او ماده غزالیست که بی دام گرفتیم
وحشی ست ولی نم نم و آرام گرفتیم
بسیار رباعی به لبش بود ولی ما
جامی غزل از قالب خیام گرفتیم
در آب گل آلوده ی این مصرع زیبا
از شاخه ی ابروی تو" بادام" گرفتیم
در پختن سوهان ،من و اجداد قمی ها
از خنده ی شیرین لبت "وام" گرفتیم
انگار خدا مستی صد تاک به ما داد
آن روز که از دست شما جام گرفتیم
آن بوسه که دادی و ز سر چادرت افتاد
کامی ست که از برکت "اسلام" گرفتیم
پرسید که تعریف تو از باده خوری چیست
حالی ست که در پیش تو "آرام" گرفتیم
#احمد_جم
@sher_kade