#درسمعرفت
🍂از خاطرات جنگ تحمیلی
تک تيرانداز را صدا زدم
گفتم: اوناهاش، اونجاست، بزنش!
اسلحه اش را برداشت،
نشانه گرفت،
نفسش را حبس كرد،
ولی ناگهان اسلحه اش را پايين آورد!
گفتم: چرا نزدی؟
گفت: داشت آب می خورد...
☫⊰⊹✿#جنگ_شناختی✿⊹⊱
➥ ☫https://eitaa.com/shenakhti_313