eitaa logo
بررسی روایات و احادیث
731 دنبال‌کننده
34 عکس
10 ویدیو
5 فایل
ارائه نظر تخصصی درباره سند ، متن و محتوای روایاتی که در فضای مجازی به عنوان حدیث معصومان (ع) منتشر می شود
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتار امام صادق (ع) با فقیران سُنّی مدینه در تفسیر عیاشی که از منابع قدیمی حدیث است و حدود 1100 سال پیش نوشته شده آمده است که امام صادق(ع) در هنگام شب کیسه ای بسیار سنگین و پر از نان را بر دوش می کشید و برای گروهی از فقیران بی خانمان مدینه که زیر سایبان محله بنی ساعده خوابیده بودند می برد. ایشان قرص های نان را در لباس آن فقرا قرار می داد تا صبح فردا که از خواب بر می خیزند گرسنه نمانند. یکی از شیعیان به امام(ع) عرض کرد: آیا این فقیران به امر امامت و ولایتِ{ اهل بیت(ع)} شناخت و اعتراف دارند (یعنی آیا شیعه اند)؟ امام فرمود: خیر. اگر شناخت داشتند که بر ما واجب بود حتی آرد و نمک خود را نیز با آنان شریک شویم. سپس امام صادق(ع) به آن شخص فرمودند: " پدرم (امام باقر ع) وقتی چیزی را به عنوان صدقه به سائل می داد {برای چند لحظه} از او پس می گرفت و آن را می بوسید و می بویید و سپس دوباره به او بر می گرداند زیرا صدقه پیش از آنکه به دست سائل برسد ، در دست خدا قرار می گیرد { و متبرک می گردد } از این رو دوست دارم آن را {صدقه یا دست سائل را} ببوسم زیرا هم خداوند و هم پدرم به آن عنایت داشته اند. " منبع: تفسير العياشي(متوفای حدود 320هـ) ، ج‏2 ، صص 107-108 توضیح مهم: در این ماجرا می بینیم که امام صادق(ع) به دنبال آن نبود که با نان دادن به فقرای سُنی مدینه ، آنان را مدیون خود کند و به مذهب تشیع وادار فرماید بلکه کمک به آنان را وظیفه ی اسلامی و انسانی می دانست و از این رو در تاریکی شب و در زمانی که در خواب بودند برایشان نان می برد. کلیدواژه ها: ص ع ها ها عضویت در کانال "بررسی روایات "👇 @shenakhtehadis @shenakhtehadis
رابطه برخی از گناهان عمومی با بلاهای فراگیر با سند معتبر از امام باقر (ع) نقل شده که فرمودند: " وَجَدْنَا فِي كِتَابِ رَسُولِ اللَّهِ (ص) إِذَا ظَهَرَ الزِّنَا مِنْ بَعْدِي كَثُرَ مَوْتُ الْفَجْأَةِ وَ إِذَا طُفِّفَ الْمِكْيَالُ وَ الْمِيزَانُ أَخَذَهُمُ اللَّهُ بِالسِّنِينَ وَ النَّقْصِ وَ إِذَا مَنَعُوا الزَّكَاةَ مَنَعَتِ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا مِنَ الزَّرْعِ وَ الثِّمَارِ وَ الْمَعَادِنِ كُلَّهَا وَ إِذَا جَارُوا فِي الْأَحْكَامِ تَعَاوَنُوا عَلَى الظُّلْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ إِذَا نَقَضُوا الْعَهْدَ سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ وَ إِذَا قَطَّعُوا الْأَرْحَامَ جُعِلَتِ الْأَمْوَالُ فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ وَ إِذَا لَمْ يَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ لَمْ يَنْهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ لَمْ يَتَّبِعُوا الْأَخْيَارَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ شِرَارَهُمْ فَيَدْعُوا خِيَارُهُمْ فَلَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ." (1) ترجمه: "در نوشته ای که از پیامبر خدا (ص) {برای ما} باقی مانده دیدیم که (نوشته بود:) پس از من وقتی زنا آشکار (و رایج) گردد مرگهای ناگهانی بسیار شود، وقتی کم‌فروشی کنند، خدا آنان را به قحطی و کمبودهای اقتصادی دچار فرماید، اگر از پرداخت زکات خودداری کنند زمین نیز برکات خود در مزارع، باغهای میوه و معادن را از آنان دریغ می‌کند، اگر در (دادگاه ها) حکم های ناحق صادر کنند، در ظلم و تجاوز به حقوق یکدیگر همکار شوند، اگر پیمان و میثاق {با اقلیتهای دینی} را زیر پا بگذارند خدا دشمنانشان را بر آنها مسلط فرماید، هرگاه رسیدگی (مالی و عاطفی) به بستگان را کنار بگذارند اموالشان در دست اشرار متراکم گردد و اگر امر به معروف و نهی از منکر را ترک کرده، از خوبان {که} از خاندانِ من {هستند} پیروی نکنند، خدا بدکارانشان را بر آنها مسلط فرماید که خوبانشان (از خدا و مردم برای اصلاح امور جامعه) درخواست خواهند کرد ولی خواسته‌شان اجابت نمی‌شود {و صدایشان به جایی نمی‌رسد)" (1) توضیح: 1 - متن عربی حدیث فوق را از کتاب کافی کلینی نقل کردیم گرچه شیخ صدوق نیز شبیه همین روایت را با سند دیگری در کتاب "علل الشرایع" آورده اما به جای "کتاب رسول الله ص"، عبارت "کتاب علي ع" را آورده است(2). تفاوت نسخه بین روایت کلینی و صدوق در این مورد خاص، اشکالی ایجاد نمی کند زیرا آنچه به نام "کتاب علی (ع)" مشهور بوده مطالبی بوده که ایشان از پیامبر (ص) شنیده و به رشته تحریر در آورده بود بنابراین می توان آن را "نوشته ای از رسول الله ص" نیز نامید. این کتاب در میان ائمه (ع) به ارث می‌رسید که گاهی برای بیان برخی از تعالیم دینی به آن استناد می‌فرمودند. 2 - علامه مجلسی (ره)، در کتاب "مرآة العقول" تصریح کرده که سند حدیث بالا در کتاب کافی کلینی، صحیح است.(3) 3 - معنای حدیث بالا این نیست که همه کسانی که دچار بلا و مصیبت یا بیماری می‌شوند لزوما و بدون استثنا گناهکار بوده اند زیرا به قول معروف "هر گردویی گِرد است اما هر گِردی گِردو نیست". اساسا بلا و سختی برای همگان - حتی برای پیامبران (ع) - مقدّر شده و برای مومنان، امتحان و فرصتِ تکامل و کسب پاداش است و گاهی کفاره گناهان و موجب پاک شدنِ انسان است اما برای دشمنان خدا، عذاب یا هشدار است. به طور کلی حوادث و بلاها دارای ابعاد متنوع و چندبُعدی هستند و بسیاری از افرادی که در شرایط سختی و بلا به خوبی از پس آزمونهای الهی بر می آیند و از کفرگویی، اعتراض به قضا و قدر الهی، انحراف از مسیر حق و غرق شدن در گناهان، خودداری میکنند و به ذکر و استغفار و صلوات و بهبودِ عملکردهای گذشته مشغول می شوند مورد رحمت و لطف خاص الهی قرار می گیرند و "تهدید" را به "فرصتهای بزرگ در دنیا و آخرت" تبدیل می کنند زیرا "صبر" که به معنای "استقامت در راه حق" است از بزرگترین فضایل است و پاداشی عظیم دارد. پانوشت‌ها ————————————————————- (1) کلینی، الكافي (چاپ المکتبة الإسلامية)، ج‏2، ص: 374 (2) صدوق، علل الشرائع، ج‏2، ص: 584 (3) مجلسی، مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج‏11، ص: 72 عضویت در کانال بررسی روایات و احادیث 👇 @shenakhtehadis @shenakhtehadis
آیا زن شر است؟ -1 بررسی روایات مذمت زنان - المرأة شر کلها.mp3
3.32M
آیا واقعا امام علی (ع) فرموده که «تمام وجود زن، شر و بدی است»؟! قدیمی ترین منابعی که روایت ضد زنان را به امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داده اند کدامند و چقدر اعتبار دارند؟ چه شواهدی بر جعلی بودن این حدیث وجود دارد؟ بخش اول: 10 دقیقه صوت عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis عضویت در کانال واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/JsgIpTf31whGSs80EWSDwh
پرسش: اخیرا مکررا در فضای مجازی نقل می شود که « در پایان معراج پیامبر ص هنگامی که می خواستند برگردند خداوند برای خداحافظی با ایشان ، عبارت یاعلی را فرموده و پیامبر ص نیز در جواب ، یاعلی گفته اند‌ بنابراین ما نیز باید این جمله را هنگام خداحافظی بگوییم». کسانی که این مطلب را نشر می دهند چند کتاب را نیز به عنوان منبع ذکر می کنند. آیا چنین روایتی در منابع معتبر وجود دارد یا خیر؟ پاسخ: این داستان کذب محض است و در هیچیک از منابع شناخته شده و قدیمی حدیث شیعه - حتی با سند ضعیف - نقل نشده است. کتابهایی که به عنوان منبع آن ذکر شده اند نیز همگی از کتابهای فارسی جدید هستند و هیچیک از آنها از منابع معتبر حدیث و تاریخ شیعه نیستند. کسانی که این مطالب را جعل می کنند یا جاهلند یا دروغگوهای حرفه ای هستند و از تولید این اکاذیب اهداف خطرناکی همچون بدنام کردن شیعه و سرگرم کردن شیعیان به جعلیات و خرافات دارند. در هر حال ما به هیچ وجه مجاز به نشر چنین مطالبی نیستیم زیرا مصداق «دروغ بستن به معصومان(ع)» ، نشر اکاذیب و تخریب وجهه تشیع است. اینگونه مطالب شبیه ساخته های علی اللهی ها یا نُصَیریه و برخی از صوفیه است و ربطی به مکتب تشیع و احادیث اهل بیت علیهم السلام ندارد. گفتنی است علی اللهی ها و نُصَیریه(علویهای سوریه و ترکیه) عقاید انحرافی همچون تناسخ و حلول دارند و امیرالمومنین(صلوات الله علیه) را تقریبا دارای الوهیت و خدایی می دانند. نُصیریها فرقه ای منحرف بودند که در زمان غیبت صغری از شیعه جدا شدند و به مخالفت با نواب اربعه(چهار نایب خاص) پرداختند. پیشوای آنان که محمد بن نُصَیر نمیری بصری نام دارد ادعای بابیت کرد و انحرافات اخلاقی شدیدی داشت تا جایی که توقیعی از جانب امام(ع) در لعن وی صادر شد. عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis لینک عضویت گروه در واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/KXT1MbWtDTJ10clN97hAt2
ماجرای جبرئیل و انقلاب ایران و امام خمینی! پرسش: اخیرا فیلمی از یکی از مبلغان دینی منتشر شده که مدعی شد «پس از وفات پیامبر (ص) که فاطمه (س) غمگین بودند جبرئیل با بیان خبر انقلاب اسلامی ایران، به آن حضرت دلداری داده است». آیا این مطلب ریشه در روایات دارد یا به کلی جعلی است؟ پاسخ: هیچ روایتی که با سند صحیح در کتب قدیم شیعه، صریحا از انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 یاد کرده باشد در اختیار نداریم و آنچه در فضای مجازی ادعا می شود ناشی از برداشت های سلیقه ای از برخی روایاتِ کلی و غیرصریح است. روایتی که اخیرا این مبلغ محترم در یکی از شبکه های تلوزیونی به آن اشاره کرده، مدعی شده اند که «جبرئیل (ع) با اخبار انقلاب اسلامی ایران، به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آرامش می داد»، برداشتی سلیقه ای و توضیحی ناقص و نامناسب برای روایت زیر است: کلینی با سند صحیح از امام صادق (ع) نقل کرده كه فرمود: "إِنَّ فَاطِمَةَ مَكَثَتْ بَعدَ رَسُولِ اللَّهِ ص خَمسَةً وَ سَبعِينَ يَوماً وَ كَانَ دَخَلَهَا حُزنٌ‏ شَدِيدٌ عَلَى أَبِيهَا وَ كَانَ جَبرَئِيلُ ع يَأتِيهَا فَيُحسِنُ عَزَاءَهَا عَلَى أَبِيهَا وَ يُطَيِّبُ نَفسَهَا وَ يُخبِرُهَا عَن أَبِيهَا وَ مَكَانِهِ وَ يُخبِرُهَا بِمَا يَكُونُ بَعدَهَا فِي ذُرِّيَّتِهَا وَ كَانَ عَلِيٌّ ع يَكتُبُ ذَلِكَ فَهَذَا مُصحَفُ فَاطِمَةَ (ع)‏" (1) ترجمه روایت: "فاطمه س بعد از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) 75 روز زندگی کرد و در این مدت به خاطر مصیبت پدر، به شدت محزون بود. جبرئیل (ع) نزد او می‌آمد، به او تسلیت گفته، به او دلداری می داد و درباره پدرش (پیامبر ص) و جایگاه او (در بهشت و در پیشگاه خدا) برایش سخن می گفت و از آنچه بعد از فاطمه در ذریه اش خواهد بود به او خبر می‌داد و علی (ع) آن اخبار (غیبی) را می نوشت که همان «مصحف فاطمه (س)» است." توضیح: در روایت بالا آمده که جبرئیل (ع) «آنچه را بعد از فاطمه در میان فرزندان و نوادگانش خواهد شد به ایشان اطلاع داد». در روایات دیگری نیز داریم که یکی از فرشتگان الهی مطالبی درباره مسائل آینده برای حضرت فاطمه (س) بیان می کرد که وقتی امام علی (ع) آن مطالب را به رشته تحریر در آورد به شکل یک مصحف (کتاب) در آمد. حتی نقل شده که امام صادق (ع) وقتی شنیدند که فردی از سادات حسنی بر ضد حکومت وقت قیام کرده، پیش بینی فرمودند که این شخص به حکومت نخواهد رسید زیرا اسمش در کتابی که نزد ماست یافت نمی شود(2) همچنین در برخی روایات آمده که فهرست ساداتی که در آینده به قدرت می رسند و نام اوصیاء(ائمه) در کتابی محرمانه به نام مصحف یا کتاب فاطمه (س) یا علی (ع) بوده که در اختیار عموم مردم نیست(3) قاعدتاً اگر فرشته الهی مأموریت داشته که مطالبی برای دلداری و شادمان کردنِ فاطمه (س) بیان کند باید اخبار خوشِ آینده و مقامات والای معنوی ومادی که فرزندان و نوادگان ایشان به دست می آورند برای ایشان بیان شده باشد نه اخبار ناگوار. بنابراین در روایت بالا گرچه نامی از امام خمینی (رضوان الله علیه) برده نشده اما چون ایشان یکی از نوادگان حضرت زهرا (س) بود و به حکومت و مرجعیت رسیده، ممکن است چیزهایی درباره قیام او برای فاطمه (س) بیان شده باشد. گفتنی است از حدود سال 170 هجری تاکنون دهها یا صدها تن از سادات در ایران، یمن، حجاز و شمال آفریقا به حکومت رسیده اند و بسیاری از آنان خدمات ارزشمندی به اسلام انجام داده اند همانگونه که بسیاری نیز به مرجعیت علمی و مقامات معنوی دست یافته اند. بنابراین سخنان جنجالی که به عنوان «پیشگویی وقوع انقلاب اسلامی در زمان فاطمه (س)» بیان می شود «بیانِ دقیقِ متنِ حدیث» نیست بلکه «یک تحلیل و برداشتِ ذوقی» است که اظهار کردنِ آن در رسانه های جمعی مخصوصا اگر «به صورتِ ناقص و بدون مقدمه» باشد موجب اختلاف نظر و سوءظن در بین مؤمنان است و چه بسا بهانه ای به دشمنان تشیع شود. پاورقی: (1) كليني، الکافی(چاپ قدیم)، ج1 ، ص: 241 و 458 و صفار، بصائر الدرجات، ج 1، ص: 154 (2) كليني، الکافی(چاپ قدیم)، ج1 ، صص: 239-240 (3) صفار، بصائر الدرجات، ج 1، صص: 168-170 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
عواقب شیوع فحشاء در جامعه با سند صحیح از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمودند: إِذَا كَثُرَ الزِّنَا مِنْ بَعدِي كَثُرَ مَوتُ الْفَجْأَة ترجمه: هنگامی که پس از من، زنا زیاد شود، مرگ‌های ناگهانی بسیار خواهد شد. منبع: کلینی، الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏5، ص: 541 مجلسی، مرآة العقول، ج‏20، ص: 386 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
⛔️ پرسش: آیا صحیح است که امام معصوم (ع) فرموده‌اند: "یک «یاعلی» برابر است با شانزده هزار ختم قرآن توسط معصوم"؟ ✅ پاسخ: 💠 مطلب بالا درباره «ثواب یا علی» در منابع معتبر حدیث شیعه و سنی نقل نشده است اما حدیث دیگری از پیامبر (ص) نقل شده که می‌گوید: ذِكْرُ عَلِيٍ‏ عِبَادَةٌ ترجمه: یادِ علی (ع)، عبادت است 📝برخی از منابع این حدیث: من لا یحضره الفقیه(شیخ صدوق)، ج 2 ، ص 205 و الاختصاص (منسوب به شیخ مفید)، ص 224 و مائة منقبة (ابن شاذان)، ص 136 و مناقب آل ابی طالب (ابن شهرآشوب)، ج 3 ، ص 202 و عمدة عیون صحاح الاخبار (ابن بطریق)، ص 365 و کشف الیقین (علامه حلی)، ص 449 نکات مهم: 1 - منظور از «ذکر امام علی (ع)» این نیست که «یاعلی» بگوییم بلکه مقصود اینست که فضایل و حقانیتِ ایشان را به یاد بیاوریم و بیان کنیم تا فراموش نگردد. در حدیث مورد نظر به طور خاص به ذکر «یاعلی» تأکید نشده بلکه به «ذکر علی (ع)» که معنای فراگیری دارد. ذکر به معنای به یاد داشتن، یاد کردن، توجه داشتن یا توجه دادنِ خود و دیگران به حقایقی است که نباید فراموش گردند. 2 – کسانی که حدیث جعلی «یک یاعلی از 16 هزار ختم قرآن بالاتر است» را ساخته‌اند در واقع به اهل بیت(ع) خیانت کرده‌اند زیرا مکتب تشیع را با «اغراق» و «دروغ» آلوده می‌کنند. 🌿 هر جمله یا حدیثی را بدون سند معتبر، باور و منتشر نکنیم. 🌿 عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
نماز یا ولایت اهل بیت ؟ آیا اگر کسی نماز نخوانَد ولی دوستدار و شیعه اهل بیت (ع) باشد با شفاعت نجات می‌یابَد؟ پاسخ: از مجموع آیات قرآن و احادیث صحیحی که از معصومین (علیهم السلام) نقل شده فهمیده می‌شود که «نماز» و «ولایت اهل بیت (ع)» ، هر دو مهم، واجب و از ارکان دین هستند که هیچیک بدون دیگری قبول نخواهد شد. اگر کسی بگوید: "نماز میخوانم ولی ولایت اهل بیت (ع) را قبول ندارم و با آنها دشمنی می کنم" نمازش مانند شش هزار سال عبادت ابلیس هست که وقتی تکبّر ورزید و برای آدم (ع) سجده نکرد، عباداتش قبول نشد و کافر به شمار آمد(1) اگر کسی بگوید چون ولایت اهل بیت (ع) را دارم بنابراین نماز بر من واجب نیست، از شفاعت اهل بیت (ع) محروم خواهد شد (2) درباره شُرب خمر (عرق خوری و نوشیدن مواد مست کننده) نیز اگر کسی بگوید چون ولایت دارم دیگر جایز است که شُرب خمر کنم، مشمول شفاعت نخواهد شد(3) درباره سایر گناهان کبیره نیز کسی که "شرمسار" نباشد و با تکیه بر اینکه ولایت اهل بیت(ع) را قبول دارد، گناهان کبیره‌اش را ناچیز وانمود کرده، توجیه کند، چنین ولایتی به دادش نخواهد رسید و مورد شفاعت قرار نمی‌گیرد(4) ولایت حقیقی و کامل، فقط با پرهیز کامل از گناهان تحقق می‌یابد: " اعْلَمُوا أَنَّ وَلَايَتَنَا لَا تُنَالُ‏ إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ الِاجْتِهَاد"(5) ترجمه: بدانید که ولایت ما (به طور کامل) جز با پرهیز از گناهان و کوشش (در بندگی) به دست نمی آید. "... فَوَ اللَّهِ مَا شِيعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ ... "(6) ترجمه: "... پس به خدا سوگند که شیعه(ی کامل و راستینِ) ما، تنها کسانی هستند که اهل پروا از خدا و اطاعت از او باشند و ..." بنابراین اگر کسی به گناهان کبیره افتخار کند، ولایتش خنثی و بی‌اثر می‌شود اما گناهان صغیره یا گناه کبیره‌ای که انسان از آن توبه کرده یا شرمگین است موجب بسته شدنِ کاملِ راهِ نجات، نیست و امید است شفاعت معصومان(ع) دستکم در برخی از مراحل (پس از تحمل برخی از عذابها) به فریادش برسد(7) پانوشت‌ها: (1) سوره بقره، آیه 34 و سوره ص، آیات 74 و 75 و سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 192 (قاصعه)، چاپ صبحی صالح، ص: 287 (2) کلینی، الکافی، ج 3، ص: 270 و برقی، المحاسن، ج 1 ، ص: 80 (3) کلینی، الکافی، ج 6، ص: 401 (4) صدوق، معانی الاخبار، ص: 288 (5) کلینی، الکافی، ج 8، ص: 212 و ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص: 303 و صدوق، الامالی، ص: 262 (6) کلینی، الکافی، ج 2، ص: 74 و ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص: 295 (7) کلینی، الکافی، ج 5، صص: 469-70 و صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص: 39 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
آیا ماه صفر نحس است؟ پاسخ استاد محمدهادی یوسفی غروی: حدیثی را به پیغمبر اکرم نسبت می‌دهند که ایشان فرمودند: «من بشرنی بخروج صفر فله الجنة». و از این استفاده کرده‌اند که پس ماه صفر نحس است که پیامبر بهشت را برای کسی قرار داده که به خروج از این ماه بشارت دهد. اما صحیحِ آن «من بشرنی بخروج آذار» هست و این تحریف شده است به «من بشرنی بخروج صفر». «آذار» از ماه‌های رومی است. جریان این حدیث این است که اهل قبا به پیامبر پیشنهاد داده بودند که روزهای شنبه را به آنها سر بزند و این حدیث مربوط به همین دیدارهاست. پیامبر برای اینکه نشانه‌ای به مؤمنان بدهد تا در نزاع‌های پس از او (در اینجا نزاع ابوذر با خلیفۀ سوم) حق را گم نکنند در مسجد قبا به اصحابش فرمود: «اولین کسی که هم اکنون بر شما وارد می‌شود مردی از اهل بهشت است». کسانی که این مطلب را شنیدند از یک در مسجد خارج شدند تا از در دیگر وارد شوند تا مصداق این حدیث باشند. پیامبر که از این موضوع آگاه بودند به اصحاب داخل مسجد فرمود: «انه سیدخل علیکم جماعة یستبقون فمن بشرنی بخروج آذار فله الجنة؛ هم اکنون عدۀ زیادی وارد می‌شوند و کسی که مرا به پایان ماه آذار خبر دهد از اهل بهشت است». ابوذر در بین کسانی بود که وارد مسجد شده بودند. پیامبر از آنان پرسید اکنون در کدام یک از ماه‌های رومی قرار داریم؟ فقط ابوذر بود که گفت یا رسول الله از ماه آذار خارج شده‌ایم. و این گفتۀ پیامبر به خاطر این بود که مردم به محق بودن ابوذر پی ببرند و اصلاً ربطی به ماه صفر و نحوست آن ندارد. عده‌ای از علمای ما مخصوصاً علمای اخلاق ما از جمله مرحوم نراقی پدر و پسر اعتقاد به نحوست و سعد ایام را جز شرک خفی دانسته‌اند. یعنی اگر کسی معتقد باشد خود این روزها و ماه‌ها مؤثر در سعد و نحس زمان باشد مرتکب شرک خفی شده است. اما آنچه در قرآن آمده است به خاطر این است که در بعضی روزها عذاب الهی نازل شده است، نه اینکه چون آن روز نحس بوده است عذاب الهی نازل شده است، بلکه چون در آن روز عذاب نازل شده تعبیر به نحس بودن داریم. منبع: کانال استاد محمدهادی یوسفی غروی عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
پرسش: آیا واقعا پیامبر (ص) فرمودند «هر کس پایان ماه صفر را به من اطلاع دهد، اهل بهشت است»؟ آیا اینکه بعضی‌ها در شب اول ربیع الاول بر در هفت مسجد می‌روند و پایان ماه صفر را به رسول الله (ص) تبریک می‌گویند ریشه در احادیث دارد یا یک آداب سلیقه ای است؟ پاسخ: چنین حدیثی درباره پایان ماه صفر یا آغاز ربیع نداریم و اینگونه آداب، خودساخته و سلیقه‌ای است. البته روایت دیگری درباره بهشتی بودنِ ابوذر (ره) داریم که در شرایط کاملاً خاصی، عبارت « ... فَمَن بَشَّرَنی بخروج آذار فَلَهُ الجَنَّة ...»(هرکس خروج ماه آذار را به من بشارت دهد اهل بهشت است) در آن آمده و برخی همین حدیث را به اشتباه فهمیده، لفظ و معنای این روایت را تقطیع و تحریف کرده، بر ماه صفر تطبیق نموده‌اند. محتوای حدیث مورد نظر اینست که پیامبر (ص) با اصحاب خود در مسجد بودند و متوجه شدند که ابوذر تا لحظاتی بعد به مسجد وارد خواهد شد بنابراین فرمودند: "اولین کسی که اکنون بر ما وارد می‌شود، اهل بهشت است" برخی از اصحاب به محض اینکه این سخن را شنیدند، از مسجد بیرون رفتند تا زودتر وارد شوند و این فضیلت را به نامِ خود تمام کنند! پیامبر(ص) متوجه خروج این افراد شدند و به بقیه اصحاب که نزد ایشان مانده بودند فرمودند: از میان کسانی که اکنون وارد مسجد می‌شوند، هریک که پایان ماه آذار (از ماه‌های رومی) را به من مژده بدهد، اهل بهشت است. وقتی ابوذر و سایر اصحاب وارد شدند پیامبر (ص) از آنان پرسید: در کدام ‌یک از ماه‌های رومی هستیم؟ ابوذر گفت: یا رسول الله! ماه آذار به پایان رسیده است. پیامبر (ص) فرمودند: "من این را می‌دانستم اما (این صحنه‌سازی را انجام دادم زیرا ) دوست داشتم قومِ من بدانند که تو اهل بهشت هستی ..." (1) گرچه همین روایت نیز از نظر سندی جای بررسی دارد ولی به هرحال هیچ نامی از ماه ربيع یا صفر در آن نیست زیرا ماه آذار یکی از ماه‌های رومی و معادل ماه مارس در تقویم میلادی به شمار می‌آید و ربطی به ماه صفر ندارد. در هرحال، علت بهشتی شدنِ ابوذر این نبود که ماههای رومی را می‌دانست و بشارتِ پایان ماه مارس(آذار) را به پیامبر (ص) داد بلکه علتش صداقت ابوذر در اندیشه، گفتار و عملکرد بود. ————— (1) صدوق، علل الشرایع، ج 1، صص: 175-176 و معانی الاخبار، ص 205 عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمودند : لَوْلاَ أَنَّ اَلذَّنْبَ خَيْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ اَلْعُجْبِ مَا خَلَّى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَيْنَ عَبْدِهِ اَلْمُؤْمِنِ وَ بَيْنَ ذَنْبٍ أَبَدا ترجمه: اگر «گناه» براى مؤمن بهتر از «غرور و خودپسندی» نبود، خداوند هرگز نمی‌گذاشت كه بندۀ مؤمنش دچار گناه شود. مشکاة الأنوار، ج 1، ص 667 توضیح: مؤمنین گاهی با خود می‌گویند: «من خیلی خوبم» یا «بهتر از دیگران هستم». اینجاست که وقتی شرایط گناه برای او پیش بیاید خداوند جلوی گناه کردن او را نمی‌گیرد تا مومن بفهمد که نباید به تقوای خود مغرور می‌شد. البته مؤمن کسی است که وقتی دچار گناه می‌شود، شرمنده می‌شود وگرنه مومن نیست. ایمان باعث عذاب وجدان و تلاش برای توبه خواهد شد. عضویت کانالها در ایتا و تلگرام👇 @pasokhvoice @pasokhtext @shenakhtehadis