این روایت جعلی است👆
نشرش نکنید تا در گناهِ دروغ بستن به معصومان (ع) شریک نشوید
#حدیث_جعلی #جعل_حدیث #احادیث_دروغ #تهمت #تحریف #خرافات #حدیث_موضوع #احادیث_موضوعه
@shenakhtehadis
@shenakhtehadis
🔹نسخههای خطی و یک احتمال
در پی مباحثی که اخیراً در بارۀ سند برخی روضههای نامتعارف مطرح شد، احتمالی به ذهنم رسید که در میان نهادن آن با اهل فضل، خالی از لطف نیست.
👈مقدمه
اخیراً یکی از دوستان طلبه که مدّتی در کلاس پژوهش بنده شرکت کرده بود، در مقام مشورت، مطلبی را با من در میان گذاشت که برایم جالب بود و به نظرم به بحث حاضر نیز مرتبط است. گفت: «قصد دارم طلبگی رسمی را رها کنم؛ ولی دوست دارم یک کار دینی هم انجام دهم که ارزشمند باشد. به ذهنم رسیده نسخههای خطی نایاب را منتشر کنم. یعنی نسخههایی که روضههای ناب در آنها است و این روضهها در کتابهای رایج نیست».
گفتم: «این، کار مشکلی است. نیاز به تخصّص دارد. هر کتابی که با دست نوشته شده باشد، نسخۀ خطی نیست و اگر هم باشد، الزاماً ارزشمند نیست. برو پیش امثال دکتر سید علی طباطبایی یزدی قدری شاگردی کن تا بتوانی تشخیص بدهی و بعد اقدام کنی».
بعد گفتم: «حالا مگر چیزی پیدا کردهای؟». گفت: «بله. یک نفر را در مشهد پیدا کردهام که بیش از هزار نسخۀ خطی از این دست، جمع کرده است. میخواهم به سراغ او بروم».
گفتم: مثلاً چه مطالبی در این نُسَخ هست؟ گفت: «مثلاً در یکی از این نسخههای خطی آمده است: همۀ اصحاب امام حسین (ع) از ایشان برای رفتن به میدان اذن میگرفتند الا حبیب بن مظاهر. او خدمت امام رسید و عرض کرد: اجازه بدهید من از خانم زینب (س) اذن میدان بگیرم. امام هم قبول کرد. بعد حبیب، روی زمین افتاد و به صورت سینهخیز، خود را از پشت خیمهها به حضرت زینب رساند و از او اذن میدان گرفت».
نمونۀ دیگری هم ذکر کرد که برای من خیلی جالب بود؛ زیرا سال گذشته در فضای مجازی منتشر شده بود و من خیلی به دنبال سند و منبع آن گشتم ولی نیافتم. و آن اینکه میگفت: «در یکی از این نسخههای خطی، آمده است: رسول خدا (ص) گربهای داشت به نام معزه».
این گفتوگو به پایان رسید؛ ولی ذهن من درگیر این «نسخههای خطی شگفت» باقی ماند.
🔸بیان مسئله
برخی از وعاظی که روضههای نامتعارف و عجیب میخوانند و یا احادیث شاذّی را بیان میکنند که کسی نشنیده، در پاسخ به این سؤال که «منبع این مطالب کجاست؟»، میگویند: «اینها در نسخههای خطی است».
میتوان حدس زد که دست کم برخی از این نسخههای خطی ـ اگر وجود خارجی داشته باشند ـ از آثار دوران قاجار و یا حتی پهلوی هستند. علت عدم انتشارشان هم بیاعتباری آنها و یا ناشناخته بودن مؤلّف و مواردی از این دست است.
اما کسانی که مدعیاند چنین نسخههایی در اختیار دارند، اگر واقعاً این نسخهها را معتبر میدانند، باید آنها را به محقّقان معرفی کنند تا زمینۀ بررسی و چاپ آنها فراهم شود؛ زیرا این کار از باب نشر علم، واجب است.
اما ما با یک پدیدۀ شگفت روبهرو هستیم: آقایان این نسخههای خطی را به صورتی رازآلود نزد خود نگاه میدارند!
تا جایی که بنده شنیدم، هیچ نامی هم نمیبرند که مثلاً اسم آن نسخه خطی چیست؟ نویسندهاش کیست؟ مربوط به چه قرنی است؟ و اساساً اگر نایاب است، چطور به دست شما رسیده؟ و اگر نایاب نیست، چرا به دست نسخهپژوهان و محقّقان نرسیده؟ چرا آن را منتشر نمیکنید؟ و…
فرض کنیم شما به منبعی دست یافتید که دیگران از آن خبر ندارند. خوب؛ چه اشکالی دارد نام آن را و محلّ نگهداری آن را بگویید؟ این کار، دأب همۀ محققان و اهل فضل بوده و هست که بگویند: «من در فلان کتابخانه، نسخهای با عنوان فلان دیدهام که در آن چنین نوشته…». چرا آقایان از بیان عبارتی شبیه این طفره میروند؟ چرا طوری صحبت می کنند که کسی جرئت نکند بپرسد: «سندش کجا است»؟
👈اما یک احتمال:
آیا احتمال نمیدهید کسانی به تبعیت از یهودیانی که «یکتبون الکتاب بأیدیهم ثم یقولون هذا من عند الله»، به فکر «تولید نسخۀ خطی» افتاده باشند؟ شاید اساساً همانها باشند که وقتی به راحتی دستنوشتههای خود را به خدا نسبت میدهند، از نسبت دادن دستنوشتههای خود به علما که هیچ ابایی نخواهند داشت.
رهایی از این احتمال، در گرو این است که آقایان نسخههای خطی ادعایی خود را در معرض نقد و بررسی قرار دهند.
خوش بوَد گر محک تجربه آید به میان.
مرتضی بهرامی خشنودی
هشتم شهریور 1402 / 13 صفر 1445
#نسخ_خطی
#روضههای_بیسند
#احادیث_جعلی
#تحریف
منبع: وبلاگ پیام پاینده
http://mbahramikh.blogfa.com/post/41
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
پرسش:
اخیرا یکی از سخنرانهای مذهبی به جای «إنشاءالله»(اگر خدا بخواهد) میگوید: «ان شاء الله و علي بن ابي طالب»(اگر خداوند و علی بن ابيطالب بخواهند)!!
وقتی برخی از مؤمنین به او اعتراض کردند مدعی شد که روایتی در کتاب «القطره» در این مورد آمده است.
آیا این کتاب، معتبر است و چنین حدیثی واقعاً در آن ذکر شده است؟
پاسخ:
1 - استفاده عبارت «إن شاءالله و علی بن ابیطالب» از آن جهت که عُرفاً به معنای «مساوی قرار دادنِ خالق و مخلوق» است، غُلُوّ و بر خلاف تشیع است و ترویج آن به عنوان یکی از آداب دینی، بدعت و گناه به شمار میآید.
2 - به کسانی که اینگونه جملات را ترویج میکنند میگوییم اگر -بر فرض محال- قرار بود یکی از مخلوقات را همردیف با خداوند قرار دهیم باید نام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) را ذکر میکردیم زیرا مقام ایشان از همه پیامبران و امامان بالاتر است.
3 - همواره باید تفاوت مقام خدای سبحان با پیامبران(ع) و امامان(ع) در جملات ما به روشنی بیان گردد زیرا خداوند در سوره توحید میفرماید: «وَ لَم یَکُن لَهُ کفواً اَحَدٌ» یعنی «هرگز هیچکس همردیف و همتای خداوند نبوده و نیست». بنابراین حتی پیامبر (ص) هم نباید به عنوان همتا برای خداوند ذکر شود چه رسد به سایر پیامبران(ص) یا امامان(ع). کسانی که درباره مقامات اهل بیت(ع) اغراق و غلو میکنند و آنان را «دارای مقام خدایی» یا «شبیه خداوند» وانمود میکنند، در احادیث متعددی مورد لعن و نفرین معصومین(ع) قرار گرفتهاند.
4 - روایتی که در کتاب «القطره» ذکر شده، یک روایت مُرسَل(فاقد سند متصل) است که نویسنده آن یعنی مرحوم مستنبط، آن را از کتاب دیگری به نام «الروضه فی الفضائل»(منسوب به شاذان بن جبرئیل) رونویسی کرده و متأسفانه اشتباهی در هنگام رونویسی روایت یا در مرحله حروفچینی و چاپ کتاب رخ داده به این صورت که کلمه «اَو» به صورت «و» ثبت گردیده است(1). در مرحله بعد وقتی کتاب القطره به فارسی ترجمه شد، مترجم نیز دچار اشتباه دیگری درباره این روایت گردید و معنای جمله به شکل کاملا متفاوتی منتقل گردید(2)
5 - مضمون روایت اصلی به این نحو بوده که پیامبر (ص) به قبیله قریش فرمودند:
در آینده وقتی شما کافر شوید، من با شما خواهم جنگید.
در اینجا جبرئیل به ایشان فهماند که اولاً «إنشاءالله» را به سخن خود بیفزایند و ثانیاً عبارت: «اَوْ علي بن أبي طالب» را نیز در کنار اشاره به خودشان بیان کنند. به این ترتیب، معنای جمله اینگونه شد:
«در آینده وقتی شما(قریش) کافر شوید، إنشاء الله من یا علی بن ابی طالب با شما خواهیم جنگید».(3)
این روایت اگر سند معتبری داشت در حد یک پیشگویی در مورد نبرد امام علی(ع) با معاویه، طلحه و زبیر و ... - حدود 25 سال بعد از وفات پیامبر (ص) - قابل استناد بود.
6 - به طور کلی باید دانست که کتاب «القطره»(تألیف مرحوم سید احمد مستنبط متوفای 1358 هـ ش) یکی از کتابهای معاصر است و از منابع معتبر و قدیمی حدیث شیعه به حساب نمیآید. این کتاب بیش از 1200 روایت در فضائل چهارده معصوم(ع) دارد که برخی از آنها از منابع نامعتبر گردآوری شده است.
نتیجه:
هیچ حدیث معتبری نداریم که بگوید: به جای انشاالله، بگویید: «ان شاء الله و علی».
ارجاعات:
(1) احمد مستنبط، القطرة، ج 1، ص 193، روایت شماره 179
(2) قطره اي از درياي فضائل اهل بيت(ع): ترجمه كتاب نفيس القطره، مترجم: محمد ظریف، قم، انتشارات حاذق، روایت شماره 179
(3) شاذان بن جبرئیل قمی، الروضة، ص: 135
#القطره #تحریف #بدعت
عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis