#امام_حسین_علیه_السلام
عشق است که با همه وجود آورده
دلسوخته است و هرچه بود آورده
پیش همه ی گریه کنان ارباب
قوری سر تعظیم فرود آورده
#عباس_صادقی_زرینی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
دم ما نوحه است و آه روضه است
تمام روز سال و ماه روضه است
هزار و نهصد و پنجاه زخمش
هزار و نهصد و پنجاه روضه است
#میثم_مؤمنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
هر روز ، سر بر زانوی غم گریه کردم
بر اشرف اولاد آدم گریه کرم
در خانه ها منبر به منبر روضه خواندم
در کوچه ها پرچم به پرچم گریه کردم
من سالهای سال قبل از خنجر شمر
بر ضرب تیغ ابن ملجم گریه کردم
کوه گناهی را خدا میبخشد از مهر
وقتی به قدر بال شبنم گریه کردم
چه عالمی دارم در این روضه در این اشک
در عالمی فوق دو عالم گریه کردم
تا نوحه خوان دم داد ای اهل حرم را
با مشک پاره پاره آن دم گریه کردم
برآن هزار و نهصد و پنجاه زخمش
دیدم فقط اشک است مرهم گریه کردم
بر عضو عضو پیکر از هم جدایش
واژه به واژه در محرم گریه کردم
قدر نگینی جای سالم در تنش نیست
بر غارت انگشت و خاتم گریه کردم
مقتل نوشت از تشنه کامی تار میدید
با چشم کوثر چشم زمزم گریه کردم
هی با لهوف اش روضه خواندم روضه خواندم
هی با مقرم گریه کردم گریه کردم
فردا که میفهمم بهای اشک من چیست
افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم
#میثم_مؤمنی_نژاد
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
#دوم_محرم
من ندانم چه حساب است، بیا برگردیم
که دلم در تب و تاب است؛ بیا برگردیم
نام این دشت زد آتش به غمآباد دلم
این چه خاک است؟ چه آب است؟ بیا برگردیم
جلوه ی روی تو در مردمک چشم من است
تا که این عکس به قاب است، بیا برگردیم
نکند بی تو از این معرکه برگردم من
هجر، سرگرم شتاب است، بیا برگردیم
بین اینان که ز صخره دلشان سنگتر است
سنگ بر آینه، باب است؛ بیا برگردیم
ما همه تشنهی دیدار تو و طرح عطش
نقشهاش نقش بر آب است؛ بیا یرگردیم
دخترت چشم به من دارد و گوید: عمّه!
تا عمو پا به رکاب است، بیا برگردیم
▫️به اقتفای دوستم آقا #میثم_کریمی که بیتی جانسوز دارد:
«طاقت تیر ندارد گلوی اصغر تو
تا در آغوش رباب است، بیا برگردیم»
#جواد_هاشمی_تربت
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#دهم_محرم #عصر_عاشورا
#امام_حسین_علیه_السلام
پر از زخم و جراحت شد ... بمیرم
ته گودال اذیت شد ... بمیرم
چنان با حوصله سر را بریدند
که تقریبا سه ساعت شد ... بمیرم
#محمود_مربوبی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_زمان_عجل_الله
#مناجات
#دیر_راهب
ای وای اگر جای دگر سِیر کنیم
از سمت تو، رو به خانهی غیر کنیم
حتماً تو به مهمانی ما میآیی
دل را اگر از عشقِ تو، چون دِیْر کنیم
#محمود_مربوبی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
#اصحاب
#دیر_راهب
از آخرِ کارِ وهب و حُر و زهیر
از ذکرِ شَهادتینِ نصرانیِ دِیْر
پیداست که دست همه را میگیری
در خیمهی تو، عاقبتم هست به خیر
#محمود_مربوبی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
#اسارت
#شام
میبرندم بر سر بازار چشمت را ببند
نور چشم حیدر کرار چشمت را ببند
کربلا تا شام می گفتم که چشمت را نبند
یا اخا اما به شام تار چشمت را ببند*
شد نقاب صورت من آستین پاره ام
بی تو شد کار حرم دشوار چشمت را ببند
پایکوبی و کف و دشنام و سوت و هلهله
من کجا و این همه آزار چشمت را ببند
تاب سیلی خوردن دختر نداری روی نی
دخترت را دست من بسپار چشمت را ببند
کاری از دست سر ببریده می آید مگر
تو فقط یک کار کن یک کار چشمت را ببند
من که میدانم تو از زینب خجالت میکشی
در میان این همه انظار چشمت را ببند
چشم عباس تو را بستند با تیر جفا
تا نخورده سنگ این کفار چشمت را ببند
کوچه ها را یک به یک گشتم به همراه سرت
میروم در مجلس اغیار چشمت را ببند
من کجا و این همه نامحرمان بی حیا
من کجا و این همه خمار چشمت را ببند
رفت انگشت اشاره سمت دخترهای تو
ای برادر میکنم اصرار چشمت را ببند
خیزران تا رفت بالا قلب من آتش گرفت
تو بگو با خواهرت اینبار چشمت را ببند
#عبدالحسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
*مرحوم ذهنی در کتاب مدینه تا مدینه:
حضرت زینب فرمودند بین کوفه تا شام
سر برادرم بر نیزه چشمش باز بود و به اطفال و اهل و عیالش نگاه میکرد اما در شهر شام نگاه به سر برادرم کردم دیدم چشمهای مبارکش بسته شده یعنی دیگر طاقت ندارم این همه رقاص و شراب خوار و..... دور اهلبیتم ببینم
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
#قتلگاه
دردسرودهای خطاب به آن ده اسب.. زمانی که از کربلا بازگشتند:
دیروز پا به عرش معلّا گذاشتید
در این جهنم از چه کنون پا گذاشتید؟
گامی که شد گذاشته بر سینۀ بهشت
در دوزخیترین رهِ دنیا گذاشتید!
گویند عصر واقعه در شیب قتلگاه
پای خود از ثری به ثریا گذاشتید
هر گامتان شمیم خوشی می پراکنَد
بر شیشۀ عبیر مگر پا گذاشتید؟
جز نکهتی به دست صبا، بهر باغبان
زآن یاسِ تیشهخورده چه بر جا گذاشتید؟
گل را به سان مشک بسودید و همچو عود
آن سوده را در آتش صحرا گذاشتید
آیند قدسیان به تماشای آن چمن
چیزی اگر برای تماشا گذاشتید
صندوق سرّ غیب شکستید و تا ابد
بزم شهود را همه شیدا گذاشتید
گیرم مسیح آوردش مرهم از بهشت
یک زخم از برای مداوا گذاشتید؟
نتواندش گرفت در آغوش خود، کفن
کارش به بوریای کهن وا گذاشتید
#علی_رضا_قاسمی_رحیق
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_زمان_عجل_الله
#اربعین #مهدوی
من عشق و صفا و شور را می طلبم
با روی سیاه ، نور را می طلبم
چون منتظر حجت ثانی عشرم
در هر قدمم ظهور را می طلبم
#محمد_خرم_فر
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
خطبه های محکمی خواندم حسین
شام را با گریه لرزاندم حسین
باز از رویت خجالت می کشم
دخترت را برنگرداندم حسین
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
#محمد_معین_پوریلان
@sher_alghoth
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
هر چند که زهر کینه باشد جانکاه
وز سوز جگر به لب ندارد جز آه
اینجا پدر آب از پسر می خواهد
لایَوم کَیومَکَ اباعبدالله
#محمود_مربوبی
#محفل_ادبی_مهدوی_الغوث
@sher_alghoth