تو آفریده شدی تا به عشق جان بدهی
به این کبوتر پر بسته آسمان بدهی
به من که رانده شدم از بهشت و از دوزخ
تو در میان دو بازوی خود امان بدهی
بگیر دست مرا آشنای دیرینه
تو آمدی که به من راه را نشان بدهی
بخند بلکه در این روزگار حسرت و یاس
به جان خسته و بیتاب من توان بدهی
هنوز میشود از عشق قصه گفت و شنید
اگر توجان دوباره به داستان بدهی
#لیلا_حسیننیا
@sher_kade