست، اگر وارد دین شود، بدعت است.
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
❔ *چند پرسش و پاسخ:*
1⃣ دامنزدن به ردّ و طعن چنین مستحبّاتی، غیر از کوتاهکردن دست مؤمنان از مناجات و توسّل، ثمرهٔ عملی دیگری ندارد!!
پاسخ:
قرار نیست دست مؤمنان از دعا کوتاه شود؛ بلکه باید آگاه شوند و با تبلیغ درست دین، بهجای دعاهای جعلی یا ضعیفالسند، به سوی دعاها و اعمال معتبر تشویق شوند. آیا در جامعه ما، «صحیفه سجّادیّه» با آن دعاهای گرانقدر، مهجور نیست؟
2⃣ چگونه هنگامی که برخی از علما این حدیث را نقلکردهاند، شما آن را ردّ میکنید؟! یعنی آن بزرگان، متوجّه ضعف و اشکالات آن نبودهاند؟!
پاسخ:
بزرگان و علمای شیعه بهجای خویش محترماند؛ امّا گاهی اشتباههای علمی نیز رخ میدهد که کتابهای علمی و تاریخ هر علم، گواهِ آن است. ما تابع دلیل هستیم (نحن أبناء الدلیل) و هر عالِم هر چند که موثّق باشد، باید سخنش به شیوهٔ علمی بررسی شود.
3⃣ مستحبّات را میتوان بنا بر مبنای «تسامح در ادلّهٔ سنن» انجام داد و نیازی به «سند معتبر» نیست. این نماز هم ایراد و مشکلی جز در سند ندارد و بر طبق احادیث «من بلغ» اگر کسی انجام داد، مأجور است.
پاسخ:
اشکال شما مبنی بر قاعدهٔ «تسامح در ادلّه سنن» و اخبار «من بلغ» است که نمیتواند استحباب شرعی را ثابت کند و مورد پذیرش همهٔ فقهاء نیست.
اخبار «من بلغ» نمیتواند استحباب نماز لیلة الرغائب را اثبات کند؛ حتّی به فرض اینکه بتواند، نماز لیلة الرغائب، دائر مدار میان بدعت و استحباب است و مقتضای احتیاط، ترک این نماز به قصد ورود است؛ زیرا در صورت انجام آن، احتمال حرمت و ارتکاب بدعت وجود دارد، به خلاف صورت ترک؛ زیرا ترک این نماز، حدّاکثر ترک عمل مستحبّ است؛ و ترک عمل مستحبّ، مانعی ندارد.
و در پایان اینکه ما «عبادت مباح» نداریم! عبادت نیازمندِ «امر وجوبی یا استحبابی» است.
مشکلِ گریبانگیر، زمانی درک خواهد شد که کار از کار گذشته باشد و این مناسک «جزء دین» شمرده شود و این، چیزی جز بدعت نیست. سادهگیری در این امور و بزرگنمایی اجتماعیِ هر عبادت و منسکی که استنادِ آن به دین، معلوم نیست و بیم آن میرود که در اذهان مردم، «جزء دین» شمرده شود، ضررش برای دین، بیش از «دینستیزی و دینزدایی آشکار» است.
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
👌🏻 قابل ذکر است ماه رجب به خودی خود دارای فضیلت است و انسان هر عملی را در این ماه مبارک انجام دهد از آثار مضاعفی برخوردار است. از طرفی شب جمعه نیز دارای فضیلت است و به عبادت در این شب سفارش شده است. و تلفیق شب جمعه با ماه رجب، فضیلت شبهای جمعه ماه رجب را دو چندان میکند.
داستان شیر خوردن پیامبر (ص) از سینه ابوطالب !!
آیا روایت زیر درباره شیر خوردن رسول الله (ص) از ابوطالب (ره) صحیح است؟
محمد بن يحيى عن سعد بن عبد الله عن إبراهيم بن محمد الثقفي عن علي بن المعلى عن أخيه محمد عن درست بن أبي منصور عن علي بن أبي حمزة عن أبي بصير عن أبي عبد الله عليه السلام قال:
لمّا وُلِد النبي (ص) مَكَثَ أيّاماً لَيسَ لَهُ لَبَنٌ، فَألقاهُ أبو طالبٍ على ثَديِ نَفسِه، فأنزلَ اللهُ فيه لَبَناً فَرَضَعَ مِنهُ أيّاماً حتّى وَقَعَ أبو طالِبٍ على حليمةَ السَّعديَّةَ فَدَفَعَهُ إلَيها.
📚منبع: الكليني، الكافي(چاپ دارالکتب الاسلاميه)، ج ۱، ص ۴۴۸ ، باب مولد النبي(ص)
ترجمه روایت:
راوي نقل کرده که امام صادق (ع) فرمود: وقتی پیامبر (ص) به دنیا آمد چند روز بدون شیر به سر برد تا اینکه ابوطالب او را بر سینه خود افکند و خدا در سينه ابوطالب شیر نازل کرد که چند روز از آن شیر خورد تا اینکه ابو طالب، حلیمه سعدیه را یافت و کودک را (برای نگهداری) به او سپرد.
پاسخ کوتاه:
سند این روايت، صحیح یا معتبر نیست و متن آن نیز عجیب و مشکوک به نظر می آید و به طور کلی چنین ادعاهای عجیب و غریبی با یک سند ضعیف قابل اثبات نیست. ضمنا نشر اینگونه روایات، خواسته یا ناخواسته به تخریب وجهه اسلام و تشيع می انجامد.
@shenakhtehadis
@shenakhtehadis
نقد مفصّل روایت:
سند این روایت (یعنی زنجیره راویانی که این روایت را نقل کرده اند تا به کلینی رسیده) چنین است:
«محمد بن یحیی» از «سعد بن عبدالله» از «إبراهیم بن محمد ثقفی» از «علی بن معلی» از برادرش «محمد بن المعلی» از «درست بن أبی منصور» از «علی بن أبی حمزه» از «ابوبصیر» از امام صادق (علیه السلام)
در اینجا اگر از اول بشماریم نفر چهارم یعنی «علی بن المعلی» فردی مجهول الحال است زیرا نامی از او در کتب رجال شيعه نیست چه رسد به اینکه توثیق شده باشد(موثق نامیده شده باشد). در کتب حدیث نیز روایات بسیار اندکی از او نقل شده تا جایی که مجموع روایاتش در كتب اربعه و وسائل الشيعه با محاسبه مکررات، فقط 21 روایت است.
این فرد از برادرش محمد بن المعلی نقل کرده که این برادر حتی از خود او نیز ناشناخته تر است زیرا نه تنها نامی از او در کتب رجال نیست بلکه در کتب اربعه و وسایل الشیعه نیز صرفا همین یک روایت عجیب از او نقل شده است و بس!
بقیه رجال در این سلسله سند شناخته شده اند و اتهام جعل و تحریف در این مورد خاص به آنها نمی چسبد هرچند درباره انحراف مذهبی یا وثاقت برخی از آنها حرف و حديث هایی وجود دارد مثلا دو نفر از آنها به نامهای «درست بن ابی منصور» و «علی بن ابی حمزه»، پیرو مذهب واقفه هستند که قائل به مهدویت امام کاظم (ع) بودند و به شدت با امام رضا (ع) مخالفت می کردند(1)
در هر حال باید گفت چنین سندی طبق مبانی علمای رجال شیعه، ضعيف نامیده می شود مگر آنکه بخواهیم همانند اخباری ها قائل به صحت تمام روایات کتاب "کافی کلینی" شویم.
علامه مجلسي به ضعف سند این ماجرا تصریح کرده است(2)
وانگهی اگر چنین حادثه عجیبی به عنوان معجزه یا کرامت مهمی برای ابوطالب، رخ داده بود قاعدتا علویان و شيعيان دارای انگیزه قوی برای نقل و ترویج آن بودند و باید در بین شیعیان و اصحاب ائمه (ع) به شهرت می رسید و در قالب روایات متعدد و با اسانید متنوع از ائمه (ع) که نوادگان ابوطالب (ره) هستند نقل می شد و به محدثان شیعه در قرنهای بعدی می رسید نه اینکه صرفا با یک سند ضعیف و از یک راوی ناشناس نقل شود.
سؤالی که راوی این روایت باید به آن جواب بدهد اینست که اگر قرار بود مشکل تغذیه رسول الله (ص) برطرف شود نیازی به چنین معجزه عجیبی نبود زیرا خدا می توانست سینه مادر آن حضرت یعنی آمنه (ره) را پر از شیر کند یا اینکه حداکثر سینه فاطمه بنت اسد (مادر امير المؤمنين ع) پُرشیر شود ، اما اینکه یک مرد مثل ابوطالب به پیامبر (ص) شیر بدهد بسیار غیرعادی است!!
ادامه در مطلب بعدی👇
ادامه بررسی روایت شیر خوردن پیامبر (ص) از سینه ابوطالب (ره) 👇
انگیزه جعل این روایت:
اگر بنا را بر این بگذاریم که این روایت، نه تنها ضعیف بلکه جعلی است این پرسش مطرح می شود که انگیزه راوی از جعل چنین روایتی چه می تواند باشد؟
پاسخ اینست که شاید راویِ این روایت، یکی از غُلاة (غلوکنندگان و افراطی های شیعه) بوده و خواسته برای مخالفت با برخی از افراطیهای سُنّی که ایمانِ ابوطالب (ره) را انکار می کنند، فضیلتی برای آن جناب بسازد. حضرت ابوطالب (ره) افتخار پدری امیرالمومنین (ع) را دارد ولی جاعلِ روایتِ مورد بحث، افتخار مادری پیغمبر (ص) را به فضایل ایشان افزوده تا با اهل سنت مخالفت کرده باشد یا محبوبیتی در بین برخی از عوام شیعه کسب کند. معنای این روایت اینست که ابوطالب، مادر رضاعی رسول خدا (ص) است و امام علی (ع) برادر شیری ایشان به شمار می آید.
احتمال دیگر اینست که هدف از جعل این روایت توهین به ابوطالب باشد زیرا شیر دادن را که یک صفت زنانه است به یک مرد نسبت می دهد. اساسا اگر خدا می خواست معجزه ای برای بیان فضیلت ابوطالب کند چرا باید او را به یک کار زنانه وادار کند که می توانست در جامعه مردسالار و زن ستیزِ عربی قبل از اسلام، بهانه ای برای تحقیر و تمسخرِ بزرگمرد بنی هاشم گردد.
احتمال دیگر اینست که هدف از این جعل ، تخریب چهره اهل بیت (ع) و نشر خرافات به اسم آن بزرگواران و آلوده کردن احادیث شیعه به روایات مضحک و خنده دار باشد یعنی برخی از راویانِ دروغگو، در پوشش بیان معجزات و کرامات، مطالبی نامعقول و غیرمنطقی در لا به لای احاديث اهل بیت (ع) وارد می کردند تا مکتب تشیع را به مضحکه عام و خاص تبدیل کنند چنانکه در حدیث سلسلة الحمار چنین کردند و کلینی (ره) در آنجا هم متوجه خباثت راوی نشد.
به طور کلی چنین روایتهای ضعیفی برای وهابی ها و دشمنان اسلام به منزله گنجینه ای گرانبها هستند زیرا بهترین ابزار برای تمسخر مسلمانان (به ویژه شیعیان) به شمار می آیند.
پانوشت ها:
(1) شیخ طوسی، رجال الطوسی، ص: 336 و رجال النجاشی، ص: 249
(2) محمدباقر مجلسی، مرآة العقول، ج 5، ص: 252
تاریخ آخرین ویرایش این یادداشت: 4 اسفند 1399
#علوم_حدیث #احادیث_جعلی #ابوطالب (ره) #نقد #روایات
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
منبع:
http://arabi-maleki.blogfa.com/post/539
کانال بررسی روایات👇
@shenakhtehadis
در اسفندماه سال 1391 در یک جلسه قرآن بحثی پیش آمد که آیا صحیح است که امام علی ع وقتی نوزاد بودند (یعنی زمانی که هنوز قرآن بر پیامبر ص نازل نشده بود) در قنداقه قرآن تلاوت کرده اند؟
بنده عرض کردم مقامات اهل بیت(ع) در جای خود محفوظ است و وقوع معجزات و کرامات نیز اجمالا مورد قبول ماست ولی روایتی که حاوی موضوع تلاوت قرآن توسط امام علی ع در قنداقه است از نظر سند ضعیف و از نظر محتوا دچار اشکالات جدی است بلکه با قرآن تعارض دارد و با قاطعیت باید گفت که سند معتبري نداريم كه امام علی(ع) در قنداقه قرآن خوانده باشند.
برخی از عزیزان در آن جلسه قرآن عرایض بنده را عجولانه و غیرعلمی پنداشتند بنابراین در چند یادداشت مفصل ادله ی خود را تقدیمشان کردم. ادله را در قالب 4 یادداشت و 2 پیوست تقدیم کردم که شامل بحثهای تفصیلی درباره رجال سند و محتوای روایت بعلاوه برخی از بحثهای مرتبط بود.
قرار بود آن برادر عزیز مطالب بنده را به برخی از فضلای مورد اعتماد خودشان برسانند و جواب علمی به "شبهه افکنی" بنده بدهند!! اما با گذشت اینهمه سال، هنوز جوابی از این عزیز و فضلای مورد اعتماد ایشان نرسیده است.
اکنون مجددا همان یادداشتها را در قالب یک فایل فشرده با فرمت rar برای عموم منتشر می کنم
طبیعی است اگر استادان و فضلای حاضر در این محفل نقدی داشته باشند نیز در صورتی که به صورت خصوصی ارسال فرمایند موجب امتنان بنده است.
بی تردید یکی از وظایف ما اینست که با خرافات و غلو مقابله کنیم تا چهره تابناک تشیع بر اثر روایات جعلی و مطالب ضعیف مخدوش نگردد.
از خدا می خواهم نشر این یادداشتها در فضای مجازی مایه روسفیدی دنیا و آخرت نگارنده و خوانندگان و کسانی که در نشر آن می کوشند گردد.
والله العالم بحقائق الأمور وهو الغفور الرحیم.
بررسی تفصیلی متن و سند روایاتی که می گویند امام علی (ع) در زمان نوزادی و در قنداقه قرآن خوانده اند - در یک فایل پی دی اف 👇
https://eitaa.com/shenakhtehadis/287
https://eitaa.com/shenakhtehadis/287
نقد_روایت_قرآن_خواندن_امیرالمومنین.pdf
676K
بررسی سند و متن روایت " قرآن خواندن امام علی ع در قنداقه "👆 - فایل کامل با فرمت ( pdf ) - آخرین بازنگری 29 تیرماه
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
💢 اعتبار سنجی خطبه ۸۰ نهج البلاغه
نویسنده: محمد قندهاری
📝 چکیده ارائه محمد قندهاری در جلسه آخر کارگاه تصویر زن در نهج البلاغه
بخش ۱ از ۲
🔹خطبه ۸۰ نهجالبلاغة : "1️⃣ معاشر الناس، إن النساء نواقص الإيمان نواقص الحظوظ نواقص العقول، فأما نقصان إيمانهن فقعودهن عن الصلاة و الصيام في أيام حيضهن و أما نقصان عقولهن فشهادة امرأتين كشهادة الرجل الواحد و أما نقصان حظوظهن فمواريثهن على الأنصاف من مواريث الرجال. 2️⃣ فاتقوا شرار النساء و كونوا من خيارهن على حذر و لا تطيعوهن في المعروف حتى لا يطمعن في المنكر "
قرائن متعددی نشان میدهد آنچه به صورت متن کوتاه بالا در خطبه ۸۰ نهج البلاغه آمده است، مبتنی بر یکی از نقلهای نامهای از امیرالمومنین علیهالسلام است که آن حضرت وقتی بیرون کوفه (در قادسیه یا ذی قار) بودهاند، خطاب به شیعیان کوفه به رشتهی تحریر درآوردهاند. در واقع مطابق نقل تواریخ، این نامه در سال ۳۸ هجری و پس از دریافت خبر شهادت محمد بنابیبکر و سقوط مصر، در واکنش به ابهامات برخی شیعیان کوفه و در جهت جذب نیرو برای لشکر نوشته شد و آن حضرت در آن، وقایع پس از وفات پیامبر را به طور مختصر توضیح دادهاند و در ضمن آن به وقایع جنگ جمل نیز اشاره کردهاند. سید رضی نقلی از این نامه را در اختیار داشته که آن را قطعه قطعه کرده و قطعات مختلف آن را در قالب چندین خطبه و نامه (از جمله ضمن خطبه ۸۰) آورده است.
خوشبختانه این نامه به دلیل اهمیت فوق العادهای که داشته از طرق مختلفی ثبت و روایت شده و به دست ما رسیده است. با دقت و مقایسه این نقلها، مشخص میشود که این نامه دو تحریر دارد: نخست، یک تحریر مختصر که در کتب متقدمی چون الغارات و الامامةوالسیاسة نقل شده و دوم تحریر مفصلی که شامل همان تحریر مختصر به همراه توضیحات و حاشیههایی است که در لابلای فقرات نسخه دیگر قرار گرفته و تنها در کتاب المسترشد طبری آملی و رسائل الائمه کلینی (با تفاوتهایی در نقل) به جا مانده است.
بخش 1️⃣ خطبه ۸۰ تنها در تحریر مفصل این نامه، آمده است که بنا بر نقل این تحریر، حضرت به هنگام ذکر وقایع جمل و یادکرد عائشه، به نکوهش کلی زنان پرداختهاند. (در مورد بخش دوم در ادامه سخن خواهیم گفت)
بر این اساس، برای داوری در مورد بخش 1️⃣ خطبه ۸۰، ناگزیر باید در مورد نسبت دو تحریر مختلف این نامه با یکدیگر پژوهش کرد. بدین ترتیب اعتبارسنجی خطبه در گروی پاسخ به این سوال است که آیا نسخهی مفصل اصیل است و نسخهی مختصر، خلاصهشدهی آن است؟ یا آن که نسخه مختصر اصیل است و نسخه مفصل در اثر افزوده شدن اضافاتی متاخر پدید آمده است؟
برای این داوری باید از روشهای نقد تاریخی و نیز نقد متنی استفاده کرد.
🔹🔹🔹🔹
(۱)
برخی پژوهشگران که روی این خطبه کار کردهاند (برای نمونه خانم ناهید طیبی و خانم اسمر جعفری در مقالاتی مستقل) نقل المسترشد را به عنوان منبع این خطبه معرفی کرده و برای نشان دادن عدم اعتبار این نقل، بیشتر بر روی ضعف سندی آن (به خاطر حضور شعبی در سند) تکیه کردهاند. جدا از آن که در این تحقیقات به عدم نقل بخش 2️⃣ خطبه ۸۰ در کتاب المسترشد توجهی نشده، به نظر میرسد پاسخ ارایه شده در مورد بخش1️⃣ نیز همچنان خالی از ابهام نیست. چه آن که ضعف سندی منابع تحریر بلند، گرچه برای عدم اعتماد به نامه یا خطبه، تا حد خوبی بسنده است، اما دلیل کافی برای جعلی بودن این تحریر به شمار نمیرود.
(۲)
در بخش دوم ارائهام، تلاش کردم -شاید برای اولین بار- به این کاستیها بپردازم. با بازنگری در فرآیند تدوین نهجالبلاغة و توجه به بهرهگیری سیدرضی از کتب متقدم خود، نشان دادم که سید رضی بخش قابل توجهی از نهجالبلاغة را با بهرهگیری از کتاب قبلی خود: خصائصالأئمه تدوین کرده است. از جمله دو بخش 1️⃣ و 2️⃣ خطبه ۸۰، دو حکمت مستقل پیاپی همین اثر بودهاند که به هنگام انتقال به نهجالبلاغة، به طور سهوی در هم ادغام شدهاند. (اشاره اشتباه به خطبه بودن این متن نیز در اثر همین جابجایی ایجاد شده است.)
(۳)
همچنین در ادامهی ارائهی خود، بر اساس شواهد متعدد متنی نشان دادم که منبع سید رضی برای ثبت بخش 1️⃣ خطبه در کتاب اول خود (خصائص الأئمه) نیز کتاب المسترشد نبوده و به احتمال بسیار زیاد، سید آن را از کتاب رسائل الأئمه شیخ کلینی نقل کرده است. خوشبختانه گزارشی از متن کامل تحریر مفصل نامه به نقل کتاب رسائل الائمه کلینی، به واسطهی کتاب کشف المحجة ابنطاوس به دست ما رسیده است؛ لذا امروزه میتوانیم متن منبع اصلی سیدرضی یعنی تحریر مفصل نامه را بدون اعمال تقطیعات سید رضی، ملاحظه کنیم و آن را مستقلا مورد بررسی قرار دهیم و در مورد اصالت بخشهای اختلافاتی دو تحریر مختلف نامهی مزبور داوری کنیم.
منبع: کانال تلگرامی محمد قندهاری👇
@sulaym
بقیه در بخش بعدی👇