من قصه‌ی فراق تو را خاک کرده‌ام. حاصل چه شد؟! جوانه زدی، بیشتر شدی... #سعید_شیروانی @sher_kade

من دوست دارم غرق رویای تو باشم دریای آرامش منو حالا بغل کن من درد دارم درد دوری از حرم رو آقا بیا یه جوری این مشکل رو حل کن #20_روز تا #اربعین @sher_kade

چه رازی عشق دارد با خودش تا حرف قلبت را نمی‌گویی پشیمانی‌و می‌گویی پریشانی ؟ #سیدتقی_سیدی @sher_kade

صدقه اول ماه صفر فراموش نشود. صدقه نذر سلامتی آقا امام زمان (عج) و خانواده کنار گذاشته شود.

ارسالی دوستان #مشایه #اربعین روزی تک‌تک‌تون @sher_kade

ببین حکایت شیرینِ عشق با دل من چه کرده‌است که فرهاد می‌دهد پندم ! ... #سجاد_سامانی @sher_kade

هر وقت گرفتار شدی بگو...

#آه_ریان #محمدحسین_پویان_فر @sher_kade

بلاے عشقِ تو بر من چنان اثر کردَست که پَندِ عالم و عابد نمیکند اثَرَم...! #سعدی @sher_kade

#عاشقانه😍❤️ نگاه های عاشقانه مبینای 19 به مدال برنز #المپیک2024 به دختران و زنان سرزمینم افتخار می‌کنم @sher_kade

خورشید پشت پنجره، بیکار مانده است! من با طلوع چشم تو آغاز می‌شوم! #علی_صفری_قم @sher_kade

#شب_زیارتی_ارباب @sher_kade

خدا رحمت کند من را در آن روزی که رو در رو به چشمانت شوم خیره، بگویی: دوستت دارم #محسن‌صحت @sher_kade

به خواب گفته ام امشب که از سرم بپرد شبی که پیش منی، وقت خواب دیدن نیست #تکتم_حسینی @sher_kade

🎥دوربین مخفی | روضـــه ســــاده و بی ریا گوشه خیابون چه حس و حال خوبی داره واقعا آدم روحش تازه میشه @sher_kade

هزار و چهارصد ساله که پرچم تو در فرازه #امیر_کرمانشاهی @sher_kade

#نماهنگ_رسم_ادب 🎙#سیدرضا_نریمانی #امام_حسین ◾️بسیار زیبا و شنیدنی بیاد قدیمی ها و همه پیرغلامان اهل بیت(ع) @sher_kade

#رسم_ادب 🎙#سیدرضا_نریمانی #امام_حسین ◾️بسیار زیبا و شنیدنی بیاد قدیمی ها و همه پیرغلامان اهل بیت(ع) @sher_kade

#رقیه_بانو نذر کردم که اگر کرب‌وبلا قسمت شد اربعین جای رقیه به زیارت بروم 😢😭🥺 @sher_kade

#حرم_رقیه #محمدحسین_حدادیان @sher_kade

#شهادت_حضرت_رقیه من حالم خرابه خراب بشه خرابه #حسین_ستوده @sher_kade

غریبا وحیدا فریدا #حسین_ستوده @sher_kade

#شهادت_حضرت_رقیه بیابان در بیابان دربیابان گریه می‌کردم تمام راه را از تو چه پنهان گریه می‌کردم تمام راه را با حرمله طی کرده ام بابا کمان در دست او بود و کماکان گریه می‌کردم خبر دارم که می‌دانی مرتب زجر می‌دیدم پیاپی زخم میخوردم، فراوان گریه می‌کردم صدای گریه هایم زجر را آزار می‌داد و هراسان بی صدا با چنگ و دندان گریه می‌کردم تو روی نیزه ها غرق تلاوت بودی اما من بدون وقفه با صوتت به قرآن گریه می‌کردم سرت خورشید بود و در میان آسمان بودی ولی من ابر بودم مثل باران گریه می‌کردم نمی‌خندند لبهایی که با آن ذکر می‌گفتم نمی‌بینند چشمانی‌که با آن گریه می‌کردم در آن ساعات پایانی شبیه مادرم زهرا چه مشکل راه میرفتم، چه آسان گریه می‌کردم #احمد_علوی @sher_kade